شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان استاد ایرج افشار - پراثرترین پژوهشگر معاصر ایران

نام‌آوران ایرانی

استاد ایرج افشار - پراثرترین پژوهشگر معاصر ایران

برگرفته از روزنامه شرق

 

شرح زندگی و آثار استاد ایرج افشار به قلم عبدالحسین آذرنگ

استاد ايرج افشار

 

افشار afšār، ایرج (1389-1304ش- /2011م-1925)، ایران‌پژوه، کتاب‌شناس و از اعضای شورای‌عالی مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی. او از پراثرترین پژوهشگران معاصر ایران است و گستره پهناوری از فعالیت‌ها، از جمله سردبیری چند نشریه فرهنگی و همکاری با آنها، کتابداری، فهرست‌نگاری، نسخه‌شناسی، تدریس دانشگاهی در داخل و گاه در خارج، مطالعات ایران‌شناسی، قاجارپژوهی، مدیریت انتشارات، همکاری در سطوح مختلف با نهادهای متعدد پژوهشی و ایران‌شناسی و کتابخانه‌ها و مراکز نسخه‌های خطی، از عرصه‌های تکاپوی فرهنگی ـ پژوهشی اوست. سلامت جسمی و روحی، جدیت و مداومت خستگی‌ناپذیر در کار، ساده‌زیستی و پرهیز جدی از اتلاف وقت، موجب شده است که حاصل عمر او تا این زمان، آثاری پرشمار اعم از کتاب، مقاله، تصحیح متون، انواع فهرست‌ها، کتابشناسی‌ها، نطق‌ها و خطابه‌ها، یادداشت‌ها و نوشته‌های دیگر باشد.
ایرج افشار در تهران و در خانواده‌ای یزدی و با فرهنگ زاده شد. پدرش محمود افشاریزدی (نک‍: افشاریزدی، بنیاد موقوفات دکتر محمود، در ه‍د) از شخصیت‌های فرهنگی و ایران‌دوست زمان خود بود. ایرج در مدرسه‌های شاهپور و فیروز بهرام در تجریش و تهران تحصیل کرد و در 1328ش از دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی فارغ‌التحصیل شد. از 19سالگی در اداره امور مختلف مجله آینده (ه‍م) دستیار پدرش بود و نخستین تجربه‌های اداره و انتشار نشریه‌ای فرهنگی را از این راه و با کار عملی آموخت. در دوره دانشجویی با مجله جهان‌نو (ه‍م)، همکاری کرد. در 1329ش در دبیرستان‌های تهران به تدریس پرداخت و در 1330ش به دانشگاه تهران منتقل و در کتابخانه دانشکده حقوق، که بزرگ‌ترین کتابخانه دانشکده‌ای ایران در آن سال‌ها بود، به کتابداری مشغول شد و فنون کتابداری را از طریق عملی و تجربی آموخت. جدا از این وظیفه، مدتی سردبیری مجله مهر (ه‍م) را به عهده گرفت (1332-1331ش) و با همکاری و همفکری تنی چند از دوستان نزدیکش، که جملگی به شخصیت‌های فرهنگی برجسته‌ای در حوزه‌های تخصصی خود تبدیل شدند: محمدتقی دانش‌پژوه؛ عباس زریاب‌خویی؛ منوچهر ستوده (ه‍م‌م) و مصطفى مقربی، مجله فرهنگ ایران‌زمین (ه‍م) را در 1331ش تاسیس کرد که انتشار آن تا این زمان ادامه یافته و از نشریه‌های معتبر در زمینه مطالعات ایرانی است.
ایرج افشار در 1333ش، زمانی که با کتابخانه ملی ایران همکاری داشت، نخستین دفتر کتاب‌های ایران را انتشار داد. این دفتر، سرآغاز تدوین و انتشار کتاب‌شناسی ملی بود، اثری که باید بازنمای رسمی کتاب‌های انتشار یافته در کشور باشد و تا آن زمان هیچ نهاد دولتی به نشر آن اقدام نکرده بود. کتاب‌های ایران فقط حاوی داده‌های کتابشناختی کتاب‌هایی بود که در 1333ش به زبان فارسی و داخل ایران منتشر شده بود. افشار، انتشار این فهرست سالانه را تقریبا به همان صورت تا 1345ش به مدت 12 سال ادامه داد. به موازات این فعالیت‌ها، مدتی (1335-1333ش) سردبیر مجله سخن (ه‍م) و مدت طولانی‌تری هم (1340-1334ش) مدیر مجله کتاب‌های ماه (ه‍م) بود.
در 1335ش، زمینه دیگری از فعالیت‌های ایرج افشار آغاز شد. احسان یارشاطر، مدیر بنگاه ترجمه و نشر کتاب (ه‍م) که به سبب اشتغالات علمی ناگزیر بود بیشتر ایام سال را خارج از کشور به سر برد، سمت قائم‌مقامی این بنگاه انتشاراتی نوبنیاد را به افشار سپرد و او نزدیک به هفت سال اداره آن بنگاه را در غیاب مدیر آن برعهده داشت.
افشار در 1335ش به فرانسه سفر کرد و در دوره‌ای آموزشی، که یونسکو بانی آن بود، با فن کتابداری جدید و موازین نوین و مبانی نظری علم کتابشناسی آشنا شد. گذراندن این دوره و تحولات نگرشی حاصل از آشنایی با دستاوردهای تازه کتابداری و کتابشناسی، به شاخه‌ای از فعالیت‌های افشار شکل داد. او حدود هفت سال، تا 1342ش، به چند کار مختلف، اما مرتبط دست زد: تدریس کتابداری جدید در دانشسرای عالی، مدیری و سردبیری مجله راهنمای کتاب (ه‍م)، تاسیس باشگاه کتاب با همکاری یارشاطر، که با نام انجمن کتاب معروف است و ارایه کردن خدماتی نو به دوستداران و خوانندگان کتاب، انتشار نشریه نسخه‌های خطی با همکاری محمدتقی دانش‌پژوه، مدیریت کتابخانه ملی برای مدتی و آغاز کردن فعالیت‌های جدیدی در آن کتابخانه در زمینه سازماندهی نسخه‌های چاپی و خطی، مدیریت مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران و چند کار دیگر مرتبط با این فعالیت‌ها که در ادامه مقاله به آنها اشاره خواهد شد. جلد نخست فهرست مقالات فارسی، حاوی داده‌های کتابشناختی شش‌هزار مقاله به زبان فارسی در نشریه‌های ایران‌شناسی و فرهنگی ایران و خارج که افشار اندیشه تدوین آن را از سال‌ها پیش از آن در سرداشت، در 1338ش انتشار یافت. این منبع مقاله شناخت که نشر آن، ولو به کندی، همچنان ادامه دارد و جلد هفتم آن اخیرا (1389ش) انتشار یافته است، نخستین ابزار مقاله‌شناختی فارسی بود که در اختیار پژوهندگان مطالعات ایرانی قرار گرفت و از جمله ابتکارهای ایرج افشار بود که گرچه قدر آن در آغاز کار در جامعه پژوهشی ایران درست شناخته نشد، اما با گذشت زمان، جایگاه خود را در مطالعات ایران‌پژوهشی تثبیت کرد. ایرج افشار در 1343ش مدیریت انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت و حدود هفت سال در این سمت خدمت کرد. او در این نهاد، به سنتی که به‌ویژه پرویز ناتل‌خانلری، موسس انتشارات دانشگاه، بنا نهاده بود، غنا بخشید و کوشید استقلال انتشاراتی دانشگاه را در برابر مداخلاتی حفظ کند که شماری از دانشگاهیان متنفذ به سود منافع شخصی خود و برخلاف رویه‌های دانشگاهی اعمال می‌کردند. سال بعد، در دوره ریاست جهانشاه صالح بر دانشگاه تهران، ریاست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (ه‍م) به او واگذار شد. افشار تا چند ماه پس از انقلاب، جمعا حدود 14 سال، اهتمام اصلی و مهم‌ترین وظیفه‌اش ایجاد، سازماندهی و تکمیل نخستین و در عین حال بزرگ‌ترین کتابخانه مرکزی دانشگاهی در کشور بود. کوشش‌های او در این سمت، الگوی ایجاد کتابخانه‌های مرکزی در دیگر دانشگاه‌های ایران قرار گرفت. او دو سال پس از آغاز کار خود در کتابخانه مرکزی، مجله کتابداری را در 1345ش تاسیس و منتشر کرد. این سال، حدودا با تاسیس دوره کارشناسی‌ارشد علوم کتابداری در دانشگاه تهران و شروع آموزش دانشگاهی مبحث کتابداری جدید در ایران مقارن بود؛ در ضمن، استفاده از متخصصان خارجی در سازماندهی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و برپایه تازه‌ترین دستاوردهای جهانی کتابداری، پشتوانه موثری برای آغاز کتابداری دانشگاهی تازه تاسیس به‌شمار می‌رفت. به رغم اختلاف‌نظرهای بسیار میان افشار و شماری از مروجان اصول کتابداری جدید، که این دسته گاه به سبب ناآشنایی با ویژگی‌های فرهنگی جامعه خود، تفاوت‌های فرهنگی و ظرایف بومی را از نظر دور می‌داشتند، تداوم و گسترش فعالیت‌های کتابداری و کتابشناسی افشار، تاثیرهای خود را بر کارهای پژوهشی و فرهنگی و به‌ویژه در مطالعات ایرانی، به تدریج نشان داد (نک. ادامه مقاله).
ایرج افشار در 1348ش برای تدریس اسناد تاریخی و تاریخ‌های محلی ایران به گروه تاریخ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دعوت شد. او حدود 10 سال، تا زمان بازنشستگی‌اش از دانشگاه تهران، نخست با مرتبه دانشیاری و سپس استادی، به تدریس در آن گروه ادامه داد، ضمن اینکه استاد درس شناخت نسخه‌های خطی در رشته علوم کتابداری همان دانشگاه هم بود و شماری از کتابداران، کتابشناسان و نسخه‌شناسان امروز کشور، که دوره تخصصی کتابداری را گذرانده‌اند، با شرکت در دوره‌های درسی ایرج افشار درباره شناخت نسخه‌های خطی، برای نخستین‌بار با جنبه‌ای مغفول از میراث تمدنی، که کتابداری اقتباسی و تقلیدی تا سال‌ها به اهمیت و جایگاه آن کم‌توجه بود، آشنا شدند.
از 1348ش تا حدودا 10 سال بعد، ایرج افشار به چند کوشش فرهنگی و تاثیرگذار دیگر دست زد، از جمله برگزاری 9 کنگره پیاپی تحقیقات ایرانی در شهرهای مختلف دانشگاهی کشور با حضور شماری از ایران‌شناسان خارجی و پژوهشگران ایرانی و نیز با مدیریت مجله ایران‌شناسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران. در کنار اینها، فعالیت‌های فردی افشار در زمینه فهرست‌نگاری نسخه‌های خطی، کتابشناسی، تصحیح و انتشار اسناد و متون تاریخی و دنبال کردن علاقه‌های شخصی‌اش در بخش‌هایی از تاریخ ایران، به‌ویژه دوره جدید تاریخ قاجار و از انقلاب مشروطه ایران به بعد، ادامه داشت که حاصل آن چندین اثر اوست (برای جزییات و صورت آثار، نک. افشار، بابک؛ و دیگران، 24-20).
پس از انقلاب 1357ش و آغاز دوره بازنشستگی ایرج افشار، مرحله تازه‌ای از زندگی و فعالیت‌های پژوهشی، فرهنگی و انتشاراتی او آغاز شد که تا
چند ماه پیش از بیماری شدیدی که به مرگ او در 18 اسفند 1389 انجامید، ادامه یافت و ثمره آن شاید از جهاتی پربارتر و متنوع‌تر از پیش بود. آزاد شدن افشار از تعهدات شغلی و بیشتر شدن اوقات‌فراغت او، عامل اصلی همین تکثر و تنوع آثار منتشر شده او از انقلاب به بعد بود. افشار انتشار مجله آینده را، که پیشتر پدرش انتشار می‌داد، از سرگرفت. این مجله که کم و بیش ادامه‌دهنده مشی مجله راهنمای کتاب بود تا 1372ش ادامه یافت، اما به‌سبب موانع انتشار نشریه‌های فرهنگی بی‌بهره از یارانه‌ها متوقف شد. افشار مسوولیت انتشارات را در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار (ه‍م) خود به عهده گرفت و به گردآوری و انتشار کتاب‌ها و مقاله‌های پژوهشی در سلسله انتشارات این بنیاد در زمینه مطالعات ایران‌شناسی ادامه داد.
ایرج افشار از اعضای شورای‌عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی بود و گذشته از مشارکت در برنامه‌های پژوهشی این مرکز، به‌ویژه در زمینه مسایل ایران‌شناسی، بر فعالیت‌ها و برنامه‌های کتابخانه‌ای و اسنادی این مرکز نظارت داشت.
ایرج افشار به تالیف کتاب و مقاله، شرکت در همایش‌های داخلی در زمینه مسایل ایران‌شناسی و کتابشناسی و نسخه‌شناسی، نگارش مرتب و مداوم نکته‌ها و یادداشت‌ها در همه زمینه‌های مورد علاقه‌اش و انتشار آنها به‌ویژه در مجله بخارا، نظارت بر تدوین فهرست مقالات فارسی و تکمیل و تداوم انتشار مجلدات آن، نظارت بر انتشار آثار متعدد در گستره مطالعات خود، همچنان ادامه می‌داد. بنا به برآوردها، تا این زمان نزدیک به 300 کتاب در زمینه‌های ایران‌پژوهی، نسخه‌شناسی، کتابشناسی، فهرست‌نگاری، قاجارشناسی، رجال‌شناسی، اطلاع‌رسانی فرهنگی، متون کهن فارسی و شاید بیش از دوهزار مقاله و یادداشت از او در همین زمینه‌ها و نیز درباره رجال فرهنگی ایران در دوره معاصر، ایران‌شناسان خارجی، معرفی و نقد کتاب، نکات و اسناد تاریخی، جغرافیای تاریخی، باستان‌شناسی، سفرنامه، گاه نکات ادبی و عرفانی، با تاکید بر ارزش‌های ادبی و زبان فارسی، انتشار یافته است و شماری نیز آماده انتشار است. از تکثر و تنوع این همه آثار، شاید در وهله نخست این طور به نظر برسد که ایرج افشار در زمینه‌های پراکنده‌ای کار کرده است. بررسی دقیق‌تر آنچه به قلم و به اهتمام او انتشار یافته است، نشان می‌دهد رشته پیوسته‌ای که این همه مهره را به هم پیوند می‌دهد، چیزی جز اطلاع‌رسانی فرهنگی در زمینه مطالعات ایرانی نیست. تاکید افشار بر تدوین و انتشار منابع ردیف سوم و دوم اطلاعاتی، مانند کتابشناسی کتابشناسی‌ها و انواع کتابشناسی‌ها و فهرست‌ها، گاه گشودن و گاه هموار کردن راه پژوهشگران مطالعات ایرانی است. تلاش‌های افشار در این زمینه، درخور مطالعه‌ای خاص در مبحث اطلاع‌رسانی فرهنگی و راه و روش‌های خاص او در این زمینه است. تخصص و اطلاعات شخصی افشار در زمینه رویدادها و رجال ایران از دوره مشروطیت به بعد، موجب شده است که جنبه‌های اطلاع‌‌رسانی فرهنگی در کار او درباره رویدادها و رجال این دوره از غنای بیشتری برخوردار باشد. مجموعه اطلاعاتی که افشار از منابع مختلف درباره سیدحسن تقی‌زاده (ه‍م)، از رهبران جنبش مشروطه، گردآوردی کرده و انتشار داده است جدا از ارزش‌های خاص آن در باره شناخت خود تقی‌زاده، از بارزترین فعالیت‌های او در زمینه اطلاع‌رسانی فرهنگی معاصر ایران است. مجموعه نوشته‌ها، یادداشت‌ها، اشاره‌ها و گردآورده‌های او درباره دکتر محمد مصدق (ه‍م)، گرچه نه در حد آثارمربوط به تقی‌زاده، نمونه دیگری از کوشش گسترده او در قلمرو اطلاع‌رسانی فرهنگی معاصر است (برای تفصیل آثار افشار، نک. همو، جم).
جنبه دیگر کمتر شناخته شده تکاپوهای فرهنگی افشار، ارائه مشورت‌های فرهنگی ـ پژوهشی و پیشنهادهای او به شمار کثیری از ایران‌شناسان و نهادهای ایران‌شناسی خارجی و پژوهشگران و دانشجویان و نهادهای ایران‌پژوهی و کتابشناسی و نسخه‌شناسی داخلی و خارجی بود. افشار در رهنمود دادن و هدایت بسیاری از پژوهش‌ها، جست‌وجوها، پایان‌نامه‌های دانشگاهی، همایش‌های فرهنگی ـ پژوهشی و ایجاد ادبیات مربوط به این حوزه‌ها سهم موثر داشت و در عین حال مانند حلقه رابطی میان روندهای پژوهشی ایران‌شناسی داخل و خارج کشور عمل می‌کرد. سهم پیدا و ناپیدای او در این عرصه، تا خاطرات بهره‌مندان از همکاری او منتشر نشود و به اطلاع عموم نرسد، طبعا ناشناخته باقی خواهد ماند.
ارج‌نامه ایرج (به کوشش محسن باقرزاده، تهران، 1377ش، دو ج) در گرامیداشت خدمات ایرج افشار و حاوی نکاتی چند در شناخت بهتر خود او و آثار اوست. مجموعه دیگری با عنوان ایران و مطالعات ایرانی، مقاله‌هایی به افتخار ایرج افشار یک (به کوشش کامبیز اسلامی: کتابدار دانشگاه پرینستن، حاوی 21 مقاله به انگلیسی و یک مقاله به فرانسوی به قلم ایران‌شناسان خارجی و چند تن از استادان ایرانی دانشگاه‌های خارج، پرینستن، 1998م/ 1377ش) در بزرگداشت خدمات و آثار اوست.
ایرج افشار از ایرانگردان اندک شماری بود که سراسر خاک ایران و بخش‌های مهم نواحی فارسی زبان خارج از ایران را در قلمرو مرزهای ایران فرهنگی سواره و پیاده، با مطالعات قبلی و آگاهی از ارزش‌های آنها، گاه همراه با افراد مطلع و محلی و گاه به تنهایی، دیده، درباره آنها یادداشت‌برداری کرده و از آنها عکس گرفته و بخشی از یادداشت‌ها و عکس‌ها را در نشریه‌های مختلف انتشار داده است. مشاهدات و روایت‌های او در این‌باره، شاید از برخی جهات از منابع دست اول مطالعات ایرانگردی به شمار آید.
دقت‌های علمی و پژوهشی افشار در حوزه مطالعات خود، طی زمان و با افزایش دانش و تجربه او بارزتر شد و مخالفت‌ها با او و انتقادها بر آثار و یادداشت‌ها و دیدگاه‌های او، چه شخصی و چه غیرشخصی، در نوشته‌های پژوهشی‌اش درباره آثار و اشخاص و نیز همان مخالفان و منتقدان، تاثیر نمی‌گذاشت.
ایرج افشار کتابخانه شخصی‌اش را، که مجموعه‌ای غنی و تخصصی به‌ویژه در زمینه کتابشناسی و ایران‌شناسی است، به مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی اهدا کرده است. این مجموعه حدودا بالغ بر 30هزار فقره خطی و چاپی است. از این تعداد، جز کتاب‌ها و مجلدات و نشریات، حدود شش‌هزار فقره شامل جزوه، رساله، برگرفته، جدانشرها از مجموعه‌ها و نشریات است که شمار بسیاری از آنها حاوی اطلاعات باارزش و گاه کم‌نظیر است. بیش از 10هزار قطعه عکس از شخصیت‌ها، بناها، آثار تاریخی، مناظر و جز آنکه ایرج افشار شخصا برداشته و شماری از آنها در نوع خود تصویرهایی منحصر به فرد است و حدود صدهزار نامه هم از رجال معاصر، از ایران‌شناسان خارجی، شخصیت‌های فرهنگی ایرانی از صنوف مختلف، که بخشی از آنها ارزش‌های تاریخی و ادبی دارد، جزو همین مجموعه است. در ضمن چند مجموعه که صاحبان اصلی آنها در اختیار ایرج افشار قرار داده و او را درباره مجموعه مخیر شناخته بودند، مانند مجموعه متعلق به سیدحسن تقی‌زاده و الهیار صالح، حاوی بسیاری مطالب باارزش تاریخی و پژوهشی، جزو مجموعه اهدا شده ایرج افشار به مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است (اطلاعات مربوط به مجموعه اهدایی، به نقل شفاهی از عنایت‌الله مجیدی، مدیر کتابخانه مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی).
ایرج افشار شماری از مقاله‌ها و نوشته‌هایش را با نام مستعار امضا کرده است. از جمله نام‌های مستعار او: الف جویا؛ ساسان؛ کریم محمدی است (مافی، 223). امضای او گاه با اختصار «ا. افشار» و«ا. ا.» آمده است.
ایرج افشار پس از چند ماه نبرد با بیماری مرگزای سرطان خون، در 18 اسفند 1389 در تهران درگذشت. پیکرش طی مراسمی با حضور شمار فراوانی از دوستان، دوستداران و شخصیت‌های فرهنگی و علمی کشور تشییع و در مقبره خانوادگی تدفین شد. از او سه پسر باقی مانده که در آمریکا اقامت دارند.
مآخذ: منابع یاد شده در متن؛ اطلاعات شخصی و مستقیم مولف این مقاله؛ افشار، بابک؛ و دیگران، فهرست موضوعی از چاپ‌کرده‌ها و نوشته‌های ایرج افشار، چ چهار، لس‌آنجلس، 2003م/1382ش؛ مافی، عباس، نام‌های مستعار، تهران، 1381ش
1. Iran and Iranian Studies; Essays in Honour of Iray Afshar
متن فوق مدخل«ایرج افشار» در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است که شرق برای نخستین بار، منتشر می‌کند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه