نگاه روز
مـلودرام یـارانـهها
- نگاه روز
- نمایش از جمعه, 08 آذر 1392 17:50
- بازدید: 5764
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 78، آبان و آذر 1392، صفحه 27
دکتر هوشنگ گنجهای
طرح برگرفته از روزنامۀ صنعت
به دنبال غوغا سالاری دولت مردان دربارهی « یارانهها »، سرانجام گفته شد که تعیین 3 دهک بالای اجتماع در حال حاضر امکانپذیر نیست.
در این میان سخن یارانهها به شورای نویسندگان خواندنی نیز کشیده شد و در میان بحث داغ ، همکار نکتهبین ما گفته : اگر به گفت دولتیها تعیین 3 دهک بالای اجتماع امکان پذیر نیست ، یارانهی 3 دهک پایین را قطع کنند که شناسایی آنها خیلی ساده است . این مردمان ، ساکنان مناطق محروم ، مناطق روستایی و حاشیهنشینان شهری هستند که به راحتی برای دولت قابل شناسایی و آماربرداری است ؟!
راستی را که آخر سرهم کار به همینجا میکشد و سرانجام نیز دهکهای پایین اجتماع قربانی خواهند شد .
به دنبال تصویب طرح هدفمندی یارانهها ، دستگاههای آماری کشور با همکاری سازمانهایی مانند سازمان مالیاتی کشور، ثبت احوال و ... در راستای این کار تجهیز شدند و افزون بر آمارهای موجود مانند مصرف و درآمد خانوارهای شهری و روستایی که به تفکیک دهکها هر ساله منتشر میگردد و سرشماری نفوس و مسکن که افزون بر سرشماری مردمان، مسکن مردمان نیز از نظر مصالح ساختمانی ، تاسیسات و تسهیلات مانند آشپزخانه ، دستشویی، گاراژ ، آب ، برق ، گاز و ... مورد آمار برداری قرار میگیرد ؛ از همهی داوطلبان دریافت یارانه ، خواسته شد که پرسشنامههایی را پر کنند که نشان میداد که داوطلب چه میزان دارایی و درآمد دارد . خانه دارد یا نه ؟ خودرو دارد یا نه ؟ و پرسشهای دیگر به منظور راستی آزمایی پاسخهای داده شده . از سوی دیگر ، مرکز آمار ایران در همان زمان اعلام کرد که خوشهبندیهای لازم برای اجرای طرح آماده شده است .
در حالی که از آغاز قرار بود یارانههای هدفمند به گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر داده شود ؛ همین مجلس شورای اسلامی که امروز در پی حذف یارانههاست ، آن روز برخلاف خواست دولت بر این امر پافشاری کرد که باید یارانهها به همهی داوطلبان داده شود ولو این که داوطلبان مقیم خارج از کشور ( مقیم ، مهاجر یا پناهجو و پناهنده ) باشند .
قصد از قانون خوب هدفمند کردن یارانهها این بود که به جای پرداخت یارانه به نان، سوخت و ... که باعث ارزانی بیش از حد این کالا و در نتیجه کاربری بیش از حد گردید، با واقعیتر کردن بهای نان ، سوخت و ... ، درآمد اضافی به دست آمده ، بخشی به کاربران کمدرآمد و آسیب پذیر و بخشی به بخشهای صنایع و خدمات تخصیص داده شود تا جبران گرانی برق و گاز و سوخت مورد مصرف آنها گردد. در نتیجه افزون برآن از کاربری بیش از حد کالاهای یارانهای جلوگیری گردد. با دادن یارانه به گروههای کم درآمد و آسیبپذیر اجتماع و نیز صنایع و خدمات ، فشار محتمل تورمی آن ، به کمترین میزان ممکن کاهش یابد .
اما با اصرار مجلس شورای اسلامی در زمینهی پرداخت به همهی داوطلبان، مساله شکل دیگری به خود گرفت به گونهای که گفته میشود شمار زیادی از نمایندگان از یارانه استفاده میکنند .
داراها، بیش از ندارها حرص برای گرفتن یارانه داشتند ، به گونهای که یکی از آشنایان که داراییاش از چند میلیارد تومان آن روز بود و خودروی زیر پایش چند صد میلیون تومان میارزید به من گفت : « یک مو هم از خرس غنیمت است » هر چه خواستم برای او توجیه کنم که این « خرس » کشور و میهن ماست ، نشد که نشد .
با روی کار آمدن دولت یازدهم ، برخلاف وعدهها ، گروههای کم درآمد و آسیبپذیر اجتماع ملی ، مورد بیمهری قرار گرفتند . در کنار کوشش برای حذف مسکن مهر که باعث خانهدار شدن بیش از یک و نیم میلیون تن از هممیهنان محروم با آوردههای 5 تا 10 میلیون تومان شد ، حذف یارانهها نیز به دلیل نبود منابع مالی لازم شکل حادی به خود گرفت ، در حالیکه در این دولت ، هزینهی برق و گاز به دوبرابر افزایش یافت و در این میان نیز به دلیل ورود بیرویه خودروهای سنگین ، سهم فروش بنزین 700 تومانی خیلی بیشتر از گذشته گردیده است. حال جای پرسش این جاست که با این وجود، چگونه منابع لازم برای پرداخت یارانهها وجود ندارد و در گذشته با چه منابعی این پرداختها انجام شده است.
با توجه به آمار و ارقام و نیز پرسشنامههای داوطلبان که به طور قطع مورد پردازش قرار گرفتهاند و چنان که گفته شد مرکز آمار ایران در آن زمان اعلام کرده بود که « خوشهبندی » ها آماده شدهاند ، تعیین 3 دهک درآمدی بالای جامعه کار بسیار سادهای است ؛ مگر آنکه قصدی برای انجام نشدن این کار باشد .
از سوی دیگر ، وزیر آب و برق با پیش کشیدن مسالهی « جیرهبندی آب » قطع آب به اصطلاح پرمصرفها و ... در راستای « سیاست ایجاد دلهره »در پی گرانتر کردن آب بهاست . البته باید توجه داشته باشیم که آب نیز از کالاهای یارانهای بود که در فراگشت هدفمندی یارانهها دارای افزایش بها بود . این بار گویا مانند برق و گاز ، در پی دستکم 2 برابر کردن بهای آن میباشند ؛ اما با وجود اینها ، پولی برای پرداخت یارانهها به گروههای کم درآمد و آسیبپذیر نیست. باید با « ایرج میرزا » همآواز شد و مانند او در قطعهی « عباس قلیخان » با شگفتی پرسید : « مادرش مات که این چه شکم است » .
سرانجام در حالی که پولی برای پرداخت یارانهی کمدرآمدها وجود نداشت ، مجلسیان تصویب کردند که تا سال آینده پولدارها ، همچنان از « موی خرس » بهرهمند گردند.