ایران پژوهی
پیرامون مباحث فرهنگ ملی 19 - سیاست جغرافیایی، یا بایدهای خاک تدبیرهایی که هر ملت باید برای بقای خود به کار گیرد
- ايران پژوهي
- نمایش از یکشنبه, 09 اسفند 1394 11:46
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 90، سال چهاردهم، بهمن و اسفندماه 1394، ص 34
دانش ملتگرایی نیز مانند دیگر علوم، دارای اصطلاحات ویژهٔ خود میباشد. با شناختن این اصطلاحات، میتوان با درونمایهٔ این علم آشنا گردید و در زمینهٔ این علم، به بررسی تازه پرداخت.
از نخستین اصطلاحات علم ناسیونالیسم، دو اصطلاح «خاک» و «خون» است.
خاک و خون در علم ملتگرایی، به عنوان دو نماد به کار برده میشوند.
هر یک از این دو نماد، اشاره به بخشی از موجودیت ملت میباشد. در این فرایند، هر یک از این دو بخش، الزامهایی را پدید میآورند. مجموعهٔ این الزامها، یا «باید»ها، راه آیندهٔ یک ملت را مجسم ساخته و رسالتهای تاریخی آن ملت را، مشخص میکند.
مراد از واژهٔ «خاک»، سرزمینی است که ملت در آن زندگی میکند. این سرزمین، فرآیند انباشت کوششهای نسلهای گذشتهٔ ملت است.
«باید»های خاک، یا الزامهایی که چگونگی سرزمین یا نیاخاک یک ملت ایجاب میکند، عبارتند از ویژگیهایی که رعایت آنها به مناسبت وضع جغرافیایی سرزمین آن ملت (یا نیاخاک) ضروری است. به گفتهٔ دیگر، هر ملت دارای میهنی است. چگونگی جغرافیایی میهن هر ملت، تکلیفهایی را بر آن ملت، آشکار میکند.
سیاست برخاسته از شرایط جغرافیایی را «سیاست جغرافیایی» یا ژئوپلیتیک میگویند.
بدینسان، سیاست جغرافیایی (ژئوپلیتیک) بخشی از سیاست ملی است. این سیاست، عبارت است از تدبیرهایی که یک ملت باید برای بقای خود، به کار گیرد.
سیاست جغرافیایی، آن بخش از سیاست ملی است که بر پایه شرایط جغرافیایی میهن، رعایت آن الزامآور میباشد.
بخشی از بایدهای جغرافیایی، مربوط به شرایطی است که در داخل مرزها وجود دارد: مانند چگونگی رشد جمعیت، امکان ارتباطات جمعیت، سرمایههای طبیعی مانند خاک، آب، جنگل، دریا، دریاچه، کانسارها و... هر یکی از این چگونگیها، پدیدآورندهٔ نوعی تکلیف در پهنهٔ سیاست ملی است.
بخش دیگری از سیاست جغرافیایی، ناشی از ویژگیهای برونمرزی است: چونان جایگاه یک ملت در کرهٔ خاک، همسایگان نزدیک و دور، پویایی جمعیت کشورهای همسایه، ظرفیت ملتهای دور و نزدیک، نظام ( هنداد ) های جهانی، برخورد فرهنگها و... گرچه سرچشمهٔ عواملی که یاد شده در برون از مرزها قرار دارند؛ اما در درون مرزها اثر گذارند و این عوامل نیز بایدهایی را در زمینهٔ سیاست ملی، پدید میآورند.
شناسایی هر یک از این عوامل و تاثیری که در زمانهای دور و نزدیک بر حیات ملت خواهند گذارد و نیز تدبیرهایی که برابر آنان باید اتخاذ شود بخش مهمی از دانش ملتگرایی را تشکیل میدهد.