زیست بوم
دریاچه ارومیه و زاینده رود را نجات دهیم
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 20 شهریور 1390 08:13
- بازدید: 8099
هم میهنان ارجمند
سازمانهای مردمنهاد دوستدار میراث طبیعی و فرهنگی اصفهان، این روزها همچون دیگر هم میهنان خویش به شدت نگران بحرانهایی هستند که گریبان محیط زیست کشورمان را فراگرفته است.
بحرانهای زیست محیطی از جمله آلودگی هوا و آب، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، گسترش بیابان و پیشروی کویر، و ریزگردهای عربی، در چند سال اخیر به شکل فزایندهای کشورمان را دربرگرفته است. این در حالی است که حفظ محیط زیست، تاثیر مستقیمی بر تندرستی افراد جامعه، رشد اقتصادی، کاهش آسیب های اجتماعی، افزایش امنیت جامعه و... دارد، از این روی در بسیاری از کشورهای جهان حفاظت از محیط زیست یکی از مهم ترین دغدغه های دولتها و ملتهاست.
یکی از مهمترین تخریب های محیط زیست که در سالهای اخیر در کشورمان روی داده است، خشک شدن دریاچه ارومیه است. دریاچه ارومیه که به عنوان میراث طبیعی و تاریخی ایرانیان با عناوینی همچون «دومین دریاچه شور جهان»، «بزرگترین زیستگاه طبیعی آرتمیا»، «بیستمین دریاچه بزرگ جهان»، و «بزرگترین دریاچه داخلی ایران» نام برده می شود، به خاطر مدیریت ناکارآمد منابع آب کشور، به شدت در حال خشک شدن است و متاسفانه مسئولان با فرافکنی، علت اصلی این مساله را خشکسالی اعلام می کنند و این در حالی است که دست کم در طول دو سال گذشته، بر اغلب مناطق در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه شرایط ترسالی حاکم بوده است.
اکوسیستم کم نظیر دریاچه ارومیه به عنوان گنجینه ژنتیکی با تنوع زیستی و جاذبههای گردشگری آن، یکی از ارزشمندترین سرمایههای ملی ماست که به خاطر بیتدبیری سازمانهای دولتی این روزها نفسهای آخر خود را میکشد و بخشهای وسیعی از آن به شورهزار تبدیل شده است و اگر در این مورد هرچه سریعتر چاره اندیشی نشود، دور نیست زمانی که در کتابهای جغرافی، نام «دریاچه ارومیه» به «کویر نمک ارومیه» تغییر یابد و شاهد تاثیرات مخرب تغییر اقلیم منطقه بر محیط زیست طبیعی و شهری پیرامون آن باشیم.
دریاچه ارومیه تا چند سال پیش غنیترین زیستگاه جهانی آرتمیا (سخت پوست آب شور) به عنوان غذای اصلی برخی گونههای پرندگان مهاجر و منبع اصلی صادرات دها تُن «آرتمیا»ی ایران به کشورهای دیگر (به عنوان غذای آبزیان پرورشی) بود اما امسال به خاطر خشکی دریاچه و افزایش غلظت نمک، با ناباوری شاهد واردات آرتمیا از کشور چین به ایران هستیم.
بیگمان مدیریت ناکارآمد منابع آب و کشاورزی، سیاست های منجر به توسعه ناپایدار، و سد سازیهای غیرعلمی بر رودخانه های آب رسان به دریاچه ارومیه نقش مهمی در خشک شدن شتابنده این دریاچه داشته است؛ از این روی لازم خواهد بود که هرچه سریعتر با بازنگری در روند فعلی ضمن استفاده از روش های نوین آبیاری و بالابردن راندمان آبیاری، از هر گونه حفر چاه عمیق و نیمه عمیق و گسترش زمین های کشاورزی جلوگیری شود و طرح های جدید سدسازی در منطقه متوقف شود، تا بتوان حقآبه زیستمندان پیرامون این دریاچه را به آنان بازگرداند.
سازمان های مردم نهاد دوستدار میراث طبیعی و فرهنگی اصفهان، زیانهای ناشی از خشکی دریاچه ارومیه را به عنوان یک «بحران ملی» متوجه همه ملت ایران دانسته و ضمن پشتیبانی از درخواست های مکرر هم میهنان آذربایجانی، خواستار توجه جدی و فوری همه مدیران و مسئولان کشور در همه سطوح به این «بحران ملی» به جای فرافکنی و برخود با اعتراض به حق هم میهنان آذربایجانی هستند.
هم میهنان ارجمند
این روزها که دریاچه ارومیه روزگار سختی را می گذراند، مردم اصفهان نیز خود را در خشم و اندوه هم میهنان آذربایجانی شریک می دانند ولی خود نیز در اندوه خشک شدن جگرگوشه شان «زاینده رود» به سر میبرند و خواستار توجه جدی مسئولان به این مساله هستند.
متاسفانه، چند سال است که زاینده رود نیز همچون دریاچه ارومیه به خاطر سوء مدیریت منابع آب، به خشکی گراییده و این مساله تأثیرات مخربی بر شهر تاریخی اصفهان و منافع ملی کشورمان داشته است.
عوارض ناشی از خشک کردن زاینده رود که مسئولان به آسانی از کنار آنها میگذرند بیشمار است اما برخی از مهمترین آنها عبارتند از: نادیده گرفتن حقآبه مناطق پاییندست زاینده رود و نابودی کشاورزی در زمین های حاصلخیز شرق اصفهان، خشک شدن تالاب گاوخونی، از بین رفتن گونه های جانوری و گیاهی، فقر و آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری کشاورزان و دامداران منطقه، پایین آمدن قابل توجه آمار گردشگران داخلی و خارجی، اندوه و افسردگی مزمن شهروندان اصفهانی، و خشک شدن هزاران درخت در بیشهها و بوستانهای شهر .
روشن است که برای برون رفت از بحران خشک شدن زاینده رود، باید مواردی همچون اصلاح روشهای غلط مدیریت منابع آب و ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه اکوسیستم زاینده رود از سرچشمه تا تالاب، لغو قانون استقلال آب استان ها که در سال 1384 به تصویب رسید، رعایت حق آبه کشاورزان و بستر رودخانه زاینده رود که در قانون توزیع عادلانه اب در سال 1361 به تصویب مجلس رسید، در دستور کار نهادهای مربوط قرار گیرد.
سازمان های غیر دولتی امضاء کننده این بیانیه بار دیگر یاد آور می شوند که بحران خشک شدن دریاچه ارومیه و زاینده رود یکی از ده ها بحران جدی محیط زیست کشور است که این روزها در استان های مختلف کشور پدیدار است و مردم نواحی مختلف کشور با آن ها روبرو هستند.
واقعیت این است که دریاچه ارومیه و زاینده رود تنها متعلق به مردم آذربایجان و اصفهان نیستند. این منابع طبیعی، سرمایه های ملی همه ملت ایران و گنجینه طبیعی متعلق به همه مردم جهان هستند و سهم ملت و دولت ایران در پاسداشت آن ها بیش از دیگران است.
امیدواریم مسئولان کشور از آنچه که تاکنون در اصفهان و آذربایجان روی داده است، آموخته باشند تا بیش از این منابع طبیعی کشور در معرض آسیب و نابودی قرار نگیرد و در هیچ کدام از استان های کشور شاهد چنین بحرانهای زیست محیطی نباشیم و هرچه سریع تر با بهره گرفتن از راهکارهای علمی به نجات دریاچه ارومیه و زاینده رود بشتابند.
زنده باد دریاچه ارومیه،
زنده باد زاینده رود،
زنده باد ایران.
سازمان های مردم نهاد دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی استان اصفهان- شهریور 1390
فهرست سازمان های امضاء کننده بیان نامه به ترتیب حروف الفبا:
انجمن اصفهان پژوهان
انجمن اندیشه جوان اصفهان
انجمن بنا نوا
انجمن جام جهان بین اسپادانا
انجمن حامیان حقوق بشر اصفهان
انجمن دوستداران میراث فرهنگی ارگ زنده رود قورتان
انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری امرتاد
انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری مهرگرد بهستان
انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری ورزنه
انجمن راویان شکوه ایران (اصفهان)
انجمن زیست محیطی حمایت از حیوانات استان اصفهان
انجمن غارنوردان و غارشناسان ایران (اصفهان)
انجمن نویدآوران طبیعت سپاهان
انجمن وحدت جوانان ایران ( اصفهان)
انجمن وحدت ملی ایران (اصفهان)
کانون بارگاه مهر
کانون فرهنگ پژوهان ایرانا، دانشگاه اصفهان
کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)
موسسه دید خرد
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا