یادمان
یک باستانشناس: نیاز مبرم نقش برجستهها به تعیین ضوابط عرصه و حریم
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- جمعه, 25 بهمن 1392 10:19
- آخرین به روز رسانی در جمعه, 25 بهمن 1392 10:19
- نمایش از جمعه, 25 بهمن 1392 10:19
- بازدید: 4885
منبع: هنرنیوز
یک باستانشناس گفت: هنوز یک دستورالعمل استاندارد در معاونت میراث فرهنگی درباره چگونگی تعیین حریم و عرصه برای نقش برجستهها وجود ندارد.
991 - CN9671 - Blauw - Nike Air Max 1 By You Custom herenschoen - nike air max lays blue cheese commercial actor | 126 - Cement Grey 2022 For Sale CT8532 - Cardinal Red - Open Air Jordan 3 "Cardinal" White/Light Curry - nike 5 a side boots for sale 2017
نقش برجستهها یکی از مهمترین آثار تاریخی کشور ما هستند که همواره در معرض تخریبهای انسانی و طبیعی قرار داشتهاند. با علی هژبری باستانشناس و کارشناس معاونت میراث فرهنگی درباره نقش برجستهها و مشکلات حفاظت از آنها به گفت و گو نشستیم.
علت عدم حفاظت از نقش برجستهها چیست و چگونه باید از آنها حفاظت کرد؟
نقش برجستهها بیشتر در نقاط مرتفع با آب و هوایی متغییر قرار گرفتند که دور از شهرها و دسترسند. محلهایی که احتمال صدمه زدن به آنها خیلی بیشتر و حفاظت از آنها خیلی سختتر است. همچنین دور از دیدِ مردمان بومی مناطق قرار داشتن و ضعف بنیادهای فرهنگی که با ضعف بنیادهای علمی جامعه پیوند بسیار نزدیکی دارد سبب شده افراد سودجویی به دلیل کشف گنج یا نقشه آن نقش برجستهها را نابود کنند.
بنابراین یکی از مهمترین وظایف سازمان سازمان فرهنگی حفظ و صیانت این آثار است که به دلایل مختلف از جمله فقدان نیروی کار مناسب برای حفاظت آثار در یگان حفاظت وهمین طور اقتصاد ضعیف مردم در چندین سال اخیر شاهد صدمات بیشتر به این آثار شد.
و مهمترین اقدام اساسی چیست؟
الویت، تعیین عرصه و پیشنهاد حریم برای نقوش برجسته است. به عنوان یک کارشناس حوزه میراث میگوییم هنوز در معاونت میراث فرهنگی یک دستورالعمل درباره چگونگی تعیین حریم و عرصه برای نقش برجستهها ندیدم. این یک نقطه ضعف بسیار بزرگ است که نقوش خیلی سلیقهای تعیین عرصه و حریم شده و بسیاری مواقع بر عرصه و حریم اینها تعرض صورت میگیرد و هیچ کس هم جلودار نیست.
یک جا مثل تنگه چوگان به دلیل حضور بازدیدکنندگان کوچکترین اتفاق هم به چشم میآید اما مناطقی که خیلی دور از دسترسند و کارشناسان هم هرازچندگاهی به آن سر میزنند (مثل بیستون که کتیبه و نقوش برجسته داریوش در ارتفاع خیلی بالایی قرار دارد.) سبب شده خیلی دیرتر متوجه شویم ممکن است چقدر صدمه به آن وارد شده باشد.
آیا شما برای حفاظت پیشنهاد میکنید اطراف عرصه یا حریم نقش برجستهها فنسکشی شود؟
وقتی افراد اینقدر جرات دارند که به خودِ آثار صدمه بزنند فنس مانع اقدام آنها نمیشود و حتا ممکن است باعث تحریک آنها نیز شوند.
پیشنهاد شما چیست؟
یکی ازکارهای مهم برای حفاظت این آثار ایجاد فضاهای کوچک اقتصادی است که مردم بتوانند از آنها ببرند. علاوه بر جذب افراد برای بازدید، باید یک بهره اقتصادی برای بومیان ایجاد کنیم تا آنها به اهمیت این موضوع پی ببرند که چقدر حفظ این آثار برای امرار معاش آنها مهم است. آنوقت خود بیش از همه در صدد حفاظت بر میآیند. ایجاد یک چایخانه ساده و کاشتن چهار درخت به نظرم خیلی مهمتراز فنس کشی است. حضور همین افراد نوعی حفاظت است چرا که نیروی مستقر دائم در یگان حفاظت نداریم. نیروهایشان بیشتر درحال رفت و آمدند و هرازگاهی به آثار سر میزنند. این سرکشی که خیلی هم منظم نیست فرصتهایی را به وجود میآورد که افراد سودجو به این آثاردسترسی داشته باشند. اما اگر افراد بومی منطقه از کنار این آثار منتفع شوند خودشان نیروهای بسیار خوبی برای حفاظت غیر مستقیم هستند.
آیا نمونه موفقی در این زمینه میشناسید؟
اشکفت سلمان در ایذه برای چندین نفر شغل ایجاد کرده و همین سبب شده افراد بومی برای حفاظت آن تلاش کنند.
تعیین عرصه و حریم چه کمکی میکند؟
خیلی از نقوش برجسته نزدیک منابع معدنی و کانی مهم این مملکت هستند. تلاش برای بهرهبرداری از این معادن در کنار سایر طرحهای عمرانی مثل راهسازی سبب شده تعرضاتی به عرصه و حریم نقوش برجسته وارد شود که آخرین و مهمترین آن ایجاد خط راه آهن استان فارس در نزدیکی نقش رستم بود.
جابه جایی جاده کرمانشاه - همدان از کنار بیستون هم نمونهای از این دست بود که البته پافشاری میراث فرهنگی وقت سبب شد یک زمانی جاده را کیلومترها آن طرفتر ببرند. البته باز هم ممکن است این جاده صدماتی را به این اثر وارد کند.
اما تعیین حریم کاملاً متفاوت است؟
هر محوطه باستانی شامل تپه ،غار، نقش برجسته، کتیبه، بنا، و هرچیز دیگری که ماهیت غیر منقول داشته باشد دارای یک عرصه دارد که هویت اصلی بنا را از محیط پیرامونش جدا میکند. همچنین یک حریم دارد که اگر چه کیلومترها از محوطه باستانی فاصله دارد اما ارتباطات این بنا در طیف جغرافی خودش حفظ میشود که نشان دهنده پیوند اثر با طبیعت و محیط پیرامونش در دوره خودش است.
به نظرم با چندین باستانشناس، مرمتگر، معمار و دارندگان دیدگاه میراث فرهنگی هم اندیشی کنند و راهی را برای عرصه و حریم پیشنهاد دهند چرا که حتا تعیین عرصه و حریم چند اثر مهم در استان فارس هم خیلی سلیقهای بوده است و استانداردی در این زمینه وجود ندارد و کارشناس به فراخور کسب دانشش این کار را انجام میدهد.
و در یک جمع بندی کلی چه اقداماتی باید از سوی سازمان صورت بگیرد؟
مهمترین اقدام تعیین ضوابط برای تعیین عرصه و حریم است. دوم اجرایی کردن این ضوابط یعنی تعیین عرصه و حریم و سوم بهره اقتصادی از طریق ایجاد اشتغال در کنار نقوش برجسته که بومیان را تبدیل به حافظان آثار میکند.
عوامل طبیعی مثل گلسنگها در این تخریب چقدر دخیلند؟
عواملی طبیعی اندک اندک و طی مدتهای مدید به نقوش برجسته صدمه زدند. اما این آسیب ها قابل قیاس با صدمات عوامل انسانی مخصوصا در چند دهه اخیر نبودند. اینقدر عوامل انسانی دراین چند ساله به این نقوش صدمه زدند که طبیعت در طی چند هزار سال نتوانسته یک دهم این آسیبها را ایجاد کند!
آیا پیشنهاد خاصی دارید؟
مثلا روی بیستون تحقیقات خوبی انجام شد. چندین محقق خارجی هم روی آن کار کردند اما این تحقیقات باید اجرایی شود. هرچند سازمان میگوید برای اجرا پول نداریم اما این موضوع نیز راه حل دارد.
همانطور که برای کاوش از هیاتهای خارجی در اقصی نقاط کشور بهره میبریم از همان هیاتها برای حفاظت آثار هم کمک بخواهیم. آنها حاضرند برای یک پروژه مثل تاق بستان بسیار هزینه کنند.
و در کل به نظرم حفاظت مهمتر از کاوش است. آنچه را داریم و ثبت کردیم اینقدر در معرض تخریب عوامل انسانی، اجتماعی، عمرانی، اقتصادی، طبیعی و... قرار دارد که قابل گفتن نیست. ابتدا حفاظت کنیم، بعد به سمت کاوشهای جدید برویم. وظیفه اصلی سازمان میراث فرهنگی نخست حفاظت است، بعد مطالعه و پژوهش.