زیست بوم
آیا انسان بر ریزگردها غلبه خواهد کرد؟ - زندگی بدون ریزگردها
- زيست بوم
- نمایش از پنج شنبه, 23 شهریور 1391 21:34
- بازدید: 4913
با پدر قدم میزدیم که وی با دیدن کامیونی کنار خیابان، دستم را گرفت و به آنسو برد. سپس رو به کارگری که آجرها را خالی میکرد، به صدای بلند گفت:«خسته نباشی، ساعت چنده؟»
shock drop air force 1 full uv reactive | 02 Release Date - nike air force 1 special fields free shipping line - PUMA MB.01 LaMelo Ball 377237 - SBD
کارگر دست از کار کشید و جلوتر آمد. رنگ صورتش زیر غبار آجر پیدا نبود، چشمهایش خوب دیده نمیشد، مژههایش سنگین بود و به سختی میتوانست پلک بزند. کوشید با پشت دست، غبار از صفحه ساعتاش کنار بزند؛ ولی انگار باز نتوانست عقربهها را ببیند که پوزش خواست.
این روزها با دیدن ریزگرد عربی در سطح شهر، یاد گردوغباری میافتم که در آنروز(در 12 سالگی) دیده بودم. البته در آنروز، هدف پدرم نشاندادن ریزگرد عربی به من نبود، بلکه گفت اگر درس نخوانم، مجبور خواهم شد مانند آن کارگر از پشت کامیون، آجر خالی کنم؛ اما امروز بدون این که تفکرش را زیر سوال ببرم، از خود میپرسم، اگر درسخواندن خوب است، پس چرا به انسان کمک نکرد تا زمین را به سرنوشت غمانگیز امروز دچار نکند؛ یا حالا که کرد، چرا همین درسخواندن، به انسان کمک نمیکند زمین را نجات دهد؟ آیا ویرانسازی زمین، نشانه بیدانشی انسان نیست؟
واقعیت این است که دیگر از دست دانش موجود بشری، کاری برای زمین ساخته نیست، از این رو هر آنچه از زمین مانده است، باید همچو جان و هستی خود محافظت کنیم. زیرا اگر آسیبی به زمین برسد، امکان ترمیماش وجود ندارد، یا امکانش کم است.
همانگونه که آبهایی که از ذوبشدن یخهای قطبی به اقیانوس ریخته شده است، دوباره یخ نمیزند و سوراخ لایه اوزن از میان نمیرود و جنگلهای تباهشده، هرگز به طبیعت و زندگی ما انسانها بر نمیگردد و دمای رو به افزایش زمین، رو به کاستی نمینهد و تا سال 2015 میلادی دمای زمین 4 درجه افزایش خواهد یافت و این به معنی کمبود آب و ریزگرد بیشتر است.
اتفاقی که امروز در شهرهای جنوبی و غربی برای مردم میافتد، بیشباهت به آن کارگر پشت کامیون آجر نیست که در غبار نمیتوانست عقربههای ساعت خود را ببیند.
امروز مردم جنوب و غرب کشور در توفان ریزگرد، چند متری خود را به سختی تشخیص میدهند، و زنبورها در بازگشت، راه کندو را در انبوه غبار معلق در هوا گم میکنند و کودکان ناچارند ماسک بزنند، در حالی فهم استفاده از آن از قوه ادراکشان بیرون است.
آنان که نمیدانند
آیا دستگاهی هست که در خیابان، هوای شهر را از ریزگرد و غبار و آلایندهها بپالاید و در اختیار کودکان قرار دهد؟ ما در حالی زمین را ویران میکنیم که میدانیم زمین برای کودکانمان است، نه ما؛ و همچنین میدانیم که زمین یکیست و دومش وجود ندارد.
کودک به پدر میگوید:«قرار بود مرا به پارک ببری؟) پدر نمیداند چه جوابی بدهد. میگوید:«هوا آلوده است، پر از ریزگرد عربی است.» کودک که نمیداند ریزگزد عربی چیست و نمیخواهد هم بداند، میگوید:(ما چکار به هوا داریم، ما میخواهیم برویم پارک!)
کودکان نمیدانند چرا باید ماسک بزنند، زیرا بزرگسالان نمیتوانند به آنان بگویند ما با دود خودروها و دودکشهای کارخانه و سیگار خود، هوا را آلوده کردهایم. فقط به کودکان میگویند هوا آلوده است، چرایش دیگر معلوم نیست.
کودکان نه خودرو شخصی دارند و نه در مصرف آب زیادهروی میکنند و نه سیگار میکشند و نه زباله میسوزانند. آنان بی این که ذرهای در آلودگی هوا نقش داشته باشند، در این بازی بزرگان، بیشترین ضربه را میبینند، زیرا ششهای آنان ظریف، قلبشان نازک و پوستشان آسیبپذیرتر است.
آنان که میدانند
اما آنان که میدانند، دانسته زمینِ زیرِ پایشان(یگانه تکیهگاهشان) را نابود میکنند. حقیقت این است که همه تقصیرها را به گردن عراق و عربستان و ترکیه انداختن، کارساز نیست. توفان نمکی که از نقاط خشکه دریاچه ارومیه بر خواهد خواست، خاستگاهاش برونمرزی نیست. شاید خاستگاه بخش بزرگی از ریزگردها درونمرزی باشد. ریزگرد از سدسازی زیاد و خشکشدن تالابها و نوبیابانها میآید. ریزگردها زاییده استفاده بیرویه آب و خشکشدن دشتهایی است که زمانی در لایههای زیرینش، سفرهخوانها عظیم بود و با برداشت بیسامان آب برای مصرفهای کشاورزی و دامداری، پوشش گیاهی آنها خشکیده و مهیا برای ایجاد توفان گردوغبار شده است.
ریزگردها با بار الکتریکی خود به صورت لایههایی در کف تالابها و رودخانهها آرام گرفتهاند و با خشکیدن آنها همسفر باد میشوند، زیرا ریزگردها تواناییِ مقاومت در برابر نیروی باد را ندارند و وارد اتمسفر میشوند و به سفری دور و حتی از کشوری به کشور دیگر میروند و تنفس و دید را بر کودکان مشکل میکنند و بر محیطزیست و صنعت و اقتصاد و زندگی انسان و جانور و گیاه، تأثیر منفی میگذارد.
به گفته مجید حمزوی ـ کارشناس محیط زیست، پدیده ریزگردها، پیشتر چالشی موقتی بود و امروز تبدیل به چالشی دایمی شده است.
به عقیده وی، ریزگردها به 3 دسته بخشپذیر است. ریزگردهایی که برآمده از گردوغبار است؛ و دسته دوم، ریزگردهایی که به باران اسیدی میانجامد؛ و دسته سوم، ریزگردهایی که از سوخت فسیلی به سوی هوای پاک -یا درستتر- به سوی ششهای کودکان و سالمندان پرتاب میشود.
مجید حمزوی میگوید: اما بیشتر ریزگردهای شهرهای امروز، برخاسته از غبار جامد خاک است که تا آمدن توفان، خوابند و با گذر توفان باد از قلمروهای کویری، به جنبش در میآیند و در مسیر خود با دود معلق در هوا و دیگر آلایندهها میآمیزند.
وی می افزاید: بنا به یافتههای اقلیمی و بومشناسی یک پژوهشگر ایرانی با میکروسکوپ الکترونیکی، ریشه اصلی ریزگردها -که گاه آسمان تیره پایتخت را تیرهتر میکند- نه خاستگاه بیابانی، بلکه تالابی دارند و مثلا پیامد خشکشدن تالابهای هورالعظیم و هورالحمار در مرز ایران و عراق است.
این کارشناس محیطزیست عقیده دارد: امروز بی آن که تیری شلیک شود، جنگ بی صدای آب درگرفته است. از سوی سوریه و ترکیه و عراق، آب فرات به مدد سدهای بزرگ مهار میشود و دیگر طغیان نمیکند تا باتلاقها و نیزارها پدید آید؛ همان که تمدن بینالنهرین را شکل داده بود. امروز با از میان رفتن آن تمدن، آب سرشارش نیز ناپدید شده است.
حمزوی میگوید: بخشی از ریزگردها به راستی عربی است، زیرا کانونهایش در عراق مورد شناسایی قرار گرفته است. بر پایه تصاویر ماهوارهای، هکتارها کشتزار در عراق از میان رفته است.
به گفته مجید حمزوی، آنچه بادها برایمان به ارمغان میآورند، از گستره دهها هزار کیلومتر از بخش خشکیده فرات میان سوریه و عراق است. وی معتقد است که به هر رو خشکیدن تالابها و رودخانهها در درون و برون مرز، تاثیر بسزایی در به وجود آمدن ریزگرد دارد و ایجاد سدهای جدید نیز به دامنه بحران میافزاید.
وی سپــس از چــین مثال می زند که یک زمانی به سدهای بسیار بزرگ خود میبالید و توانسته بود در پشت سدها صنعت کشتیرانی را رونق بدهد وبه جذب هرچه بیشتر جهانگردها بپردازد. ولی اینک ریزگردها در پکن، شعاع دید مردم را به دو متر رسانده است.
هجوم دردها
اگر زنبورها از ریزگرد کور شوند، آیا جراح دارند درمانشان کند؟ یا عینکی به آنها بدهد تا راهشان را بیابند؟
چرخه تولید کشاورزی بسته به وجود جنگل، چراگاه، دشت و آب و باغ است؛ و در این میان، ریزگرد و غبار، موجب تولید آفات و قارچها در جنگلها و چراگاهها میشود. در پی آزمایشهای بیوشیمی، روشن شده است که آن دسته از میوهها و سبزیهای تولیدشده در ریزگرد و غبار، ارزش غذایی کمتری دارند و ویتامینها و موادمعدنی آنها ناچیز است.
حسین پوری، دوستدار محیط زیست در این باره میگوید: هرجا که رطوبت و آب و رود و دریاچه و دریا فروکش کند، ریزگرد سر بر میآورد. هنگامی که چراگاهها و دشتها خشک شوند، یورش باد فرا میرسد و خاک را هرچه بیشتر میفرساید و لایههای رویی آن را به هوا میبرد و کیلومترها دورتر بر فراز شهر دیگری فرو میریزد و بیماری میآفریند و ادارهها را به تعطیلی میکشاند و محصولات و دیگر تولیدات روستایی را از بین میبرد.
وی میافزاید: بر پایه گزارش سازمان بهداشت جهانی، ریزگردها در سال، موجب مرگ زودرس یک میلیون و ??? هزار نفر میشود. ریزگردها تولید غلات و نیز گیاهان خوراکی مصرف روزانه مردم را به نصف کاهش میدهد و جنگلهای بلوط را درگیر میکند. اینک درختان و پوشش گیاهی زیادی از فرونشست ریزگردها آسیب دیدهاند، زیرا گردوغبار هنگامی که نمناک میشوند، بر ضخامتشان افزوده میشود و با چسبندگی خود به رویه برگدرختان میچسبند.
پوری در گفت و شنود با روزنامه اطلاعات ادامه میدهد: ریزگردها خسارت زیادی نیز به تولید عسل وارد میکند و از میزان تولید آن به اندازه چشمگیری میکاهد. زیرا ریزگردها دید زنبور عسل را کور میکند و امکان گشت و گذار را از آن میگیرد.
شهرهای درگیر
سازمان بهداشت جهانی، دو شهر اهواز و سنندج از ایران و یک شهر از مغولستان را در شمار آلودهترین شهرهای دنیا به لحاظ آلودگی به ریزگردها قرار داده است.
امروز شهروندان غرب کشور برای نبود هوای سالم، از ماسک استفاده میکنند و به سفارش پزشکان از فعالیتهای سنگین بدنی در هوای آزاد خودداری میکنند و هنگام هشدارهای کارشناسان هواشناسی، در خانه میمانند.
دهلران در جنوب غربی کشور و در جوار مرز ایران عراق، در این چند سال، هر روز در چالش با ریزگردها بوده است، در حالی که همزمان با گرمای 55 درجه نیز درگیر است و در این مورد از گرمترین شهرهای دنیا است.
یا سنندج و دیگر شهرهای کردستان -که روزگاری گردشگران شیفته طبیعت چشمنواز و هوای پاک آن بودند- امروز با ریزگردها و تغییرات اقلیمی مواجه است.
به گفته مجید حمزوی، هنگامی که لایهای از غبار، گلبرگها را میپوشاند، دیگر زنبور عسل قادر به تغذیه از شهد گلها نیست. ریزگردها با ایجاد آشفتگی در فتوسنتز گیاهان، موجب کاهش بار و میوه آنها میشوند و یا جلوی رشد گیاهان و گردهافشانی گلها را میگیرند. از همینرو هجوم ریزگرد به لرستان، خسارات زیادی به زنبورداران زده است، به گونهای که تولید عسل در این استان را از هر کندو، از 9 به 2 کیلوگرم کاهش داده است.
وی در مورد راهکار و یا راههای مبارزه با ریزگردها میافزاید: مبارزه بیولوژیکی به نظر میرسد بهترین راهکار در مقابله با ریزگردهاست. مالچپاشی و حفظ پوشش گیاهی نیز در شمار دیگر راهکارهاست.
مالچ(فرآورده چسبنده نفتی) که در گذشته از سوی ایران و عربستان و عراق در بیابانها پاشیده میشد، نه چندان کارساز و نه کافی است، از این رو بسیاری از کارشناسان معتقد به مبارزه بیولوژی هستند؛ یا کاشت درختان پهنبرگ که اکسیژن بیشتری را تولید کند، چون این درختان قابلیت جذب 60 تن ریزگرد در هر هکتار را دارد.
بیماری؛ پیامد دیگر
گذشته از گیاهان، ریزگردها به جنگ سلامت انسانها نیز آمدهاند. بیماریهای دستگاه تنفسی، بروز عفونت در گوش، سرطان ریه و بیماریهای قلبی در شمار ارمغانهای بدشگون ریزگردها هستند. افراد مسن نیز در مقابل ریزگردها آسیبپذیرترند و نباید به هنگام حضور این ذرات، در شهر حضور یابند. آنان با رفت و آمد در میان ریزگردها، ناچار از تنفس عمیق خواهند بود و همین سبب می شود تا ریزگرد بیشتری وارد شش آنان شود.
به گفته حبیب فردوسیپور-پزشک، گردوغبارهای خیلی ریز میتوانند با ورود به ریهها تاثیرات منفی بیشتری بگذارند. کودکان، نوجوانان، و سالخوردگان در شمار آسیبپذیرها هستند. همچنین ریزگردها میتوانند گونههای باکتریها و جلبکها و کپکها و فلزات ازجمله سرب را وارد بدن ما کنند.این پزشک میگوید: در این میان، موهای درون بینی، بازدارندههایی هستند که تنها میتوانند راه را بر بخشی از ذرات ریزگرد ببندند، ولی بخش دیگر این ذرات نفوذ میکنند و در نایژهها تهنشین و از آنجا وارد کیسههای هوایی میشوند.
فردوسی پور میافزاید: ریزگردها سبب کاهش طول عمر نیز میشود. یا با ایجاد تنگی نفس، اجازه اکسیژنگیری کافی را به ششها نمیدهند و از اینرو خون، دچار کمبود اکسیژن میشود و قلب برای جبران مافات، ناچار از فعالیت بیشتر میشود.
وی در ارایه راهکار میافزاید: یکی از راهها این است که فیلتر کولر خودرو و نیز پوشال کولر خانه خود را پاکیزه نگه داریم و به موقع تمیز کنیم. ماسکهای ویژهای نیز برای جلوگیری از ذرات ریزگرد طراحی شده است.
وی معتقد است: در روزهای بحرانی، مسئولان باید از رفت و آمد خودروهای شخصی جلوگیری کنند و به ویژه کودکان و سالمندان، نه از ماسکهای فانتزی، بلکه از ماسکهای فیلتردار مخصوص که راه را بر ذرات ریزگرد میبندند، استفاده کنند. زیرا ماسکهای کاغذی معمولی و یا دستمال نمیتوانند جلوی ورود ذرات ریزگرد و غبار به سیستم تنفسی را بگیرند، هرچند هیچ ماسکی قادر نیست جلوی ورود آلایندههای گازی موجود در هوای شهررا بگیرد. وی هشدار می دهد که تنفس در زیر ماسک از حالت معمولی دشوارتر است و افراد دارای پیشینه بیماریهای قلبی و تنفسی در مورد استفاده از ماسک باید با پزشک خود مشورت کنند.
ع. درویشی
منبع: روزنامه اطلاعات
دیدگاهها
زيبا نوشتيدكه ويرانسازي زمين نشانه بيدانشي انسان يا آويختن انسان به دانش فارغ از معاني و خيرانديشي فرانگر است.
اين بيدانشي عليرغم مدارك كاغذي گرانقيمت با پيروي از يك الگوي توسعه تقليدي از ديگران به سدسازيها و راهسازيهاو... ژرفانديشينشده ، نسنجيده و بسيار مشكلساز انجاميده است.
اما متاسفانه درآمدهاي كلان شركتها و مدركداران رويارويي با آن را بسيار دشوار كرده است.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا