ایران پژوهی
پیرامون مباحث فرهنگ ملی (13) - «ملتگرایی»: علم شناسایی قوانین و شرایط بقای ملت
- ايران پژوهي
- نمایش از چهارشنبه, 21 اسفند 1392 06:38
- بازدید: 5162
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 80، سال دوازدهم، اسفندماه 1392 و فروردین 1393، رویه 35
کودکی من به دیروز بود و کودکی از من به فردا نشسته بود.
کودک دیروز، کاخها را به رویا میساخت. و من امروز، با تیشه سرسختی، سنگ کوهها را برمیکندم و کاخ رویاها را میساختم. آن کودک که به فردا نشسته بود، بر خردههای سنگ و جنبش تیشه من مینگریست و کاخ رویاهایش را میساخت.
او را دیدم، که خود تیشهای برگرفته بود و برای کاخ رویاهایش، سنگ میشکافت.
(آژیر: ناسیونالیسم چون یک علم)
ملتگرایی، علم شناسایی قوانین و شرایط هستی و سربلندی ملتهاست. ملت، چونان هر موجود زنده، تنها در شرایط ویژه و در پناه نظم و قوانین ویژه، میتواند باقی بماند.
این شرایط برای هر ملت نسبت به ملت دیگر متفاوت است. از سوی دیگر، مفهوم «سربلندی»، نیز مفهوم ثابتی نیست.
در آغاز چنین به نظر میرسد که هرکس میتواند مفهوم سربلندی را هرگونه که میخواهد، در نظر گرفته و آن را پایهٔ عمل قرار دهد؛ اما، علم ناسیونالیسم میگوید:
افراد نمیتوانند مفهوم سربلندی را برپایهٔ سلیقه و میل خود، تعیین کنند. «هستی» و «سربلندی» دو مفهوم جدایی ناپذیرند. تنها ویژگی «زمان»، آن دو را از یکدیگر جدا کرده است.
اگر گفته شود که علم ملتگرایی، علم شناسایی قوانین و شرایط بقای ملت است، مساله سادهتر و قابل فهمتر میگردد.
مجموعه ای که به نام ملت نامیده میشود و اکنون وجود دارد، در درازای معینی از زمان نیز وجود داشته است. اکنون باید بررسی کرد که کدامین عوامل، پایههای باقی ماندن این ملت را فراهم آوردهاند. به گفته دیگر، اگر شناخت قوانین زندگی یک ملت، تنها تا امروز مطرح بود و آینده را دربرنمیگرفت، یعنی ما تنها با گذشته سروکار داشتیم، در آن صورت بررسی تاریخی و مقایسهٔ تاریخی، شیوهای کافی و درستی میبود؛ اما ملتی که امروز هست، فردا نیز خواهد بود. البته نه با ویژگیهایی که امروز هست؛ بلکه بدون تردید دستخوش تحول و تغییر خواهد شد.
برخی ملتها در آینده، رو به زوال خواهند رفت و بعضی، در بستر ترقی و پیشرفت گام خواهند گذارد.
موجودیت امروز ملتها، از «مایههای زندگی» دیروز پدید آمده است. از این رو، به آسانی میتوان علل وقایع امروز را در دیروز جستوجو کرد. از سوی دیگر، موجودیت امروز ملت، خمیرمایهٔ موجودیت فرداست. بدینسان، فردای ملت ما، در امروز نهفته است.
آنچه را که امروز در دست داریم، عبارت است از «هستی و موجودیت». آنچه را که فردا به دست خواهیم آورد، عبارت است از «آرزو». از دیدگاه سیر تاریخ، فردا نیز چونان امروز است. فردا نیز جنبهٔ هستی دارد.
با توجه به این اصل، میتوان گفت که قوانین هستی ملت از قوانین سرفرازی ملت، جدا نیست. قوانین هستی (که شناخت آن آسانتر است) موجودیت ملت را تا به امروز مورد بررسی قرار میدهد. در حالی که قوانین سرفرازی ملت، ناظر به حوادث آینده است.
از این رو، بسیاری چنین میپندارند که شناخت علمیپایههای سرفرازی ملی، از حیطهٔ اختیار ما، بیرون است؛ در حالی که چنین نیست.