زبان پژوهی
شعر و ادب فارسی در آران و آذربایجان دوران ایلخانی
- زبان پژوهي
- نمایش از پنج شنبه, 15 ارديبهشت 1390 06:26
- بازدید: 10862
برگرفته از تارنمای آذرپادگان
رحیم نیکبخت
درآمد
آذربایجان و آران دو کانون مهم فرهنگ و هویت ایران... است. قسمت عمده شعر و ادب فارسی در این دو کانون مهم توسط اندیشمندان و شاعران... خلق گردیده است که بخش قابل توجه آثاری که در مورد تاریخ ادبیات ایران نگاشته شده را به خود اختصاص داده است.1
قبل از شروع بحث لازم به ذکر است که درخصوص شعر و ادب فارسی آران، کتاب ارزشمند استاد عزیز «دولتآبادی» اطلاعات گرانقدری وجود دارد؛2 ضمن آنکه اثر دیگر این استاد، «تذکره سخنوران آذربایجان»3 در موضوع مورد بحث، محل مراجعه محققان و پژوهشگران است.
آنچه در این مقاله مدنظر است، ارائه گزارشی از شعر و ادب فارسی در این دو کانون فرهنگی در دوران ایلخانان براساس دو کتاب ارزشمند «نزههالمجالس» اثر «جمال خلیل شیروانی» و «سفینه تبریز» به خط «ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی» به عنوان طرح موضوع که امید است با درک ضرورت و اهمیت آن مراکز دانشگاهی به بررسی تخصصی موضوع همت گمارند. کتاب نخست در مورد شعر و ادب فارسی در آران و کتاب دوم در مورد آذربایجان و تبریز در این عصر اهمیت بسیار دارد.
آران
«نزههالمجالس»4 مجموعهای از رباعیات است که توسط یکی از ادیبان خوش ذوق شیروانی گردآوری گردیده است. دکتر «محمد امین ریاحی» در مورد این کتاب مینویسد:
«نزههالمجالس، ارزندهترین گنجینه ترانههای ایرانی، نغزترین نمونههای هنر شعر اصیل ایرانی وی والاترین و ژرفترین یادگارهای اندیشه ایرانی است... مجموعه بیش از چهار هزار رباعی از نزدیک به سیصد شاعر تابناکترین دورههای شعر فارسی، سدههای پنجم و ششم و هفتم است، که نام و یاد و آثار بیشتر سرایندگان آن قرون از بین رفته، و آنچه مانده غنیمتی ارزنده و گرامی داشتنی است...»5
ایشان در قسمتی دیگر هم در مورد اهمیت این اثر نوشتهاند:
«چون ایک کتاب در هفت قرن و نیم پیش در شروان تألیف شده ترانههای فراوانی از شاعران کهن از یاد رفته شمال غرب ایران از دو سوی ارس در سینه دارد که از نظر شناخت دیرینگی فرهنگ ایرانی در آن سامان و آشنایی ما با زبان و سبک سرایندگان آن دیار نظیری برای آن نمیتوان یافت.»6
این اثر برای نزهت و خوش وقت مجلس شروانشاه در هفده باب تنظیم شده که هر باب به چند نمط (زمینه) تقسیم شده که همه آن، نود و شش موضوع است. یکی دو برگ از آغاز کتاب که در نیایش خدا و ستایش پیامبر (ص) بوده است، در دست نیست. مصحح این اثر، تاریخ تألیف کتاب «نزههالمجالس» را بین سالهای 622 تا 683 هجری قمری میداند که تاریخ اول اشاره به علاءالدین شروانشاه فریبرز سوم پسر گرشاسب است که گویا تا سال 649 پادشاهی کرده است و تاریخ دوم به قریبنه رباعی 1270 این مجموعه برمیگردد که به نام صاحب سعید شمسالدین ثبت شده است و وی کسی جز خواجه شمسالدین و صاحب «دیوان جوینی»، وزیر هولاکو، آباقا و تکودار مقتول در سال 683 به دست ارغون نیست.7 تألیف و گردآوری این مجموعه در اوایل قرن هفتم هجری قمری صورت گرفته است و تنها نسخهای هم که از آن وجود دارد، در اوایل قرن هشتم (25 شوال 731هجری) نگاشته شده است که در کتابخانه سلیمانیه استانبول نگهداری میشود.8
اهمیت این اثر- چنانکه اشاره گردید- در درج بیشتر رباعیات شاعران شمال غرب ایران است. البته این به معنای آن نیست که مولف- جمال خلیل شروانی- فقط رباعیات برتر آذربایجان و آران را انتخاب کرده باشد، بلکه وی از رباعیات شاعران سایر نواحی ایران هم انتخاب و درج کرده است. رباعیات زیبای شاعرانی چون کمال اسماعیل، صدر خجندی، حسن غزنوی، جمال اصفهانی، یمین اصفهانی، خیام و... در این اثر وجود دارد.9
طبیعی است سرودهها شاعران نزدیک به محیط تألیف و شعر مولف از دو سوی ارس بیشتر در این کتاب جا داشته باشد. دکتر «امین ریاحی» تعداد شعرای آرانی و آذربایجانی این مجموعه را به این شرح آورده است:
«از گنجه 24 تن، از شروان 18 تن، از هر یک از دو شهر تفلیس و بیلقان 5 تن، از باکو و دربند از هر یک یک تن، از یازده شهر آذربایجان و زنجان هم نام و شعر شاعرانی به این تعداد آمده است: مراغه 7 تن، تبریز 5 تن، ابهر 3 تن، خوی زنجان و اهر هر یک یک تن، اردبیل و اشنو و سجاس و خونج و خلاط و موصل هر یک یک تن، شعر دو شاعر از گیلان هم (طبعا به سبب نزدیکی به محل تألیف) آمده که قدیمیترین فارسیگویان آن دیارند.»10
نام شعرای آرانی و آذربایجانی این مجموعه فهرستوار چنین است:11
1- ابوعلا شاپورف 2- ابوالفضل تبریزی، 3- ابوالقاسم، 4- قاضی ابوالمجد، 5- اسدی، 6- اسمعیل فارسی، 7- اطلسی، 8- بختیار شروانی، 9- بدر تفلیسی، 10- بدرالدین محمود، 11- بدیع بیلقانی، 12- برهان گنجهای، 13- بها شروانی، 14- پسر خطیب گنجه، 15- پسر سله گنجه، 16- پسر قاضی دربند، 17- تاج خلاطی، 18- تاج زنگانی، 19- تاج صالحی، 20- تفلیسی شروانی، 21- جلال خواری، 22- جلالی، 23- جمال خویی، 24- جمال خلیل شروانی، 25- جمال حاجی شروانی، 26- جمال عصفوری، 27- جمال عمر، 28- جمال گنجهای، 29- جهان گشته، 30- حدیثی، 31- شیخ حسن سقا، 32- حسین هزارمرد، 33- حمید تبریزی، 34- حمید شروانی، 35- حمید گنجهای، 36- خاقانی شروانی، 37- دختر حکیم گاو، 38- دختر خطیب گنجه، 39- دختر سالار، 40- دختر سستی، 41- رشید بیلقانی، 42- رشید شروانی، 43- رشید گنجهای، 44- حسین گنجهای، 45- رضیه گنجهای، 46- رفیع بکرانی ابهری، 47- رکن خویی، 48- زاهد، 49- زکی اکاف (پالاندوز)، 50- زکی مراغهای، 51- سجاسی، 52- سعد صفار، 53- سعد گنجهای، 54- سعید شروانی، 55- سید شیرانی، 56- سیف تفلیسی، 57- شرف شفروه، 58- شرف صالح بیلقانی، 59- شرف مراغی، 60- شرفالدین مرتضی، 61- شروانشاه، 62- شمسالدین اسعد گنجهای، 63- شمس اقطع بیلقانی، 64- شمس الیاس گنجهای، 65- شمس اهری، 66- شمس تبریزی (به غیر از شمس تبریزی معروف است)، 67- شمس عمر گنجه، 68- شهاب کاغذی، 69- شهاب گنجهای، 70- صاین مراغی، 71- صدر زنگانی، 72- صفی بیلقانی، 73- صفی شروانی، 74- طهیر خونجی، 75- ظهیر شفروه، 76- ظهرالدین مراغهای، 77- عبدالعزیز گنجهای، 78- عثمان مراغهای، 79- عز ابوالبقا، 80- عرشروانی، 81- عزیز شروانی، 82- عزیز کمال، 83- عماد شروانی، 84- عیانی گنجهای، 85- فخرالدین ابوبکر ابهری، 86- فخر گنجهای، 87- فخر مراغهای، 88- فخر نقاش، 89- فلکی شروانی، 90- قاضی، 91- قاضی تفلیس، 92- قطب اهری، 93- قطب عتیقی تبریزی، 94- قوامی گنجهای، 95- کمال ابنالعزیز، 96- کمال ابوعمر ابهری، 97- کمال تفلیسی، 98- لطیف تفلیسی، 99- مجیر بیلقانی، 100- محمد طیب اردبیلی، 101- مختصر گنجهای، 102- مظفر تبریزی، 103- مقرب باکویی، 104- مهذبالدین دبیر شروانی، 105- مهستی گنجهای، 106- موفق سراج، 107- نجم سیمگر، 108- نجم گنجهای، 109- نجیب گنجهای، 110- نصیر گنجهای، 111- نظامی گنجهای، 112- نفیس شروانی، 113- یحیی تبریزی.
این کتاب ارزشمند که از این کانون پررونق فرهنگ ایرانی با بیش از چهار هزار رباعی زیبا تدوین شده، موید آن است که در آران و آذربایجان زبان و ادب فارسی زبان مردم کوچه و بازار و دربار بوده است. وجود این تعداد شاعر که در قرن ششم و هفتم و هشتم در شمال غرب ایران قدم به عرصه گذاشتهاند و در زبان همگانی ایرانیان- فارسی- شعر سرودهاند، نشانگر این حقیقت مسلم است.
آذربایجان
«سفینه تبریز» مجموعهای است خطی که به همت یکی از دانشمندان و ادبای تبریز به نام «ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی» در قرن هشتم هجری (723-721هـ.ق) در تبریز جمعآوری و کتابت شده است. این اثر بسیار مهم که کشف بزرگی برای تاریخ و فرهنگ آذربایجان میباشد، در سال 1374 هجری شمسی برای کتابخانه مجلس شورای اسلامی خریداری و برای چاپ عکس آماده گردید و سرانجام در سال 1381 انتشار یافت.
«سفینه تبریز» شامل 209 رساله جداگانه است، آقای «عبدالحسین حائری» در مقدمه این اثر مینویسد:
«به نظر میرسد گردآورنده و کاتب برای درج رسالهها ترتیب موضوعی ویژه در نظر داشته که شاید با توجه به برخی از ملاحظات از رعایت آن ترتیب صرفنظر کرده است. ترتیب موجود از این قرار است. حدیث، اخلاق و تصوف فقه، اصول فقه، فرهنگ قرآن و تفسیر، تاریخ پیامبر (ص)، تاریخ ایران و سلاطین مدایح منظوم رسولالله (ص) فرهنگ عربی به فارسی، نحو، صرف، عروض، فلسفه، متون ادبی، اعم از نظر و نثر (غالبا گزیده) ملل و نحل، عرفان و نجوم، منشأت، دفتر ادبی، جفر، تاریخ انبیا و سلاطین، اشعار کشکول رباعیات، فرهنگ فارسی، موسیقی، کائنات جو، جغرافی، منابر، مولفات سهروردی و احمد غزالی ادبیات، تاریخ و ادب و حدیث و سند تاریخ.»12
«سفینه تبریز» از جنبههای مختلفی اهمیت دارد: از جمله وجوه اهمیت آن میتوان به عرفان اصیل ایرانی موجود در آن اشاره کرد.13 مولف، متونی عرفانی محل مراجعه و توجه عرفانی عصر خود (قرن هفتم هشتم) را در آذربایجان گردآوری و درج کرد است. ضمن آنکه در این اثر در تاریخ ایران و آذربایجان هم اطلاعات ارزشمندی دارد. اهمیت دیگر مهم این کتاب در مورد گرایش عمومی آذربایجانیها- حداقل نخبگان علمی- به تشیع دو قرن قبل از رسمیت یافتن آن در ایران است.14
اهمیت دیگر این میراث ارزشمند در مورد موسیقی اصیل ایرانی آذربایجان است که برخی بر آن هستند که ریشه غیرایرانی برای آن جعل کند. گذشته از موارد یاد شده، مهمترین اهمیت آن در آشکار ساختن زبان رایج محلی و زبان رایج فرهنگی آذربایجان در قرن هفتم و هشتم هجری قمری است.
ایران فرهنگی پهنه گستردهتری از مرزهای سیاسی ایران دارد. زبان فارسی بیش از یازده قرن است که زبان مشترک و همگانی مردمان این جهان ایرانی بوده است. با این ویژگی مشترک بوده است که اندیشمندان ایرانی از هر قسمت آن میتوانسته است آثار علمی خود را در معرض استفاده دیگران قرار دهند.
در آذربایجان که همواره یکی از کانونهای مهم فرهنگی جهان ایرانی بوده است زبان فارسی جایگاه ویژهای داشته است. میتوان ادعا کرد یک چهارم آثار مهم ادبیات فارسی در آذربایجان خلق شده است. در آذربایجان نیز همانند سایر نواحی ایران- علاوه بر زبان ملی و همگانی، زبانی بومی و محلی نیز وجود داشته است که در منابع، آذری یا پهلوی نامیده شده است. در قرون بعد به دلایل متعدد- که پرداختن به آن در اینجا مقدور نیست- این زبان بومی به ترکی آذری تغییر یافته است که با هویت کاملا اسلامی در امتزاج با تشیع و آذربایجان جایگزین زبان بومی آذری قدیم گردیده است.
گروههای خاص با اهداف خاص سیاسی بر آن هستند که تعریفی مغایر با هویت ایرانی اسلامی را برای آذربایجان تعریف نمایند و در این جعل هویت زبان محلی بهانهای برای نادیده گرفتن واقعیات مسلم تاریخی و زبانی گردیده است.
متن ارزشمند این سند مهم تاریخی «سفینه تبریز» گواهی بسیار روشنی از زبان همگانی و فرهنگی و همچنین زبان محلی رایج در آذربایجان در قرن هفتم و هشتم میباشد. آنچه در این مجال امکان دارد، سیری سریع بر این اساس در سفینه ارزشمند است15 که هم آگاهیهایی از زبان همگانی تمامی ایرانیان و هم در مورد زبان محلی تبریز در قرن هفتم و هشتم ارائه میدهد.
الف: زبان همگانی ایرانیان «فارسی»
«ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی» از خاندان ملکان تبریز و مولف «سفینه تبریزی» ضمن آنکه خود اهل شعر و ادب بوده است، برخی از نیاکانش نیز اهل ادب و هنر بودهاند. پدر وی از رجال و دبیران تبریز در این عصر شعر میسرود. عم وی نیز شاعر بوده است. یکی از آثار ارزشمند مولف کتاب که خوشبختانه در «سفینه» هم درج شده است، «خلاصه الاشعار» میباشد. استاد «عبدالحسین حائری» در مورد آن مینویسد:
«شامل پانصد رباعی از شاعران مشهور در پنجاه باب، ابوالمجد در این تألیف خویش از مجدالدین ملک محمود (عم خویش) و مجدالدین محمد (پسر عم پدر خویش) نیز چند رباعی دارد. این رساله مدرک یگانهای است برای نمونهای از اشعار جمعی از شاعران که در جایی دیگر یاد نشدهاند.»16
علاوه بر مجموعه مزبور که ارزش بسیاری از منظر شعر و ادب فارسی در تبریز دارد و مشابهتهایی که ابواب ان با ابواب کتاب مربوط به حوزه فرهنگی آران (نزههالمجالس) دارد، مجموعه اشعار برخی از شعرای آذربایجان که از ایشان جز نامی باقی نمانده در این مجموعه آورده شده است و نمونههایی منحصر به فردی را در میان آنها میتوان یافت.
فهرست «رسایل سفینه» تبریز مرتبط با شعر و ادب فارسی چنین است:
مناظره سرو و آب (رساله 46) مناظره شراب و حشیش (رساله 47) مناظره شمشیر و قلم (رساله 49) مناظره زمین و آسمان (رساله 50) مناظره النار و التراب (رساله 51) مناظره السمع و البصر (رساله 52) مناظره نظم و نثر (رساله 53).
گزیده دواوین شعرای هم عصر مولف، بخش مهم دیگری از کتاب میباشد که از آن جمله به دیوانهای زیر میتوان اشاره کرد:
دیوان غزلیات جلالالدین عتیقی از شعرای قرن هفتم و هشتم تبریز
(رساله 117)
دیوان ملک محمود تبریزی از شعرای قرن هفتم تبریز
(رساله 119)
دیوان مجدالدین تبریزی پدر مولف سفینه تبریز
(دیوان 120)
قصه مناظره آهو از جلالالدین عبدالحمید عتیقی
(رساله121)
صحبتنامه مثنوی از همام تبریزی
(رساله 122)
عشقنامه از ملکالشعرا عزالدین عطایی تبریزی
(رساله 123)
خلاصه الشعار اثر خود مولف
(رساله 133)
علاوه بر موارد یاد شده که مختص تبریز و آذربایجان است، گزیدههایی از شاهکارهای شعر و ادب فارسی در این سفینه درج شده است. از جمله «حدیقه سنایی»، ویس و رامین» گرگانی، «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «هفتپیکر»، «شاهنامه فردوسی»، «رباعیات اوحدی کرمانی»، «لغت فرس»، اسدی طوسی، «کلمات» شیخالاسلام انصاری، «پند نامه» انوشیروان، «عقل سرخ و بانگ مرغان» و آثار دیگر شهابالدین سهروردی، آثار احمد غزالی، آثار متعدد فخر رازی و آثار خواجه نصیر طوسی.
از جمله موارد جالب توجه در آن کتاب رساله 167 منابر «عتیقی تبریزی» است. گردآورنده «سفینه» که از کودکی از محبت جلالالدین عبدالحمید عتیقی برخوردار بوده است؛ «چون آن مخدوم مدظله بر منبر فایده و تذکیر میفرمود»، وی سخنان عتیقی را در خاطر میگرفت و در خانه بر اوراق ثبت میکرد تعداد این منابر شصت و شش مورد، به فارسی و تاریخ اول آن رمضان 715 تا شوال سال 718 هجری[16 آذر 694 تا آذر 697 خ] است.17
ب: زبان محلی (فهلوی)
در مورد زبان بومی و محلی آذربایجان تاکنون مطالعات بسیاری صورت گرفته است. اندیشمندانی چون استاد دکتر «منوچهر مرتضوی»، مرحوم «کارنک»، «یحیی ذکا» هر یک به بررسی این موضوع پرداختهاند. قدیمیترین پژوهش علمی در این مورد «رساله آذری» یا «زبان باستان آذربایجان» کسروی است.18
اهمیت غیرقابل انکار «سفینه تبریز» در این مورد رساله «امالی» مندرج در آن است. مولف رساله «امینالدین حاج بله» میباشد که علاوه بر داشتن مقام عرفان و تکیه بر مسند ارشاد در علوم رسمی فقه و اصول و کلام و عروض پایهای بلند داشته است. استاد «حائری» در مورد وی نوشته است:
«وسعت اطلاعات امینالدین حاج بله و جامعیت علمی او از یکی از آثار او که در سفینه مندرج است به دست میآید و آن رساله امالی اوست که ابوالمجد آن را تدوین کرده است و نام اللطائف اللثانی بر آن نهاده است. در این امالی مطالب و اطلاعات ویژه تاریخی، ادبی و عملی کمنظیری گرد آمده است که نشاندهنده عمق وسعت و آگاهی حاج بله از دقایق علم و تاریخ است.»
استاد «عبدالحسین حائری» در اهمیت این رساله عقیده دارد:
«یکی از درخشانترین لطائف مندرج در امالی حاج بله گنجینهای است از فهلویات. بیش از یکصد بیت که مشتمل بر قطعات پنج بیتی و ده بیتی است در این سفینه درج شده است. نام جمعی از فهلوی گویان مشهور تبریز مانند: دیهون روز (از قرن ششم) خواجه محمد کحجی، (عارف معروف، پهلوان احمد کوهران، پسر علی افتخار، پیر حامد ذکر شده است. این دو تن اخیرا با لهجه فهلوی (= آذری) سوال و جواب کردهاند. شرحی تاریخی درباره اصطلاح «فهلوی» تفسیر تاریخی واژه اورامنان، شروانیان، نادوکیل در آن آمده، همچنین داستان ملاقات فخر رازی در تبریز با فقیه زاهد (عالم معروف قرن ششم) و پاسخ فقیه به پرسش فلسفی رازی درباره حداوث و قدم به زبان فهلوی است.»19
تاکنون مجموعهای چنین غنی از زبان بومی در دسترس پژوهشگران زبان آذربایجان قرار نداشته است. با وجود همگانی و فرهنگی فارسی که وجه مشترک جهان ایرانی بوده است، اندیشمندان ضرورتی در نگارش مطالب به زبان بومی و محلی که در نواحی دیگر ایران امکان درک آن وجود ندارد، احساس نکردهاند. از این رو آثار بر جای مانده از زبان بومی در مقایسه با زبان همگانی فارسی بسیار اندک است. آنچه غیرقابل انکار است، خویشاوندی بین زبانهای محلی ایران با همدیگر میباشد؛ همانند فهلوی، رازی، گیلکی. چنانکه در ملاقات فخر رازی با بقیه زاهد تبریزی و جواب فقیه زاهد مستفاد میشود.
از زبان فهلوی در اواخر دوره ایلخانان نمونههای دیگری در دست است و آن سروده «شمس مغربی تبریزی» است. وی در اواخر ایام حکومت ایلخانان و دوران پرآشوب تیموری حیات داشته است که در اوایل قرن نهم هجری در گذشته است.20
فرجام سخن
با مروری که بر دو کتاب مهم از دو کانون مهم فرهنگ ایرانی- صرفا از باب طرح موضوع- صورت گرفت، شمایی از فهرست شاعران ایرانی آران و آذربایجان در قرن هفتم و هشتم ارائه گردید. بررسی جایگاه آران و آذربایجان در شعر و ادب فارسی موضوع بحث این نوشتار نبود. با این حال روشن میگردد در عصر ایلخانان زبان رسمی و مکتوب در این نواحی فارسی بوده است که محصول آن شاعران متعددی است که آثار ایشان در «نزههالمجالس» و «سفینه تبریز» درج شده است. در کنار زبان ملی ایرانیان زبان بومی و محلی فهلوی هم وجود داشته که به دلایل مختلف طی قرون بعد جای خود را به ترکی آذری داده است. البته این تغییر زبان به معنای تغییر هویت و ماهیت ایرانی... در آذربایجان نیست؛ زیرا در امتزاج ایرانی بودن، تشیع و زبان ترکی آذری و میراث گرانبهای شعر و ادب کهن فارسی ادبیات مرثیه شکل گرفت که در قرن سیزده و چهاردهم هجری نمونهای ارزشمند و ماندگاری از خود بر جای گذاشت. به قطع میتوان ادعا کرد بیش از هفتاد درصد ادبیات مکتوب ترکی آذری را مرثیه سالار شهیدان تشکیل میدهد که ماهیت کامل ایرانی و اسلامی دارند.
پینوشتها:
1- به آثار زیر میتوان اشاره کرد:
- جمالالدین فقیه، آتورپاتکان «آذربایجان و نهضت ادبی». تهران، شرکت سهایم و انتشارات کتاب علمی، 1366.
- ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات فارسی، هشت جلد، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ دهم، 1369.
- سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، دو جلد چاپ دوم، 1363.
- محمد دیهیم، تذکره شعرای آذربایجان، پنج جلد، مولف، تبریز، 69-1367.
2- پارسی سرایان قفقاز، تهران، بنیاد موقوفات محمود افشار، 1370.
3- دو جلد تبریز، انتشارات موسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1357-1355.
4- نزههالمجالس، تألیف جمال خلیل شروانی، تصحیح و مقدمه و حواشی و توضیحات و تحقیق زندگی گویندگان و فهرستها، دکتر محمد امین ریاحی خویی، تهران، انتشارات زوار، 1366.
5- همان، ص 3.
6- همان، ص 4.
7- همان، ص 47.
8- همان، ص 48.
9- همان، ص 14.
10- همان
11- دکتر محمد امین ریاحی، از 54 الی 101 مقدمه خود به معرفی گویندگان نزهه المجالس پرداخته است این اسامی از این صفحات استخراج گردیده است.
12- سفینه تبریز، گردآوری و به خط ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی تاریخ کتابت3-721 قمری چاپ عکس از روی نسخه کتابخانه مجلس شورای اسلامی، با مقدمه عبدالحسین حائری و نصرالله پورجوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1381، ص پنج.
13- در این مورد جناب آقای دکتر پورجوادی مقالهای با عنوان «عرفان اصیل ایرانی در سفینه تبریز» نگاشتهاند که در نامه بهارستان، سال اول شماره 2 درج شده است.
14- در این مورد هم مقاله با عنوان «سفینه تبریز و رسمیت مذهب شیعه در ایران» نگاشته شده است که به زودی منتشر خواهد شد.
15- گروه زبان و ادبیات دانشگاه تبریز وظیفه دارد این بحث را در قالب چند پایاننامه کارشناسی ارشد و دکترا به صورت علمی بررسی نماید.
16- همان، ص هفت مقدمه.
17- همان، مقدمه استاد حائری، صفحه بیست.
18- در این مورد بنگرید:
زبان دیرین آذربایجان، منوچهر مرتضوی، تهران، انتشارات موقوفات، دکتر محمود افشار.
19- همان، ص هشت.
20- دیوان کامل شمس مغربی (شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات) به انضمام رساله جام جهاننما، به کوشش ابوطالب میرعابدینی، تهران، زوار، 1358، صص 263-255.
برگرفته از: نقش آذربایجان در تحکیم هویت ایران- به کوشش رحیم نیکبخت- دانشگاه پیام نور- مرکز نقده- زمستان 1387