نامآوران ایرانی
پنجره - پزشک کوچههای تنگ
- بزرگان
- نمایش از یکشنبه, 28 خرداد 1391 16:12
- بازدید: 4262
برگرفته از روزنامه اطلاعات
دکتر مرتضی شیخ، پزشک انسان دوستی است که کسی از اهالی مشهد نیست که نام یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد. دکتر شیخ از مردم پولی نمیگرفت و هر کس هرچه میخواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود میانداخت و چون حق ویزیت دکتر 5ریال تعیین شده بود (خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آن زمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده میشد.
- از قول دختر دکتر شیخ تعریف میکنند که: روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سر نوشابههای فلزی است! با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابهها را میشورید؟ و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.او گفت: دخترم، مردمی که مراجعه میکنند باید از سر نوشابههای تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابههای تمیز را آخر شب در اطراف مطب میریزم تا مردمی که مراجعه میکنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضیها خجالت میکشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.
- نقل از یک سبزی فروش: ابتدا که دکتر در محله سرشور مطب بازکرده بود و من هنوز ایشان را نمیشناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من میآمد و قیمت سبزیها را یادداشت میکرد اما خرید نمیکرد، پس از چند روز حوصلهام سر رفت و با کمی پرخاش به او گفتم: مگر تو بازرسی که هر روز میآیی و وقت مرا میگیری؟ وی گفت: خیر، من دکتر شیخ هستم و قیمت سبزیجات را برای آن میپرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران خودم تجویز کنم.
- روزی مردی از دکتر سؤال میکند: شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتورسیکلت استفاده میکنید؟ دکتر در جواب میگوید: منزل مریضهایی که من به عیادتشان میروم آنقدر پیچ در پیچ است و کوچههای تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمیتواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم.