زیست بوم
تلاش خبرنگاری که میخواست به بزرگترین جزیره دریاچه ارومیه برسد
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 17 مهر 1390 06:57
- بازدید: 7360
برگرفته از تهران امروز
تلاش خبرنگاری که میخواست به بزرگترین جزیره دریاچه ارومیه برسد
گذر از «9 خوان» دریاچه ارومیه
نخستین هدف ما از سفر دریاچه ارومیه دیدن حیات وحش جزیره کبودان (بزرگترین جزیره دریاچه) بود. اما این روزها رسیدن به جزیره به این آسانی نیست. خواندن این گزارش، همراه شدن در سفری است که داغی بزرگ از آنچه بر محیط زیست کشور رفته را بر دل همسفران میگذارد.
1 - اسکله گرمخانه
اینجا اسکله گرمخانه است. روزگاری گرمخانه محل بارگیری کشتیهای تجاری روسیه بود. کشتیهای تجاری وتفریحی ایرانی روی بلندترین موج اینجا پهلو میگرفتند. حالا تراکتورهای کوچک کشاورزی جای کشتیهای غولپیکر را گرفتهاند. البته تا رسیدن به این تراکتور باید پهنه نمکی دریاچه ارومیه را با چکمههای بلند رفت. هیچ راه دیگری هم برای رسیدن به ابتدای آبی که در آن تراکتوری کوچک منتظر مسافران است وجود ندارد. تراکتوری که روستای متروک گرمخانه را که روزگاری میزبان گردشگران و مسافران بود را دور میزند و به نقطهای میرسد که آب دریاچه از چکمههای بلند و سیاه مسافران بالاتر میرسد.
2 - در قلب ارومیه با تراکتور
سوار شدن به تراکتور ابتدای راه است. یک کیلومتر را با تراکتور از روی صخرههای نمکهایی که هر روز بزرگتر میشود و در میان آبی که شوری آن بینهایت است آرام آرام باید رفت. از ساحل سهکیلومتر که فاصله طی شود کم کم تصویر کوهی که پشت اسکله گرمخانه است در میان آبی کمعمق نقش میگیرد.
3 - قایق بدون موتور
اینجا 4کیلومتر با دریاچه فاصله دارد. تراکتور تا به اینجا کاربرد دارد. موتور تراکتور که خاموش میشود، قایقی به انتظار مسافران نشسته که هیچ هراسی از موجهای دریاچه ندارد. البته مسافران برای اینکه بتوانند سوار قایق شوند نزدیک به 10دقیقه باید قایق را داخل آب بکشند تا به نقطهای برسند که قایق بتواند در آب حرکت کند. اینجا موتور قایق بیمصرف است وکوچکترین برخورد آن با بلورهای نمکی به نابودی کامل موتور منجر میشود.
4 - در لا به لای بخار ارومیه
اگر دیروز پهنه دریاچه ارومیه زیر کشتیهای غولپیکر به سیطره موجها درمیآمد اما امروز حتی یک قایق بیش از چهار، پنج نفر را نمیتواند از دل دریاچه گذر دهد. لذت دریانوردی در دریاچه امروز به طور کامل معنی خود را از دست داده است. در میان آب کمی که باقی مانده و میان نمکهای دریاچه و شعلههای آفتاب تقسیم میشود در زیر نور خورشید باید به انتظار رسیدن به عمقی از دریاچه نشست که بتوان موتور قایق را روشن کرد.
5 - عمق دریاچه:نصف دسته بیل
قایق کیلومترها را باید طی کند تا به جایی برسد که بتواند خستگی خود را به روی موتورش بیندازد و بالاخره موتورش را روشن کند. موتور قایق درست در نقطهای به کار میآید که روزی روزگاری بین 14 تا 18 کیلومتر عمق داشت اما الان عمق دریاچه به نصف یک دسته بیل میرسد. تلاشها بیهوده است. با هر توانی که بیل را به دل دریاچه بکوبند عمقش به بیشتر از نصف بیل نخواهد رسید.
6 - صخرههای نمکی
موتور که روشن میشود قایق به نخستین صخره میخورد و آب نمک سرتا پای سرنشینان را در لایهای سفید فرو میبرد تا زخمهای ناپیدا دریاچه سرباز کنند. اینجا اگر کسی قایق بان را راهنمایی نکند ممکن است صخرههایی که هر روز با رنگ قرمز- نارنجی بزرگتر میشوند قایق را واژگون کنند. صخرههایی که تا پیش از خشک شدن دریاچه وته نشین شدن نمکها، خبری از آنها نبود. صخرهها همانند کابوسهای نارنجی قایقها را دوره میکنند و برای گذر از میان آنها باید مدام مسیر عوض کرد. قایق صخرهها را رد میکند تا پس از 40 کیلومتر قایقرانی مسافران خود را نزدیک جزیره زیبای کبودان پیاده میکند.اینجا باز هم باید چکمههای بلند پوشید و دریاچه را قدم زد. در این مسیر نه خبری از فلامینگوها که تعداد سالانه آنها به گفته «اسماعیل کهرم»پرنده شناس، روزگاری به 40 هزار فلامینگو میرسید است نه خبری از پلیکانها که در سالهای سرخوشی دریاچه تعدادشان به 20 هزار میرسیدند و نه حتی خبری از لانه گذاری پرندگان دیگر در تاکستانهای اطراف دریاچه و تاکستانهایی که مرگ زودرس آنها فرا رسیده است.
7 - کبودان دیروز!
قبل از اینکه دریاچه ارومیه به سراشیبی خشکسالی برسد، جزیره کبودان یکی از پر طرفدارترین جزایر دریاچه بود. دو اقامتگاه زیبا که پیش از انقلاب ساخته شدهاند واستراحتگاهی برای کسانی که میان جزیره آرزو وکبودان را شنا میکردند از آن روزگاران نه چندان دورباقی مانده است.
به گفته حاج حسنی محیط بان، تا چند سال پیش دانشآموزان زیادی در قالب اردوهای دانشآموزی با کشتیهای بزرگ به اینجا می آمدند و بعد از گذراندن یک بعد ظهر زیبا دوباره به ارومیه برمیگشتند. اما حال میان اشک و آرزو تنها یک کویر نمکی دیده میشود که در روزهای نخست به مرگ گونههای حیوانی منجر شده است. در روزهای نخست خشکسالی عکسهایی از گیر کردن گوزنهای زرد و همچنین پلیکانها در باتلاقهای نمکی منتشر شد که نشان از شرایط بد دریاچه ارومیه داشت. حیواناتی که البته محیطبانان و کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست باکمک مردم بسیاری از آنها از دام نمکها رهانیدند و بعد از شست وشو آنها را به تالابهای اقماری دریاچه مثل حسنلو و... بردند.
8 - کبودان امروز!
جزیره کبودان همچنان مملو از زندگی است. میشها و قوچهای ارمنی در کنار غرابها وکبکها بیخبر از بلایی که سرشان آمده میچرخند و میچرند. خرت خرت نشخوارهای آنها نشان میدهد که بیآبی هنوز به جزیره نرسیده است. البته زنگ خطر را محیطبانان حس کردهاند و برای همین است که در نهایت دقت دو چشمه آب شیرین کبودان را استتار کردهاند تا آب چشمه بهوسیله پرندگان وسایر جنبدگان آلوده نشود.
به گفته شیرپنجه، آب را بهوسیله لوله به حوضچه میبرند و در انبار نگهداری میکنند. شیر این آب به اندازه در اختیار حیات وحش قرار داده میشود تا اسراف نشود. هرچند هم او، هم حاج حسنی و ایمانی خوب میدانند که این آب هم بهزودی تمام میشود و آنها باید آب را به صورت دستی به حیوانات جزایر برسانند. نگرانی که دوست ندارند زیاد دربارهاش صحبت کنند اما نگاه نگران این محیطبانان عاشق آنها را لو میدهد.
9 - جزایر 9 گانه
«بهزاد شیرپنجه» یکی دیگر از محیط بانان دریاچه از دل دوربین نگاهی به جزایر میاندازد و زیرلب میگوید: «جزایر 9گانه هم به چسبیدهاند.» روزگاری برای بازدید در جزایر با قایق و کشتی استفاده میکردند و امروز صدای موتور است که آرامش حیات وحش جزایر دریاچه ارومیه را به هم میزند. جزایر به هم چسبیدهاند.
یکی از جزایر 9گانه همین کبودان است. تا کنون 5 جزیره از جزایر 9گانه دریاچه ارومیه شامل کبودان، اشک، آرزو و اسپیر در اثر کم آبی وکاهش نزولات به یکدیگر وصل شدهاند.