سه شنبه, 13ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ معرفی کتاب «کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران»

کتاب‌

معرفی کتاب «کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران»

برگرفته از ماهنامه کیهان فرهنگی، رویه 38 تا 39

سرفراز غزنی

خوشبختانه در این پنج سالهٔ اخیر فعالیت و تحرک در مورد چاپ و انتشار کتاب‌هایی دربارهٔ علوم اسلامی افزایش چشمگیری یافته است و هر چند این امر مایهٔ خوشحالی و امیدواری است، اما از سویی بررسی و تحقیق و مطالعه و نقد یکایک آنها کاری مشکل و سخت و دشوار است. در واقع می‌توان گفت که فعالیت تحقیق و چاپ و انتشار آثاری دربار‌هٔ علوم اسلامی در پنج سالهٔ اخیر برابر با کند و کاو کردن هزار و چهارصد سال ارزش علمی گذشتهٔ ایران است که اگر هر روز کتابی دربارهٔ علوم اسلامی و آثار آن، که تأثیر و نقشی مهم در پیشرفت و پیشبرد فرهنگ غرب داشته است چاپ شود هنوز جای بسیاری از کتاب‌ها در میان کتاب‌های تحقیقی ما خالی خواهد بود که باید به همت محققانی نستوه که دارای اندوخته‌های مختلف هستند تهیه و تألیف گردد.

یکی از علوم بسیار مهم داوران قبل از اسلام و عهد شکوفائی اسلام، علوم نجوم بود که موازی علوم ریاضی و شیمی (کیمیا گری) و طب پیش می‌رفت و بدون شک همهٔ محققان و دانشمندان و مستشرقین اذعان و اعتراف دارند که این علوم چهارگانه ریشه و اساس درخت علوم قرون وسطی و دورهٔ رنسانس اروپا بوده‌اند.

دراین چند سال از یکطرف دربارهٔ هنرهای دورهٔ اسلامی و علوم نقلی (فقه، حدیث، اصول، علم‌الرجال، تاریخ و غیره) و از طرف دیگر درباره‌ی علوم عقلی (تفسیر قرآن، فلسفه، ریاضی، کلام، حکمت و منطق) کتب زیادی (به استثنای ریاضی) چاپ شده است و اساتید، علما و حتی فقهای برجستهٔ ما از تحقیق دراین مضامین و عناوین چیزی فرو گذار نکرده‌اند.

لکن متأسفانه گنجینهٔ کتابخانه‌ها دربارهٔ علوم طب، نجوم، ریاضی و شیمی دوران قبل از اسلام و مخصوصاً بعد از اسلام از کتاب‌های اصولی و تحقیقی نو، پربار نیست و می‌توان گفت که کتاب‌های انتشار یافته در این زمینه‌ها انگشت شمار هستند. درست است که می‌توان دهها جلد کتاب دربارهٔ این علوم چهارگانه نام برد، لکن هر یک به خودی خود تفسیر و توضیح و تشریح کتاب دیگری است و به ندرت با تحقیقی تازه که با عناوین و اطلاعاتی نو و کامل و جامع عرضه شده باشد برخورد می‌کنیم. متأسفانه در سرزمینی که روزگاری هفده رصدخانهٔ فعال در دورهٔ اسلام و به اعتباری چند رصدخانه نیز در پیش از اسلام  در آن فعالیت داشته و مجموعهٔ آنها تأثیری فراوان در پیشرفت‌های علم نجوم داشته‌اند، هنوز پژوهشگران و نویسندگانی را نمی‌شناسیم که به صورت فردی و یا گروهی برای معرفی جنبه‌های مختلف فعالیت‌های این رصدخانه‌ها کمر همت بر بسته باشند. رصدخانه‌های دوران اسلامی که نامشان در متون تاریخی یاد شده عبارتند از :

1.  رصدخانه‌ی شماسیه (نزدیک بغداد) به سرپرستی یحیی ابن ابومنصور از آثار زمان مأمون.
2.  رصدخانه‌ی جبل قاسیون به سرپرستی محمد بن جابر خافی و خالد مروزی.
3.  رصدخانه‌ی سامره به وسیلهٔ پسران موسی‌ ابن شاگرد خراسانی.
4.  رصدخانه‌ی نیشابور به سرپرستی محمد ابن علی
5.  رصدخانه‌ی بلخ به وسیلهٔ سلیمان ابن عصمت سمرقندی.
6.  رصدخانه‌ی دینور به سرپرستی ابوحنیفه دینوری.
7.  رصدخانه‌ی شیراز به سرپرستی عبدالرحمن صوفی رازی .
8.  رصدخانه‌ی بعداد به سرپرستی ابوالوفا بوزجانی خراسانی نیشابوری.
9.  رصدخانه‌ی ری به سرپرستی ابومحمد خجندی.
10.  رصدخانه‌ی بغداد در قرن چهارم هجری به سرپرستی ابوسهل کوهی.
11.  رصدخانه‌ی غزنین به سرپرستی ابوریحان بیرونی در قرن پنجم هجری.
12.  رصدخانه‌ی اصفهان به سرپرستی ابن‌سینا.
13.  رصدخانه‌ی ملکشاهی در اصفهان به سرپرستی و تحت نظر خیام.
14.  رصدخانه‌ی مرو به سرپرستی عبدلارحمن خازنی و ابن سالار در قرن ششم هجری.
15.  رصدخانه‌ی مراغه به سرپرستی خواجه نصیرالدین طوسی.
16.  رصدخانه‌ی شنب غازان در تبریز در قرن هشتم هجری و رصدخانه‌ی یزد به وسیله‌ی خلیل ابن ابوبکر آملی.
17.  رصدخانه‌ی سمرقند به سمرقند به سرپرستی غیاث‌الدین جمشید کاشانی.


بگذارید این واقعیت را بگوییم که روزگاری در قرن 15 میلادی در یکی از شهرهای هلند، رصدخانه‌ای برای تیکوبراهه ساخته شد که بدون شک امروزه هزاران کتاب را در فهرست کتاب‌های نجومی می‌خوانیم که دربارهٔ شکل و کار و تمام زوایا و اهمیت علمی و تاریخی و انواع ابزارهای این بنا قلم‌فرسایی کرده و به چاپ رسانیده‌اند، در حالی که اساس ساختمان و مدل ابزار این رصدخانه مطابق نوشته‌ی پروفسور پروین استاد نجوم و ریاضی دانشگاه بیروت، از رصدخانه‌ی مراغه گرفته و تقلید شده است. این روزها خوشبختانه کتابی به نام کاوش رصدخانه‌ی مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران انتشار یافته است که می‌توان آن را یکی از پرارزش‌ترین کتاب‌های تحقیقی، تاریخی، باستان‌شناسی و علمی سال‌های اخیر به شمار آورد که از اهمیت چشمگیری برخوردار است. این اثر که به همت و تلاش و تحقیق آقای دکتر پرویز ورجاوند انتشار یافته است، به معرفی یکی از مهمترین مراکز علمی دوران اسلامی پرداخته است و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد. این کتاب نفیس، با وجود مشکلات بسیار و کمبود منابع، در 530 صفحه با عکس‌ها و طرح‌های گویا و دقیق و تصویرهای رنگی از طرف مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر در 330 نسخه انتشار یافته است.

این کتاب دارای 24 فصل است و یک بخش فشرده به زبان فرانسوی دارد که مطالب آن عبارتند از :
پیشینهٔ پژوهش‌های دانش ستاره‌شناسی در سرزمین ایران پیش و بعد از اسلام ـ نگاهی بر گذشته‌ی شهر مراغه ـ نام خواجه نصیرالدین طوسی بر روی کره ماه (شرح احوال و آثار و تحقیقات و شاگردان و خصوصیات اخلاقی و اعتبار علمی خواجه نصیر) زمان بنای رصدخانه‌ی مراغه ـ منابع تاریخی و شرح بنای برج رصدخانه‌ی مراغه ـ محل و شکل و اندازه‌های تپه‌ی رصدخانه‌ی مراغه ـ وضع مجموعه ویرانه‌های رصدخانه قبل از حفاری و شیوه‌ی کاوش ـ کاوش در سطح تپه و یافتن مجموعه‌ی واحدهای رصدخانه مراغه ـ کاربرد مصالح و تزئینات معماری در بناهای رصدخانه‌ مراغه ـ رابطه‌ی بنای صخره‌ای با کارهای نجومی و چاه رصد ـ چگونگی تأمین آب مورد نیاز مجتمع رصدخانه‌ی مراغه ـ کوی محل زندگی دانشمندان وابسته به مرکز علمی رصدخانه‌ی مراغه ـ دستگاه‌ها و آلات رصد ـ زیج ایلخانی دوران فعالیت رصدخانه مراغه‌ای و ویرانی آن ـ اهمیت و اعتبار کارهای نجومی و پژوهشی و آموزشی در کانون علمی رصدخانه‌ی مراغه ـ امور مالی رصدخانه و اوقاف کشور ـ رصدخانه‌ی مراغه و نقش بنیادی آن در ایجاد رصدخانه‌های دیگر ـ مرمت، نگهداری، بازپیرایی و بازسازی مجموعه‌ی تاریخی ـ علمی رصدخانه‌ی مراغه ـ اشیای به دست آمده در کاوش رصدخانه‌ی مراغه  ـ پیشگویی یا «احکام» و تقویم نجومی ـ آسمان و افلاک و جهان ستاره‌شناسی و در شعر و ادب پارسی و فرهنگ مردم «فولکلور»، بازتاب ستاره‌شناسی و جهان افلاک در آثار هنری دوران اسلامی ایران ـ برخی آگاهی‌های علمی درباره‌ی زمین و افلاک، سال و تقویم.

اساس این کتاب را کاوش‌هایی تشکیل می‌دهد که در طی سال‌های 1351 ، 1354 ، 1355 زیر نظر و توسط دکتر ورجاوند در تپه‌ای در شمال شهر مراغه انجام گرفته است. نویسندهٔ کتاب به یاری قطعه سفال‌ها، آجرها و کاشی‌های شکستهٔ گوناگون، که از دست تطاول روزگار و مردم ناهنجار، قرن‌ها در زیر توده‌های خاک پنهان مانده بود، توفیق آنرا یافته تا تحقیقی جامع و کامل و فاضلانه را درباره‌ی یکی از مراکز بسیار ارزنده‌ی دانش نجوم ایران عرضه کند، ایشان خود در پیش‌گفتار کتاب چنین می‌نویسند:
« . . .  به یاری قطعه‌هایی چند از آثار تزئین معماری که در جریان کاوش به دست آمده بود، مانند سنگ‌های تراش نقش‌دار، آجرها و بالاخره کاشی‌ها در گونه‌های مختلف، کوشش به عمل آمد، تا نکاتی درباره‌ی ویژگی‌های معماری آغاز دوران ایلخانان طرح گردد. از جمله با توجه به برخی قطعه‌های کاشی‌تراش‌دار، به این نکته اشاره شده است که احتمال آنکه بتوان زمان پیدایش کاشی معرق و نخستین گام در این زمینه را تا قرن هفتم هجری به عقب برد وجود دارد. در اینجا لازم می‌داند به طرح رنگی بازسازی برج رصدخانه‌ی مراغه در قسمت آلبوم رنگی اشاره داشته باشم. شاید این نخستین بار باشد که درباره‌ی یکی از آثار معماری دوران اسلامی ایران که فقط نقشه «پلان» آن به دست آمده، چنین طرحی تهیه شده است. برای انجام این کار از مدارک و اسناد گوناگون نوشته و تصویری بهره گرفته شده و پس از تهیه‌ی طرح‌های مقدماتی، سرانجام طرح کنونی که عمده‌ی تزئینات آن بر اساس قطعه‌های یافت شده در کاوش، مطالعه و انتخاب گردیده به اجرا درآمد.»

نویسنده به یاری نگاره‌های سفالینه‌های قبل از تاریخ کوشیده است تا برای نخستین بار نگرشی تازه نسبت به بررسی این نقش‌ها در ارتباط با مفاهیم نجومی را مطرح سازد که این خود نشانه‌ای است از ذوق و ابتکار و نکته‌سنجی این استاد باستان‌شناس.
بحث درباره آثار نجوم دوره‌ی باستان که با ذکری از سنگ افراشته‌ها (استون هنج) در این کتاب آورده شده است خواننده را درباره‌ی دانش ستاره‌شناسی به تاریخی بس کهن می‌کشاند، اشاره و تجلی از نام دانشمندان علم نجوم در ایران دوران اسلامی در این کتاب، چنان است که خواننده را مایل و مشتاق ادامه‌ی خواندن کتاب می‌کند بی‌آنکه او را به خستگی بکشاند. چاپ نمونه‌ی آثار و دست‌خط‌ها  و کارهای نجومی و ریاضی دانشمندان ایرانی دوران اسلامی در این کتاب به آن ارزش ویژه‌ای بخشیده است.

بحث مربوط به دستگاه‌ها و ابزار و آلات رصد در بخش سیزدهم، گذشته از جامعیت استثنایی آن در اثری به زبان فارسی، از نظر عرضه‌ی طرح‌های جالبی که برای اولین بار از آلات سیزده‌گانه‌ی رصد مراغه، ساخته‌ی دانشمند معروف «مؤیدالدین عرضی» در آن آمده از اهمیت فراوانی برخوردار است و زمینه‌ی مناسبی را برای پژوهشگران آلات و ابزار نجومی گذشته فراهم ساخته است.

در اینجا لازم می‌داند نکات زیر را یادآور شود.  در چاپ نام تعدادی از منازل ماه و برخی از ستارگان، اشتباه‌هایی دیده می‌شود که جا داشت در غلطنامه‌ای به آنها اشاره می‌شد.
در صفحه‌ی 73 ، Profer Motion  به صورت Frofer Mation چاپ شده است.
ذکر نام‌های خارجی به الفبای لاتین در کتاب ضروری به نظر می‌رسد.
شرح دستگاه سینوسی، شکل 178 از قلم افتاده است. این دستگاه در واقع نمایانگر ارقام مثلثاتی از 1/0 تا 00/1 واحد بوده که در آن زمان به جای دفترچه قابل و یا جدول مثلثاتی به کار می‌رفته است.
شکل شماره‌ی 15 تصویر رنگی کار با دستگاه ربع‌المجیب درباره‌ی رصد یک ستاره‌ی دنباله‌دار است که به ظن قوی باید هالی باشد.
درباره‌ی ابزار و وسایل رصدخانه‌ی مراغه ذکر این نکته لازم است که گزارش از مردی به نام عبدالرزاق مورخ سمرقندی و معاصر الغ بیک به دست آمده که در نسخه‌ی خطی شماره 157 دانشگاه لنین‌گراد نگهداری می‌شود و به وسیله‌ی مردی به نام شفیع هندی در لاهور در کتابی آمده که به نظر «بارتولد» نیز رسیده است. در گزارش مزبور چنین آمده: «در رصدخانه‌ی مراغه مدل‌های زیبایی از ده کرهٔ سماوی با درجات و دقیقه‌ها و ثانیه‌ تا یکدهم ثانیه از دوایر منطبقه بر هم و از دوایری که مرکزشان بر روی پیرامون دوایر دیگری قرار دارند و خودشان در مدار دایره‌ی بزرگتری در حرکتند با مکان هفت سیاره و ستارگان ثابت و یک کره‌ی جهان نما با تقسیماتی از آب و هوا و کوه‌ها و دریا و صحاری مناطق موجود به نظر می‌رسد که ابزاری که داخل این رصدخانه‌ بوده برای تشریح و توضیح به مهمان‌ها و یا بازدیدکنندگان مورد استفاده داشته‌اند.» ذکر این واقعیت که در رصدخانه‌ی جی‌سینگ 5 دستگاه و در رصدخانه‌ی سمرقند 11 دستگاه و در رصدخانه‌ی اسکندریه 7  دستگاه و در رصدخانه‌ی مراغه 13 دستگاه نجومی بوده اهمیت کار رصدخانه‌ی مراغه را بهتر نشان می‌داد.
گذشته از چند نکته‌ای که ذکر گردید، باید اعتراف کرد که این کتاب یکی از کارهای بسیار مهم و ارزنده‌ی علمی است که باید دولت جمهوری اسلامی ایران آنرا به عنوان نمونه مد نظر داشته و سرلوحه‌ی تحقیقات بعدی قرار دهد. لازم می‌داند یادآور شود که دانشمندان کشور شوروی تا کنون ده‌ها کتاب درباره‌ی رصدخانه‌ی سمرقند نوشته‌اند که هیچ‌یک از آنها شامل جامعیتی که کتاب کاوش رصدخانه‌ی مراغه از آن برخوردار است نمی‌باشد.
ویژگی این کتاب چنان است که اگر خواننده مقدمه‌ی کتاب را نخواند چنین تصور خواهد کرد که یک بنیاد یا مؤسسه‌ی عظیم علمی به یاری گروهی از متخصصان مختلف دست به انجام کاوش، پژوهش و سرانجام تدوین این اثر زده است، در حالی‌که همکاران آقای دکتر ورجاوند در تدوین کتاب از 2 یا 3 نفر بیشتر نبوده‌اند که خود ایشان در مقدمه به آن اشاره  کرده‌اند. از ویژگی‌های دیگر این کتاب چاپ تصویر استثنائی و مذهب چهره‌ی خواجه نصیرالدین طوسی در ابتدای آن است که بر ارزش آن افزوده است، زیرا این برای نخستین بار است که چهره‌ی واقعی استاد به صورت رنگی نفیس به چاپ می‌رسد. در مجموع این کتاب را می‌توان یک الگوی پژوهش جامع و کامل درباره‌ی بررسی کارهای نجومی و رصدخانه‌های کهن ایران به شمار آورد که جا دارد با همکاری باستان‌شناسان و ریاضی‌دانان و انجمن یا جامعه و یا هر مرکز دولتی و خصوصی ستاره‌شناسی، درباره‌ی سایر مکان‌های تاریخی در ارتباط با رصدخانه‌های کهن این سرزمین پژوهش‌های مشابهی به مورد اجرا گذارده شود. باشد که چگونگی بنای این رصدخانه‌ها و آلات و ابزار مورد مصرف در آنها و شیوه‌ی کارشان شناسایی و معرفی گردد. در انجام این پژوهش‌ها نکته‌ی مهم نشان دادن این امر است که چگونه دانشمندان اخترشناس قرن‌های اولیه‌ی اسلامی در زمینه‌ی بررسی و ارائه و اشاعه‌ی کارهای نجومی خود به طور دقیق پیرو سنت علمی ایران پیش از اسلام بوده‌اند. آگاهیم که جای تحقیق درباره‌ی رصدخانه‌های قبل از اسلام که ایرانیان در ایالت سیستان و بلوچستان و خاور ایران و در کرانه‌ی خاوری دریای خزر و محدوده‌ی خوارزم ساخته‌اند تا چه حد خالی است و تا چه حد اهمیت دارد که درباره‌ی این آثار پژوهش‌های وسیعی صورت پذیرد و هر یک در کتابی جامع نظر آنچه که در این کتاب درباره‌ی رصدخانه‌ی مراغه صورت پذیرفته به دانشجویان و دانش‌پژوهان معرفی گردد. اگر روزگاری کتیبه‌های ایلامی، هخامنشی، اشکانی، و ساسانی شناخته و مورد مطالعه قرار گیرند، امید فراوان می‌رود که گوشه‌هایی از حد و توان دانش‌ اخترشناسی و ریاضی ایرانیان پدیدار گردد و نشان داده شود که چگونه از شرق تا غرب و شمال و مرکز این سرزمین فعالیت‌های نجومی مورد توجه بوده و دانشمندانی به کار پژوهش‌های وسیع اشتغال داشته‌اند. این است که به نویسندگان و پژوهندگان و محققان سخت‌کوش و علاقه‌مندی که با گشاده‌رویی از آب و نان و وقت و زندگی خود در‌می‌گذرند و عمرشان را وقف پژوهش چنین آثاری می‌کنند باید آفرین گفت و ارج نهاد.

 

کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران
نوشتۀ: دکتر پرویز ورجاوند
530 صفحه
مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر

 


به کوشش: فریدون حسینی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه