نامآوران ایرانی
کزازی: هیچ ایرانی نیست که حافظ را خوش نداشته باشد
- بزرگان
- نمایش از یکشنبه, 28 مهر 1392 04:08
- بازدید: 4233
میرجلالالدین کزازی معتقد است، یکی از انگیزههایی که حافظ مردمیترین سخنور ایران شده، پیوند سرودههای اوست با «خنیا» و هیچ ایرانی نیست که حافظ را خوش نداشته باشد.
adidas born original women costume for sale - تسوق تشكيلة اديداس اوريجينالز للرجال مع تخفيضات 25 , نمشي - 75% أونلاين في السعودية | SBD - 100 Release Date - nike free hyperfeel cheap women boots shoes sale Tech Grey CT8527 - lunar glides by nike cleats for sale on craigslist
این نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: در میان ویژگیهای گونهگون که در سرودههای خواجه شیراز کارکردی بنیادین دارد، اگر یکی را بخواهیم برگزینیم، آن ویژگی همان ویژگی است که آن را آبگونگی مینامند.
او با بیان اینکه حافظ سخن پارسی و غزل پارسی را به فرازنایی از نازکی، نغزی و پروردگی برده و شعر را به قلمرو رازآلود خنیا کشیده است، ادامه داد: سخن حافظ هرچند در قلمرو سخن و شعر میماند، اما هممرز است با قلمرو آن هنر که هنر خنیاست.
کزازی اظهار کرد: ویژگی سرشتین و ساختاری خنیا این است که هنری است که یکسره از دل برمیخیزد و یکسره بی میانجی بر دل مینشیند.
او با تأکید بر اینکه خواجه سخنوری است که شعر را بیش از هر سخنوری به جهان رازآلود خنیا نزدیک برده است، خاطرنشان کرد: من بر آنم که هر غزل حافظ بیش از آنکه غزل باشد، آفرینشی است بر زبان و ساختهای است خنیایی.
این نویسنده تصریح کرد: برای همین است که غزل حافظ تا بدین پایه شکیبسوز، کاونده، کارآور و شورانگیز است و اگر غزلی را از خواجه بر کسی بخوانیم که زبان پارسی نمیداند و درنمییابد خواجه در آن غزل چه گفته است و چه اندیشههایی گنجانده است، از آن غزل اثر خواهد پذیرفت و درخواهد یافت با پدیدهای دیگرسان، شورانگیز و هنری روبهروست.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه این مایه والایی، دلربایی و شکوفایی را تنها در غزل حافظ میتوانیم یافت و یکی از انگیزههایی که حافظ مردمیترین سخنور ایران شده، پیوند سرودههای اوست با خنیا، تأکید کرد: همگان به حافظ گرایاناند و هیچ ایرانی نیست که حافظ را خوش نداشته باشد، چه دانش آموخته باشد، چه نباشد و از همینروست که زمانی که مردم درمیمانند و به پرسشی بیپاسخ میرسند، راه و چاره کار خویش را از او میخواهند.
او ادامه داد: سخن حافظ آبگونه است و چون آب کالبدی روان دارد، به دور از فشردگی و فسردگی و ریخت و رنگ هر آوندی را به خود میگیرد که در آن میریزندش؛ آوندهای سر و بیش از آن آوندهای دل.
کزازی گفت: از اینروست که حافظ همیشه سخنور روز بوده است و هر کسی حافظ را از آن خویش میداند و برای حافظی که از آن اوست، با دیگری به چالش برمیخیزد و هیچ سخنوری اندازه حافظ چالشخیز و هنگامهساز نبوده است.