پنج شنبه, 17ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان آیا راه آهن اصفهان-فارس حریم نخستین مسجد اسلامی ایران را می شکند؟ / آیا حریم مسجد استخر نماد دو هزاره سلوکِ معنوی ایرانیان شکسته می شود؟

یادمان

آیا راه آهن اصفهان-فارس حریم نخستین مسجد اسلامی ایران را می شکند؟ / آیا حریم مسجد استخر نماد دو هزاره سلوکِ معنوی ایرانیان شکسته می شود؟

شهرام زارع
دیده‌بان یادگارهای فرهنگی ایران


 

 

شهر  و مجموعه کهن استخر یکی از بلندآوازه ترین جایگاههای تاریخی ایران است که به دلیل همجواری با مجموعه های بزرگی همچون تخت جمشید و نقش رستم کمتر به عموم شناسانده شده است. شاید بارزترین اهمیت استخر (علاوه بر اینکه جزیی از اجزاء یکی از بزرگترین مجموعه های باستانی ایران است) این باشد که خاستگاه یکی از بزرگترین حکومتهای دنیای باستان، یعنی شاهنشاهی ساسانی به شمار می رود. اگرچه 300 سال پیش، نخستین سیاحان اروپایی از این شهر کهن نام برده اند، اما هنوز پژوهشهای جامع و کاملی در باب چند و چون این مجموعه کهن صورت نگرفته است. با این وصف، امروزه می دانیم که این شهر در دوره هخامنشی و پس از آن و سپس دوره ساسانی و سده های آغازین اسلامی اهمیت ویژه ای داشته است.
شهر استخر، متمایل به رشته کوه مهر و در جهت جنوبی رود پلوار (که با گذر از دره بُلاغی، سد سیوند بر آن بسته شده و طی ماههای گذشته هیاهوی بسیاری برانگیخت) قرار گرفته است. نقش رستم در 2 کیلومتری شمال غربی، تخت جمشید در 8 کیلومتری جنوب غربی، و تخت گوهر در نزدیکی نقش رجب نیز در 2 کیلومتری غرب آن قرار دارد. نخستین توصیف از شهر استخر را همچنانکه گفته شد قریب 300 سال پیش، جان استرویس جهانگرد انگلیسی در سال 1672 ثبت کرده است. پس از وی سیاحان و محققانی همچون کرپورتر، ریچ، تکسیه، جیمز موریه، سر ویلیام اوزلی، فلاندن و کست، ارنست هرتسفلد، اریخ اشمیت، دونالد ویتکامب و... درباره این مجموعه مهم باستانی قلمفرسایی نموده یا تصاویری از خود به جا گذاشته اند.

 

 

ارنست هرتسفلد در آغاز دهه 1930 میلادی مسجد آغاز اسلامی این شهر را از حجاب خاک به در آورد و پژوهشهای درخشانی را درباره آن به انجام رسانید. پس از وی اریک اشمیت کاوشهای استخر را در نیمه دوم دهه 1930 ادامه داد. اشمیت اعتراف می کند که تشخیص باقی مانده های شهر اولیه استخر به دلیل همپوشانی استقرار در دوره های بعد بسیار دشوار است و نیاز به کاری گستره و وقت گیر و دقیق دارد. دونالد ویتکامب از دیگر پژوهشگرانی است که درباره استخر قلمفرسایی کرده است. وی بر این باور است که مسجد استخر نخستین مسجد ساخته شده در ایران است. به باور وی مسجد استخر توسط زیاد بن ابیه در طی زمان فرمانداریش در استخر در فاصله سالهای 659-662 م بنیاد نهاده  شده است و بنابراین باید به عنوان نخستین مسجد ساخته شده در ایران یعنی پیش از مساجد سیراف و شوش  مطرح گردد. پژوهشگر دیگری به نام لیونل بی یر  این فرض را پیش می نهد که ساختار اولیه بنای این مسجد به پیش از اسلام بازمی گردد و مربوط به آتشکده بزرگی در دوره ساسانی که کرتیر موبد بزرگ آن هنگام ریاست آن را بر عهده داشته است.
بنا به کاوشهای ارنست هرتسفلد و پژوهشهای سایر محققان و همچنین آگاهیهای برخاسته از متون مورخان و جغرافی نویسان مسلمان، پلان مسجد تا اندازه زیادی برای ما شناخته شده است. رونق و آبادانی و اهمیت این شهر به آن پایه بوده که در اغلب متون کهن جغرافیایی و تاریخی سده های نخست اسلامی درباره این شهر سخن رانده شده است. از جمله شگفتی های این مسجد این است که به عنوان نماد شهر، تداوم سلوک معنوی ایرانیان را در طی قریب دو هزار سال به نمایش می گذارد؛ چنانکه بر مبنای اقوال مندرج در متون تاریخی، این شهر دارای یکی از مهمترین معابد ناهید بوده است. یافته های دیگر نیز بر وجود آتشکده صحه می گذارند و بالاخره در آغاز حضور و ظهور اسلام نیز مسجد شهر ایجاد شده است.
متاسفانه پس از اشمیت، یعنی از 70 سال پیش تاکنون، پرونده کاوشهای جدی و گسترده در  استخر بسته شد و چنان پژوهشهایی دیگر به دست فراموشی سپرده شد. ویتکامب نیز که در سالهای اخیر چندین بار اظهار علاقه نموده تا کاوشها و پژوهشهای استخر را از سر گیرد، ناکام مانده است. امروزه دانسته های ما از پیش از دوره ساسانی و به ویژه دوره هخامنشی  استخر بسیار ناچیز است. همچنین آگاهی های درستی از محدوده گسترش شهر و وسعت حقیقی آن وجود ندارد. امروزه تنها می توان تصور کرد که هسته اصلی شهر در دوره هخامنشی شکل گرفته، و در دوره های بعد از هخامنشی رشد کرده و در اوایل دوره ساسانی به با اهمیت ترین شهر ایالت فارس مبدل می شود و در سده های آغازین دوره اسلامی همزمان با گسترش شهر شیراز موقعیت خود را از دست می دهد.

 دکتر کامیار عبدی به بهترین شیوه، موقعیت محیطی این مجموعه بزرگ را که شهر استخر نیز در میان آن قرار دارد را چنین بیان می کند:
«هنگامی که موقعیت آثار و محوطه های ایلامی، هخامنشی، ساسانی و اسلامی دشت مرودشت همچون تخت جمشید، تخت گوهر، نقش رستم و نقش رجب را که در مربعی 5 در 5 کیلومتری قرار گرفته اند را مرور کنیم، در می یابیم که این مجموعه کهن ارتباط زنجیره واری دارد و بسان یک «پازل تاریخی»، همچون مجموعه بازار و میدان نقش جهان اصفهان در ارتباط تنگاتنگ با یکدیدگر است اما چون زمان بسیاری بر آن گذشته، روابط میان مجموعه به سادگی قابل شناسایی و ردگیری نیست و نیازمند انجام پژوهشهای دقیق و گسترده است.  نقش برجسته ایلامی نقش رستم، مجموعه آثار تخت جمشید، بنای ناتمام تخت گوهر، آرامگاههای شاهنشاهان بزرگ هخامنشی و نقوش برجسته شاهنشاهان ساسانی در نقش رستم (که خود کوهی مقدس است) و آثار ساسانی- اسلامی شهر استخر، همه از وجود تحرک و جنب و جوش فراوان در دوره های ایلامی، هخامنشی، ساسانی و اسلامی در این مربع 5 در 5 کیلومتر حکایت دارند.»
متاسفانه به رغم آنکه همه گونه شواهد اعم از شواهد تاریخی و باستان شناسی در باب اهمیت این مربع 5 در 5 کیلومتری وجود دارد و بررسیهای باستان شناسی ماه های اخیر در این محدوده (آثار و محوطه های پارینه سنگی، نقش برجسته ایلامی، اثر رنگ بر روی آرامگاههای هخامنشی، قبور کوه رحمت) همچنان از بکر بودن آن حکایت دارد، قرار است راه آهن اصفهان-فارس از میان این مجموعه منحصربه فرد تاریخ بشری بگذرد و به بهانه فراهم آوردن امکان دسترسی خوب برای گردشگری، «چشم انداز فرهنگی» و شرعی و عرفی و رسمی آن را نقض کند.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید