زیست بوم
انتقال آب زرینهرود عامل خشکشدن دریاچه ارومیه
- زيست بوم
- نمایش از پنج شنبه, 31 شهریور 1390 20:07
- بازدید: 7393
برگرفته از روزنامه قانون
گروه اجتماعی- حمید اماناللهی، باستانشناس و فعال اجتماعی، که خود ساکن آذربایجان غربی است دربارهی علل خشک شدن دریاچهی ارومیه با چند تن از کارشناسان و صاحبنظران گفتوگویی داشته که چکیده آن را برای ما فرستاده است. آنچه از نظرتان میگذرد به قلم این دوستدار میراث طبیعی و فرهنگی ایران است.
خشک شدن دریاچه ارومیه مشکل زیستمحیطی بزرگی است که امروز همه رشتههای علمی مربوط به منابع طبیعی، علوم زمین، محیط زیست و مدیریت و برنامهریزی را به چالش کشیده است. این رویداد زیستمحیطی تنها به گوشهای از کشور مربوط نمیشود، بلکه همه مردم ایران - و حتی همهی مردمان دوستدار طبیعتِ جهان - در برابر این میراث طبیعی مسئول هستند. در مسیر گذر از این بحران لازم است به مسایل اصلی و ریشهای توجه نموده و برای آن راهکارهایی علمی و کاربردی را پیش گرفت. تصمیماتی که ناشی از شتابزدگی و احساسات باشند، نه تنها به حل این مشکل کمک نمیکند بلکه موجب میشود دامنه آن به دیگر نواحی زیستی کشور نیز کشیده شود.
دلایل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه را میتوان ناشی از عوامل زیر دانست:
1. کمبود بارش در چند دهه گذشته در بیشتر نواحی کشور به ویژه در بخشهای غرب و شمال غرب کشور.
2. افزایش دمای هوا که سبب بالا رفتن میزان تبخیر از سطح دریاچه شده است.
3. پروژه انتقال آب زرینهرود به تبریز. این پروژه بزرگ آبرسانی بخش زیادی از آب زرینهرود را که از کوههای کردستان سرچشمه میگیرد و از سمت جنوب به دریاچه وارد میشود به شهر تبریز در بخش شمال شرقی دریاچه انتقال میدهد. انجام این پروژه موجب شده تا یکی از بزرگترین رودخانههایی که از غرب کشور جریان مییابد، به درون دریاچه وارد نشده و اکوسیستم دریاچه و نواحی پیرامون خود رودخانه را با مشکل روبهرو سازد.
4. تمرکز کارخانهها و صنایع در نواحی شرقی دریاچه، از جمله در تبریز و حومه آن، استفاده از آب را به میزان قابل توجهی بالا برده است.
5. ساختن پل بر روی دریاچه که شهرهای ارومیه و تبریز را به هم وصل میکند، عامل دیگری است که در خشک شدن آب دریاچه نقش داشته است. هشدار کارشناسان در مورد عواقب زیستمحیطی این پل هنگام ساختن آن، راه به جایی نبرد.
چیزی که امروزه به عنوان نجات دریاچه ارومیه با آن مواجه هستیم، باید جدای از مسایل احساسی، قومیتی و سیاسی به آن پرداخته شود. دستکاری و انتقال آب نواحی دیگر نمیتواند به عنوان یک راهکار علمی برای نجات یک محیط طبیعی به کار گرفته شود، زیرا هر محیطی دارای اکوسیستم خاص خود است که از دست دادن منابع آبی آن، هم زندگی گونههای گیاهی و جانوری آن منطقه را دچار آسیب جدی میکند و هم زندگی مردمان دامدار و کشاورز اطراف این رودخانهها را که ادامه زندگیشان وابسته به منابع آبی بومیشان است به خطر میاندازد.
طرح انتقال آب از ارس، کردستان و یا رودخانههای نواحی دیگر کشور نباید به صورت شتابزده و بدون کارشناسی صورت گیرد. اگر در دریاچه ارومیه یک گونه آرتمیا زندگی میکند، در پیرامون رودخانههای غرب کشور دهها گونه گیاهی و جانوری وجود دارند که با تغییر مسیر این رودها و انتقال آب آنها به دریاچه ارومیه رو به نابودی میروند، همچنان که انتقال آب زرینهرود به تبریز شدیدترین ضربه را به پیکر دریاچه ارومیه وارد کرده است.
در این رابطه بهتر است موارد زیر رامورد توجه قرار دهیم:
1. صرفهجویی در مصرف آب. شهرهای بزرگی که در حاشیه دریاچه ارومیه قرار دارند باید با روشهای علمی و نوین به مصرف آب بپردازند. احداث فضاهای تفریحی، استخرها و گردشگاهها باید با در نظر گرفتن ذخایر آب موجود در آن محیط، توسعه یابند. افزایش بیرویه این امکانات در شهرهای بزرگ حاشیه دریاچه، استفاده از منابع آبی سطحی و زیرزمینی را به شدت بالا برده است.
2. جلوگیری از تمرکز جمعیت در شهرهای پیرامون دریاچه، به ویژه در تبریز و ارومیه. در دو دهه اخیر جمعیت شهر تبریز به شدت افزایش یافته است. احداث شهرکها و توسعه ساختوسازهای بزرگ در این شهر استفاده از آب را به میزان زیادی بالا برده است. به صورتی که تامین آب مورد نیاز برای آبها در خود منطقه امکان پذیر نبوده و برای تامین آن مجبور بوده اند که از آب مناطق دیگر استفاده کنند.
3. جلوگیری از تمرکز بیش ار حد کارگاهها، کارخانهها و صنایع بزرگ در شهر تبریز و پیرامون آن. این صنایع که به حجم زیادی از آب نیاز دارند، بهتر است به استانهای همجوار که دارای منابع آبی زیادی هستند، انتقال داده شود. تا استفاده بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی در این منطقه ورودیهای آب دریاچه را به این صورت کاهش ندهد.
و نهایتاً اینکه از این نکته غافل نشویم، زمین دارد رو به گرمی میرود. بارش کاهش یافته و تبخیر افزایش مییابد. برای نگهداری از منابع آبی و اکوسیستم وابسته به آن لازم است به روشهای علمی، کارشناسی و آیندهنگرانهای روی بیاوریم. تحریک احساسات مردم و چشمداشت به منابع آبی نواحی همجوار که خودشان به آبهای بومیشان نیاز داشته و حیات طبیعی و انسانی آنها وابسته به این منابع آبی است، روش مناسب و درستی برای مبارزه با مشکل کم آبی دریاچه ارومیه نیست. توجه به توسعه پایدار در نواحی پیرامون دریاچه و تقسیم عادلانه جمعیت و صنایع در نواحی دارای آب از مهمترین راهکارهای مبارزه با مشکل کم آبی و خشک شدن این دریاچه است.