یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها تیر ماه تیرگان جشنی ناب و پر از آب

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

تیرگان جشنی ناب و پر از آب

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

شکی نیست که فرارسیدن ماه تیر یادآور گرما و آغاز فصلی طاقت‌فرسا است. فصلی که بیش از هر زمان دیگر 'آب' قدر و منزلتش را نشان می‌دهد و طعمش را به رخ می‌کشد.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ در اندیشه ایرانی داستان و اسطوره‌ای وجود دارد که تقابل میان هُرم تیرماه و معجزه آب را به زیبایی نقل می‌کند.

آرش كمانگير
 

تیرگان در اسطوره‌ها
در روزگاری دور، آن زمان که خداوند آفرینش جهان را آغاز کرد، برای نگهبانی از هریک از آفریده‌های خود ایزد یا ایزادانی را در نظر گرفت. یکی از آفریده‌های او آب بود و یکی از نگهبانان آب، ایزدی به نام تیشتر بود
 
پس از آفرینش پاکی‌ها، نیروهای اهریمنی تلاش کردند که به این آفریده‌ها حمله کنند. آنها طی یورشی به آب موفق شدند بخشی از آن را شور و گل‌آلود کنند. در این زمان ایزد تیشتر به یاری آب می‌شتابد و پیش از آن که همه آب‌ها آلوده شوند، قدری از آن را برمی‌دارد تا با کمک ایزد باد در جهان پراکنده کند و بعدها سرچشمه آب‌های پاکیزه را به وجود آورد.
 
در نوشته‌های کهن و مقدس ایرانیان (اوستا) سروده‌ای وجود دارد به نام تیشتر یشت که در آنجا به طور مفصل از نبرد میان تیشتر و دیو خشکسالی گفته شده است.
 
طی آن جنگ‌ها، این ایزد به شکل موجودات گوناگونی درمی‌آید و در برابر خشکسالی پایداری می‌کند. به اعتقاد ایرانیان این اتفاقات در ماه چهارم سال اتفاق افتاد. به این صورت که او در دهه نخستین این ماه، به شکل مردی پانزده ساله در می‌آید (پانزده سالگی در تفکر ایرانی سن آرمانی است). در دهه دوم به صورت گاو نر و در دهه سوم به شکل یک اسب قوی پیکر در برابر دیو خشکسالی ظاهر می‌شود.
 
در تیشتر یشت ویژگی‌ها و عملکردهای دیگری نیز برای این ایزد در نظر گرفته شده، مثل این که او جادوگران را در هم می‌شکند، فرزند عطا می‌کند، سرور همه ستارگان و حامی سرزمین‌های آریایی است.
 
نام ماه "تیر" علاوه بر آن که به نظر می‌رسد با نام تیشتر هم‌ریشه باشد، به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران از نام "تیری" گرفته شده و تیری یکی از خدایان کهن‌تر ایرانی است که بعدها آیین‌های مربوط به این ایزد با آیین‌های مرتبط با تیشتر در آمیخته شد.
 
جشن تیرگان به پاس تلاش‌ها و نگهبانی‌های تیشتر در روز سیزدهم که به او اختصاص دارد و در ماهی که نامش را از او گرفته، برگزار می‌شود.
 
جشن‌های دیگری مانند سیزده به‌در، قالی‌شویان اردهال (سیزده مهرماه) و جشنی که ارمنیان در روز سیزدهم ژانویه با آیین‌های مشابهی برگزار می‌کنند همگی با تیرگان ارتباط دارند.
 
تیرگان و آرش کمانگیر
یکی دیگر از مناسبت‌هایی که جشن تیرگان را به آن نسبت می‌دهند، مربوط می‌شود به داستان آرش کمانگیر. آرش یکی از نام‌آورترین پهلوانان تاریخ اساطیری ایران در دوره منوچهر است.
 
بنابراین برای دانستن قصه آرش باید به چگونگی آن دوره و اتفاقاتی که در زمان منوچهر رخ داد، اشاراتی کرد.
 
در زمان پادشاهی منوچهر، افراسیاب تورانی به ایران حمله و خسارات زیادی به ایرانیان وارد می‌کند تا آنجا که آب را بر ایرانیان می‌بندد و منوچهر و سپاهش را در تبرستان محاصره می‌کند. تنگ شدن عرصه بر منوچهر و فرسایش حاصل از جنگ‌های پی در پی که افراسیاب را نیز کلافه کرده بود، سبب شد تا دو طرف تن به سازش دهند اما باید مرز بین دو کشور (ایران و توران) را مشخص می‌کردند.
 
اینجا بود که نام آرش درخشیدن گرفت؛ زیرا منوچهر به افراسیاب پیشنهاد کرد که به اندازه پرتاب یک تیر از خاک او را به وی برگرداند. افراسیاب پذیرفت و سپندارمذ (یکی از هفت امشاسپند و نگهبان زمین) به منوچهر فرمان داد که تیر و کمان خاصی برای این کار تهیه کند. چوب این تیر و کمان آن از جنگل‌های خاص، پَر آن از پر عقابِ برگزیده و آهن آن از کانی‌های ویژه آماده شد.
 
برای پرتاب این تیر در میان همه تیراندازان و پهلوانان ایرانی کسی به جر آرش شیواتیر نمی‌توانست این مهم را به عهده بگیرد.
 
آرش بالای کوه دماوند رفت و همه نیرو و وجود خود را با یاد سرزمین ایران به تیر بخشید. تیر، سپیده دم از کمان آرش رها شد، از کوه‌ها گذشت و ایزد باد به یاری او آمد تا سرانجام در غروب آفتاب، در سرزمین بلخ، در ناحیه‌ای نزدیک به رود جیحون بر درخت گردویی که بلندبالاتر از آن در جهان نبود، نشست و مرز ایران و توران مشخص شد.
 
بهای این تعیین مرز، جان آرش بود. زیرا او همه هستی خود را در آن تیر نهاده و روانه کرده بود. به اعتقاد بسیاری از ایرانیان باستان روزی که آرش تیر را رها کرد مصادف با تیرگان بود و حالا یکی از دلایل این جشن را بزرگداشت آرش و دلاوری او می‌دانند.
 

پیروز و تیرگان
یکی دیگر از روایت‌هایی که به روز و جشن تیرگان نسبت داده می‌شود، مربوط به یک واقعیت تاریخی است که در زمان ساسانیان رخ داد.
 
پیروز ساسانی، پدربزرگ انوشیروان و یکی از پادشاهان ساسانی بود که در زمان فرمانروایی او ایران دچار بحران‌های بسیاری شد.
 
در آن زمان علاوه بر یورش‌هایی که از شرق و غرب به ایران می‌شد و هجوم فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون، این سرزمین هفت سال نیز دچار خشکسالی و در نتیجه قحطی شد.
 
مردم بسیاری از مناطق ایران که دیگر فاصله زیادی با مرگ نداشتند، در روز تیرگان روی به بیابان‌ها گذاشته و ساعات طولانی به درگاه خداوند نیایش و درخواست باران کردند. سرانجام بارشی پربرکت آغاز شد و سر تا پای مردم تشنه را خیس و زمین‌ها را سیراب کرد.

دستنبند تير و باد

ریسمان تیر و باد
در قدیم رسم بود که برای جشن تیرگان ریسمان‌هایی می‌بافتند از هفت تار با هفت رنگ متفاوت و آن را به صورت دستبند به مچ دست‌هایشان می‌بستند.
 
هنگام بستن این ریسمان‌ها هر کس آرزویی می‌کرد و این دستبندها که به تیر و باد شهرت داشت، تا 9 روز به دستشان باقی می‌ماند.
 
9 روز بعد، روز بیست و دوم ماه و روز ایزد باد بود که در این روز دستبندها را باز می‌کردند و در یک جای بلند مثل پشت‌بام خانه‌ها می‌ایستادند و آنها را به باد می‌سپردند تا پیک آرزوهای‌شان باشد. آنها معتقد بودند که باد امیدها و آرزوهای‌شان را به دست خداوند می‌رساند.
 
برگزاری آیین دستبند تیر و باد در روز تیرگان با داستان آرش که در آن ایزد باد نقش تعیین کننده‌ای داشت، ارتباط دارد.

 
فال کوزه
فال کوزه یکی از مراسم کهن در میان ایرانیان بود که در جشن‌ها و آیین‌های زیادی از جمله تیرگان آن را اجرا می‌کردند و البته بیشتر در میان بانوان رواج داشت.
 
یک روز قبل از تیرگان کوزه سبزرنگی را به دوشیزه‌ای می‌دادند تا آن را با آب پاکیزه پر کند. او پس از ریختن آب در کوزه، یک دستمال ابریشمی سبزرنگ نیز روی آن می‌انداخت و نزد کسانی می‌برد که می‌خواستند در این آیین شرکت کنند.
 
هریک از آنها آرزویی می‌کرد و شیء کوچکی مانند سنجاق سر، انگشتر، سکه، گوشواره و ... در کوزه می‌انداخت. آن دوشیزه کوزه را می‌برد و زیر درخت سرو یا مو می‌گذاشت؛ ویژگی این درختان آن بود که همیشه سبز بودند و آن کوزه باید حتما زیر درختی که سبز بود جای داده می‌شد.
 
روز بعد که روز تیرگان بود کوزه را می‌آوردند و دور آن جمع می‌شدند. خانم‌هایی که مسن‌تر بوده و بارها در این مراسم شرکت داشتند، به نوبت شروع به خواندن شعرهایی می‌کردند که خاصِّ همین مراسم بود.
 
دوشیزه کوزه‌دار، پایان هر شعر دست در کوزه می‌کرد و یکی از اشیا را بیرون می‌آورد و سراغ صاحبش را می‌گرفت. صاحب آن شی هرکس بود، می‌فهمید که شعر خوانده شده مربوط به نیت او بوده است.
 
جشن تیرگان در بسیاری از مناطق ایران بیش از یک روز برگزار می‌شد و یکی از مهم‌ترین آیین‌های ملی به شمار می‌آمد.

گزارش از سیمین‌دخت گودرزی


 
منابع:
1-     جشن‌های آب – هاشم رضی
2-     تاریخ اساطیری ایران – ژاله آموزگار
3-     تاریخ باستانی ایران – ریچارد فرای – ترجمه مسعود رجب نیا

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید