هنر
ساز مشقی!
- هنر
- نمایش از یکشنبه, 04 تیر 1391 08:18
- یسنا خوشفکر
- بازدید: 6671
یسنا خوش فکر
در گذشته نوازندگان زبردست با خوانندگانی به اجرا میپرداختند که با نوای سازشان برابری کنند. به راه دور نمیرویم. استادانی چون حسن کسایی و جلیل شهناز با اینکه آوای خوبی داشتند هرگز نخواستند که هم بنوازند و هم بخوانند، زیرا نیک میدانستند که آوایشان با نوازندگیشان یکسان نیست. آنان ادیب خوانساری، نادر گلچین، ایرج و خوانندگانی در این سطح را همپایه خود میدانستند. نوازندگان برجسته با اندیشههای بزرگ هرگز خوانندهستیز نبودند و همیشه با خوانندگان بزرگ همنوایی میکردند تا هنرشان کوچک نشود. این روند و خوی نکو در میان خنیاگران ایران تا پایان دهه شصت نیز ادامه داشت و از همکاری بزرگانی چون پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان همچنین جلال ذوالفنون و شهرام ناظری آثار جاودانی چون بیداد، دستان، آستان جانان، گل صدبرگ، آتشی در نیستان و بیقرار پدیدار گشت که هنوز مانند دیگر آثار بزرگ تاریخ موسیقی ایران تازگی دارد و دوستدارانشان بیشمارند.
اما از آغاز دهه هفتاد تا به امروز یک موج خوانندهستیزی در بین برخی از نوازندگان برخاسته که میگویند صدای خواننده یک ساز است و باید هماندازه سازهای دیگری شنیده شود یا دوره خوانندهسالاری پایان یافته و از این گونه سخنها...
اینکه صدای خواننده یک ساز است گفته و کشف شما نیست این گفته فارابی است که میگوید صدای خواننده ساز است و کاملترین آنهاست (بهتر است منبع را یادآور شوید) اما همانگونه که شما در اجراهایتان از سازهایی سود میبرید که ساخت نامدارترین سازندگان ابزار موسیقی است و بیگمان خوشآهنگ و درست است، آوای خواننده نیز باید خوشآهنگ، درست، پرحجم با گسترهای به اندازه و در پایان خوش تحریر باشد.
اما این سازهایی که شما با نام خواننده بکار میگیرید یک ساز مشقی است. هنگامی که نوازنده درجه یک فلان ساز که به او استاد میگویند و شاگردان بسیار دارد با آوای نچسب و ناتوان خود میخواند و همزمان مینوازد افزون بر اینکه ضعف خود را در برابر خواننده به نمایش میگذارد نوازندگیاش را نیز زیر پرسش قرار میدهد.
میگویند خوانندگان کوک نمیخوانند. چگونه است که در گذشته همه کوک میخواندند اما امروزه اینگونه نیست؟ آیا شما خودتان یا قوم و خویش و دوست و آشناهایتان (که در آثارتان از آوای ناسازشان بهره میبرید) همه کوک میخوانید؟ آیا میتوانید همه نتهای زینت و فنونی که در پیوند با خوانندگی است را درست اجرا کنید؟ بارها دیده شده که فلان اثر موسیقی به سبب بکارگیری خواننده مشقی با استقبال روبرونشده است زیرا ناهماهنگ بودن ساز و آواز به مجموعه کار آسیب رسانیده و مردم نیز این نکته را دریافتند، اما شگفتا با اینکه بارها از سوی مردم دست رد به سینه شما زده شد و پاسخ دلخواهتان را از آنان دریافت نکردید باز هم با لجبازی به این خوانندهستیزی ادامه میدهید. شاگردانتان نیز مانند طوطی از شما پیروی کرده به گونهای که امروزه بسیاری از نوآموزان تا سازی را به دست میگیرند خواننده میشوند.
همه میدانیم که محمدرضا شجریان سنتور را نکو مینوازد و شهرام ناظری سهتارنواز خوبی است اما هرگز دیده یا شنیده نشده که این دو استاد نامدار آواز به آموزش سنتور یا سهتار بپردازند.
این در حالی است که بسیاری از نوازندگان خوانندهستیز که خود نمیتوانند بخوانند آموزش آواز میدهند. هنگامی که با آنان به گفتگو مینشینیم میبینیم که از رمز و راز خوانندگی جز واژگان بیگانه ژوست و فالش (درست خواندن و خارج خواندن) چیز دیگری نمیدانند، و هنگامی که از آنان پرسش میشود که از چه روی آموزش آواز میدهید میگویند ما میتوانیم با ساز به خواننده یاد بدهیم که خارج نخواند! باید به ایشان گفت که خوانندهای که شما به او بگویید که درست میخواند یا نه از پایه خواننده به شمار نمیآید. شرط نخست خوانندگی گوش خوب است. میگویند قمر نزد مرتضیخان نیداود آواز آموخته و چند تن از خوانندگان نامدار امروز برای فراگیری آواز نزد نورعلیخان برومند میرفتند.
ای کاش اگر تاریخ کهن موسیقی ایران را نمیدانید دستِکم درباره تاریخ 70-80 سال گذشته ایران پژوهش کنید تا اینگونه از روی ناآگاهی سخن نگویید.
مادربزرگ قمر خیرالنسا افتخارالذاکرین روضهخوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود و قمر به همراه او به این جلسات میرفت و با استعداد خودجوش خود در آغاز خوانندگی را نزد مادربزرگش فراگرفت و زمانی که نیداود برای نخستین بار آوای او را شنید گفت: پس از شنیدن صدای قمر دیگری هیچ صدایی برایم دلنشین نبود. این سخن نیک میرساند که قمر در آغاز آشناییاش با نیداود فن خوانندگی را خیلی خوب میدانسته اما پس از آن ردیف آواز را از استاد آموخته است. و یا در دورههای پسین که از آنجا که نورعلی خان برومند به سبب آشناییاش با بزرگان گذشته موسیقی نغمههای بسیاری را در یاد و حافظه خود داشت، دوستداران موسیقی و خوانندگان جوان آن دوره برای پژوهش و آگاهی از این نغمههای کهن به نزد ایشان میرفتند. نه برای فراگرفتن فوت و فن خوانندگی.
اگر به صدای استاد برومند گوش بدهید درمییابید ایشان خود نمیتوانست بخواند پس چگونه میتوانسته خوانندگی را آموزش دهد؟
به هر روی سخن در این باره بسیار است و در گنجایش این مقاله نیست. چه خوب است که به موسیقی ایران زمین بیندیشیم از خود آثار خوب به جای بگذاریم تا آیندگان از ما به نیکی یاد کنند.
این مقاله پیشتر در دوهفتهنامه امرداد منتشر شده است.