یادمان
اصفهان ِ برباد رفته !
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- دوشنبه, 03 آبان 1389 09:03
- آخرین به روز رسانی در دوشنبه, 03 آبان 1389 09:03
- نمایش از دوشنبه, 03 آبان 1389 09:03
- بازدید: 5975
برگرفته از تارنگار ایران نامه - دکتر شاهین سپنتا
روز یکم آذرماه را روز نکوداشت اصفهان نام نهاده اند. روز نکوداشت شهری که به خاطر آب و هوای بهشت گونه اش، هنر های دستی مردمانش ، باغ های فراوان و چشم اندازهای زیبای زاینده رودش و ساختمان های تاریخی و پل های بی مانندش از سوی کسانی که از آن دیدار کرده اند به « نصف جهان» نامزد شده است . اما نباید فراموش کرد که در گذر زمان، به خاطر بی کفایتی حاکمان و گاه بی توجهی مردم ، ارزش های فرهنگی و تاریخی بسیاری از بناهای تاریخی اصفهان به درستی شناخته نشده است و خواسته یا ناخواسته بسیاری از این گنجینه های تاریخی نابود شده اند و برباد رفته اند. با بررسی فهرست بلندبالای میراث تاریخی، هنری و طبیعی اصفهان که به ویژه در 100 سال اخیر از میان رفته اند، در خواهیم یافت که شوربختانه بیشتر این آثار گران بها به صورت عمدی و بدون دلیل و یا با دلایل بسیار بی ارزش و کودکانه از سوی حاکمان خودکامه و بی علاقه به میراث فرهنگی که به رای و نظر مردم توجهی نداشته و بیشتر به دنبال منفعت شخصی بوده و هستند، تخریب شده اند.
بسیاری از مردم، نام اصفهان را همراه با نام زاینده رود ، سی و سه پل ، پل خواجو ، میدان نقش جهان، جهلستون و منارجنبان می شناسند و گردشگران به هنگام سفر به این شهر تاریخی بیشتر به دیدن همین چند اثر تاریخی شناخته شده می روند. اما نام و نشان بسیاری از گنجینه های معماری از دست رفته اصفهان را تنها می توان در میان برگ های کتاب های تاریخ یافت و نام برخی از آن ها همچون آیینه خانه، هفت دست، باغ زرشک، سعادت آباد،بهشت آیین، نظر و جند نام دیگر تنها بر روی چند خیابان یا محله باقی مانده است.
نکته بسیار مهم ، قابل توجه و اندوهبار نیز در این میان این است که انتظار می رفت طی سال های اخیر روند تخریب آثار تاریخی اصفهان متوقف شود و دیگرشاهد چنان ویرانگری هایی از سوی مردم و حاکمان نباشیم اما گویا این پنداری بیش نبوده است و هنوز ظل السلطان ها بر این سرزمین حاکم اند و روند شتابان تخریب میراث تاریخی اصفهان به بهانه های بی ارزش ادامه دارد.
برای بررسی این روند شتابان، نگاهی خواهیم داشت به برخی از آثار تاریخی اصفهان که یا به خاطر بی توجهی مردم و حاکمان در گذر زمان روی به ویرانی رفته اند و یا به طور عمد توسط حاکمان خودکامه تخریب شده اند:
شاه دز؛ اکنون ویرانه های قلعه ای تاریخی را بر فراز کوه صفه می توان دید که « شاه دز» یا « دژ کوه » نام داشته است و « ابن اثیر» در کتاب « الکامل» بنای آن را به سلطان ملکشاه سلجوقی نسبت می دهد.این قلعه زمانی پناهگاه اسماعیلیان بوده است.
تصویر 1 ) ویرانه های شاه دز بر فراز کوه صفه
تخت رستم ؛ در غرب کوه صفه، کوه دیگری وجود دارد که بر فراز بخش غربی آن آثاری از یک بنای کهن به نام « تخت رستم » برجای مانده است.
تصویر 2 ) آثار تخت رستم بر فراز کوهی به همین نام در غرب کوه صفه
تخت سلیمان؛ تفرجگاهی ییلاقی بود که در زمان شاه سلیمان صفوی در کنار چشمه ای بر فراز کوه صفه در جنوب اصفهان ساخته شده بود. از این بنا جز پایه مدور یک آلاچیق – که به قرینه از تصاویر برجای مانده از سفرنامه های « کرنلیوس دوبروین » و « کمپفر » می توان حدس زد – چیزی باقی نمانده است.
تصویر 3) نمایی از تخت سلیمان در دامنه کوه صفه از سفرنامه دوبروین
میل شاطر دوانی و برج گبرها؛ این آثار در بالای تپه های شنی شرق کوه صفه قرار داشته اند و کمپفر در سفرنامه اش از آن ها یاد می کند اما اکنون اثری از آن ها باقی نمانده است.
مدرسه خواجه نظام الملک ؛ اثری از بنای با عظمت فرهنگی و دانشگاهی یادگار با ارزش وزیر داشمند سلجوقی حسن اسحق توسی ( خواجه نظام الملک ) باقی نمانده است.
منار ته برنجی و منار خواجه علم ؛ منار خواجه علم در کنار آرامگاه « صاحب اسماعیل عباد » در محله طوقچی اصفهان قرار داشته و منار ته برنجی در نزدیکی بقعه جعفریه کنونی در خیابان هاتف اصفهان قرار داشته است که اکنون هیج اثری از آن ها نیست. درحالی که شاردن گردشگر فرانسوی در دوران صفوی در سفرنامه خود به توصیف آن ها پرداخته و با توجه با اشاره « محمد مهدی اصفهانی» در کتاب « نصف جهان فی تعریف الاصفهان» این دو مناره تا حدود 100 سال پیش در اصفهان همچنان استوار و پایدار بوده اند .
تصویر 4) منار ته برنجی، برگرفته از سفرنامه دیولافوآ، 1887
مناره شاخ یا کله منار ؛ این بنا، منار دیگری بوده که به نشانه افتخار در شکار در میدانی با نام « میدان شاخ » قرار داشته و بر روی آن تصاویری از کله حیوانات شکاری نقش بسته بوده است و گردشگران اروپایی همچون « آدام اولئاریوس » و « شاردن » و « تاورنیه » و « سانسون» به آن توجه نموده و در سفرنامه خود به توصیف آن پرداخته اند.
تصویر 5 ) منار شاخ، از سفرنامه شاردن، 1723.
قلعه تبرک ( تبره ) یا طبرک؛ یکی از عظیم ترین و غیر قابل نفوذ ترین دژهای مستحکم تاریخی ایران بوده است که بنای آن را به رکن الدوله دیلمی و تکمیل و توسعه آن را به علاء الدوله نسبت می دهند. در چهار طرف این قلعه یک خندق پر از آب وجود داشته است که هنوز برخی از بخش های آن در بافت مسکونی فعلی موجود می باشد. دور تا دور قلعه بارویی به پهنای بیش از 10 متر کشیده بودند که در فواصل آن 33 برج دیده بانی و تیر اندازی قرار داشت که هر برج در حدود 30 متر قطر داشته و هر برج به طور تقریبی 10 متر از دیگری فاصله داشته است. بر اساس سفرنامه شاردن ( قرن 17 میلادی) در ورودی قلعه تبرک علامت برج قوس که طالع نجومی شهر اصفهان است نصب شده بود. در زمان شاه عباس اول تعمیرات زیادی در آن انجام شد و به عنوان محلی ایمن برای نگهداری اشیاء ارزشمند و ذخایر سلطنتی استفاده می شد. کمپفر گردشگر آلمانی ( قرن 17 میلادی ) نیز قلعه تبرک را به عنوان زرادخانه حکومتی معرفی نموده است. از خانه های دوران دیلمی که در نزدیکی میدان کهنه قرار داشت راه های زیرزمینی به قلعه کشیده بودند که امروز هم پس از هزار سال ، در برخی محل ها هنگامی که زمین را برای حفر چاه می کنند به این گذرگاه های زیرزمینی برمی خورند. از قلعه تبرک عکس های متعلق به بیش 100سال پیش در دست است که در این عکس ها قلعه هنوز پایدار دیده می شود و تا پنجاه سال پیش آثار آن هچنان برجای بود اما اکنون از آن اثری برجای نمانده و در محل آن در محله پاقلعه در خیابان ملک امروزی خانه سازی شده است.
تصویر 6 ) قلعه تبرک در بیش از 100 سال پیش
کاخ ها و باغ های دوران صفوی؛ بسیاری از باغ ها و کاخ های دوران صفوی به فرمان ظل السطان تخریب شد. مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان (1336- 1266هجری ) پسر بزرگ ناصرالدین شاه بود که چون مادرش زن عقدی ناصرالدین شاه نبود به ولیعهدی ایران نرسید و به خاطر همین همیشه احساس کمبود و سرخوردگی می کرد. با این همه به واسطه قحط الرجال شدیدی که در ایران وجود داشت او در سن 11 سالگی به حکومت مازنداران و استر آباد منصوب شد و در سن 13 سالگی حکومت فارس به او سپرده شد و در سن 17 سالگی نیز حکومت اصفهان و ری را برعهده گرفت.
تصویر 7) ظل السلطان و پسرش
ظل السلطان پس از منصوب شدن به حکومت اصفهان بجز یک دوره کوتاه که دوباره به فارس رفت از سال 1291 قمری ، در مجموع به مدت 34 سال حاکم مطلق و مسلط به همه امور اصفهان بود و هرچه می خواست انجام می داد. از کارهای بسیار زشت و دیوانه وار ظل السلطان در اصفهان قطع درختان و تخریب ساختمان های زیبای صفوی بود. گویا او این تخریب ها را برای این انجام داد که کاخ های زیبای دوران صفوی که بیشترشان در دوره شاه عباس دوم از 1077 ق تا 1502ساخته شدنده بودند، توجه ناصرالدین شاه را به هنگام سفر به اصفهان جلب نکند و به فکر پایتخت نمودن اصفهان نیافتد و او بتواند به حکومت خود بر اصفهان که دامنه آن تا غرب و جنوب غربی کشور نیز گسترده شده بود، ادامه دهد. ظل السلطان با این هدف نزدیک به چهل کاخ و باغ بازمانده از دوران صفوی را ویران کرد که شماری از آن ها عبارتند از : باغ و کاخ سعادت آباد ، کاخ هفت دست ، کاخ نمکدان ، کاخ آیینه خانه ، کاخ بهشت برین، باغ انگورستان، باغ بادامستان ، باغ نارنجستان ، کاخ بهشت آیین ، باغ تخت ، کاخ و باغ گلدسته ، کاخ خورشید ، کاخ سرپوشیده ، کاخ خسرو خانی ، باغ زرشک، باغ چرخاب ، باغ محمود ، باغ آلبالو ، باغ طاووس ؛ کاخ و باغ نقش جهان ، باغ فتح آباد ، باغ صفی میرزا ، باغ قوشخانه ، باغ نظر ، کاخ و سردرباغ هزارجریب ، کاخ جهان نما ، کاخ کشکول و...
تصویر8 ) نمایی از سردر باغ زرشک
تصویر 9 ) نمایی از کاخ آیینه خانه در نزدیکی زاینده رود و پل خواجو ، اثر کست، 1867. موزه لندن.
تصویر 10) نمای دیگری از کاخ آیینه خانه
تصویر 11) شیرخانه
کاخ هفت دست عباسی ؛.کاخ هفت دست (= هفت دستگاه) بنا به نوشته مولف « نصف جهان فی تعریف الاصفهان» هفت کاخ بوده است که در زمان وی تنها یکی از آن ها باقی بوده است. جابری انصاری در کتاب « تاریخ اصفهان» درباره عظمت کاخ هفت دست می نویسد:« هفت دست عباسی که امروزه زمینش کارخانه [ نساجی] وطن شده ، ایوان مدائن و کاخ خورنق و سدیر، کفش انداز آن نشدی و از بس سنگ و ساروج محکم در آن کار شده ، کوهی بود جلو سیل زاینده رود که هزاران سال توفان امواج رودخانه شکستی به بنیانش نمی داد و بیش از بیست هزار زرع زمین با زیر عماراتش بود و گرداگرد صد حجره های تو در تو همه گچ بری و زر اندود ، میناکاری استادانه ، محیرالعقول، دو حمام زنانه و مردانه داشت، زمین و ازاره ها سنگ مرمر شفاف و حوض هایی از مرمر و سنگ سماق و تختگاه شاه عباس دو ساعت ها چشم تماشاییان را خیره می داشت» تخت شاه عباس دوم در این کاخ بر روی تخت سنگی بزرگ مرمری مانند آیینه صیقلی به طول هفت متر و عرض بیش از سه متر قرار داشته که موج های طبیعی بر جلوه آن می افزوده است.
تصویر 12) دورنمایی از کاخ هفت دست
کاخ سرپوشیده ؛ چهار پایه ستون سنگی کاخ سرپوشیده که به عنوان فواره در زیر ستون های کاخ سرپوشیده در داخل حوض آب درون کاخ قرار داشتند و امروز در چهار گوشه استخر کاخ چهلستون به یادگار مانده اند.
تصویر 13) نمایی از محط درونی کاخ سرپوشیده و پایه ستون های فواره دار داخل حوض
تصویر 14) پایه ستون های کاخ سرپوشیده از نمای نزدیک
تصویر 15) پایه ستون های کاخ سرپوشیده امروز در چهارگوشه حوض چهلستون
کاخ نمکدان ؛ در فاصله 150 متری جنوب کاخ آیینه خانه به شکل هشت ضلعی و با سه طبقه ساخته شده بود و با آن که کاخ آیینه خانه در جلوی آن قرار داشت ، از طبقه سوم آن چشم انداز زاینده رود پدیدار بود. این بنا دارای حوض های سنگ مرمر بود و امروز اثری از آن نیست.
تصویر 16) نمایی از کاخ نمکدان
کاخ کلاه فرنگی و باغ معتمدی؛ در باغ منوچهر خان معتمد الدوله مشهور به باغ معتمدی ، کلاه فرنگی بسیار بزرگ و خوش طرحی بود که کلاه فرنگی تهران را نیز با اندک تغییراتی از روی آن ساختند. این باغ در محله معروف به پشت مطبخ در بخش جنوبی میدان نقش جهان قرار داشت. عمارت کلاه فرنگی را تخریب و زمین باغ را هم تقسیم کردند و امروز اثری از آن نیست.
سردر بازار بزرگ اصفهان ( بازار قیصریه ) ؛ دکتر لطف اله هنر فر درباره سردر بازار قیصریه می نویسد: تا این اواخر دو بنای سه طبقه در قسمت فوقانی دو بازار طرفین سردر قیصریه یعنی بازار قناد ها و کلاهدوزها و بازار کفاش ها وجود داشت که به سنت ایران قدیم در موقع طلوع و غروب آفتاب دسته ای از نوازندگان بومی و محلی،آهنگ هایی را می نواختند و سیاحان اروپایی عهد قاجاریه در سفرنامه های خود تصویرهایی از آن به دست داده اند و بهترین آن تصاویر را در سفرنامه « دیولافوآ» جهانگرد فرانسوی که سفرنامه اش به فارسی هم ترجمه شده است می توان مشاهده نمود.
تصویر 17) سردر بازار قیصریه و نقاره خانه آن که امروز از میان رفته است.
تصویر 18) سردر قیصریه از نمای نزدیک
از دیدگاه نگارنده ، هرچند که برخی از کارشناسان بخش های بالایی سردر بازار قیصریه را که امروز از میان رفته اند از افزوده های دوره قاجار به شمار می آورند و معتقدند که بخشی از بنای اصلی نبوده اند اما به هر روی به نظر می رسد که حذف این بخش های افزوده نیز با معیارهای حفظ میراث فرهنگی سازگار نباشد.
سردرکاخ هشت بهشت؛ کاخ هشت بهشت از بناهای دوران شاه سلیمان صفوی است. این کاخ بسیار زیبا در باغ بزرگی که باغ هشت بهشت یا باغ بلبل نام داشت قرار دارد که اکنون بخش کوچی از آن باغ بزرگ باقی مانده و بعد از انقلاب بقایای آن به نام پارک شهید رجایی ( ! ) نام گذاری شد و سردر زیبای آن به دلایل نامعلومی توسط شهرداری اصفهان تخریب شد.
تصویر 19) سردر عمارت هشت بهشت که شهرداری اصفهان تخریب نمود !
هفت دست نو ( صدری ) یا دولتخانه؛ نام کاخی بوده که به همت محمد حسین خان صدر اصفهانی صدر اعظم فتحعلی شاه قاجار و به عنوان تقدیمی قدوم او ساخته شد. این کاخ بسیار بزرگ بعد از چهلستون و عالی قاپو و قصر آیینه از بزرگ ترین کاخ های اصفهان به شمار می رفت. این کاخ دارای حمام ها ، خلوت ها و نارنجستان های بزرگ و تالاری وسیع بود. امروز اثری از آن برجای نمانده است.
کاخ تالار طویله؛ دیوانخانه دولتی بسیار وسیعی بوده جنب عمارت عالی قاپو که دارای یک تالار طویل مصور و منقش و اتاق هایی به نام های مروارید ، مطلا، مقرنس و غیره بود. این کاخ زیبا محل سلام عام پادشاهان صفوی بود.
کاخ جهان نما؛ در محل دروازه دولت فعلی قرار داشت و داری سه طبقه بود. طبقه زیرین آن "عمارت چهارفصل" نام داشت. چون از بام آن و از داخل اتاق های طبقه دوم و سوم همه باغ های چهارباغ و کاخ های آن نمایان بود آن را کاخ جهان نما نامیدند. در کاخ جهان نما، نگاره هایی از زنان و دختران پارسی از کیانی تا ساسانی با جامه های خسروانی نقش شده بود. این کاخ تا سال 1308 قمری وجود داشت و سپس منهدم شد.
تصویر 20 ) نمایی از کاخ جهان نما
حمام تاریخی خسروآقا ( آغا ) ؛ این حمام برجای مانده از سه سده پیش، در یکی از ورودی های محموعه تاریخی نقش جهان قرار داشت که در سال 1110 قمری در زمان شاه سلیمان صفوی و به همت یکی از کارگزاران او به نام خسرو آقا ساخته شد . این حمام که تا حدود 100 سال پیش مورد استفاده همگانی بوده است از طرف خسرو آقا وقف شده بود تا عایدات آن صرف استنساخ کتب شود.
تصویر 21 ) نگاره ای از حمام خسرو آقا اثر فلاندن و کست، 1851. موزه بریتانیا، لندن.
حمام خسرو آقا با حدود 920 متر مربع مساحت، درسال 1353 خورشیدی به شماره 976 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید اما پس از انقلاب گروهی از افراد سودجو که می خواستند شرایط را برای احداث امتداد خیابان استانداری آماده کنند تا بتوانند زمین های منطقه را به بهای گران تر بفروشند، سعی کردند تا با شایعه پراکنی محل حمام خسرو آقا را به عنوان یکی از مراکز فساد و تجمع افراد بزهکار و گمراه و ولگرد معرفی کنند و به دنبال آن، همان عوامل در آذرماه و بهمن ماه سال 1358 بعد از این که اوضاع را مناسب دیدند با منفجر کردن بمب ، خساراتی بر این بنا وارد نمودند و فردای آن به شعار نویسی روی دیوارها پرداختند و نوشتند: « تخریب خانه فساد ، پیروزی امت حزب ا...».
تصویر 22 ) شعار نویسی روی دیوار در تائید تخریب حمام خسرو آقا
با این همه پس از این رویداد تلخ ،شورای عالی شهرسازی و معماری ایران برای پیشگیری از تخریب نهایی حمام خسرو آقا طی مصوبه ای به تاریخ 6/7/1371 با تخریب حمام خسروآقا و احداث ادامه خیابان استانداری مخالفت می کند و طبق اسناد منشتر شده در سال 1372 از سوی وزارت مسکن و شهرسازی وضعیت احمام خسرو آقا در آن سال « در حال بازسازی» و کاربری پیشنهادی آن هم « فرهنگی – نمایشگاه آثار هنری دوره صفویه » معرفی می شود.
تصویر 23 ) حمام خسرو آقا در حال بازسازی آسیبب های ناشی از انفجار پیش از تخریب!
با این حال در ساعت 2 بامداد روز سه شنبه 22/ 1/1374 حمام خسرو آقا توسط عوامل شهرداری منطقه 3 اصفهان تخریب می شود و محوطه آن تسطیح می شود. پس از این اقدام، شکایتی از سوی سازمان میراث فرهنگی اصفهان به عمل آمد و خواستار تعقیب عاملان تخریب شد، که به دنبال آن حکم اجرای عملیات بازیابی فضا و اجرای معماری این اثر تخریب شده از سوی دادسرای عمومی اصفهان صادر شد. اما نکته مهم این که نه تنها عاملان تخریب تعقیب و مجازات نشدند بلکه حکم بازسازی هم تا این زمان انجام نشد و به نظر می رسد که این پرونده هنوز گشوده است و سازمان میراث فرهنگی اصفهان باید ضمن پیگیری حقوقی آن ، روند بازسازی حمام خسرو آقا را آغاز کند.
نکته دیگر این که در سال 1381 خورشیدی به هنگام انتخابات شورای شهر اصفهان تابلو هایی از سوی روابط عمومی شهرداری اصفهان در سطح شهر نصب شده بود که خبر از آغاز عملیات اجرایی حمام خسرو آقا می داد. اما ظاهرا این تابلو ها تنها جنبه تبلیغات انتخاباتی داشت و خیلی زود فراموش شدند.
تصویر 24) تصویر تابلوی تبلیغاتی شورای شهر درباره حمام خسرو آقا، 1381. عکس از شاهین سپنتا
کاروان سرای تحدید ؛ کاروان سرای تحدید همان طور که از نامش پیدا بود ، محدود کننده حدود حریم دروازه دولت صفوی و چهارباغ عباسی بود. اگرچه این کاروانسرا به ثبت در فهرست آثار تاریخی نرسیده بود اما خیابان چهارباغ در سال 1310 به شماره 109 در فهرست آثار ملی ثبت شده بود و هرگونه تصرف در این خیابان باید به صورت قانونی انجام می شد.نظام صنفی متشکل در این کاروانسرا ، از نقره کار تا خاتم ساز گرفته تا قلمزن و دواتگر و غیره ، ارزش های خاص تجمع صنفی- هنری را در یک محل دارا بود و در صورت حفظ آن علاوه بر جنبه های تجاری، این امکان وجود داشت که از آن محل برای بازدید گردشگران و آشنایی با مراحل تولید هنرهای دستی اصفهان استفاده نمود. اما این کاروان سرا هم به دست سوداگران رخنه کرده در نهاد های شهری تخریب شد و هریک از هنرمندان به گوشه ای پرتاب شدند.
تصویر 25) موقعیت کارونسرای تخریب شده تحدید، در مجاورت بافت تاریخی اصفهان
در سال های نخست پس از انقلاب در طرح های جامع اصفهان مقرر شده بود که هفده هزار متر مربع در ضلع غربی میدان دروازه دولت به فضای سبز تبدیل شود. اما چون تبدیل یک محوطه گسترده به فضای سبز هزینه بسیار زیادی داشت. شهرداری اصفهان به کمیسیون ماده پنج شورای عالی معماری و شهرسازی استان اصفهان پیشنهاد کرد کاربری این مکان از فضای سبز به محیط تجاری و فرهنگی تغییر پیدا کند. این پیشنهاد از سوی اعضای کمیسیون پذیرفته شد و برای تغییر کاربری این فضا در نظر گرفتند یک ساختمان بزرگ در بافت تاریخی اصفهان احداث شود. پس شهرداری اصفهان بدون توجه به توصیه های سازمان میراث فرهنگی اصفهان و بدون ارائه طرح ساخت «جهان نما» به کمیسیون ماده پنج ، ساخت «جهان نما» را از طریق شرکت سرمایه گذاری «سامان گستر» به مهندسان مشاور «شهر و خانه» سپرد و کلنگ احداث جهان نما با تخریب کاروانسرای قدیمی «تحدید» بر زمین خورد. تخریب کاروانسرای «تحدید» آغاز اعتراض های میراث فرهنگی و به دنبال آن اعتراض های غرفه دارانی را برانگیخت که عقیده داشتند شهرداری با تخریب این کاروانسرای تاریخی، نظام صنفی صنایع دستی اصفهان را دچار اختلال کرده است. اعتراض به ارتفاع برج جهان نما سرانجام از سازمان میراث فرهنگی کشور به سازمان یونسکو کشیده شد و شرایطی را فراهم کرد که کارشناسان یونسکو مجبور به بازدید از میدان نقش جهان اصفهان شدند. کارشناسان یونسکو پس از دیدار از میدان نقش جهان و بررسی روند ساخت و ساز برج جهان نما شهرداری اصفهان را ملزم به همکاری با یونسکو کردند. در واقع پس از تخریب بنای تاریخی کاروانسرای تحدید و ساخت و ساز غیرقانونی توسط شهرداری اصفهان در سال ۷۵ و به رغم اعتراض ها و هشدارهای مکرر سازمان میراث فرهنگی و یونسکو، روند ساخت و ساز برج جهان نما ادامه یافت تا جایی که بالا رفتن ارتفاع این برج بیشتر از هشت طبقه، خطر حذف نقش جهان را از فهرست میراث جهانی به وجود آورد. کارشناسان یونسکو در بازدید از منطقه اعلام کردند که در صورت تعدیل نشدن ارتفاع جهان نما، به دلیل شکسته شدن خط آسمان چشم انداز به واسطه احداث جهان نما، میدان نقش جهان از فهرست آثار میراث جهانی خارج خواهد شد. در گزارش هیأت اعزامی یونسکو تأکید شده است که توسعه و گسترش مرکز اصفهان باید با توجه به اصول شهرسازی و ارزش های تاریخی، برنامه ریزی و طراحی شود و فعالیت های اجرایی آن پیش رود؛ در حالی که ساخت جهان نما نه تنها ساختارهای موجود معماری را درنظر نگرفته بلکه نمایی یکنواخت و فاقد مشخصه ای بارز از نظر معماری را پدید آورده است .کارشناسان یونسکو در گزارش خود تأکید کرده اند، ارتفاع جهان نما نسبت به بناهای اطراف آن بسیار زیاد است. به آسمان برخاستن این مجتمع هشت طبقه، منظره شهر را دچار سکته کرده است و تصاویر تهیه شده از لابه لای طاق نماهای میدان نقش جهان یا طبقه های مختلف «عالی قاپو» نشان دهنده گسست جبران ناپذیری است که در خط افق اصفهان کهن پدید آمده است. بنابراین لازم است هرچه سریع تر، طرح حفاظت و به سازی شهر کهن اصفهان تهیه شود تا ارتفاع بناهای جدید را کنترل کند. با این همه نه تنها برج جهان نما تاکنون به صورت کامل تعدیل نشده است بلکه بلندمرتبه سازی بدون هیچ معیار قاونی در کنار پل های تاریخی اصفهان ادامه دارد که به شدت موجب تخریب چشم انداز آن ها شده است.
تصویر 26 ) تخریب چشم انداز میدان نقش جهان توسط برج بی قواره جهان نما
معماری صنعتی اصفهان ؛ در شهر اصفهان نزدیک به یازده بنای کارخانه از دوران پهلوی اول به یادگار مانده بود. این کارخانه که بیشترشان نساجی بودند هم از نظر نوع معماری صنعتی نوین در ایران قابل توجه بودند و هم از این نظر که نشانگر سبابقه صنعت نساجی در ایران و اصفهان بودند. بنای بسیاری از این کارخانه ها دارای معماری جالب و محکمی بود و هنوز نیز با گذشت سال ها در صورت تغییر کاربری و بهسازی جزئی، قابل استفاده به صورت مکان هایی فرهنگی و نمایشگاهی و یا اداری بودند.
تصویر27 ) برج بی هویت جهان نما
تصویر 28) دروازه یکی از کارخانه های تخریب شده که بقایای آن دبیرخانه شورای شهر شد!
اما طی ده سال گذشته بسیاری از این کارخانه ها به دست سوداگران و با هم دستی و اجازه مسئولان شهرداری و شورای شهر تخریب شد و زمین هایشان تفکیک و بدون داشتن مصوبه تغییرکاربری ، خانه سازی شدند تا اثری از دوران رشد صنعتی اصفهان در آن دوران برجای نماند. کارخانه زاینده رود و کارخانه رحیم زاده نمونه هایی از کارخانه های تخریب شده هستند.در حال حاضر هنوز تعداد محدودی از بناهای معماری صنعتی دوران پهلوی اول در اصفهان باقی مانده است که بیم آن می رود به زودی تخریب شوند.
آینده ای تاریک برای میراث فرهنگی اصفهان؛ در چنین هنگامه ای که حاکمان بی خرد به بهانه های گوناگون از جمله توسعه خیابان ها، خانه سازی، احداث قطار شهری، ایجاد مجتمع تجاری، احداث فضای سبز و مواردی از این دست ، گنجینه های تاریخی و فرهنگی و حتا میراث طبیعی شهر کهن اصفهان را به تاراج می برند و افتخار می کنند که در برابر همه موانع ریز و درشت همچون اعتراض های دوستداران میراث فرهنگی و میراث طبیعی، پیگیری های حقوقی سازمان های میراث فرهنگی و محیط زیست و فشار های سازمان های بین المللی و پیگیری های خبری رسانه ها ، مقاومت کرده اند و با جسارت این پروژه ها را به پیش برده اند، آیا می توان آینده ای روشن را برای میراث طبیعی و فرهنگی اصفهان پیش بینی کرد؟
اجرای پروژه های به ظاهر عمرانی ولی بدون مطالعه، و بی توجهی به نظر کارشناسان و سازمان های مردم نهاد، همچون گذر مترو از خیابان سپه و از خیابان چهارباغ عباسی و از نزدیکی سی و سه پل، زنگ خطری است که دوباره برای میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان به صدا درآمده است و شاید در آینده ای نه چندان دور، نام بناهای ارزشمندی چون سی و سه پل، مدرسه چهارباغ، هشت بهشت، بازار سلطانی، چهلستون و عالی قاپو را باید در سیاهه بلندبالای آثار تاریخی اصفهان که به دست حاکمان خودکامه به صورت عمدی ویران شده اند، بگنجانیم.
--------------------------
خاستگاهان :
1- اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی، محمود رضا شایسته و منصور قاسمی، اصفهان ، انتشارات نقش خورشید، 1383 خورشیدی
2- آثار و ابنیه تاریخی اصفهان، میرسیدعلی جناب، اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان- مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، 1386 خورشیدی
3- اصفهان مروارید ایران ، ویلفرد بلانت، ترجمه: محمدعلی موسوی فریدنی، اصفهان، نشر خاک، 1384 خورشیدی
4- آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، دکتر لطف اله هنرفر، چاپ چهارم، اصفهان ، انتشارت گلها ، 1376 خورشیدی
5- شاه دز کجاست؟ ، محمد مهریار، اصفهان ، نشر گلها، 1379 خورشیدی
6- در جست و جوی هویت شهری اصفهان، مرتضی عمرانی ، تهران، وزارت مسکن و شهرسازی، 1384 خورشیدی
7- تاریخ رجال ایران قرون 12- 13 -14، مهدی بامداد،جلد جهارم ، تهران، ناشر: کتابفروشی زوار، 1347 خورشیدی
8- چرا حمام خسرو آقا بازسازی نمی شود؟، شاهین سپنتا ، فرهنگ اصفهان( فصلنامه )، شماره شانزدهم، تابستان 1379 خورشیدی، صفحات 87 - 80
9- ایران در یک صد و سیزده سال پیش، بخش نخست: اصفهان، تهیه و ترجمه محمد عاصمی، تهران، وزارت فرهنگ، مرکز مردم شناسی ایران، 1355 خورشیدی.