زیست بوم
از دریاچه ارومیه 15 درصد باقی مانده است
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 17 مهر 1390 06:47
- بازدید: 7024
برگرفته از تهران امروز
گزارش خبرنگار تهرانامروز از آخرین وضعیت زیستی دریاچه ارومیه
از دریاچه ارومیه 15 درصد باقی مانده است
هنوز هم شنیده میشود که مرگ دریاچه تبعات انسانی و اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت. اما باید آب پاکی را روی دست همگان ریخت. آژیر مرگ دریاچه ارومیه به صدا درآمده و تبعات انسانی آن هم شروع شده است
زهراکشوری
85 درصد آب دریاچه ارومیه خشک شده و 15 درصد آن هم در نمک غرق شدهاست. از دل پرواز ارومیه- به تهران که نگاه کنی دریاچه را چون تشتی میبینی که آخرین قطرههای آب آن در یک سو جمع شده است. این آخرین پرده از قصه تلخ دریاچه ارومیه است اما مسئولان همچنان برای نجات دریاچه ارومیه در حال رایزنی و بحث باهمدیگر هستند. این درحالی است که زنگ خشک شدن دریاچه ارومیه درست 10 سال پیش بهصدا درآمد. البته آن روز در نهایت خوشبینی خشک شدن دریاچه را در 20 سال آینده تخمین زدند اما عمر دریاچه در نهایت به یک دهه ختم شد. با این وجود مسئولان هنوز سردرگم طرحهای ناکارآمدی هستند که قرار است بزرگترین دریاچه شور کشور را نجات دهد. آنها هر روز یک طرح جدید روی میزخود میگذارند در این میان سه استاندار استان آذربایجان غربی، شرقی و کردستان هم شروع به سهمخواهی کردهاند. استاندارها سعی میکنند تا هریک سهم کمتری را روانه دریاچه ارومیه کنند. وعدههای وزارت نیرو هم هرروز تغییر میکند. در حالی که خبرهای رسیده از سوی کارشناسان سازمان محیط زیست از موافقت وزارت نیرو خبر میدهد.
از سوی دیگر کارشناسان نامآشنای محیطزیست چون «محمد درویش» شک ندارند انتقال حوزه به حوزه به بحران های دیگری منجر خواهد شد. از سوی دیگر به رغم هشدارهایی که در 10 سال گذشته داده شده زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه ارومیه نهتنها افزایش یافته است که پشتوانه آبی که در پشت سدها جمع شده از دیم به آبی تغییر کشت دادهاند تا شیره جان زمین تا آخرین قطره مکیده شود و هیچ راهی برای بازگشت دریاچهای که حداقل 600 هزار سال دارد باقی نماند. راهکارهایی که امروز روی میزمدیران میرود در دولت نهم هم روی میزبوده است.
از میان برنامههای هفتسال گذشته تنها بارورکردن ابرها اجرایی شده که تاثیر آن توسط بسیاری از دستگاههای دولتی زیر سوال رفته است. البته حتی اگر بارانی هم از قبل بارورکردن ابرها به دریاچه رسیده نتوانسته دردی از آن را درمان کند. آرتیما دریاچه که میتوانست علاوه بر بازارهای داخلی سهمی هم در بازار جهانی داشته باشد به گفته«ناصر آق» کارشناس مرکز مطالعات آرتیما ارومیه به کلی از بین رفته و حالا باید به دنبال راهحلی برای پرورش مصنوعی آن در جنوب کشور بود. از 40 هزار فلامینگویی که به گفته اسماعیل کهرم پرندهشناس نامآشنا هرساله بر پهنه دریاچه ارومیه به پرواز درآمدند هم خبری نیست! هرچند در برخی از روزنامهها نوشته شده که فلامینگوهای ارومیه به دریاچه «وان» ترکیه رفتهاند اما کارشناسان حدس میزنند که بخشی از آنها به تالابهای مرکزی کشور پناهنده شده باشند.
از 20 هزار پلیکان ساکن دریاچه هم خبر خوشحال کنندهای در دست نیست. «ناصریوسفی» مدیر پارک ملی دریاچه ارومیه میگوید: «این پرندگان به تالابهای اقماری دریاچه رفتهاند.» اما ناصرآق کارشناس مرکز مطالعات آرتیما ارومیه اعتقاد دارد که تالابهای اقماری آنقدر بزرگ نیستند که بتوانند این همه پرنده را در خود جا بدهد. روزگاری میشد هزاران پلیکان را لابه لای تاکستانهای اطراف دریاچه دید اما حالا خود تاکستانها هم در حال مرگ هستند.
حیات وحش !
حیات وحش 120 جزیره دریاچه ارومیه در حال حاضر شرایط بدی ندارند. هرچند خشک شدن دریاچه و افزایش وسعت جزایر و ایجاد زمینهای باتلاقی به مرگ تعدادی از آنها منجر شده است. جزایر محل زندگی زیباچشمانی چون میش، قوچ ارمنی، گوزن زرد و... هستند. حیوانانی مهاجر دوست که جان میدهند تا از دل جزایر بیرون بزنند و سرزمینهای دیگر را کشف کنند اما بر سر راه آنان باتلاقهای نمکی وجود دارد که به مرگ آنها دچار میشود.
از سوی دیگر با خشک شدن کامل دریاچه از دل دریاچه بیرون خواهند زد و جزمرگ هیچ چیزی به انتظار آنها نخواهد بود. مگر میشود 500هکتار را فنس کشی کرد؟!
همه این مسائل نشان میدهد که مرگ دریاچه پایان تلخی این زندگی شور نیست. زنگ خطر سیه چشمانی که به دلیل وجود دریا نه دست شکارچی به آنها میرسید نه کسی مزاحم آنها میشد و در سایه نگهبانی شبانهروزی محیط بانی که الان جزایر را خانه خود میداند زندگی آرامی را پشتسرگذاشتهاند به صدا درآمده است. درحالی که بزرگترین دشمن آنها تا پیش از مرگ دریاچه در نهایت مارهای جزیره بود اما دریاچه ارومیه آخرین نفسهای خود را میکشد و سایه شوم مرگ آنها را هم تهدید میکند.
روستاهای متروک !
هنوز هم شنیده میشود که مرگ دریاچه تبعات انسانی و اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت. اما باید آب پاکی را روی دست همگان ریخت. آژیر مرگ دریاچه ارومیه به صدا درآمده و تبعات انسانی آن هم شروع شده است.
همانطور که جوادجهانگیرزاده میگوید:«بسیاری از روستاهای منطقه متروک شدهاند و زمینهای کشاورزی بیمصرف.» نمونه روستاهای متروک همان روستای گرمخانه است که روزگاری کوچه باغهایش لبریز از هیاهوی توریستهای داخلی وخارجی بود.
لجنهای شفا دهنده دریاچه به خاطرهای نه چندان دور در ذهن اهالی این منطقه و مسافران دور و درازش تبدیل شدهاند. مجتمعهایی که به هوای پذیرایی از مسافران ساخته شدند اینک متروک شدهاند وکمکم در زیر گردوغبارهای نمکی دفن میشوند. آژیر مرگ دریاچه آخرین آژیر قرمزی نیست که اینجا به صدا درمیآید. آژیر بیکاری که بلند شده است. آژیر مرگ کشاورزی هم. «جواد جهانگیرزاده» نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هم آژیر افزایش اعتیاد در میان جوانان روستاهای اطراف را به صدا در آورده است:«بیکاری به اعتیاد جوانان منطقه منجر شده است.»
تهران امروز از دریاچه ارومیه گزارش میدهد
هر آنچه از بزرگترین دریاچه ارومیه باقی مانده است فردا در گزارشی تفصیلی در «تهرانامروز» چاپ میشود. گزارشی تکاندهنده که توسط خبرنگار اعزامی این روزنامه تهیه شده است. سفری دو روزه که کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجانغربی اعتقاد داشتند کمتر کسی از پس انجام آن برخواهد آمد. برای اینکه دیگر هیچ کشتی غولپیکری مانند گذشته نمیتواندکسی را از دل دریاچه گذر دهد. اینجا باید دریاچه را با چکمههای بلند زیر پاگذاشت و از تراکتورهای کشاورزی برای رفتن به داخل آن کمک گرفت!