نگاه روز
ترکیه رقیب اول ایران در منطقه
- نگاه روز
- نمایش از جمعه, 25 شهریور 1390 15:18
- بازدید: 8264
برگرفته تارنمای ديپلماسي ايراني
محمدعلی بهمنی قاجار، پژوهشگر مسائل خاورمیانه در تحلیلی از روابط تاریخی ایران و ترکیه معتقد است ترکیه اردوغان برای منافع ملی ایران بسیار خطرناکتر از هر ترکیه دیگری است و با توجه به همراهی ایران با ترکیه در مسائل مختلف، منطقی بود که توقع همراهی ترکیه را با خود در مورد تحولات سوریه داشته باشد.
دیپلماسی ایرانی: عثمانی و خلف صالح آن ترکیه در درازنای تاریخ همواره از دوستی و حسن نیت ایرانی ها سوء استفاده کرده اند. ایران در دوران صفوی بارها فرصت داشت تا به عثمانی یورش کند ولی از این کار خودداری کرد. اما عثمانی هرگاه ایران را در موضع ضعیف می دید به ایران تهاجم می کرد و بخش های مهمی از خاک ایران را اشغال می نمود. خیانت های عثمانی به ایران با نقض عهد دوستی با ایران در جنگ های ایران و روس، تحریک شیخ کویت به یورش به خرمشهر در عصر محمدشاه، اشغال قطور در دوران ناصرالدین شاه و نیز پی ریزی فتنه شیخ عبیدالله در همین عصر و حتی مشارکت در ترور ناصرالدین شاه ادامه داشت.
پس از مشروطه نیز عثمانی ها مهاباد را اشغال کردند و در جنگ جهانی اول نیز با وجود همکاری فداکارانه آزادی خواهان ایران با عثمانی، مجموعه ای از خیانت و رذالت و جنایت نصیب ایران شد. از ترک خواندن زرتشت و نوروز تا ترویج پان ترکیسم در آذربایجان و حتی اشغال بخشهایی از خاک کشور و دستگیری و تبعید مبارزانی هم چون شیخ محمد خیابانی تا حمایت از سیمیتقو آدم کش وجنایتکار.
پس از آن هم ترکیه به اعتماد رضاشاه به آنان خیانت کرد. از خاک ایران برای سرکوب شورش کردها استفاده کرد ولی مهمانی بود که قصد بیرون رفتن از منزل صاحب خانه را نداشت. در آن جا بیتوته کرد و ارتفاعات آرارات ایران را اشغال و به خاک خود منضم کرد. سپس در مرز افغانستان نیز از اعتماد ایرانی ها در واگذاری حکمیت به ترکیه سو استفاده کرد و بخش هایی از خاک ایران را نیز به افغانستان بخشید.
با وجود چنین سوابقی سیاست خارجی ایران و حتی فراتر از آن نخبگان فکری ایران به نوعی ساده اندیشی در برابر ترکیه رجب طیب اردوغان گرفتار آمدند. در چند سال اخیر دولت ایران گویا اردوغان را رفیقی بی کلک می دید و تا آن جا پیش رفت که در برابر غرب بایستد و بگوید مذاکرات ایران و 5+1 باید در ترکیه باشد و گرنه ایران به مذاکره نمی آید. گویا ایرانی ها دوست داشتند خود را انقلابی جهان اسلام و ترکیه را چهره معتدلی به تصویر بکشانند که غرب با مذاکره با آن و از طریق آن می تواند ایران را به همکاری سوق دهد.
این چنین سیاستی به معنای انزوا و تحریم ایران و کسب اعتبار و جایگاه برای ترکیه بود. در واقع ایران از جیب خود خرج می کرد تا ترکیه محبوب بشود و سرمایه و نیرو بگیرد. چوب مقاومت در برابر اسراییل از کمک اسراییل به تجزیه طلبان ایرانی گرفته تا حاضر نشدن ورزشکاران ایرانی در برابر اسراییل را ایران می خورد و این ترکیه رجب طیب بود که با یک ژست تو خالی در داووس اعتبار ضد اسراییلی می گرفت و بیشترین ثمره اقتصادی و نظامی را نیز از مناسبات با اسراییل می برد.
اما هنوز ما در خواب غفلت بودیم و ایرانی از حکومت گران تا اپوزیسیون به مدح رجب مشغول بودند. تا این که تحولات سوریه پیش آمد و حالا حداقل حکومت گران دریافتند که ترکیه اردوغان هیچ عهد اخوتی با ایران و ایرانی ندارد. حال چند نکته درباره ترکیه اردوغان:
ترکیه اردوغان به وضوح عثمانی گرا است یعنی اگر ترکیه احزاب لاییک صرفا ایران را در حوزه مناطق ترک زبان دچار مشکل می کرد، ترکیه اردوغان رقیب ایران در سرتاسر جهان اسلام به خصوص سوریه، عراق و افغانستان است.
ترکیه اردوغان در صدد سلب حمایت شیعیان از ایران است، خواه شیعیان عراق و خواه شیعیان ترک زبان ایران. سفر اردوغان به عتبات و مرثیه خوانی او برای امام حسین نه آن چنان که برخی از مراجع ما تصور کردند از شور دینی برخاسته بود بلکه سیاستی پیچیده برای تضغیف ایران در پشتش نهفته بود.
ترکیه در حمایت از مخالفان سوریه هیچ انگیزه انسان دوستانه ای ندارد. موضع دو پهلوی او درباره لیبی هرگونه شایبه انسان دوستی دولتمردان ترکیه را از میان می برد..
ترکیه اردوغان برای منافع ملی ایران بسیار خطرناک تر از هر ترکیه دیگری است. اگر از حوادث سوریه و رفتار اسد نگران و ناراحت نیز باشیم نباید از یاد ببریم که دولت ایران در این چند ساله در فضای اتحاد کامل با ترکیه بود و حالا منطقی بود که توقع همراهی ترکیه را با خود در مورد تحولات سوریه داشته باشد اما ترکیه به گونه دگر عمل کرد. چرا؟ چون منافع ملی ترکیه کاملا با منافع ملی ایران در تضاد است و این تضاد منافع ربطی به نوع حکومت در ترکیه وایران ندارد.