یکشنبه, 09ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز انتخابات است یا نهادینه کردن روابط ارباب و رعیتی

نگاه روز

انتخابات است یا نهادینه کردن روابط ارباب و رعیتی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 86، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد 1394، رویه 6

دکتر هوشنگ طالع

انتخابات مجلس در ایران، از آغاز دارای بیماری «ارباب و رعیتی» بود. ایرانیان نشسته بر پایتخت و شهرهای بزرگ اجازه داشتند و دارندکه به چندین نفر رای دهند (بسته به جمعیت پایتخت و شهرهای بزرگ) در حالی که ایرانیان نشسته در روستاها و شهرهای کوچک، تنها حق برگزیدن یک نماینده را دارند.

 این کاستی که در قانون انتخابات دوران مشروطیت بود، در جمهوری اسلامی نیز پی گرفته شد و اکنون قرار است با استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، بر بعد «ارباب رعیتی» انتخابات افزوده شود. در حالی که در بند 9 اصل سوم قانون اساسی آمده است:

«رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی»

انتخابات کنونی مجلس شورای اسلامی بر خلاف بند 9 از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی است و با تصویب قانون استانی شدن انتخابات «تبعیضهای ناروا» بیشتر خواهد شد و «ایجاد امکانات عادلانه برای همه» بیش از پیش خدشه‌دار خواهد گردید.

از سوی دیگر، در انتخابات استانی گروههای کمتری از مردم شرکت می‌جویند که این امر نیز مخل «ایجاد امکانات عادلانه برای همه» می‌باشد.

در رژیم پیشین مجلس سنا می‌بایست همه‌ی قوانین موضوعه از سوی مجلس شورای ملی (به جز مالی) را تصویب کند و یا این که سناتورها میتوانستند «طرحهای قانونی» ارایه و تصویب کنند و همچنین دولت میتوانست لوایح قانونی را ابتدا به مجلس سنا ارایه کند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان از اهمیت و اختیارهای گسترده‌ای برخوردار است؛ ولی شرکت کنندگان در انتخابات به دلیل استانی بودن، نسبت به مجلس شورای اسلامی، اندک است.
از سوی دیگر، در انتخابات فله‌ای با انتخابات در شهرهایی که باشندگان آن میتوانند به چند تن رای دهند، میانگین مشارکت مردم نسبت به جاهایی که دارای «یک نماینده» است بسیار پایین‌تر است. به گونه‌ای که در شهر تهران با 15-12 میلیون جمعیت یا بیشتر (آمار دقیق وجود ندارد) کسانی با کمابیش 400-300 هزار رای، یعنی کمابیش 5/2 تا 5/3 در صد کل جمعیت حوزه‌ی انتخابیه، پس از تصویب اعتبار نامه و ادای سوگند، جزو نمایندگان ملت ایران قرار می گیرند.

با وجودی که از دوران 4 سالانه‌ی نمایندگان، تنها کمتر از ده ماه باقی مانده است:

نمایندگان در جلسه علنی روز 1/2/94 مجلس شورای اسلامی، با تغییر دستور طرح استانی شدن حوزه‌های انتخابیه با 142 رأی موافق، 68 رأی مخالف و 10 رأی ممتنع از مجموع 237 نماینده حاضر در مجلس موافقت کردند. پیش از این یک فوریت این طرح در مجلس تصویب شده بود و کمیسیون شوراها و سیاست داخلی درحال بررسی آن بود. به گزارش مهر، در ماده 1 این طرح آمده است:

در انتخابات مجلس، محدوده جغرافیایی هر استان به‌عنوان حوزه استانی انتخابات محسوب می‌گردد. و در تبصره 1 این ماده نیز قید شده است تعداد نمایندگان هر حوزه استانی معادل تعداد نمایندگان حوزه‌های انتخابیه موجود در استان است که مستند به قانون تعیین محدوده حوزه‌های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی مصوب  30/1/1366 و اصلاحیه‌های بعدی آن تعیین شده است. در این طرح همچنین آمده است:

رأی‌دهندگان در هر حوزه انتخابیه می‌توانند به تعداد نمایندگان لازم برای استان از بین نامزدهای انتخاباتی استان، نمایندگان موردنظر خود را انتخاب کنند. حوزه‌های انتخابیه اقلیتهای دینی از شمول این قانون مستثنی هستند. در ماده 4 این طرح نیز تصریح شده است: از هر حوزه انتخابیه موجود در حوزه استانی نامزد یا نامزدهایی که حداقل 15درصد آرای صحیح مأخوذه حوزه انتخابیه موضوع تبصره یک ماده یک این قانون را کسب کنند و بالاترین رأی را در کل استان بدست آوردند، نماینده یا نمایندگان استان از آن حوزه انتخابیه محسوب می‌شوند.

در حالی که اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در پی اصلاح قانون انتخابات بودند، می بایست «انتخابات فله‌ای» در پایتخت و شهرهای بزرگ را اصلاح می‌کردند و پایتخت و شهرهای بزرگ را به حوزه‌های انتخابی بخش بندی می‌کردند تا مردم میتوانستند «حداقل شناخت» را از کسی که به او رای می‌دهند داشته باشند و سپس در دوران نمایندگی پیگیر وعده‌های انتخاباتی وی باشند. در صورتی که در «انتخابات فله‌ای»، نه مردم نامزدها را می‌شناسند و نه پس از آن می توانند پیگیر وعده‌های انتخاباتی باشند.

با نبود حزبهای مردمی، یعنی بنیاد گرفتن حزب از پایین به بالا، وجود نوعی بنگاههای وابسته به قدرت که پاره‌ای را زیر نام حزب استتار کرده‌اند، انتخابات استانی، به شکل‌گیری این گونه احزاب مانند حزبهای ملیون، مردم و ایران نوین، خواهد انجامید که سرانجام راه برون رفتن، جز توسل به حزب واحد (برای مثال رستاخیز) باقی نخواهد ماند.

در انتخابات استانی، صاحبان زر و زور، به کلی عناصر مستقل و غیر وابسته را که میتوانند با اقبال و پشتیبانی رای دهندگان یک حوزهی انتخابیه به نمایندگی برگزیده شوند، از صحنه بیرون خواهند راند و مانند انتخابات تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و... تنها کسانی پایشان به مجلس شورای اسلامی میتواند برسد که در یکی از«2  فهـرست» انتخاباتی قرار داشته باشند.

جالب این جاست که اکثر نمایندگان یک استان میتوانند با اخذ 15 درصد از حوزه‌ی انتخابیه یک شهر کوچک رای بیاورند و با قرار گرفتن در یکی از «2 فهرست»، به نمایندگی آن حوزه انتخاب شوند.


کسانی که مردم آن حوزه به وی رای نداده‌اند و او هم در برابر مردم آن حوزه هیچ تعهدی ندارد. بدین سان مردم شهرهای کوچک و حوزه‌های انتخابیه تک نماینده که بیش تر از مناطق محروم کشور هستند، همچنان در محرومیت می‌مانند و دیگر «صدایی» هم در مجلس شورای اسلامی نخواهند داشت، گرچه تا کنون با داشتن «صدا» نیز همچنان در محرومیت باقی مانده‌اند.

انتخابات استانی با توجه به «انتخابات فله‌ای»، رژیم ارباب و رعیتی حاکم بر انتخابات مجلس شورای اسلامی را تقویت می‌کند و سرانجام به ظهور حزب‌هایی مانند ایران نوین و مردم و شاید رستاخیز می‌انجامد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید