گزارش
وزیر فرهنگ شاعر
- گزارش
- نمایش از یکشنبه, 11 اسفند 1392 09:17
- بازدید: 5264
برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایرانزمین)، شماره سوم، زمستان 1381 خورشیدی، صفحه 39 به نقل از هفتهنامه «کتاب هفته» 28 دی
دکتر سید علی موسوی گرمارودی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان است:
در روز افتتاح نمایشگاه فرهنگی «یاد یار» روز 22 دسامبر 2002 در محل اتفاق کسبه؛ اینجانب در پایان سخنان کوتاه افتتاحیه، شعر «مهربانی» خود را نیز، به پاس مهربانیهای مردم تاجیک، خواندم؛
ای خوش آنان کاندرین نامهربان دنیای زشت
عمر را در کار خوب مهربانی کردهاند
خود چو خور پیوسته سرگردان عالم بودهاند
پیش پای دیگران پرتوفشانی کردهاند
پیش پاافتادگان دشت حسرت را چو کوه
باشکوه و استواری، پشتبانی کردهاند
صخرههای ساحل صبر و نجابت بودهاند
با هجوم موج غمها سرگرانی کردهاند
گر چو ابر، از گریه بار دل گهی بگشودهاند
گریه هم چون شام بارانی نهانی کردهاند
ور ز دلتنگی چو غنچه دست بر سر بردهاند
پا به پای هر نسیمی شادمانی کردهاند
ده زبان دارند و خاموشند چون سوسن ولی
با هزارآوا هزاران همزبانی کردهاند
چون چنار پیر کآرد در بهاران برگ نو
پنجه گاهی نرم با یاد جوانی کردهاند
آن کسان کاندر جهان اینگونه نیکو زیستند
راست مانند شهیدان زندگانی کردهاند
چون دُر افشاندم ز گرمارود من این قطعه را
بر سر آنان که عمری جانفشانی کردهاند
اما از «نامهربانی» هوای زمستانی و برف و باران تاجیکستان گلایه کردم.
هنگامی که سخنان من به پایان رسید، جناب آقای دکتر کرامتالله عالمزاده، وزیر فرهنگ دانشمند تاجیک، برای یک لحظه پشت منبر (تریبون) برآمدند و به همان وزن و قافیه و ردیف شعر من، این بیت را «بالبداهه» سرودند:
شکوه از ابر و هوای تاجیکستان خوب نیست
بر قدوم دوستان گوهرفشانی کردهاند
این پاسخ شاعرانه بسیار مقبول صاحبنظران حاضر در مجلس قرار گرفت. دو روز بعد نامهای به خط وزیر محترم فرهنگ تاجیکستان به دست من رسید که در آن نوشته بودند: «به حضور جناب آقای گرمارودی، شادباشی به مناسبت افتتاح نمایشگاه «یاد یار» در شهر دوشنبه، که به ردیف شعر ایشان، احتراماً انشا شده است- کرامتالله عالمزاده».
سپس 9 بیت شعر دلکش و عالی درست بر وزن قطعهی «مهربانی» اینجانب سرودهاند که این است:
شاد باش ای دل که یاران مهربانی کردهاند
از کمال دلنوازی دلستانی کردهاند
رتبهی ایشان اگرچه میهمانی بوده است
از عروج همت اکنون میزبانی کردهاند
در مذاق جان، سخن را چون نیستان ریختند
در سر خوان ادب، شکّرفشانی کردهاند
تا درخت پارسی ایمن بماند از خزان
مثل فردوسی توسی باغبانی کردهاند
غنچهی شادی شکفت از فیض صبح یاد یار
چهرهها زین نشئه رنگ ارغوانی کردهاند
تا که طبع نازکش را سکتهای ناید گران
بیتها و خامهها مشق روانی کردهاند
شِکوه از ابر و هوای تاجیکستان خوب نیست
بر قدوم دوستان گوهرفشانی کردهاند
افتخاری دارم از دوران استقلال خود
بس که آزادی ملت جاودانی کردهاند
این جواب شعر پر از مهر گرمارودی است
کز دل ما جانب او ارمغانی کردهاند
اینگونه مجاوبات شعری در تاریخ ادبیات ما، سابقهی بسیار طولانی دارد و به آن «شعرهای برادرانه» یا «اخوانیّات» میگفتند: مثلاً بین غضایری و عنصری، حافظ و کمال خجندی و بسیاری از شاعران، اینگونه شعرهای برادرانه مبادله میشده است. شعرهای «برادرانه» به شعرهایی گفته میشود که در آنها شاعری، شعر یا اثر یا دانش و فضل شاعر دیگر را میستاید و یا از وی چیزی میخواهد، یا گاه از وی گلهای دوستانه میکند. شاعری هم که شعری، خطاب به او سروده شده است، غالباً در همان قالب و همان وزن و همان قافیه، پاسخ او را میدهد. خود من در ایران با بیش از بیست شاعر، شعر برادرانه، مبادله کردهام. از جمله شاعر بسیار مشهور ما، مهدی اخوان ثالث، قطعه ای خطاب به من سروده اند که آن را در آخرین کتاب شعر خود «تو را ای کهن بوموبر دوست دارم»، همراه با پاسخ من که در همان وزن و همان قافیه سرودهام؛ آورده است.
خلاصهی کلام آنکه من جناب آقای دکتر کرامتالله عالم زاده را علاوه بر وزیر فرهنگ به عنوان یک دانشمند میشناختم؛ با این شعر بسیار روان و استادانه، به عنوان یک شاعر گرانمایه نیز بر احترام و دوستداری من نسبت به ایشان بسیار افزوده شد. پایدار و پیروز و سلامت بمانند؛ چنین باد، چونینتر باد.
رودکی اثر استاد حسین بهزاد