نگاه روز
تیغ در چنگ زنگی مست - جنگ «خط سرخ» دارندهٔ صلح نوبل
- نگاه روز
- نمایش از دوشنبه, 01 مهر 1392 10:17
- بازدید: 6447
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 77، شهریور و مهر 1392، 6 تا 7
دکتر هوشنگ طالع
در گرماگرم غوغای ادعای مسخرهٔ آمریکا مبنی بر کاربرد جنگافزار کیمیایی (شیمیایی) از سوی دولت سوریه، اسناد منتشر شده از سوی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) نشان میدهد که دولت ایالات متحده از کاربرد جنگافزارهای کیمیایی از سوی حکومت عراق علیه ایران آگاه بوده است. افزون بر آن، آمریکاییها با گردآوری اطلاعات ماهوارهای، محل استقرار نیروهای ایرانی را برای موثرتر بودن حملات کیمیایی عراق، به ارتش آن کشور اطلاع میدادند.
از سوی دیگر حکومت آمریکا در نبرد درازمدت علیه مردم ویتنام از جنگافزار کیمیاوی با نام «عامل نارنجی» به گونهٔ گسترده بهره گرفت. حکومت آمریکا 20 میلیون گالن*عامل نارنجی بر سر مردم ویتنام و نیز مردم لائوس و کامبوج فروریخت. حکومت آمریکا در یورش به عراق نیز از عامل نارنجی بهویژه در شهر فلوجه استفاده کرد و همچنین آمریکا در جنگ علیه عراق از گلولهها و بمبهای زرهشکن که دارای اورانیوم ضعیف شده میباشند، بهره گرفت. در حالی که بهانهٔ آمریکا برای یورش به عراق، گزارشهای جعل شده دربارهٔ داشتن جنگافزارهای کشتار جمعی (یا به طور دقیق هستهای و شیمیایی) از سوی این کشور بود.
شدت حملات شیمیایی آمریکاییها در نبرد علیه ویتنام به حدی بود که امروزه نیز پس از گذشت چند دهه، هر ساله شمار زیادی کودکان ناقصالخلقه در این کشور به دنیا میآیند.
کاربرد جنگافزار کیمیایی از سوی آمریکا حتا مورد تایید و اعتراض رهبر حزب کارگر (حزب مخالف) در مجلس عوام انگلیس قرار گرفت. وی عنوان کرد که آمریکا خود جنگافزار کیمیایی به کار گرفته است و حال بهکارگیری همین جنگافزار را خط سرخ و مجوز حملهٔ نظامی قرار داده است؛ در حالی که هنوز روشن نیست این جنگافزار از سوی چه کسانی به کار گرفته شدهاند. چنانکه میدانیم بر اثر این سخنان و سخنان دیگر نمایندگان، خواستهٔ نخستوزیر انگلیس مبنی بر حضور در کنار آمریکا برای تجاوز نظامی به سوریه، رای نیاورد.
امروزه آشکار است که گزارشهایی را که تونی بلر نخستوزیر وقت بریتانیا و جورجبوش (پسر) رییسجمهور وقت آمریکا بدانها استناد میکردند و آن را دستآویز لشگرکشی به عراق قرار دادند، از پایهٔ جعلی بوده و دو جنایتکار جنگی نامبرده و نیز بسیاری از نزدیکان و همکاران آنان در آمریکا و انگلیس نیز از این جعل و دروغ بزرگ، آگاه بودند.
حکومت جنایتکار آمریکا از کاربرد جنگافزار کیمیایی از سوی عراق علیه ایران آگاه بود و نیز این جنایت حکومت بعث عراق را تسهیل و تشویق میکرد و در نبرد ویتنام از عامل نارنجی علیه مردم آن کشور استفاده کرده است، امروز «خط قرمز» خود را کاربرد جنگافزار کیمیایی قرار داده است.
آمریکا و متحدان این کشور، به ویژه حکومت عهد دایناسورهای عربستان سعودی که جنگافزارهای کیمیایی را در اختیار تروریستها در سوریه قرار دادهاند، درست همزمان با ورود بازرسان کیمیایی به دمشق، نمایشنامهٔ کاربرد اینگونه جنگافزارها را به روی صحنه آورند؛ نمایشی ناشیانه و جنایتکارانه.
تروریستها در سوریه در چند موقعیت از جنگافزارهای کیمیایی در سطح محدود بهره گرفتند و با کشف نقب و سنگرهای زمینی تروریستها در جایجای سوریه از سوی ارتش این کشور، دولت سوریه به گونهٔ رسمی از سازمان ملل متحد خواست تا با گسیل بازرسان خود، این مساله را بازرسی کند.
آیا هیچ عقل سلیم و یا حتا « ناقص» میتواند باور کند که دولت سوریه، درست روز ورود بازرسان سازمان ملل متحد که خود آنها را دعوت کرده است، جنگ افزار کیمیایی به کار برد؟
برای اجرای این نمایشنامه و به دست آوردن بهانه برای یورش نظامی به سوریه، تروریستها از جاهای دیگر اسیرانی را که در اختیار داشتند به منطقهٔ « ریف» در حومهی دمشق که در اختیارشان بود منتقل کردند و با تزریق مواد شیمیایی به آنها، صحنهٔ لازم را برای مداخلهٔ نظامی باراک اوباما و چاکرانش آماده سازند. این کار را چنان ناشیانه انجام دادند که در فیلمهای ویدیویی که منتشر ساختند، صحنه تزریق و وسایل تزریق به روشنی به چشم میخورد. در اینجا باید گفته شود که هیچ عقل سلیم و حتا «ناقص» نمیتواند باور کند که سران جنایتکار آمریکا و چاکرانش به ویژه بریتانیا، فرانسه، ترکیه و عربستان سعودی، از این جنایت برای صحنهسازی تهاجم نظامی ناآگاه بودهاند.
رییسان جمهور آمریکا، تاریخنگاران ویژه دارند که میکوشند تا با بزرگ کردن پیروزیهای خرد و کوچک نشان دادن جنایتهای بزرگ، تاریخ باشکوهی از دوران ریاستجمهوری آنان به جای گذارند. در اینگونه از تاریخنگاری «جنگ» نقش اساسی را بازی میکند و هر رییسجمهور آمریکا برای اینکه تاریخ به اصطلاح باشکوهی داشته باشد، میبایست «جنگ» در کارنامهٔ خود داشته باشد. از آنجا که جورج بوش (پسر) دو جنگ در کارنامهٔ خود دارد، اوباما برای برابری با وی یا پیشیگرفتن از او، میبایست «جنگ بیشتر» در تراز حکومتی خود داشته باشد.
برای داشتن «جنگ» در کارنامه ، برای اوباما مهم نیست که مردم بیگناه و بیپناه و اسیر در چنگ تروریستها با تزریق مواد شیمیایی برای اجرای نمایشنامهٔ «خط قرمز» وی به کام مرگ کشانده شوند. برای داشتن «جنگ» در کارنامهٔ ریاست جمهوری، مهم نیست که کمابیش یک میلیون نفر از مردم سوریه توسط تروریستهای وهابی، سلفی و تکفیری و مانند آنها کشته شوند، شهرها ویران گردند و زیربناها نابود شوند؛ میلیونها زن و کودک و پیر و جوان، پناهندهٔ کشورهای همسایه گردند و در آنجا حتا مورد سوء استفادهٔ جنسی قرار گیرند. آنچه که مهم است، پیروزی در «جنگ» است و بس؛ به هر بها حتا به بهای نابودی همه انسانها و این کرهی خاکی.
با وجودی که میدانستم و میدانم که در نظامهای حکومتی برپایهٔ «صندوق آرا» (به هر شکل و با هر نام) نامزد یا کسانی که اجازهٔ انتخاب شدن دارند، برگزیدهٔ هیات حاکمه و از جنس و گونهٔ آنهاست، هنگامی که باراک حسین اوباما به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شد، ناباورانه خواستم به خود بهقبولانم که شاید در « ناخودآگاه» وی چیزی از آن همه ستم و جنایتی که دربارهٔ پدران و مادران وی در غل و زنجیر و بردگی و اسارت روا داشتهاند وجود داشته باشد؛ اما خیلی زود آشکار شد که در « ناخودآگاه» او تنها و تنها عقدههای حقارت بندگی و بردگی باقی است و حاضر است برای غلبه بر آن به هر جنایتی دست بزند.
امروز موجودیت سوریه با موجودیت ایران به هم گره خورده است. هرگونه شکست در سوریه میتواند باعث تکرار نمایشنامه در عراق یعنی پشت مرزهای ایران گردد. باید به هوش بود و خطیر بودن زمان را دریافت.
* یک گالن آمریکایی برابر است با 90645/4 لیتر