دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی صنایع دستی هنر در سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان

صنایع دستی

هنر در سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان

برگرفته از روزنامه اطلاعات شماره  25607، یکشنبه 12 خرداد 1392

سیستان و بلوچستان با وسعت 187 هزار و 502 کیلومتر مربع وسیع‌ترین استان کشور است. این استان از شمال به خراسان جنوبی، از غرب به استان کرمان و هرمزگان، از جنوب به دریای عمان و از شرق به افغانستان و پاکستان محدود است.

سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان شامل سه منطقه سیستان، سرحد و مکران است. سیستان امروزی قسمت شمالی استان را در برمی‌گیرد. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی است. امروزه سیستان و بلوچستان محل زندگی اقوام سیستانی و بلوچ است که در کنار سایر هموطنان مشغول به فعالیت و زندگی هستند.اقتصاد و معیشت مردم سیستان و بلوچستان از دیرباز بر پایه اقتصاد کشاورزی و دامداری استوار بوده و به همین سبب مردم اغلب به صورت خودکفا زندگی می‌کنند.زنان سیستانی و بلوچی صبور، بردبار و با ذوقی سرشار بیشتر وسایل خانه را خود در زیباترین شکل درست می‌کنند. از تهیه پارچه تا دوخت و تزیین پوشاک و بافت نفیس‌ترین نقوش بر فرش و گلیم و جاجیم، همه و همه نشانگر هنر ناشناخته زنان سیستان و بلوچستان است مردان نیز به فراخور فرصت‌هایی پیش آمده، در کنار کشت و دامداری، به تهیه مصالح و ابزار کار می‌پردازند تا در این کارها نیز یاور همسر خویش شوند.شباهت‌های نقوش به کار رفته بر روی آثار هنری توسط هنرمندان از دیرباز تاکنون توجه هر بیننده را به خود جلب می‌کند. این شباهت را می‌توان با بررسی برخی ابزار و آثار به جامانده از تمدن‌های گذشته منطقه مشاهده کرد. اگر در کلپورگان نقش بر سفالی زده می‌شود یا زنی در چانف نقش بر سوزن‌دوزی خویش می‌نشاند نقش جان و دل بر پارچه و سفال خود زده است و چون همان نقش را بر سفال به جا مانده از هزاران سال پیش می‌بیند. آن هنگام پیوند عمیق لحظه‌ها و قرن‌ها را در تمدن و هر منطقه حس خواهید کرد.

 

*سوزندوزی

سوزن دوزی عبارت‌است از کارهای دست دوزی که تنها با مدد دستان توانا و فکر خلاق هنرمندان بر روی پارچه جاودان می‌شود.

انواع محصولات سوزندوزی عبارتند از: رومیزی، سجاده، کوسن، روتختی، جانماز، سفره عقد، اشارپ و پشتی.از عمده‌ترین مراکز سوزندوزی استان سیستان و بلوچستان می‌توان به اسپکه، بمپور، فنوج ایرانشهر پیپ، مته سنگ، چانف نیکشهر، روستاهای ایرندگان و مارندگان خاش، جالق، سوران، گشت، کله‌گان سراوان و همچنین زاهدان اشاره کرد.

 

*خامه‌دوزی

حامک دوزی یا خمک دوزی واژه محلی خامه‌دوزی است که سفیددوزی نیز خوانده می‌شود اما آنچه از گذشته‌های دور بر آن نامیده شده خمک دوزی‌ است نامی که درخشش زیبای الیاف ظریف ابریشم در تاروپود پارچه‌های زیبای سیستان را به همت دستان پرتوان و ذوق بی‌کران مردمانش یادآور است. از هنر خامه‌دوزی در تزیین لباس، جانماز، کوسن و رومیزی استفاده می‌شده است. تاریخ و قدمت هنر خمک‌دوزی را می‌توان با زمان ظهور ابریشم در سیستان مصادف دانست و آنچه که به تحقیق مشخص شده این است که در نخستین نوشته‌های اسلامی سیستان مکان تولید بهترین بافته‌های ابریشمی و پشمی توصیف شده است و جالب است که بگوییم سیستان با داشتن باغ‌های فراوان توت یکی از بزرگترین مراکز تولید ابریشم بوده است در حالی که بسیاری به اشتباه گمان می‌کنند ابریشم همواره از چین به سیستان وارد می‌شده و سیستانی‌ها در تولید ابریشم هیچ نقشی نداشته‌اند در حالی که منابع تاریخی از وجود کارگاه‌های تولید پیله و ابریشم در روستای چلنگ زابل حتی حدود 100 سال قبل خبر می‌دهند اوج این هنر را همچون دیگر هنرها و صنایع سیستان می‌توان به دوره اشکانی و ساسانی نسبت داد.

دلیل خواندن این هنر ظریف و زیبای اصیل سیستانی به این نام این است که در گذشته ابریشم به صورت خام یعنی بدون هیچ پرداخت و یا اعمالی از قبیل رنگرزی و پخت یا سفیدکاری مورد استفاده قرار می‌گرفته است و همین امر دلیلی بر نامیدن این هنر بدین نام است.

 

*سیاه‌دوزی

سیاه‌دوزی نوعی سوزندوزی است که برای تزیین پیش سینه و سرآستین لباس به کار می‌رود و تنها از نخ سیاه رنگ که معمولاً ابریشمی است استفاده می‌کنند.

شیوه کار بدین ترتیب است که با دوخت دندان موشی به هم چسبیده نقش‌هایی را به شکل مثلث بر روی لباس می‌دوزند و بین این دندان موشی‌ها گاهی از دوخت زنجیره استفاده می‌شود.

 

*پریوار دوزی

این نوع دوخت پلیوار نیز نامیده می‌شود که نوعی گلدوزی بر روی پارچه است. مواد اولین و ابزار کار همانند سایر رشته‌های سوزندوزی، نخ، پارچه و سوزن است. دوخت مستقیماً بر روی جامه دوخته می‌شود و مانند سوزندوزی بلوچ به پارچه‌ای با تار و پود منظم و عمود برهم نیازی نیست.

زمینه کار پارچه است که فقط قسمت‌هایی از کل زمینه با دوخت پر می‌شود. این هنر بین اهالی بومی رایج است و در روستاهای شهرستان سراوان و ایرانشهر به کار می‌رود. پریوار بیشتر بر روی حاشیه روسری واشارپ زنان بلوچ به کار می‌رود و در بعضی مناطق مانند ایرندگان بر روی لباس در قسمت پیش سینه، سرشلوار و دور آستین دوخته می‌شود. همچنین در روستاهایی مانند چانف و شکیم زنان هنرمند با استفاده از نخ ابریشم بر روی کلاه، عرقچین، سرمه‌دان، بازوبند و جلد دعا گلدوزی می‌کنند.

 

*حصیربافی

هنر حصیربافی جایگاه ویژه در زندگی مردمان سیستان و بلوچستان داشته است هنری با پیشینه‌ای به درازای شهر سوخته و دریاچه هامون. حصیربافی در منطقه سیستان با گویش خولک بافی و در منطقه بلوچستان با گویش تگرد تلفظ می‌شود. که از نظر نوع مواد اولیه با هم تفاوت زیادی دارند. خولک بافی از ساقه‌های نی و تگرد از برگ درختان خرمای وحشی(داز) بافته می‌شود. محصولات تولیدی حصیربافی سیستان عبارتند از: پرده، سایبان و توتن(نوعی قایق حصیری) و از محصولات تولیدی حصیربافی بلوچستان می‌توان به روپگ(جارو)، پروند(کمربند)، سواس(کفش)، سمان(زیرانداز)، سفت(جانماز)، کچو(خورجین) و کپات(سبد کوچک) اشاره کرد. مهمترین مناطق تولید حصیربافی سیستان در شهرستان زابل و روستاهای حاشیه کوه خواجه است و از مناطق تولیدی حصیربافی بلوچستان می‌توان به نیکشهر، سراوان و سرباز اشاره کرد.

 

* سفال

سفال در بلوچستان با نام روستای کلپورگان درآمیخته است. روستای کلپورگان در نزدیکی شهر مرزی سراوان واقع است و سابقه‌ای طولانی در سفال‌سازی دارد که این سابقه به 5000 تا 7000 سال می‌رسد.زنان بلوچ با استفاده از خاک رس اطراف محل سکونتشان به ساخت ظروف سفالی می‌پردازند. ظروف سفالین به دلیل نوع خاک منطقه بعد از پخت به رنگ قرمز درمی‌آیند که این ویژگی سفال کلپورگان را از سفال‌های دیگر مناطق متمایز کرده است. ساخت سفال در حال حاضر در کلپورگان سراوان، روستای کوه متیک سرباز و هلونچکان نیکشهر انجام می‌شود. از محصولات سفالی تولیدی زنان بلوچ می‌توان به کوزه، چلیم، بشقاب، کاسه، قندان، سینی، گلدان، قوری، اسپند دودکن، خمیردان و جاماستی اشاره کرد.

زنان سفالگر کلپورگان از چرخ سفالگری استفاده نمی‌کنند آنها سفالها را با دست می سازند و برای تزیین سطح آن از اشکال ویژه هندسی که قدمتی چند هزار ساله دارد، استفاده می‌کنند. برای تزیین سطح سفال‌ها از درهم آمیزی آب، تیتوک سنگی که از کوه بیرک در نزدیکی محل به دست می‌آورند استفاده می‌شود سپس سفالگر با کمک یک تکه نازک چوب خرمای وحشی که به اندازه چوب کبریت است طرح را بر روی سفالت نقش می‌زند. رنگ این نقوش پیش از پخت سفال به صورت قهوه‌ای متمایل به قرمز است و بر اثر حرارت به رنگ سیاه تبدیل می‌شود.

 

*سکه‌دوزی

این هنر به دلیل مصارف تزیینی و زینتی‌اش پس از سوزندوزی جایگاه ویژه‌ای در صنایع دستی بلوچستان دارد. در این هنر، از مواد و مصالحی مانند آینه‌های ریز و درشت، پولک، منجوق و مروارید، خرمهره، دکمه صدفی، نوار یراق، پارچه، سکه و صدف استفاده می‌شود و محصولات آن بیشتر در جشن‌ها عروسی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. به دلیل زیبایی محصولات سکه‌دوزی و استقبال مردم، تنوع و نوآوری در این هنر بسیار زیاد است و به صورت دیوار کوب هم از آن استفاده می‌شود.

 

*گلیم‌بافی

شهرت بافته‌های سیستان در دوره اسلامی نشان از یک هنر پرسابقه و کهن دارد. در گذشته مردمان این منطقه نیز مانند سایر اقوام کوچرو در چادر زندگی می‌کردند و از گلیم به عنوان زیرانداز، پشتی، سفره آرد و نان، خورجین و کیسه‌های نمک استفاده می‌شد و برای تزیین آن از خرمهره، صدف، سکه، منگوله و سنگ‌های زینتی بهره می‌گرفتند. نقوش گلیم سیستان به صورت هندسی، ذهنی و راه راه برگرفته از محیط اطرافشان است. رنگبندی تیره، گلیم این منطقه را از گلیم‌های سایر مناطق متمایز می‌کند.

 

*زیورآلات سنتی

طلا فلزی جاودان و درخشنده است که اهمیت زیادی در زندگی تاریخ بشر داشته است وجود کوره‌های ذوب فلز در سیستان و بلوچستان که شاید قدیمیترین کوره‌های فلز در جهان باشد نشان از قدمت هنر فلزسازی در این منطقه دارد. زیورآلات سنتی به عنوان بخشی از شیربهای عروس توسط خانواده داماد به عروس داده می‌شود. تاریخچه بیشتر نقش و نگاره‌ها و روش‌های تزیینی زیورآلات به روزگاران باستان برمی‌گردد.

هنر زیورآلات سنتی در این منطقه آمیزه‌ای از هنر میناکاری، مرصع‌کاری، مشبک‌کاری، منبت‌کاری و کنده‌کاری است. این هنر دارای تنوع بی‌نظیر محصولات(بیش از 50 گونه مختلف) است که از آن میان می‌توان به (گوشواره)، چوری(النگو)، سربند، کپگو(گردن بند) و تاسنی (سنجاق سینه) اشاره کرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه