دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم بهرآسمان برج آب است، نه معدن!

زیست بوم

بهرآسمان برج آب است، نه معدن!

برگرفته از تارنگار دیده‌بان کوهستان


عباس محمدی

امروزه از هر کس درباره‌ی مشکل محیط زیست ایران بپرسیم، حتما به دو موضوع کمبود آب و آلودگی هوا به گرد و غبار اشاره می‌کند. دو موضوعی که جدا از چالش‌هایی مانند آسیب دیدن تنوع زیستی و فرسایش خاک، که شاید مساله‌هایی مربوط به آینده تلقی شوند، به شکلی محسوس سلامت همین نسل امروزه‌ی انسان را به خطر انداخته است. به بیان دیگر، در ارزش‌گذاری روی محیط‌هایی مانند کوهستان‌ها که تامین‌کننده‌ی آب هستند، نیازی به بحث‌های پیچیده درباره‌ی ویژگی‌های این زیست‌بوم‌ها و جایگاه آن‌ها در حفاظت از گونه‌های گیاهی و جانوری، و بیان مسایل علمی دیگر نیست؛ قضیه بسیار ساده‌ و روشن‌ است!

ایران روی "کمربند خشک" زمین قرار گرفته و میانگین بارندگی آن یک‌سوم یا یک‌چهارم میانگین جهانی، و میزان تبخیر در  این کشور چند برابر بارندگی است. هر قطره‌ی آب در این سرزمین، گوهری گران‌بها است و هر محیطی را که در آن آب تولید و نگهداری می‌شود، باید با تمام توان پاس بداریم. اگر کوهستان‌های ایران نبودند، کشور ما چشم‌اندازی پاک بیابانی داشت و در آن زندگی بسی کم رونق‌تر بود و از این همه رود و مرتع و جنگل و تنوع گونه‌ها و باغ و کشت و حوزه‌های تمدنی خبری نبود.

استان کرمان را می‌توان نمونه‌ی کوچک‌ و در خور مطالعه‌ای از اقلیم کلی ایران دانست؛ فلاتی کم ‌‌و بیش بلند با بارندگی کم و با کوهستان‌هایی که در بسیاری جاها تا حدود چهار هزار متر بلندی دارند. همه‌جا در این استان، روستاها و شهرها در سایه‌ی کوهستان پدید آمده‌اند: شهر کرمان در نزدیکی کوه‌های جوپار و پلوار، بم در نزدیکی کوهستان بارز، بافت در شمال کوه خبر، رفسنجان در شمال کوه سرچشمه، بردسیر در نزدیک‌های کوهستان لاله‌زار و هزار ...، و جیرفت و ساردوییه و عنبرآباد در پایین‌دست کوه بهرآسمان. زندگی نیازمند آب است، و تمام رودهای دایمی و فصلی و سفره‌های آب زیرزمینی استان، وابسته به آب روان از کوهستان هستند.

 

در دولت گذشته که تب معدن‌کاوی، در کنار بی‌اعتنایی به محیط زیست بالا گرفت و با دادن امتیازهای گوناگون تشویق هم شد، کوه‌های استان کرمان آماج حمله‌ی معدن‌کاوان قرار گرفت. منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی کوه بهرآسمان هم که یکی از سرچشمه‌های اصلی هلیل‌رود، رودخانه‌ی اصلی جنوب شرق کشور است، از این موج بلا در امان نماند و مجوزهای بهره‌برداری از سنگ ساختمانی و حتی مس از این کوهستان صادر شد. این، در حالی است که این‌گونه بهره‌برداری‌ها آسیب جبران ناپذیر به منابع حیاتی آب، مراتع، دامپروری، و کشاورزی منطقه وارد می‌سازد. همچنین، معدن‌کاوی به علت از میان بردن پوشش گیاهی و تخریب بافت خاک سبب افزایش گرد و غبار و شیوع انواع بیماری‌ها در منطقه می‌شود.

"کارآفرین" بودن و ثروت‌آفرینی معدن‌کاری، بدون ارزش‌گذاری بر دارایی‌های زیست‌محیطی و شغل‌هایی که در نتیجه‌ی این فعالیت در آن منطقه‌ی بسیار حساس از بین می‌رود، توجیهی مغالطه‌آمیز است. معدن‌کاران معمولا از منطقه‌هایی دیگر می‌آیند و فقط شمار اندکی از کارگران ساده‌ را از محل جذب می‌کنند و به همین دلیل، منفعت چندانی به جامعه‌ی محلی نمی‌رسانند. به علاوه، رانت‌خواری و خارج‌سازی سرمایه‌های ملی از کشور و سوء‌ استفاده‌های دیگر، در این گونه فعالیت‌ها زیاد است که نمونه‌ای از آن را در همین چند سال اخیر در بزرگ‌ترین معدن مس استان (بنا به گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس، و قوه‌ی قضاییه) دیده‌ایم.

در چند ماه گذشته، سازمان حفاظت محیط زیست، آب منطقه‌ای استان، گروه‌های بزرگی از اهالی منطقه، و همه‌ی فعالان محیط زیست مخالفت خود را با معدن‌کاری در منطقه اعلام کرده‌اند، اما ظاهرا شرکت‌های معدنی قصد ندارند از منطقه عقب‌نشینی کنند. کوه بهرآسمان، برج آب ارزشمند استان کرمان است و نباید قربانی معدن‌کاری شود.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه