دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی ادبیات جلوه هایی از علی(ع) در ادب فارسی

ادبیات

جلوه هایی از علی(ع) در ادب فارسی

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25871، دوشنبه 22 اردیبهشت 1393

ناهید سادات رحیاتی

 

بی عشق تو هر که در جهان زیست مباد
با یاد تو ، دوزخ و جنان چیست ؟ مباد
یک جمله بگویم و سخن ختم کنم
آن دل که در او مهر علی نیست ، مباد

ارادت و علاقه اکثر شاعران کلاسیک و معاصر به حضرت امیر (ع) چنان زیاد است که فقط گردآوری اشعار و متونی که درباره مدح امام علی (ع) و در سوگ آن حضرت سروده اند نیازمند روزها ، ماه ها و سال ها وقت است و این نوشتار شاید فقط بتواند گوشه ای از عشق به مولا را در ادب فارسی بیان کند . به راستی اگر بخواهیم عظمت و شکوه علی (ع) را در شاعران مطرح این سرزمین گردآوری کنیم، شاید بتوان به صدها جلد کتاب رسید .

از مهر علی طینت هر کس که سرشت
هر چند بود همیشه در دیر و کنشت
در دوزخ اگر درآوردندش به مثل
جا گرم نکرده می برندش به بهشت
« وحید »

امام علی (ع) هم به عنوان نماد جوانمردی و هم نماد انسان کامل در آفرینش و جامعه ی انسانی و هم به دلیل کمالات اخلاقی و شخصیت والای دینی در ادبیات ایران حضوری چشمگیر دارد.

امام علی (ع) به عنوان انسانی برتر و متعلق به بشریت وصف شده است و در حقیقت همه ی آرزوهای بشر در اعمال حضرت امیر (ع) تجسم یافته و در متون نظم و نثر از منش و رفتار ایشان به عنوان نمونه والای یک انسان کامل یاد شده است.گاهی اوقات در شعر شاعران نکاتی را می‌بینیم که تقریبا همه ی آن بر اساس باور و اعتقاد شاعر و بر اساس صفای دل آنها گفته شده است. جایگاه حضرت علی (ع) در شعر فارسی جایگاهی بسیار والا و بلند مرتبه و بی نهایت گسترده است.

در شعر شاعران - از شاعران مدیحه‌سرا و عارف گرفته تا شاعران حماسه پرداز - از صفات کمالی و شکوه و عظمت علی(ع) نکات برجسته ای را می بینیم که ادبیات و شعر را به اوج زیبایی می رساند.
« عمان سامانی » زمانی از علی (ع) می‌گوید ، از جنگ ها و پیروزی هایش ، از شجاعت و عدالت علی (ع) و از سکوت او که فاطمه (س) را به حیرت وا می‌دارد :

گفت آن بینای ما زاغ البصر
این عبارت را به طوری مختصر
کاندر آن شب چون دلم شد منجلی
هر کجا دیدم علی دیدم علی
با خدای لامکان سرگرم راز
با ملک در آسمان اندر نماز
در زمین اصحاب را مهمان بخوان
مر مرا در عرش اعظم ، میزبان
بی رضای او عبادت هاست خام
بی ولای او اطاعت ناتمام

وقتی به اشعار شاعرانی چون مولانا ، ابوسعید ابوالخیر ، منتخب الشعرای تبریزی، فردوسی ، سعدی ، حافظ ، ناصر خسرو، ابن‌حسام خراسانی ، فرغانی ، عمان سامانی، اقبال لاهوری ، سنایی ، وحشی بافقی، صائب، هاتف اصفهانی، شاه نعمت الله ولی، بیدل دهلوی ، عطار و شاعران بزرگ دیگر می نگریم می بینیم علی (ع) و رفتار او نمونه و الگوی مهم در ادب فارسی است.

در وصف بیانات اخلاقی امیرالمؤمنین(ع) در اشعار مولانا آمده است :

آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
چون که باری پرده را در هم کشید
سر صحن خانه شد بر ما پدید

نمونه های بسیاری در مثنوی معنوی و دیوان شمس اشارات مختلف و فراوانی به زندگی علی (ع) و کمالات و فضایل آن حضرت دارد :

تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر
برکند به یک حمله و بگشود ، علی بود
این کفر نباشد ، سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود

« ناصر خسرو » وقتی در قرن 4 و 5 هجری به شدت در معرض بحث و مجادله مذاهب گوناگون قرار می گرفت به مسئله ( ولایت ) تاکید می کرد و همان طوری که می دانیم ولایت و دوستی اهل بیت (ع) در دیوان ناصر خسرو و عقایدش بسیار دیده می شود :

این همه رمز و مثل ها را کلید
جمله اندر خانه پیغمبر است
گر به خانه در ز راه در شوید
این مبارک خانه را در حیدر است

« سنایی » نیز در اشعاری که به صفات علی(ع) می پردازد به حدیث « انا مدینه العلم و علی بابها » اشاره می کند و می گوید:

من سلامت خانه نوح نبی بنمایمت
تا توانی خویشتن را ایمن از شر داشتن
شو مدینه يْ علم را جوی و سپس در وی خرام
تا که یابی خویشتن را حلقه بر در داشتن

و اما با یک ژرف نگری ، در جایی دیگر می بینیم «اقبال لاهوری» در یک تعبیر عاشقانه و عارفانه و عالمانه همه احساسات خود را نسبت به امام عشق و ایثار علی (ع) چنین بیان کرده است:

از ولای دودمانش زنده ام
در جهان مثل گهر تابنده ام
زمزم ار جوشد ز خاک من ازوست
می اگر ریزد ز تاک من ازوست
خاکم و از مهر او آیینه ام
می توان دیدن نوا در سینه ام

در جایی دیگر با مضمون «انا مدینه‌العلم و ...» می آورد:

ذات او دروازه شهر علوم
زیر فرمانش حجاز و چین و روم
زیر پاش این جا شکوه خیبر است
دست او آن جا قسیم کوثر است...
از رخ او فال، پیغمبر گرفت
ملت حق از شکوهش فر گرفت
مسلم اول، شه مردان علی
عشق را سرمایه ی ایمان علی

شورانگیزی قرآن و عشق به علی(ع) در دل و جان اقبال، در جای جای کلامش به چشم می خورد. او در جاهای متناسب با حال و معنا از معانی قرآن و گاهی هم از مضامین حدیث نیز استفاده کرده است.
در حدیث است که «فضیلت قرآن در سوره ی اخلاص و فضیلت سوره اخلاص در بسم الله و فضیلت بسم الله در حرف بای آغازین آن است و علی (ع) بای بسم‌الله است.»

الله الله بای بسم الله پدر
معنی ذبح عظیم آمد پسر

در مصراع اول این بیت به مقام و منزلت حضرت علی (ع) و در مصراع دوم به مقام ذبح عظیم حسین (ع) اشاره شده است.کوتاه سخن این که از علی (ع) سرودن و وصف علی (ع) را گفتن بی نهایت دشوار است. شاعرانی که درباره علی (ع) می سرایند خود را در برابر یک معجزه الهی و یک شخصیت بی مثال تاریخی می یابند که در فهم و اندیشه هر انسانی نمی گنجد. به قول شاعر معاصر قزوینی «موسوی گرمارودی»:

راستی آیا علی از جنس ماست؟
در شگفتم عمق این دریا کجاست؟
چون ز وی باید سخن آغاز کرد؟
چون توان این راز حق را باز کرد؟
عمق ما تا سطح خواهش های دل
او فراتر از حدود آب و گل
طول و عرض او چه دانی تا کجاست؟
آدمیزادی در ابعاد خداست
ما کجا، آن خوب، آن زیبا کجا
او امیر عشق و ما عبد هوا

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید