فروزش 4
معرفی کتاب آذربایجان و اران 2
- فروزش 4
- نمایش از دوشنبه, 15 آذر 1389 14:51
- بازدید: 4117
برگرفته از فصلنامهٔ فروزش، شمارهٔ چهارم(پاییز 1388) - رویهٔ 116
علی علیبابایی
دکتر عنایتالله رضا
نشر هزار کرمان
چاپ دومِ ویرایشِ سوم، 1386
شمارگان: 1200 نسخه
بها: 3500 تومان
نویسنده در این کتاب به بیان تقابل میان حقایق تاریخی با هویتسازی و جعل تاریخ میپردازد که اولی ریشه در بُننوشتهای کهن دارد، و دیگری با اَغراض سیاسی جاعلان تاریخ و هویّت در دوران کنونی مرتبط است.
دکتر رضا با ارایهی اسناد و شواهد تاریخی آشکار میکند، سرزمینی که اکنون نام «جمهوری آذربایجان» بر آن نهاده شده، با وجود آن که پیشینهای ایرانی داشته و تاریخِ آن را باید در چهارچوبِ تاریخی ایران بررسی کرد، تا سال 1918 میلادی دارای این نام نبوده و تنها در پی اغراضی سیاسی، که هدف آن جدا ساختن آذربایجان از پیکر ایران بوده، به این نام جعلی نامیده شده است. برای نمونه، یاقوت حموی، جغرافیدان سدهی هفتم هجری، در دانشنامهی جغرافیایی خود، معجمالبلدان، به وضوح به بیان تفاوت قلمرو دو سرزمین اران و آذربایجان پرداختهاست: «میان آذربایجان و اران رودی است که آن را ارس میگویند. آنچه در شمال و مغرب این رود نهاده است از اران و آنچه در سوی جنوب قرار گرفته است از آذربایجان است» (آذربایجان و اران، ص 53). البته در میان پژوهشگران معاصر نیز آنان که بهرهای از انصاف و دقّت علمی داشتند، با اشاره به اغراض سیاسی برای تغییر نام «اران»، به بیان حقایق تاریخی در مورد جعلی بودن نام «جمهوری آذربایجان» پرداختهاند. برای نمونه واسیلی بارتولد، پژوهشگر نامدار روس، در این ارتباط میگوید: «نام آذربایجان از آن جهت برای «جمهوری آذربایجان» انتخاب شد که گمان میرفت، با برقراری جمهوری آذربایجان، آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان یکی شوند» (همان، ص 224).
جدا از نهادن نام دروغین «آذربایجان» بر اران، یکی دیگر از موضوعاتی که توسط نگارندهی این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، تلاش نافرجام تاریخنویسان پانترکیست ترکیه در تراشیدن هویّت ترکی برای اقوام شرق باستان، نظیر سومریها، ایلامیها، هیتیها، میتانیها و... است. هدف این هویتسازی سرپوش گذاشتن بر فقدان سابقهی تاریخی ترکان در آناتولی و اران و انکار وامداری آنان به تمدّنهای کهن شرق باستان است. تاریخنویسانی نظیر ضیاء گوگآلپ، کرزی اوغلو، آرین انگین و... مغرضانه کوشیدهاند تا ترکان را صاحبان باستانی سرزمینهای شرق باستان مانند آناتولی، اران و میانرودان معرفی کنند (همان، ص 106)، تا از این راه مهاجرت ترکان را در سدهی دهم میلادی به این مناطق انکار کنند، و این حقیقت مسلّم را که ترکان در سدهی دهم میلادی از صحراهای مغولستان به مناطق شرقی هجوم آورده و مدنیت را از ساکنان باستانی این مناطق فرا گرفته و از این طریق به جرگهی ملل متمدن درآمدند انکار کنند.
از دیگر سو، نویسنده آشکار میکند، بر خلاف ادعاهای واهی تاریخنویسان پانترکیست، سرزمین باستانی توران نیز وطن باستانی ترکها نبوده است. تاریخنویسان پانترکیست در پی آن هستند تا از این راه پانتورانیسم را به عنوان یکی از مظاهر و اجزای متشکلهی پانترکیسم مطرح کنند، در حالی که پژوهشهای آبایف، تاریخنویسِ نامدار اوسِتیایی، در مورد قهرمانان استورهای تورانزمین، آریایی بودن تورانیان را آشکار میکند (همان، ص 100). مسعودی، از نامدارترین تاریخنویسان مسلمان، نیز سکونت ترکان در آسیای میانه، مقارن سدهی چهارم هجری (دهم میلادی)، را دلیل بر آن نمیداند که آسیای میانه - که تقریباً منطبق بر توران باستانی است - در دورهی باستان نیز مسکن ترکان بوده است: «مولد افراسیاب به دیار ترک بود و آن خطا که مؤلّفان کتب تاریخ و غیر تاریخ کرده و او را ترک پنداشتهاند، از همینجا آمده است» (همان، ص 92). شگفتا که مسعودی در سدهی چهارم هجری به این حقیقت پی برده، ولی تاریخنویسنمایان در سدهی چهاردهم بر طبل توهّمات خود میکوبند. نویسنده در تأیید همین موضوع تمامی شواهد تاریخی را، از تورات و کتیبههای هخامنشی و آشوری گرفته تا نوشتههای تاریخنویسان رومی و یونانی در سدههای بعدی، به کار گرفته و آشکار کرده ترکان در نیمهی دوم سدهی ششم در مرزهای شرقی ایران ظاهر شدند و تنها در سدهی دهم میلادی بود که به سرزمینهای آناتولی، اران و... راه یافتند و در آسیای مرکزی از اکثریت قابل ملاحظهای برخوردار شدند.
در پایان، نویسنده روند راه یافتن ترکان به آذربایجان و اران و به دنبال آن راه یافتن زبان ترکی به این مناطق را، که به باور ایشان در دورهی صفویه رخ داده، بررسی کرده است.
چاپهای سوم و چهارم کتاب آذربایجان و اران، نوشتهی عنایتالله رضا، که ویرایش سوم این کتاب است به همراه نقشهها و عکسهای مرتبط در سالهای 1385 و 1386 توسط انتشارات «هزار کرمان» منتشر شد و هماکنون در دسترس است. چاپ اول این کتاب توسط انتشارات ایرانزمین در سال 1360 و چاپ دوم این کتاب در سال 1372 توسط نشر موقوفات دکتر محمود افشار یزدی انجام شده است.