کتاب
انتشار کتاب «شاهنامه فردوسی و چرنیشفسکی»
- كتاب
- نمایش از چهارشنبه, 16 مرداد 1392 21:13
- بازدید: 6482
برگرفته از تارنمای کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
موضوع کتاب حاضر، بررسی و تحلیل تأثیر «فردوسی» بر «چرنیشفسکی»، از مشاهیر ادب روس (جایگاه تمدن ایرانی در تاریخ فرهنگی روس) است.
«شاهنامۀ فردوسی و چرنیشفسکی» از دیگر کتابهایی است که اخیرا به همت نشر شهریاران به زیور طبع آراسته شده است. این کتاب ارزشمند توسط محقق و پژوهشگر برجسته تاجیک، ولی صمد انجام پذیرفته است.
نیکلای چرنیشفسکی، اقتصاددان، مورخ، فیلسوف، منتقد ادبی، ادیب، نویسنده، هنرشناس و واضع نظریات جدید هنری یکی از درخشانترین چهرههای متفکر پیشرو و انقلابی سدۀ 19 میلادی روسیه است که به خاطر عقاید انقلابی و مترقی ضد تزاری خویش، مدت بیست و یک سال از عمر خود را در زندان گذراند. کارل مارکس که بسیاری از تئوریهای خود را بر اساس نظریات چرنیشفسکی نهاده بود، به شدت شیفتۀ شخصیت و آثار این مرد بود و بارها برای رهایی او از زندان تلاش کرد. مارکس همواره با تمسخر اندوهباری میگفت که چرنیشفسکی را به «پاداش» آثار علمی گرانبها و ارجمندش زندانی و تبعید کردهاند!
در عرصۀ ادبیات، چرنیشفسکی یکی از تأثیرگذارترین منتقدان به شمار میرود. وی افلاطون و ارسطو را با دیدگاه خود میشناخت، همچنان که شلینگ و هگل را. نظریۀ زیباییشناختی را از آثار فلوطین تا کارهای فردریش تئودور فیشر، خوب خوانده بود. پیوند میان فلسفۀ ایدهآلیسم و ادبیات رمانتیک آلمانی را میتوانست آشکارا ببیند و هر دو را نیز البته رد میکرد، چه آنها را خیانتی واپسگرا و حسرتبار به دستاوردهای عصر روشنگری میدانست. هومر را نامنسجم و کلبیمنش و بینصیب از حس اخلاقی مییافت. آشیل و سوفوکل را بیظرافت و خشک میدید و «هرمان و دوروته»ی گوته را نفرتبار توصیف میکرد و در عوض، برانژه، ژرژ ساند، هاینه، دیکنز و ثکری را میستود.
وی بر این باور بود که ادبیات همواره نقشی ناچیز در پیشرفت جامعۀ بشری ایفا کرده است و احساس میکرد که منتقد ادبی بایستی فعالتر عمل کند. زیرا در روسیه، برخلاف غرب، «ادبیات، کلِ زندگیِ اندیشهورانۀ ملت را طرح افکنده است». در نگاه وی، بلینسکی، مهمترین شخصیت ادبیات روس بود. هگلباوری بلینسکی را سراسر به رسمیت میشناخت و پیشرفت خود را به این نسبت میداد که در مسائل ملموسِ جامعۀ روس، اندیشههای هگل را به کار بسته و از پنداشتِ «ادبیات به مثابۀ ابزار پیشرفت اجتماعی» سود برده است.
رسالۀ پیش روی «شاهنامۀ فردوسی و چرنیشفسکی» به قلم یکی از مخلصان و دوستداران شاهنامه و فردوسی در تاجیکستان، آقای ولی صمد است. مؤلف که در باب یازدهم کتاب به تفصیل بیان کرده، سالهای مدید وقت خود را وقف گردآوری مواد فراوان این کتاب از روسیه و سایر کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق نموده، تا سرانجام حاصل تحقیقات خود را در این رساله گردآوری و به نشر رساند.
رسالۀ مذکور در سال 1384 شمسی، از سوی جمهوری اسلامی ایران، عنوان کتاب برگزیدۀ سال را کسب کرد. متن اصلی کتاب به خط سریلیک تاجیکی و زبان فارسی تاجیکی و پارهای از متون روسی بود.
مؤلف این رساله، آقای ولی صمد از شهرت فراوانی در «شاهنامهدوستی» و بلکه «فردوسیدوستی» در میان اصحاب قلم تاجیک برخوردارند.
باب 1- تاریخ به ادب فارسی رو آوردن چرنیشفسکی
باب 2- فردوسی در چشم چرنیشفسکی فرمانروای روح ایرانیست
باب 3- فردوسی و ایران در شیرازه یک داستان نانوشته چرنیشفسکی
باب 4- پیوند روحانی چرنیشفسکی و فردوسی در پرتو اندیشه های اهل علم و ادب قفقاز
باب 5- نکهت شرقی در رمان عشق و انقلاب
باب 6- ن. گ. چرنیشفسکی و م. کاظم بیک
باب 7- غزل پیررندان در کنج تاریک زندان
باب 8- قدم به قدم به آغوش شرق
باب 9- مهرنامهی فارسی چرنیشفسکی و درونمایههای پارسی سرگئییسنین
باب 10- نخستین پیک روحانیان اروپا به آسیا
باب 11- شب تولد باران
منابع و ماخذ
«شاهنامه فردوسی و چرنیشفسکی (جایگاه تمدن ایرانی در تاریخ فرهنگی روسی)» نوشته ولی صمد؛ برگردان از سریلیک به فارسی سپیده خانبلوکی؛ ترجمه پارههای روسی به فارسی میربابا میررحیم در 432 صفحه مصور نگاشته شده است.
این کتاب را نشر شهریاران منتشر کرده است و با شماره ثبت 496273 در کتابخانهی شمارهی یک مجلس شورای اسلامی موجود است.