دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز راستی از خرمشهر چه خبر؟ - فرهاد رهبری

نگاه روز

راستی از خرمشهر چه خبر؟ - فرهاد رهبری

ماشین را پارک کردم و دوان دوان به سمت مترو می روم، تهران است و بدو بدوهای خاص خودش. اندکی دیرم شده است. به‌جای سمت چپ اشتباهاً دست راست می پیچم. نگاهم به سر در پیش رویم، می‌افتد. بر سردرش «مسجد جامع خرمشهر» نوشته است. ناخودآگاه پایم از رفتن باز می‌ماند، آنی ذهنم بسمت خونین شهر پر می کشد، یاد استانم خوزستان و خرمشهر می افتم. خاطرات سالیان گذشته به سرعت از ذهنم گذر می‌کنند. یاد رشادت‌ها و جانفشانی‌های جوانان خوزستانی و مردم سراسر ایران در دوران جنگ، یاد آوارگی ها، تلخی ها ، خرابی ها و زخم هایی که بر پیکره و جان این مردم افتاد و هیچگام التیام نیافت.

یاد حرفها و سخنان بی‌راهی که نه برای آبادانی این شهر و جهت خرم کردن دوباره آن بلکه برای تغییر نام آن از زبان برخی از مسئولین این شهر و استان و قوم گرایان می‌افتم که به راستی  دل هر ایرانی را  می آزارد.
شهری که می گویند زمانی از آبادترین و پررونق ترین شهرهای ایران بود.  اما امروز زخم های عمیق برجان دارد و همچون پیکری نیمه جان نفس می کشد. وزش خنکای نسیم را روی صورتم احساس می کنم، آخر اینجا تپه های معروف عباس آباد تهران است. هوای خوب، چشم انداز زیبا با فضای سبز مناسب. آنسوتر باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سازه ای مدرن و کامل با فضا سازی چشم گیر و دلنشین که نشان از هزینه کرد کلان دارد.
اما آخر اینجا اصلاً شبیه مسجد جامع خرمشهر نیست، نه اطرافش ویرانی و فقر دارد، نه شرجی و گرما ، نه گرد و خاک و شوری آب و نه معضلات جانسوزی که گریبان مردم آن دیار فراموش شده را گرفته است.
باید شتاب کنم و خود را به مترو برسانم اما این پرسش سراسر وجودم را می لرزاند
راستی از خونین شهر (خرمشهر) خبر داری؟

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه