دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر جایگاه زبان و ادبیات فارسی در سند تحول آموزش‌وپرورش و راهکارهای تحقق آن

خبر

جایگاه زبان و ادبیات فارسی در سند تحول آموزش‌وپرورش و راهکارهای تحقق آن

همایش جایگاه زبان و ادبیات فارسی در سند تحول آموزش‌وپرورش در تاریخ پنجشنبه، سی‌ام آذرماه، با حضور استادان و جمعی از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سراسر کشور در دانشگاه فرهنگیان اراک برگزار شد.

cheap shoes nike dunk sb silver box collection - Low shoes - GiftofvisionShops - nike jordans retro 1 camo shoes black friday deals , Sneakers - Women's shoes | adidas jeans trace royal red color code , MnjeShops , Tommy hilfiger iconic tommy backpack pvc

دکتر حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به‌عنوان سخنران ویژهٔ این همایش از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخن پرداخت. وی در آغاز با معرفی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و گروه آموزش زبان و ادبیات، از استادان خواست به هر نحو ممکن فرهنگستان را به دانشجویان معرفی کنند. دکتر ذوالفقاری در ادامه به اسناد بالادستی چون قانون اساسی و اصل پانزدهم اشاره کرد.در فصل دوم قانون اساسی دربارۀ زبان ‌وخط‌ تصریح شده است که زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است‌. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان وخط باشد.
    دکتر ذوالفقاری همچنین به سند چشم‌انداز بیست‌ساله اشاره کرد که در دو اصل به موضوع زبان و ادبیات فارسی پرداخته است:
    ــ اصل پنجم: تقویت وحدت و هویت ملى مبتنى بر اسلام و انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى و آگاهى کافى دربارۀ تاریخ ایران، فرهنگ، تمدن و هنر ایرانى ـ اسلامى و اهتمام جدّى به زبان فارسى.
    ــ اصل33: تقویت هویت اسلامى و ایرانى ایرانیان خارج از کشور، کمک به ترویج زبان فارسى در میان آنان، حمایت ازحقوق آنان، و تسهیل مشارکت آنان در توسعهٔ ملى.
    این دو اصل نیز به تمام دستگاه‌ها امکان گسترش زبان فارسی را می‌دهد.
    وی سپس اصل 22 سند تحول آموزش‌وپرورش را یادآور شد:«تقویت گرایش به زبان و ادبیات فارسی به‌عنوان زبان مشترک». این اصل رسالت کتاب‌های درسی را برای برنامه‌ریزی دقیق در آموزش درست زبان و ادبیات فارسی گوشزد می‌کند.
    وی در ادامه با بررسی و نقد وضعیت زبان و ادبیات در سه حوزهٔ آموزش، پژوهش و فناوری در دو وزارت آموزش‌وپرورش و آموزش عالی پرداخت و راهکارهای عملی کردن سند تحول را یادآور شد.
    رئوس این بررسی عبارت بودند از:


    نقاط قوّت زبان و ادبیات فارسی در آموزش‌وپرورش

    یک‌پنجم (22درصد) از ساعات آموزشی مدارس، آموزش زبان و ادبیات فارسی است؛
    سی عنوان کتاب درسی زبان و ادبیات، 12 درصد از کل کتاب‌ها را دربرمی‌گیرد؛
    تدوین کتاب‌ها بر اساس برنامۀ درسی و به‌صورت بستۀ آموزشی، شامل کتاب درسی، کار، راهنمای معلم و برنامۀ درسی؛
    نوآوری، تنوع، جذابیت در انتخاب متون براساس نیازهای دنیای امروز؛
     استفادهٔ وسیع از آثار شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان به دور از یک‌سونگری و تحجر؛
    توجه ویژه به آموزش زبان فارسی بر اساس نظریه‌های جدید آموزش زبان؛
    تکیه بر آموزش ادبیات معاصر؛
    تکیه بر جنبه‌های کاربردی زبان و ادبیات فارسی؛
    ایجاد نگرش نو، ماندگار و مثبت نسبت به مجموعۀ زبان و ادبیات غنی فارسی؛
    ایجاد التذاذ ادبی در دانش‌آموزان و تلطیف احساسات و عواطف آنان.

نقاط ضعف آموزش زبان و ادبیات فارسی در آموزش‌وپرورش

    عدم ارتباط آموزش عالی با آموزش‌وپرورش؛
    تمرکزِ بخشِ تألیف در وزارت آموزش‌وپرورش؛
    تغییر سریع مدیریت‌ها که موجب تصمیم‌گیری‌های عجولانه در تغییر کتاب‌ها و دروس می‌شود؛
    غلبۀ دیدگاه‌های شخصی مسئولان بر دیدگاه‌های کارشناسی برنامه‌ریزان؛
    ناهماهنگی و گاه تناقص بین رسانه‌ها با محتوای آموزشی کتاب‌های درسی زبان و ادبیات فارسی؛
    حذف و رد برخی شاعران و نویسندگان و آثارشان به‌جای نقد دقیق و علمی اندیشۀ آنان؛
    مشخص نبودن حدود و مرزهای قانونی برای استفاده از آثار نویسندگان به‌خصوص معاصر؛
    غیرحرفه‌ای بودن معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
    حذف تدریجی مراکز تربیت معلّم؛
    پایین بودن سطح علاقه و گرایش معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
    گزینش نامناسب معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
    تخصصی و تفکیک نکردن رشتۀ آموزش زبان و ادبیات فارسی از رشتۀ زبان و ادبیات محض؛
    تدریس معلمان غیرمرتبط با رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی؛
    استفاده از روش‌های تدریس سنّتی؛
    عدم تسلط کافی به مهارت‌های زبانی و ادبی؛
    تأثیر منفی جریانات و مسائل سیاسی بر روند تألیف کتاب‌های درسی زبان و ادبیات فارسی؛
    بی‌هویتی نسل جوان و جدید و کم‌توجهی به زبان و ادبیات فارسی؛
    کنکور سراسری؛
    تعداد زیاد عناوین کتاب‌‌ها؛
    علاقه و گرایش دانشجویان به این رشته؛
    وجود این رشته در دانشگاه‌های تمام کشور.

نقاط ضعف آموزش رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در آموزش عالی

    تکراری بودن مباحث و واحدهای درسی تا مقطع دکتری؛
    عدم استفاده از آثار جدید تألیفی و ترجمه‌ای در برنامه؛
    کهنه بودن سرفصل‌ها و سیطرۀ طیف سنّتی بر برنامه‌های این رشته؛
    انعکاس نیافتن تحولات کیفی ادبیات در دوران جدید در برنامه‌های درسی؛
    نبود رشته یا درس­هایی چون ادبیات معاصر، ادبیات عامه، کودک، ایران باستان و داستانی و موضوعات جدید؛ چون رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، فیلم‌نامه؛
    بی‌توجهی به زبان فارسی(تنها 15٪ واحدهای درسی رشتهٔ ادبیات به حوزهٔ زبان بازمی‌گردد)؛
    توجه به حواشی ادبیات تا خودِ ادبیات و خلاقیت ­های ادبی؛
    نبود برنامه­هایی برای انتقال تجربیات نویسندگان و شاعران معاصر به دانشجویان؛
    به حاشیهٔ ادبیات رانده شدن دانشجویان به دلیل ضعف برنامهٔ درسی دانشگاهی؛
    ناکارآمدی دانشجویان به دلیل عدم توجه به مقوله‌هایی چون ادبیات معاصر، ادبیات جهان، نقد ادبی و مباحث نو در آموزش زبان و ادبیات فارسی؛
    عدم استفادهٔ برنامه‌ریزان رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از اختیارات قانونی برای تدوین دروس مورد نیاز به دلیل سنّتی بودن دیدگاه‌ها و یا محافظه‌کاری؛
    بیکاری دانش‌آموختگان این رشته؛
    غیرمتخصص بودن دانش‌آموختگان این رشته؛
    بالا بودن سرانۀ استاد به دانشجو در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی؛
    رشد بی‌رویۀ این رشته بدون در نظر گرفتن تعداد و توان استادان و اعضای هیئت علمی؛
    ناآشنایی استادان با آخرین فنون و منابع و مقالات علمی و دستاوردهای این رشته؛
    عدم استفادهٔ استادان از روش‌های فعّال آموزشی و فناوری‌های نوین و ابزارهای آموزشی؛
    اندک بودن فرصت‌های مطالعات؛
    نبود تجهیزات نوین آموزشی؛
    عدم تشکیل کارگاه‌های آموزشی دانش‌افزایی و روش‌شناسی آموزش و تحقیق؛
    منابع درسی منجر به ارائۀ تصویری جامع از آن درس نمی‌شود؛
    گزیده‌های درسی به‌جای پرداختن به تمامی لایه‌های یک متن (زبانی، ادبی، زیبایی‌شناسی) صرفاً به لایۀ زبانی و واژگانی و شرح و توضیح مفاهیم بسنده می‌کنند؛
    گزیده‌ها از چهارچوب و برنامه‌ای مدون پیروی نمی‌کنند؛
    گزیده‌ها، جُنگ‌واره هستند و صرفاً ذوق و سلیقۀ گردآورنده آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد؛
    برای هر درس چندین گزیده فراهم شده است که این گزیده‌ها گاه هم‌پوشانی دارند؛
    گزیده‌ها مانع از دسترسی دانشجویان به اصل متون است؛
    هیچ‌یک از گزیده‌ها با مواد کمک آموزشی پشتیبانی نمی‌شوند؛
    در محتوای گزیده‌ها گاه تکرار مطالب دوره‌های آموزشی قبل دیده می‌شود.

نقاط قوّت آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور

    وجود نهادهای گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور (شورای گسترش زبان فارسی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز گسترش زبان فارسی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)؛
    برگزاری‌ چهار سمینار و هفتاد دورهٔ دانش‌افزایی؛
    اعزام ده‌ها استاد ایرانی؛
    ارسال صدها جلد کتاب؛
    وجود 150 کرسی آموزش زبان و ادبیات فارسی در 56 کشور؛
    مراکز تحقیقاتی فارسی در خارج از کشور.

نقاط ضعف آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور

    عدم فراگیری زبان گفتاری دانشجویان به دلیل نبودن در محیط زبانی و عدم تأکید کتاب‌های آموزشی و استادان بر زبان گفتار؛
    نبود منابع معتبر، در دسترس و به‌روز در اختیار کرسی‌ها و استادان؛
    عدم ارتباط استادان مقیم با مراکز پژوهشی و آموزشی ایران؛
    یکسان نبودن متون، منابع و روش‌ها؛
    بی‌اطّلاعی از روش‌های آموزشی، بی‌بهره ماندن استادان از تجربیات یکدیگر؛
    کمبود منابع پژوهشی در مراکز ایران‌شناسی؛
    تعطیلی برخی مراکز و کرسی‌های ایران‌شناسی و آموزش فارسی به دلایل سیاسی و مالی و جایگزینی زبان‌های عربی و ترکی به‌جای فارسی در مراکز خاورشناسی.

نقاط قوّت پژوهش‌های زبانی و ادبی

    میراث غنی و جوهره و توان بسیار بالای ادبی در ایران باستان تا کنون؛
    دانش‌آموختگان فراوان آماده به کار پژوهش؛
    زمینه‌های کارنشده و ظرفیت‌های بالای پژوهشی؛
    تعدّد و تنوع مراکز دانشگاهی، قطب‌های علمی، تحصیلات تکمیلی و مجامع ادبی با فعالیت‌های ممتاز؛
    وجود پژوهشگران ادبی مجرب در کشور برای انتقال تجربیات و کمک به روند پژوهش‌ها؛
    ظرفیت‌های جهانی ادبیات فارسی برای انجام پژوهش‌های وسیع و دامنه‌دار؛
    نقش بنیادین زبان فارسی در کشور ما برای تکوین، ترویج سایر علوم؛
    وجود پانزده مرکز دولتی و نهاد پژوهشی مستقل و نیمه‌مستقل.

نقاط ضعف پژوهش‌های زبانی و ادبی

    بی‌نظمی، تنوع روش‌ها، رویکردها و تلقی‌های گوناگون در پژوهش‌های ادبی؛
    پرداختن به پژوهش‌های موضوع‌محور به‌جای پژوهش‌های مسئله‌محور؛
    پرداختن به موضوعات تکراری، کهنه، کم‌اهمیت به‌جای نوآوری علمی؛
    روشمند نبودن پژوهش‌های ادبی و یا مبهم بودن روش تحقیق؛
    حمایت‌های مادی و معنوی اندک از پژوهش‌ها؛
    توجه به کمّیت در پژوهش‌های ادبی به‌ جای کیفیت؛
    خلط پژوهش‌های ادبی با آفرینش ادبی؛
    کم‌توجهی به کارایی، اثربخشی، نتیجه و کاربردهای پژوهش‌های انجام‌شده؛
    بی‌توجهی به تحقیقات میان‌رشته‌ای؛
    بازنویسی آرای نویسندگان خارجی؛
    نبود بانک اطلاعات جامع و یا عدم اطّلاع پژوهشگران از منابع اطلاعاتی؛  
    نامشخص بودن نیازها و اولویت‌های تحقیقاتی و نداشتن نقشهٔ جامع‌؛
    نبود روحیۀ جمعی و کار گروهی؛
    کمی فضای انتشار یافته‌های پژوهشی؛
    مقررات دست‌وپاگیر اداری، برای تصویب طرح، پرداخت دیرهنگام اقساط، سخت‌گیری‌های بی‌دلیل و غیرکارشناسانه؛
    عدم استفادهٔ پژوهشگران از فناوری‌های نوین؛
    عدم تعامل مثبت و سازنده میان پژوهشگران در جهت بهره‌گیری از تجربیات یکدیگر؛
    آشنایی کم و تسلط ناکافی محققان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی به زبان‌های خارجی؛
    محقق‌پرور نبودن ساختار نظام؛
    عدم ارتباط مثبت و معنی‌دار زبان و ادبیات فارسی با سایر حوزه‌های علمی؛
    احساس کاذب بی‌نیازی به پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی؛
    عدم تربیت نیروهای پژوهشگر متخصص و مجرب؛
    فقدان سیاست‌های پژوهشی؛
    عدم وجود کلان‌نگری علمی ـ ادبی؛
    نبود پیوند هدفمندی میان موضوع پایان‌نامه‌های یک دانشگاه با هم و دانشگاه‌های کشور با یکدیگر؛
    تمرکز بر ارائۀ اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و نشدهٔ ادبی؛
    عدم تناسب میان طرح پایان‌نامه و پژوهش نهایی؛
    نبود روش مشخص و علمی پژوهشی؛
    روشن شدن روش تحقیق در حین انجام پژوهش؛
    جدّی نگرفتن درس مرجع‌شناسی و روش تحقیق؛
    گرایش به موضوع‌هایی که مسئله‌محور نیست؛
    انتخاب موضوع‌های ناقص و ناتمام؛
    بی‌توجهی به موضوعات جدید؛
    اشتغال استاد راهنما به پایان‌نامه‌های متعدد؛
    عدم چاپ و یا انتشار مقالات برگرفته از رساله‌های زبان و ادبیات فارسی؛
    کمّیت‌گرایی و حجم زیاد به‌جای پرداختن به تحلیل محتوا؛
    ناقص بودن فرم تحقیق؛
    عدم استفاده از منابع دست‌اوّل؛
    غلط‌های تایپی و ویرایشی فراوان؛
    عدم ارتباط عنوان با موضوع؛
    نبود معیارهای دفاع، داوری، ارزیابی؛
    کمی وقت؛
    ارائهٔ مباحث غیرمرتبط؛
    ناهمگونی تخصص استاد با موضوع پژوهشی.

نقاط قوّت فناوری‌های زبان و ادبیات

    تشکیل پنجاه سیمنار و کنفرانس‌ ملی و منطقه‌ای و بین‌المللی طی پنج سال گذشته؛
    چاپ‌ بیست نشریهٔ علمی ـ پژوهشی و ده نشریهٔ علمی ـ ترویجی و سی نشریهٔ ادبی؛
    انجمن‌های علمی ـ ادبی متعدد؛
    ساخت هزاران ساعت برنامه در صد شبکهٔ صدا و سیما؛
    وبگاه‌ها و وب‌نوشت‌های مرتبط با زبان و ادبیات فارسی؛
    چاپ و نشر کتاب‌ها و متون ادبی.

نقاط ضعف فناوری‌های زبان و ادبیات

    مقالات ارائه‌شده به سمینارها سطحی نازل دارند؛
    مجموعه مقالات این همایش‌ها دیر چاپ می‌شوند و یا اساساً چاپ نمی‌شوند؛
    تعداد شرکت‌کنندگان در این سیمنارها بسیار اندک هستند؛
    اغلب دستاورد این سمینارها به چاپ خلاصه و مجموعهٔ مقالات محدود می‌شود؛
    از میان چهارده نشریۀ علمی ـ پژوهشی هیچ‌یک، تخصصی نیست؛
    تعداد نشریات علمی ـ پژوهشی بسیار کم است؛
    گرفتن هزینهٔ چاپ مقاله؛
    طول دوران داوری و انتشار مجلات (متوسط هجده ماه)؛
    کمی‌ شمارگان مجلات؛
    عدم حمایت مالی و مکانی از انجمن‌های علمی؛
    نداشتن برنامهٔ مدون در انجمن‌های محفلی؛
    عدم انعکاس فعالیت‌ها، آثار علمی و سخنرانی‌های اعضای انجمن‌های محفلی به علت نداشتن خبرنامه؛
    عدم پذیرش جوانان و قبول آنان از سوی انجمن‌های محفلی وتشکیل اعضای این انجمن‌ها از سالخوردگان؛
    تعداد اندک اعضای انجمن‌های ادبی دانشگاهی و اقبال کم استادان به علت اطلاع‌رسانی ناقص یا بی‌علاقگی و تدریس زیاد؛
    صرف وقت اندک هیئت رئیسهٔ انجمن‌های علمی برای پیشبرد اهداف انجمن به دلیل اشتغالات علمی زیاد آنان؛
    عدم کاربرد درست زبان فارسی در برنامه‌های صدا و سیما؛
    استفاده نکردن شورای عالی ویرایش صدا و سیما از اختیارات قانونی خود؛
    ترجمهٔ نامناسب فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌ها و اخبار ترجمه‌شده در صدا و سیما؛
    سپردن نقش‌های مثبت و مخاطب‌پسند در صدا و سیما به بازیگرانی که از گونۀ زبانی غیرمعیار استفاده می‌کنند؛
    جدّی نگرفتن پژوهش‌های مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای سازمان و صدا و سیما؛
    استفادهٔ کمتر از مجریان زن به نسبت مرد در صدا و سیما؛
    مسخره گرفتن برابرهای پیشنهادی فرهنگستان در برنامه‌های طنز صدا و سیما؛ 
    آمیختن زبان شعر و نثر شاعرانه با زبان معیار علمی در صدا و سیما؛
    یکسان نبودن سبک نوشتاری وب‌نوشت‌ها؛
    آشفتگی رسم‌الخط، سلیقه‌های شخصی، بدعت‌گذاری رسم‌الخطی، وجود غلط‌های املایی بی‌شمار در وب‌نوشت‌ها؛
    مبهم بودن جملات وب‌نوشت به دلایلی چون نامعلوم بودن جای ضمیر، حذف‌های نابه‌جا جملات مرکّب و طولانی، بی‌توجهی به معنای دقیق واژگان، نشاندن اجزای جمله در جای نامناسب و به‌جای هم و تأثیر پذیرافتن بیش از حد زبان محاوره؛
    راه یافتن واژگان بیگانه، مخفی، خیابانی و مبتذل به طور وسیع در وب‌نوشت‌ها و هرزه‌نگاری؛
    انتقادهای شدید سیاسی و تندِ خارج از قواعد نقد و لفاظی در وبنوشت‌ها؛
    سانسور، ممیزی‌های دشوار، پاسخ‌های طولانی و یا عدم اجازهٔ انتشار آثار ادبی، به‌خصوص رمان‌های تألیفی و ترجمه‌ای؛
    چاپ مجموعه اشعار ناپختهٔ شاعران و آثار غیرتکنیکی داستان‌نویسان و پژوهش‌های عامه‌پسند.


منبع: تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه