دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ معاصر پیرامون تجاوز نظامی عراق به ایران اقدام‌های دشمنانۀ عراق

تاریخ معاصر

پیرامون تجاوز نظامی عراق به ایران اقدام‌های دشمنانۀ عراق

برگرفته از تارنمای كاربرد

دکتر هوشنگ طالع

یکم ـ بحران‌زایی
 
با درهم ریختن اوضاع عمومی ایران در اثر انقلاب، حکومت عراق در پی آن برآمد تا از وضع نابسامان موجود، در راستای مقاصد تجاوزکارانه و تجزیه‌طلبانه‌ی خود نسبت به ایران و به ویژه استان خوزستان ، بهره جوید .
در این راستا ، حکومت عراق بر تعداد ماموران اطلاعاتی خود در میان کارکنان کنسولگری خود در خرمشهر افزود . هم‌چنین گروهی از ماموران اطلاعاتی را نیز جانشین آموزگاران و کارکنان مدرسه‌ی عراقی‌ها در اهواز کرد. افزون بر آن ، با درهم ریختن سازمان مرزبانی و هم‌چنین سازمان‌های اطلاعاتی کشور ، صدها مامور اطلاعات و خرابکار عراقی به داخل خوزستان نفوذ کردند و دست‌اندرکار شدند .1ماموران اطلاعاتی عراق ، با به کارگیری عناصر خائنی نظیر « مکی فیصلی»2 و نیز عناصر چپ حرفه‌ای3 که در آن زمان در سر تاسر کشور دست‌اندرکار ایجاد سازمان‌های به اصطلاح « خلقی» بودند ، دو سازمان همزاد ، به نام‌های : «کانون فرهنگی خلق‌عرب» و « سازمان سیاسی خلق‌عرب» ، ایجاد کردند . مرکز تشکیلات هر دو سازمان مزبور ، با توجه به مقاصد تجزیه‌طلبانه‌ی حکومت عراق ، در خرمشهر قرار داشت.4 دو سازمان مزبور ، با بهره‌گیری از اغتشاش‌های داخلی و با پول و اسلحه‌ی حکومت عراق ، گروهی را مسلح کردند . افزون بر آن ، دو سازمان مزبور ، با استفاده از ضعف حکومت ، چندین ساختمان را در خرمشهر اشغال کردند و مرکز عملیات خود قرار دادند .5 کانون فرهنگی خلق‏عرب و سازمان سیاسی خلق‏عرب ، رفته‌رفته پرده از روی مقاصد واقعی خود برداشتند . دو سازمان مزبور ، سخن از ایجاد « حکومت محمره» و « عربستان» (نام‌های جعلی خرمشهر و خوزستان) را به میان کشیدند .6
در میانه‌های اردیبهشت ماه 1358 ، همزمان با شدت گرفتن عملیات ماموران اطلاعاتی و خراب‌کاران عراقی در خوزستان و مقارن با حادثه‌ی شهرهای سنندج و گنبدکاووس ، سازمان‌های مزبور نیز بر دامنه‌ی دست‌اندازی‌های خود افزودند.
کانون فرهنگی خلق‏عرب و سازمان سیاسی خلق‏عرب ، با سوء استفاده از تقاضاهای رفاهی گروهی از کارگران بندر خرمشهر ، « اعتصاب گونه‌ای» را وسیله‌ی اقلیت کوچکی از کارگران مزبور برپا کردند . سپس به بهانه‌ی حمایت از کارگران ، افراد مسلح خود را در ساختمان‌های بندر مستقر کرده و بدین‌‌گونه ، بخش‌هایی از سازمان ادار‌ی بندر خرمشهر را اشغال کردند .
برابر این اقدام ، به دستور دریادار احمد مدنی ، استاندار خوزستان و فرمانده نیروی دریایی ، تعدادی از تکاوران دریایی برای حفاظت از انبارهای گمرک خرمشهر ، به آن‌جا گسیل شدند .
از سوی دیگر با آشکارشدن مقاصد واقعی سازمان‌های مزبور ، مردم خوزستان و به ویژه مردم خرمشهر ، با تشکل کامل بپا خاستند و آماده‌ی مقابله شدند . در این میان نقش پان‌ایرانیست‌ها ، در تشکل و به حرکت درآوردن مردم ، در خور توجه است .7
با بالا گرفتن اقدامات تجزیه‌طلبانه‌ی سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق‌عرب ، مردم خرمشهر خواهان خلع سلاح این دو سازمان و تخلیه‌ی ساختمان‌های اشغالی شدند . فرماندار خرمشهر در راستای خواست مردم ، از سازمان‌های مزبور خواست تا جنگ‌افزارهای خود را تحویل داده و ساختمان‌های اشغالی را تخلیه کنند .8 اما سازمان سیاسی خلق‌عرب و همزاد آن ، با انتشار اطلاعیه‌های پیاپی به طور رسمی اعلام داشتند که به هیچ وجه حاضر به تحویل جنگ‌افزارها و ساختمان‌های اشغالی نیستند .9
سازمان سیاسی خلق‌عرب و کانون فرهنگی خلق‌عرب، با وجود حمایت‌های مالی بسیار حکومت عراق ، نتوانستند کوچکترین توفیقی در جلب حمایت‌ عرب‌زبان‌های خوزستان به دست آورند . سوای گروهی که با پرداخت دست‌مزدهای کلان به استخدام دو سازمان مزبور درآمده بودند ، تنها برخی افراد وابسته به مکی فیصلی10 با آنان هم‏کاری کردند . هیچ یک از عشیره‌های عرب‌زبان خوزستان ، نه‌تنها حاضر به هم‌کاری با آنان نشدند ، بلکه همگام با دیگر مردم خوزستان، علیه آن‌ها هم‌صدا شده و هنگامی که مقاصد تجزیه‌طلبانه‌ی آنان آشکارتر گردید ، بر ضد آنان به مبارزه برخاستند .
دو سازمان مزبور برای برخورداری از یک پوشش مذهبی که در آن زمان لازم می‌نمود ، خود را به آیت ‌الله شیـخ شبیر خاقانی ، نزدیک کردند.11 آیت‌ الله شیخ شبیر خاقانی ، عنصر میهن‌دوستی بود ؛ اما در آن زمان به سختی از بیماری رنج می‌برد و به دلیل کلان‌سالی ، سوی چشمان خود را از دست داده و در نتیجه ، دارای تشخیص مستقیم نبود . یکی از برادران وی به نام شیخ ضیا ، در رابطه با کنسول‌گری عراق در خرمشهر ، از بیماری و عدم تشخیص مستقیم آیت‌الله ، سوء استفاده کرده و او را سپر دفاع تجزیه‌طلبان قرار داد .12 شیخ ضیاء پس از بازنشستگی در امر قضاوت ، به وکالت دادگستری پرداخته بود .
بامداد روز هفتم خردادماه 1358 ،‌ گروهی از عناصر مسلح دو سازمان مزبور ، در ارتباط کامل با کنسول‌گری عراق در خرمشهر13 ، از داخل ساختمان‌های اشغالی گمرک بر روی تنی چند از افراد گارد مسلح گمرک و تکاوران دریایی ، آتش گشودند . در این فرآیند ، یک تن از ماموران گمرک و یک تن از تکاوران کشته و چند تن دیگر نیز زخمی شدند .
ماموران اطلاعاتی عراق ، در پی آن بودند تا با تشدید بحران و ایجاد درگیری مسلحانه ، حمایت مردم عرب‌زبان خوزستان را به سوی دو سازمان مزبور جلب کرده و در نتیجه دامنه‌ی عملیات را گسترش دهند . اما حساب آنان به طور کامل نادرست از آب درآمد . خبر کشته و زخمی‌شدن چند تن از افراد گارد گمرک و تکاوران دریایی وسیله‌ی افراد مسلح کانون فرهنگی و سازمان سیاسی خلق‌عرب ، به سرعت در شهر خرمشهر پیچید . عصر همان روز تظاهرات گسترده‌ای با شرکت گروه‌های زیادی از مردم به منظور محکوم‌کردن این توطئه ، در شهر برپا گردید . در این تظاهرات ، مردم خرمشهر خواهان خلع سلاح فوری افراد سازمان‌های مزبور و تخلیه‌ی ساختمان‌های اشغالی ، از سوی آنان شدند .14
برای جلوگیری از برخورد نیروهای ملی و افراد مسلح دو سازمان نامبرده ، روز هشتم خرداد ماه 1358 ، دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان به خرمشهر رفت . وی در جلسه‌ای که در فرمانداری خرمشهر ، با حضور شیخ عیسی خاقانی (برادر و نماینده آیت‌الله شبیر خاقانی) به همین منظور تشکیل گردیده بود ، شرکت کرد . در این جلسه‌ ، قرار شد که برای جلوگیری از برخورد و خون‏ریزی احتمالی ، سازمان سیاسی خلق‌عرب و کانون فرهنگی خلق‌عرب ، تا دو روز دیگر (10 خرداد ماه 1358) ، جنگ‌افزارهای خود را تحویل داده و ساختمان‌های اشغالی را تخلیه کنند .15 اما در روز مقرر ، اعضای سازمان‌های مزبور به روی مامورانی که برای تحویل ساختمان‌ها و جنگ‌افزارها مراجعه کرده بودند ، آتش گشوده و باعث یک رشته درگیری‌های خونین شدند .
برخورد مسلحانه ، میان افراد مسلح دو سازمان مزبور با نیروهای ملی‌گرا و گروه‌های مردم خرمشهر ، به حومه‌ی شهر آبادان نیز گسترش یافت و چندین روز به درازا کشید . این درگیری‌ها، با چند کشته و زخمی از دو طرف و سرانجام با فرار و تسلیم بقیه‎ی افراد دو سازمان مزبور به پایان رسید.16
هم‌زمان با این اقدام‌های ایذایی ، ماموران اطلاعاتی و خرابکاران عراقی ، برای آشفته‌تر کردن هر چه بیش‌تر اوضاع خوزستان ، بر دامنه‌ی عملیات خرابکاری در لوله‌های نفت ، پالایشگاه ، پل‌ها و تاسیسات اقتصادی و صنعتی استان خوزستان افزودند .
اما این حرکات با واکنش تند مقام‌های استان و نیروهای ملی‌گرا و قاطبه‌ی مردم خوزستان رو‏به‏رو شد . در نتیجه، گروهی از افراد مزبور ، با جنگ‌افزار و مدارک بسیار دستگیر گردیدند و بقیه‌ ، به آن سوی مرز متواری شدند .
با پایان‌گرفتن غائله‌ی دو سازمان مزبور و به دست‌آمدن مدارک افزون‌تر در زمینه‌ی ارتباط کامل میان سازمان سیاسی خلق‌عرب و کانون فرهنگی خلق‌عرب ، با کنسول‏گری عراق در شهر خرمشهر و مدرسه‌ی عراقی‌ها در اهواز ، تعدادی از اعضای کنسول‌گری و نیز آموزگاران و کارکنان مدرسه‌ی مزبور، به عنوان عناصر نامطلوب ، از ایران اخراج شدند .

 دوم ـ بحران فزایی

حکومت عراق ، هم‌زمان با این عملیات ، برای تداوم و تشدید بحران ، دست به تجاوزهای مرزی زد :

روز چهاردهم خرداد ماه 1358 ، هم‌زمان با اوج اغتشاش‌های خوزستان ، جنگنده‌های حکومت عراق ، چند دهکده‌ی مرزی ایران را بمباران کردند . سفیر عراق در تهران ، از این اقدام دولت متبوع خود پوزش خواست . اما چند روز بعد ، یعنی روز هژدهم همان ماه ، هواپیماهای عراقی برای بار دیگر ، دهکده‌های مرزی ایران را ، بمباران کردند .
در آذرماه 1358 ، نیروهای مسلح حکومت عراق با ایجاد یک رشته درگیری‏های گسترده‌ی مرزی ، پاسگاه « بزیرآباد» را اشغال کردند . در این در‏گیری ، چند تن از دو طرف کشته شدند .

با در نظرگرفتن این دو مورد ، حکومت عراق در سال 1358 ، روی هم رفته هشتاد و چهار بار از زمین ، هوا و دریا، ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد .17
با آغاز سال 1359 ، حکومت عراق برای بحرانی‌ترکردن هر چه بیش‏تر روابط دو کشور ، بر دامنه‌ی تجاوزهای مرزی افزود . شمار این تجاوزها ، تنها در شهریور ماه 1359 ، به 257 مورد رسید .18

در فروردین‌ماه 1359 ، حکومت عراق گام‌های جدیدی در زمینه‌ی تشدید بحران برداشت. حکومت مزبور ، علی‌رغم قرارداد حسن هم‌جواری با ایران و نیز برخلاف قوانین بین‌المللی ، خواهان خروج ایران از سه جزیره‌ی تنب بزرگ ، تنب کوچک و ابوموسی شد . حکومت عراق در پی آن بود تا بدین‌وسیله، حمایت مالی و سیاسی شیخ‌نشین‌های کرانه‌ی جنوبی خلیج فارس را در ستیزه‌جویی علیه ایران به دست آورد .

روز سی‌ام فروردین ماه 1359 ، حکومت عراق ، آیت‌الله صدر از مراجع تقلید شیعیان را همراه با خواهر و تنی چند از پیروان نزدیک وی ، اعدام کرد . حکومت عراق در پی آن بود که با این عمل ، به اقدام‌های خود ، رنگ مذهبی داده و در نتیجه از حمایت‌ حکومت‌هایی مانند عربستان سعودی ، بیش‌تر برخوردار گردد .

در آغاز اردیبهشت ماه 1359 ، حکومت عراق به دنبال اعدام آیت‌الله صدر ، دست به مصادره‎ی اموال و اخراج حدود سی و دو هزار تن از ایرانیان ساکن میان‏رودان زد . این مردمان که پدر در پدر در این سرزمین می‌زیستند ، به اتهام ایرانی و ایرانی‌الاصل‌بودن ، از سرزمین پدری خود ، رانده شدند . در عرض سه ماه ، شمار رانده‌شدگان از مرز یک‏صدهزار تن گذشت .19

در ماه‌های اردی‌بهشت و خرداد 1359 ، حکومت عراق به تجاوزهای مرزی خود افزود .20هم‌زمان با این عملیات ، نیروی زمینی عراق در کنار مرزهای ایران ، آرایش جنگی به خود گرفت.

در تیرماه 1359 ، نیروهای عراقی ، پاسگاه‌های بیش‌تری را مورد هجوم قرار دادند . در همین ماه ، یک روستا در نزدیکی شهر قصرشیرین (واقع در استان کرمانشاهان) ، هدف گلولـه‌های توپخانه‌ی دوربرد ارتش عراق قرار گرفت . هم‌زمان با این عملیات ، جنگنده‌های عراقی اطراف شهر سردشت (واقع در استان آذربایجان غربی) را بمباران کردند . افزون بر آن ، در خلال همین ماه ، حکومت عراق سیصد تانک جدید در مرزهای ایران مستقر کرد .21

با آغاز شهریور ماه 1359 ، عملیات خصمانه‌ی حکومت عراق نسبت به ایران ، افزایش یافت. هم‌زمان ، ارتش عراق شهر قصرشیرین را گلوله‌باران کرد . در میانه‌ی شهریور ماه ، ارتش عراق با نفرات و تجهیزات بسیار ، منطقه‌های مرزی « زین قوس» ، « حوض میمک» و « سیف سعد» را اشغال نظامی کرد .
در جدول صفحه بعد ، تعداد تجاوزهای هوایی ، دریایی و زمینی عراق در سال‌های 1358 و 1359 ، نشان داده شده ‎اند :

 

مـاه

 

سال

 

1358

 

1359

 

فروردين

 

ارديبهشت

 

خرداد

 

تير

 

امرداد

 

شهريور

 

مهر

 

آبان

 

آذر

 

دي

 

بهمن

 

اسفند

 

3

 

2

 

9

 

7

 

1

 

3

 

9

 

6

 

11

 

8

 

6

 

19

 

16

 

39

 

87

 

67

 

86

 

257

 

جمع

 

84

 

552

 

 

 


با توجه به جدول بالا ، حکومت عراق از آغاز فروردین ماه 1358 ، تا روز حمله‌ی سراسری به ایران (31 شهریور ماه 1359) ، روی‏هم‏رفته ، 636 بار از زمین ، هوا و دریا ، پاسگاه‌ها، روستاها و شهرهای مرزی ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داده است . در این میان ، 182 بار به حریم هوایی ایران تجاوز شد و 24 بار از سوی دریا ، قلمرو ایران مورد تجاوز قرار گرفت .
در تمامی این موارد ، وزارت امور خارجه و نیز مرزبانان ایرانی ، ضمن ارسال یادداشت و تذکرنامه‌هایی پیاپی ، به این اقدام‌ها اعتراض و آن‌ها را محکوم کردند .22


(تحلیلی بر جنگ تحمیلی)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید