زبان پژوهی
شلخته نویسی و شلخته گویی
- زبان پژوهي
- نمایش از یکشنبه, 01 آذر 1394 10:58
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 88، سال چهاردهم، شهریور و مهر 1394، سخن نخست
ویدا صارمی نوری
مدیر مسئول ماهنامه خواندنی
در بخش خبری شبکه شش سیمای جمهوری اسلامی (غیر رسمی) سخن از «شلخته نویسی» بر روی فضای مجازی و پیامکهای رد و بدل شده میان کاربران تلفنهای همراه بود.
گرچه اشارهٔ کوتاهی بود؛ اما اشارهای بود درست. شاید گردانندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمیدانند که:
« هنگامی که انگشت اشاره را به سوی کسی نشانه میرویم، انگشت شسصتمان را به سوی خودمان نشانه گرفتهایم ».
با کمال تاسف و درد و آه، باید گفت که صدا وسیما، سالهاست که درِ« شلخته گویی» را در کشور گشوده است یعنی سالهاست که صدا و سیما با پول ملت ایران در حال «زدن تیشه به ریشهٔ» زبان فارسی است؛ بدون اینکه مقامهای رسمی تلاشی برای جلوگیری از آن بهکار برند.
صدا وسیما در بخش خبر، گزارشهای خبری و حتا ترجمه سخنان «دوست یا دشمن» به جای زبــان مرجع، استفاده از زبان محاورهای ؛ آن هم از گونهی «جاهلی» « شلختهگویی» را آغاز کرد و هنوز هم آن را با شدت وحدت پی میگیرد. «شلخته گویی» در صدا وسیما؛ زبان فخیم فارسی را از جایگاه رفیع آن فرو کشیده و آن را به ورطهی «زبان مردم کوچه و بازار» فرو میکشد! این کار را زیرعنوان صمیمیگویی یا خودمانیگویی با مخاطبان (بر گرفته از گفتمانهای برنامههایی که به اصطلاح از برون کشور پخش میشود) انجام میشود، [...]
کشورهای بیتمدن و بدون زبان مرجع، پس از آن که بر پایهٔ «بازرگانی برده» دارا شدند و با افزودن بر شمار کشتیهای توپدار، سرزمینهای جهان را به یوغ استعمار در آوردند، در پی خلق زبان مرجع شدند که نمونههای بارز آن، فرانسه و انگلستان هستند.
این در حالی است که ملت ایران از هزارههای دور، همیشه دارای زبان مرجع در قالب اوستایی، فرس هخامنشی، پهلوی پهلوانی ( اشکانی) و پهلوی ساسانی و سپس «فارسی» بوده و هست و امروز در صدا وسیما آن را به چنان حقارتی دچار کردهاند که حتا نطق نخست وزیر انگلیس، رییس جمهور فرانسه و یا رییس جمهور آمریکا نیز به لهجهی جاهلی ترجمه میشود که انسان هنگامی که این سخنان را به زبان اصلی و ترجمهٔ فارسی آن را کنار هم میگذارد، غرق در شگفتی همراه با آه و افسوس میگردد.
چگونه «شلخته گویان» متوجه نشدند که « شلخته نویسی » از ثمرات مداومت آنان در شلختهگویی است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی با این اقدام بر ضد زبان فارسی، اجازه داده است تا «گوش» فرزندان این سرزمین با « شلخته گویی » و لهجهٔ جاهلی پر شود ؛ حال چه انتظاری جز شلخته نویسی هست.
مسئولان صدا وسیما نادانسته با «شلختهگویی» بزرگترین ضربهها را در برابر چشمان مسئولان و به ویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به زبان فارسی وارد کردهاند.
باید عدم پاگیری فرهنگستان ادب زبان فارسی با هم خانمانان افغانستانی و تاجیک، را به فال نیک گرفت؛ وگرنه آنها نیز به بلای «شلخته گویی» دچار می شدند.
ضربههای کالبدی (مادی) قابل جبران است ؛ اما ضربههای فرهنگی به سادگی قابل جبران نیست.
این نوشتار را نمیتوان بدون یادآوری گسترش شلختهنویسی در رسانههای نوشتاری کشور به پایان برد.
یکی از همکاران ماهنامه که چندی پیش برای رایزنی در مورد مشکلات مطبوعات کشور، همراه با چند روزنامهنگار پیشکسوت به دفتر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد دعوت شده بود، میگوید: معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد از نادیده گرفتن اصول کار رسانهای از سوی رسانههای نوشتاری، و نیز خبرگزاریهای کشور دل پردردی داشت. ایشان به شیوهای شگفتانگیز نسبت به شلختهنویسی، رعایت نکردن، پیش پا افتادهترین اصول نگارش و دستور زبان فارسی به کار بردن واژگانی « من درآوردی » و تیشهزدن به ریشهٔ زبان فارسی نیز اشاره کرد و حساسیت خود را در اینباره نشان داد و چارهجویی کرد.
به ایشان گفته شد: ما نمیدانیم معیارهای شما برای دادن یارانه به رسانههای نوشتاری و خبرگزاریهایی که اشتباه شلختهنویسیها و حتا غلطهای املایی خبرها و تحلیلهای آنها در روزنامهها و مجلهها تکرار میشود (به دلیل آن چه که به « کپیپیست » ورد زبانها شده)، چیست؟ اما اگر به راستی این همه در مورد زبان فارسی و فر و کاستی آن نگران هستید، میتوانید یکی از معیارهای اصلی دادن یارانه به این رسانهها و خبرگزاریها را نگارش درست خبرها و مطالب، رعایت کامل اصول پایه زبان فارسی و پرهیز از بکارگیری واژگان غیر فارسی و یا واژگان من درآوردی قرار دهید.
گویا این پیشنهاد مورد پسند آن مقام قرار گرفت ؛ اما تا هم اینک، نشانهای از اقدام در این زمینه دیده نشده است.
آرزومندیم آن اشتیاق در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد فروکش نکرده باشد و دست کم شاهد باشیم ارادهای برای مبارزه با تیشهزدن به ریشهٔ زبان فارسی از درون وزارت ارشاد خودنمایی کند.