گردشگری
گورسنگهای کهن اصفهان...
- گردشگری
- نمایش از جمعه, 25 فروردين 1391 15:25
- بازدید: 5769
برگرفته از تارنگار ایران نامه
شناسنامه سنگی!
مهدی فقیهی: بزرگترین مساله زندگی انسان در طول تاریخ، نحوه گذر از مرحله زندگی دنیوی به دنیای ناشناخته پس از مرگ بوده است. در این میان بشر به دلیل آگاهی از عدم بقای عمر خویش و فناپذیری دنیای مادی کوشیده است تا حضور و ردپای خود را در خاک باقی گذارد و به همین منظور از گذشتههای دور تاکنون تفکر و نگرش او در جهت حفظ و نگهداشت پیوند خویش با دنیای خاکی بوده است. نمونه تجلی این آرزو را میتوان در ساخت بقعه و آرامگاه و نصب سنگ مزار بر مدفن مردگان مشاهده کرد، چنان که تا زمان محفوظ ماندن گور و سنگ قبر حضوری ملموس از متوفی در بین زندگان احساس میشود. البته همین سنگ مزارها نیز در دورههای مختلف چه از نظر شکل و چه از لحاظ مفهوم نقاریها و نقش و نگارها متفاوت ساخته میشدند. بر همین اساس مطالعه سنگ قبور در پژوهشهای تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و هست. مطالعه و بررسی کتیبههای سنگ قبور زمینه ساز آگاهی بر نام و اسامی رجال و بزرگانی است که در برهه خاصی از زمان حیات خویش منشا خیرات و کارهای سازنده و عاملی در جهت پیشبرد اجتماع خود بودهاند. آثار حجاری شده بر این سنگ قبور گویای فرهنگی پویا و با دوام است که تداوم آن بستگی به مراقبت سنگ، در موزه یا گورستانها دارد. در عین حال عناصر نقش بسته بر این سنگ قبور نیز علاوه بر صیانت از باورهای مردم در یک برهه از زمان، تقلیدی از نقشها و نگارهها در ادوار مختلف تاریخی به شمار میآیند. بدین ترتیب سنگ قبور همانند کتابی سنگی و اسنادی غیر قابل تردید تاریخ زنده مردم سرزمینی را بر دوش میکشند که بدون واسطه و پس از گذشت سالها بتوانند پژوهشگران و علاقهمندان را از زبان و خط و اندیشههای نیاکان خویش آگاه سازد.
در اصفهان، متأسفانه علی رغم آگاهی کنونی نسبت به مساله حفظ آثار و نگهداری دستاوردهای پیشینیان، کم و بیش شاهد موارد تأسف برانگیزی هستیم که در زمینه مورد بحث قابل مشاهدهاند. سنگ قبور نفیسی که در گوشه و کنار شهر پراکندهاند و علاوه بر داشتن ویژگیهای منحصر به فرد هنری یادآور زندگی علماء و بزرگانی هستند که در زمانی نه چندان دور سر به آستان خاک سائیده و با این شناسنامه سنگی با خاکیان ارتباطی کم رنگ یافتهاند.
این در حالی است که در دوره معاصر به دلایل مختلف بسیاری از سنگ قبور از جای خود کنده و در گوشهای رها شدهاند و با این که در حین جابه جایی شکسته و از میان رفتهاند. از نمونههای این سنگ قبور در بسیاری از اماکن زیارتگاهها و امامزادهها و گورستانهای قدیمی شهر به وفور یافت میشود. از جمله میتوان به سنگ قبور نفیس متعلق به شعرای بزرگ سیزدهم (ه.ق) همای شیرازی و فرزندش طرب اشاره کرد که در صحن اصلی امام زاده احمد قرار داشتند و در سالهای اخیر به دنبال کفسازی صحن از جا برداشته شد و به یکی از اتاقهای امام زاده انتقال یافت. سنگ نوشتههای پراکندهای واقع در مسجد لنبان که مزار ابوتراب خطاط مشهورعصر صفوی نیز در آن جا قرار داشته است.
همچنین می توان از سنگمزارهای متعدد واقع در امامزاده درب امام که چندی پیش تعدادی از آن ها به مکان دیگر منتقل گردید، و سنگ قبور بقعه بابا قاسم و سنگهای شکسته و آسیب دیدهای که در بقاع و تکایای تخت فولاد موجود است، نام برد.
اما تاسف بر انگیزترین نمونه از این سنگ قبور آنهایی است که در دوران گذشته در پیاده رو شرقی پل خواجو به عنوان سنگ فرش استفاده شده است. در پایان آرزومندیم که مسئولان و متولیان امر حداقل در جهت جمعآوری و نگهداری آن دسته از سنگ قبوری که واجد ارزش هنری و تاریخی هستند اهتمام جدی به خرج دهند.
گورسنگ - تخت فولاد
گورسنگ - امامزاده اسماعیل
گورسنگ - درب امام
گورسنگ -مسجد لنبان
گورسنگ - امامزاده اسماعیل