ایران پژوهی
فلات ایران
- ايران پژوهي
- نمایش از پنج شنبه, 27 مرداد 1390 11:15
- بازدید: 6463
برگرفته از فر ایران
دکتر هوشنگ طالع
در درازای تـاریخ این سرزمین، یعنی از چند هـزار سال پیش تـا کمابیش دو سدهی اخیر، قلمرو فرمانروایی « دولت ایـران»، پهنهی « فلات ایـران » بود.
فلات یا پشته (نجد) ایـران، یک واحد شناخته شدهی جغرافیایی در سطح جهانی است. مرزهای فلات ایـران، در شمال عبارتند از کوههای قفقاز و رودخانههای آمودریا و سیردریا و از خاوران، فلات پامیرو رود سند. از جنوب اقیانوس هند و خلیج فارس و از باختر، رودخانههای دجله و فرات.
چنان که گفته شد، این سرزمین پهناور که بیش از چهار میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، در درازای چند هـزار سال، قلمرو دولت ایـران بود. البته در زمانهای بسیار، این قلمرو از پهنهی فلات ایـران فراتر رفته است و در زمانهایی نیز، چندین دولت ایرانی (در آرامش و یا جنگ و ستیز) در کنار هم در این پهنه فرمانروایی داشتهاند.
بـا آغاز سده ی نوزدهم میلادی، دولت ایـران مورد یورش سازمان یافتهی استعمار گران اروپایی، یعنی امپراتوریهای روس و انگلیس قرار گرفت. در دورهای کمتر از هفتاد سال، دولت ایـران وسیلهی دو امپراتوری مزبور، به طور کامل تجزیه شد و بخشهای پهناوری از آن، تحت سلطهی روسها و پارهای نیز زیر چنگِ بریتانیا قرار گرفت. در این میان بـا دخالتهای آشکار و نظامی بریتانیا و بـا تحمیل قرارداد پاریس، بخش مستقل باقی مانده از حاصل تجزیه نیز دوباره، پاره شد.
بـا ظهور دولت عثمانی در این بخش از جهان، هجوم دولت مزبور به سرزمینهای دولت ایـران، چندین سده به درازا کشید و به دنبال فراز و فرودهای بسیار در جنگهای میان دو دولت، بخشهایی از سرزمینهای ایـران در غرب از دست رفت که مرزهای کنونی در غرب ایـران زمین، حاصل آن است.
چنان که گفته شد، بـا آغاز سده ی نوزدهم میلادی، فراگشت تجزیهی کامل دولت ایـران در اثر یورش نظامی روسها و انگلیسها،آغاز شد و در فاصلهی زمانی میان1192 تـا 260 خورشیدی (1813 تا 1881 میلادی)، یعنی تنها عرض 68 سال، به کلی فرو پاشید. قراردادهای منجر به تجزیهی « ایـران »، عبارتند از:
قرارداد گلستان (1813 م / 1192 خ): برپایهی این قرارداد، بخش بزرگی از سرزمینهای قفقاز به اشغال روسها در آمد.
قرارداد ترکمانچای (1828 م/ 1206 خ ) یا قرارداد تجزیهی سرتاسری قفقاز
قرارداد پاریس ( 1857 م/ 1235 خ ): برپایهی این قرارداد، دیوار جدایی میان مردم ایـران و افغانستان کشیده شد.
تجزیه مکران و بلوچستان ( 1871 م/ 1250 خ )
قرارداد آخال ( 1881 م/ 1260 خ ): تجزیهی سرتاسری سرزمینهای خوارزم و فرارود و الحاق آن سرزمینها به امپراتوری روسیه تزاری.
اما از آن جایی که در فراگشت تجزیهی « دولت ایـران » در سدهی نوزدهم میلادی، پایتخت دولت ایـران در شهر تهـران قرار داشت، بـا هر تجزیه و جدایی، نـام « ایـران» برای باقی ماندهی آن بخش که در برگیرندهی پایتخت یعنی « تهـران » بود، باقی ماند.
از این رو، در سالهای اخیر به دلیل عدم روشنگری لازم، دو مفهوم « دولت ایـران » از گاه کهن تـا تجزیهی این واحد در قرن نوزدهم و دولت حاصل از تجزیه ( به دلایلی که در بالا گفته شد )، در یکدیگر تداخل کرده و در نتیجه سبب ایجاد بدفهمیها و گژفهمیهای بسیاری شده است.
از این رو، برای « میراثداران » دولت ایـران از گاهکهن تـا همین سالهای اخیر، این توهم ایجاد شده است که منظور از واژهی ایـران، سرزمین و دولت کنونی ایـران است. در حالی که اگر پایتخت دولت ایـران در دوران تجزیههای اخیر فلات ایـران، در شهر کابل یا بخارا و یا...، قرار داشت، امروز بخشهایی که شهر کابل یا بخارا و یا...، در آن قرار دارند، به نام « ایـران » خوانده میشد. در آن صورت، « ایـران » امروزی بدون تردید، نام دیگری میداشت و...
از این رو، باید که میان دو نامهمسان اما بـا مفهوم نامهمسان، فرق گذارد. شاید راه این است که از دولت ایـران، از عهد کهن تـا سدهی نوزدهم میلادی، به نام « ایـران بزرگ » یا « ایـران واحد (یگانه)»، یا به اصطلاح هم خانمان افغانستانی « آریانا » و به گفتهی درستتر « ایرانا »، نام ببریم. اما باید دانست برگزیدن هر یک از این نامها و یا هر نام دیگری که بتواند فرق میان این دو مفهوم ( بـا نام همسان ولی درون مایهی ناهمسان، به گونهای که یکی، جزیی از دیگری است و نه همهی آن) را آشکار کند، متضمن اجماع همهی فرزندان این پدر است.
این چیزی است که امروز، اهمیت آن برای تـاریخنگاری و بررسی پیشینهی کهنِ مردمانی که امروز از هم جدا افتادهاند و در واحدهای سیاسی گوناگون زندگی میکنند، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود.
بـا توجه به این که فرزندان این پدر، بسیارند و شاید پارهای از آنها، در اثر قرار گرفتن زیر سلطهی بیگانه و یا تحت تبلیغات بیگانگان، از « اصل خود » دور افتادهاند، میبایست برای باز جستن « روزگار وصل » فرهنگی، مراکزی فعال در خانههای این « فرزندان » برپا گردیده و این کارسترگ را به انجام برند.
فرزندان « پدر» این مردماناند و در حال حاضر، در این واحدهای سیاسی زندگی میکنند.
نخست ـ در منطقهی قفقاز :
جمهوری آذربایجان ( ایـران )
جمهوری ارمنستان
جمهوری گرجستان
سرزمینهای ضمیمهی خاک فدراسیون روسیه : داغستان، اوستی شمالی، چچنستان، اینگوشستان، قاباردین، بالخارستان
دوم ـ در خوارزم و فرارود
جمهوری ترکمنستان
جمهوری ازبکستان
جمهوری تاجیکستان
بخشهای ضمیمهی جمهوریهای قزاقستان و قرقیزستان
سوم ـ افغانستان
چهارم ـ ایـران ( کنونی )
پنجم ـ بخشهایی از مکران و بلوچستان که ضمیمهی خاک جمهوری پاکستان است و...
ششم : کردها و دیگر مردمان سرزمینهای بخشهای تجزیه شده وسیله دولت عثمانی در غرب « ایـران زمین ».
هفتم: بحرین