پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ یافته‌های باستان شناسی سنگ نوشته‌ها و لوحه‌های دوره هخامنشی

یافته‌های باستان شناسی

سنگ نوشته‌ها و لوحه‌های دوره هخامنشی

برگرفته از تارنمای فر ایران

چنانچه آغاز شاهنشاهی کوروش بزرگ را سال 550 پیش از میلاد بدانیم امسال 2521 سال [1350 خورشیدی] از بنیانگذاری شاهنشاهی ایران سپری می‌شود ولی چون تاجگذاری رسمی کورش در سال 538 پیش ازمیلاد در بابل صورت گرفته، به همین جهت آغاز شاهنشاهی ایران را 2500 سال پیش تلقی کرده‌اند.

دوران شاهنشاهی سلسله هخامشنی، 220 سال به طول انجامیده است و 9 پادشاه در این سلسله سلطنت کرده‌اند: کوروش بزرگ، کمبوجیه، داریوش بزرگ، خشایارشا و سه اردشیر و دو داریوش دیگر.

 

فهرست  کتیبه‌ها و لوحه‌های کشف شده

از دوران شاهنشاهی هخامنشیان به ترتیب زمانی

1-           لوح زرین آریارمنه

2-           لوح زرین آرشام شاه

3-           کتیبه کوروش بزرگ در پاسارگاد

4-           استوانه کوروش

5-           سی هزار لوحه گلی

6-           لوح زرین و سیمین داریوش بزرگ

7-           لوحه سنگی داریوش

8-           کتیبه بیستون (به ستون)

9-           کتیبه‌های شوش از داریوش بزرگ

10-       کتیبه داریوش در نقش رستم

11-       کتیبه‌های خشایارشا

12-       کتیبه اردشیر اول

13-        کتیبه اردشیر دوم

مستندات تاریخ ما از دوران هخامنشیان، محدود می‌شود به کتاب‌هایی که مورخین یونانی درباره ایران و شاهنشاهان سلسله هخامنشی نوشته‌اند و با کتیبه‌هایی که از آن زمان به یادگار مانده و متأسفانه تا صد سال اخیر ناخوانده و ناشناخته بوده است. پس از آن که دانشمندان اروپایی و خاورشناسان معروف موفق به خواندن خط میخی شدند و تفاوت‌های بین پارسی باستان و زبان بابلی و ایلامی را تشخیص دادند، کلید خواندن و دانستن کتیبه‌های دوران هخامنشی کشف شد. از آن جا که درک تاریخ هر قوم و ملتی نیاز مبرم به مستندات علمی و شواهد و دلایل منطقی دارد و از طرفی سنگ نوشته‌ها و لوحه‌ها و کتیبه‌ها می‌تواند بهترین دلیل و مستند بر وقاعی تاریخ و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی هر ملتی باشد، در این نوشته به همه‌ی کتیبه‌ها و لوحه‌هایی که در گوشه و کنار کاخ‌های هخامنشی، چه در استخر فارس و چه در شوش خوزستان و هم چنین در نقاطی مثل همدان و یا خارج از ایران کشف شده و به وسیله علما، خاورشناسان و زبان شناسان خوانده شده است، اشاره می‌شود.

قدیم ترین لوحه از زمان هخامنشیان به طوریکه تا این تاریخ کشف و تحقیق شده، قدیمی‌ترین لوحه‌های دوره هخامنشی و پیش از آغاز شاهنشاهی کوروش بزرگ دو لوحه طلایی است که در سال 1920 میلادی (1299 خورشیدی) بوسیله هیإتی از باستانشناسان اروپایی در همدان که پایتخت بهاره هخامنشیان بوده است کشف و سپس خوانده شده. این دو لوحه به خط میخی و به زبان پارسی باستان نوشته شده و مربوط است به آریارمنه و آرشام شاه که جد و پدربزرگ داریوش می‌باشند. لوح زرین آریارمنه اکنون در موزه برلن محفوظ است و لوح زرین آرشام‌شاه در موزه خصوصی یک نفر فرانسوی به نام مارسل ویدال نگهداری می‌شود.

ترجمه لوحه زرین آریارمنه شـاه

«‌آریارمنه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه در پارس، پسر چش پش شـاه، نوه هخامنش. آریارمنه شاه گوید:

این کشور پارس که من دارم دارای اسبان خوب و مردان خوب است. خدای بزرگ اهورامزدا، آن را بمن ارزانی فرمود. بخواست اهورامزدا من شاه در این کشور هستم.

آریارمنه شاه گوید: اهورامزدا بمن یاری ارزانی فرماید.»

 

ترجمه لوح زرین آرشام شاه

«‌آرشام، شاه بزرگ شاه شاهان، شاه در پارس پسر آریارمن هخامنشی

آرشام شاه گوید: آهورامزدا خدای بزرگ که خدای خدایان است مرا شاه کرد. او کشور پارس را که دارای مردان خوب و اسبان خوبست بمن ارزانی فرمود. بخواست آهورامزدا من این کشور را دارم.

مرا آهورامزدا نگاهداراد و خاندان مرا و این کشور را که دارم بپایاد. بنا به تحقیق علما و کارشناسان فن، پس از لوحه‌های زرین آریارمن و آرشام شاه از نظر زمانی، کتیبه ایست از دوران کوروش بزرگ که در پاسارگاد نزدیک آرامگاه کوروش کشف شده است. که پس از خواندن به وسیله متخصصین این مضمون از آن چنین است:

«‌‌ای انسان هر که باشی و از هر جا که بیایی، زیرا می‌دانم خواهی آمد. من کوروش هستم که برای پارسی‌ها این شاهنشاهی پهناور را بنیاد کردم، بدین مشتی خاک که مرا پوشانده، رشک مبر»

 

استوانه کوروش

در سال 1879 میلادی باستان‌شناسانی که در ویرانه‌های بابل (نزدیک حله از شهرهای کشور عراق) کاوش می‌کردند، به لوح گلی استوانه شکلی که 45 سانتیمتر درازا داشت برخورد کردند که پس از خوانده شدن معلوم شد فرمانی است از کوروش بزرگ که به خط میخی و زبان بابلی نوشته شده است.

این استوانه دارای چهل سطر است که برخی از رج‌های آن بمرور زمان پاک شده و به بعضی از سطور آن آسیب فراوان رسیده است. این استوانه گلی که سند افتخار و سرافرازی ایرانیان است هم کنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

اما ترجمه مفهوم و مضمون اصلی این منشور، به شرح زیر است:

کوروش بزرگ گوید: «‌چون مهر سایه‌گستر، به بابل درآمدم. به شادی و خوشی در کاخ شاهانه نشیمن گزیدم. مردوک خداوند بزرگ، مردمان آزاده بابل را بسوی من گردانید و من هر روز بر پرستش او روی آوردم.

سربازان بیشمار من به آرامش به بابل درآمدند. در سراسر سومر و آکاد رفتار دشمنانه اجازه ندادم، یوغ ننگین را از آن‌ها برداشتم خانه‌های فرو افتاده‌شان را از نو ساختم. ویرانه‌ها را پاک کردم و مردوک خداوند بزرگ از کارهای نیکم شاد گشت و از روی مهر مرا آفرین گفت. مرا کوروش، شاهی که او را پرستش می‌کند و کمبوجی پسرم را و همه سربازانم را و مابی‌ریا و با شادی خداوندگاریش را ستودیم همه پادشاهانی که در کاخهایشان در چهار سوی زمین زندگی می‌کنند از دریای بالا و پایین و همه شاهان کشورهایی که در چادرها زندگی می‌کنند مرا پیشکش‌های سنگین آوردند و در بابل پای مرا بوسیدند.»

 

سی هزار لوحه گلی

در سال 1312 هیأت باستانشناسان دانشگاه شیکاگوی امریکا در خاک‌برداری گوشه شمال غربی ایوان تخت جمشید به سی هزار لوحه گلی بر خوردند که پاره‌ای درست و سالم و تعدادی شکسته بود. این سی هزار لوحه، در سال 1314 به بنگاه شرق‌شناسی دانشگاه شیگاگو سپرده شد که به وسیله کارشناسان فن خوانده شود. در سال 1318 نیز 750 لوحه دیگر در حفاری‌های بعدی پیدا شدکه متعاقباًً بامریکا ارسال گردید. به طور خلاصه پس از تلاش 14 ساله بوسیله ژرژ کامرون پروفسور باستانشانسی دانشگاه مزبور، 85 لوح از لوحه‌های مذکور خوانده شد. این لوحه‌ها به خط میخی و بزبان پارسی باستان و ایلامی نوشته شده است.

پس از ترجمه لوحه‌های مذکور معلوم شد که این لوحه‌ها، گزارش کار ساختمان کاخ‌های سلطنتی پرسپلیس [تخت جمشید] از زمان سلطنت داریوش بزرگ تا آخر دوران خشایارشا می‌باشد.

میزان دستمزد و اجرتی که به کارگران و بنایان و معماران و حجاران داده شده و تعداد کارگران با توجه به سال‌های سلطنت داریوش و خشایارشا، در این لوحه‌ها ذکر شده است. اکنون برای نمونه ترجمه تحت الفظی یکی از این لوحه‌ها را با تطبیق با انشا امروزی می‌آوریم و در خاتمه مقیاس‌های آن روزگاران را با مقیاس‌های امروزی مقایسه می‌کنیم.

 

مفاد ترجمه لوحه شماره (یک)

«‌‌برد کاما به شاکا خزانه‌دار اطلاع می‌دهد باید مبلغ سه کارشا و دو شکل[بر وزن ججل] و نیم نقره به یک نفر درودگرمصری موسوم به هرد کاما، سرکار صد نفر کارگر که یکی از کارکنان روزمزد پارسه [تخت جمشید] بوده و ضامنش و هوکا است پرداخته شود. این پرداخت، به صورت نقدی نیست بلکه گوسفند و شراب داده می‌شود. بدین قرار که یک گوسفند برابر سه شکل نقره و یک کوزه شراب برابر یک شکل نقره منظور می‌گردد. مبلغ فوق شامل دستمزد خدمت است که در طول مدت ماه‌های هشتم تا دوازدهم سال سی و دوم [پادشاهی داریوش] انجام گرفته است. دستمزد این مردمصری در هر ماه معادل شش شکل و نیم نقره می‌باشد کاتب این لوح هیپیروکا بود که از مردوکا رسید گرفته است. [گویا مقصود از کلمه رسید در این مورد بمعنی دستور باشد]

 

«کارشا» و «شکل» چیست؟

در میان آثار عهد هخامنشی که در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود، سنگ وزنه‌ایست که در خاک برداری یکی از اتاق‌های بخش خزانه‌ی تخت جمشید در جنوب شرقی صفه تخت جمشید، در سال 1316 بدست آمده است. وزنه‌ی مزبور از سنگ تیره سبز و محکم، به شکل جالب و زیبایی تراشیده و صیقل شده است و روی آن، به سه زبان معمول کتیبه‌های هخامنشی، یعنی فارسی باستان و ایلامی و بابلی و با خط میخی نوشته شده و ترجمه متن فارسی قدیم آن بشرح زیراست. «‌120 کارشا

من (هستم) داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورها شاه این سرزمین فرزند ویشتاسب هخامنشی»

وزنه‌ی مزبور که وزن آن، یکصد و بیست کارشا قید گردید، به مقایس امروز 9 کیلو و 950 گرم یعنی 50 گرم کمتر از ده کیلوگرم است و بدین قرار یک کارشا نزدیک به 83 گرم [91666000/82] یا قریب 18 مثقال می‌شود.

هر کارشا مشتمل بر ده شکل بوده است و چون مزد استاد درودگر مصری در مدت یک ماه شش شکل و نیم نقره منظور شده، با توجه به این که هر شکل یک دهم کارشا یعنی 3/8 گرم است. دستمزد یک ماهه این استاد، قریب 54 گرم نقره یا کمی بیش از یازده مثقال و نیم نقره می‌شود.

 لوح زرین و سیمین داریوش بزرگ کشف شده در تخت جمشید

در شهریور ماه 1312 خورشیدی، هنگامی که باستانشاسان بنگاه شرقی شیگاگو، به سرپرسیتی پروفسور هرتسفلد در تخت جمشید کاوش می‌کردند، یک جعبه سنگی در زیر پایه یکی از بناهای شمال شرقی کاخ پرسپولیس پیدا کردند که در درون آن دو لوح بشکل مربع از طلا و نقره بود که ضلع هر کدام 33 سانتیمتر و وزن آن 5/9 کیلوگرم می‌باشدو هم اکنون در موزه ایران باستان تهران از آن نگهداری می‌شود.

ترجمه الواح مذکور، به شرح زیر است:

«‌داریوش. شاه بزرگ. شاه شاهان. شاه کشورها. پسر ویشتاسب هخامنشی. داریوش شاه گوید: این است شاهنشاهی که من دارم از سکاها که آنسوی سغد هستند تا به حبشه، از سند تا به سارد که آن را اهورامزدا که بزرگ‌ترین خدایان است، به من ارزانی فرمود. اهورامزدا مرا و خانواده شاهی مرا نگاهدارد.

 

لوحه سنگین داریوش

لوحه سنگی دیگری در 133 کیلومتری کانال سوئز در محلی بنام شلوف الترابه در مصر در سال 1866 میلادی کشف شده که مربوط به فرمان داریوش بزرگ در خصوص کندن آبراهی میان نیل و دریای مدیترانه است، این لوحه با خط میخی و به زبان پارسی باستان، ایلامی و بابلی است. ترجمه آن بقرار زیر است:

«‌بغ بزرگی است اهورمزدا که آن آسمان را آفرید که این زمین را آفرید که شادی را برای مردم آفرید که داریوش را شاه کرد که به داریوش شاه کشوری را که بزرگ و دارای اسبان خوب و مردان خوبست ارزانی فرمود.»

«‌داریوش شاه گوید من یک پارسی هستم از پارس، مصر را گشودم و فرمان دادم این را بکنند. از رودخانه‌ای بنام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس می‌رود.

«‌پس آن آبراهه کنده شد، چنان که فرمان دادم و کشتی ها از مصر از میان این آبراهه، به سوی پارس روانه شدند چنان که خواست من بود.

 

کتیبه داریوش در بیستون: در 6 فرسنگی کرمانشاه بر پیشانی کوه بیستون (بهستون – بغستان)

کتیبه‌ای از داریوش بزرگ، به خط میخی و سه زبان مرسوم آن عهد و یک نقش حجاری شده، به یادگار مانده است. مفاد آن به شرح زیر است:

بند اول و دوم و سوم سنگ نوشته: من داریوش، شاه بزرگ شاه شاهان، شاه پارسی، شاه کشورها، پسر ویشتاسب، نوه آرشام هخامنشی.

داریوش شاه گوید پدر من ویشتاسب پدر ویشتاسب آرشام آریارمنا پدر آریارمنا چش پش پدر چیپ پیش هخامنش بوده.

داریوش شاه گوید از این رو، ما هخامنش خوانده می‌شویم که از دیرگاهان نژاد هستیم از دیرگاهان از نژاد شاهان بوده‌ایم.

در تصویری که در بالای کتیبه برسنگ نقش شده، 14 چهره نشان داده شده که نه تن از آنان پادشاهان شکست خورده می‌باشند که در پیشگاه داریوش بزرگ حاضر آمده‌اند. درباره 5 نقش دیگر کارشناسان را عقیده بر این است که یکی چهره خود داریوش و دیگری نقش فروهر که بالای سر داریوش نقاشی شده و دیگر گئومات غاصب است که به پشت بزمین افتاده و از شاهنشاه طلب بخشایش می‌کند دو نفر دیگر پشت سر داریوش قرار دارند که یک تن کمانی در دست دارد و دیگری نیزه‌ای با خود حمل می‌کند که بنا به عقیده کارشناسان این دو نفر از برگزیدگان پارس می‌باشند. ترجمه بقیه مفاد کتیبه مزبور:

«‌داریوش شاه گوید: این است آن چه به دست من در بابل کرده شد. داریوش شاه گوید: و این است آن چه من به خواست آهورامزدا در همان یکسال پس از آنکه شاه شدم کردم – 19 جنگ کردم بخواست اهورامزدا من آن ها را زدم [شکست دادم] و 9 شاه گرفتم [اسیر شدند]. یکی گئومات نام بود. او دروغ گفت. چنین گفت: من بردیه پسر کوروش هستم. او پارس را نافرمان کرد.

یکی «آثرین»نام خوزی او دروغ گفت، چنین گفت: من درخوزستان شاه هستم. او خوزستان را نسبت به من نافرمان کرد.

یکی «‌ندیته بیر» بابلی بود. او دروغ گفت. چنین گفت: من بخت‌النصر پسر نبونید هستم او بابل را نافرمان کرد.

یکی «مر‌تی‌ی» نام پارسی. او دروغ گفت. چنین گفت: من «ایمنیش» در خوزستان شاه هستم او خوزستان را نافرمان کرد.

یکی «فرورتیش» نام مادی. او دروغ گفت. چنین گفت: من «خشتریت» از دودمان هووخشتر هستم. او ماد را نافرمان کرد.

یکی «چی‌ثرتخم» نام «‌اسگرتی». او دروغ گفت. چنین گفت: من در اسگرت شاه هستم از دودمان هووخشتر. او اسگرت را نافرمان کرد.

یکی «‌فراد» نام مروزی [مروی] او دروغ گفت. چنین گفت: من در مرو شاه هستم. او مرو را نافرمان کرد.

یکی «‌وهی یزدات» نام پارسی. او دروغ گفت. چنین گفت: من بردیه پسر کوروش هستم. او پارس را نافرمان کرد.

یکی «‌ارخ» نام ارمنی بود. او دروغ گفت. چنین گفت: من بخت‌النصر پسر نبونید هستم. او بابل را نافرمان کرد.

داریوش شاه گوید: این 9 پادشاه را من در این جنگها گرفتم.

داریوش شاه گوید: این است کشورهایی که نافرمان شدند. دروغ آن‌ها را نافرمان کرد که این‌ها به مردم دروغ گفتند. پس از آن اهورامزدا آنها را به دست من داد. به هرسان که خواست من بود، همان سان با آن‌ها رفتار کردم.

داریوش شاه گوید: تو که از این پس شاه خواهی بود خود را به شدت از دروغ حفظ کن. اگر چنان اندیشه کنی که کشور من در امان باشد، مردی که دروغزن باشد او را سخت کیفر ده.»

ترجمه قسمتی از بند سیزدهم ستون چهارم کتیبه بیستون این است: بدرستکاری راه سپردم نه به ناتوان و نه به توانا، زور نورزیدم.

 

کتیبه‌های مربوط به داریوش بزرگ که در شوش کشف و خوانده شده:

بند اول کتیبه داریوش در شوش:

بغ بزرگ است آهورامزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که برای مردم شادی آفرید که داریوش را شاه کرد، یک شاه از بسیار، یک فرماندار از بسیار

ترجمه بند دوم سنگ نوشته داریوش بزرگ:

من داریوش شاه بزرگ، شاه کشورهای شامل همه گونه مردم، شاه در این زمین بزرگ دور و دراز. پسر ویشتاسب هخامنش پارسی. پسر پارسی، آریایی. از نژاد آریایی

ترجمه بند سوم سنگ نوشته داریوش:

به خواست آهورامزدا این هاست کشورهایی که من جدا از پارس گرفتم من برایشان فرمانروایی کردم، به من باج دادند. آن چه از سوی من به آن‌ها گفته شد، کردند. قانون من ایشان را نگاهداشت: ماد خوزستان. پارت. هرات. بلخ. سغد. خوارزم. زرنگ هرووتیش. ث‌ت‌گوش. آسور. عربستان. مصر. ارمنستان. کاپادوکیه. سارد. یونانی‌های کنار دریا و آن سوی دریا. سکودر. لیبی‌ها، حبشی‌ها، کاری‌ها.

ترجمه بند ششم سنگ نوشته داریوش:

من آهورامزدا را پرستش کردم. اهورامزدا مرا یاری کرد. آن‌چه کردند، فرمان آن از سوی من داده شد. او انجام آن را برای من نیک گردانید. آنچه من کردم همه را به‌خواست اهورامزدا کردم.

ترجمه بند هفتم از کتیبه داریوش کشف شده در شوش:

این کاخ که در شوش بکردم، از راه دور، دیوار آن آورده شد. زمین به سوی پایین کنده شد، تا در زمین،  به سنگ رسیدم. چون کندن و کاویدن انجام گرفت پس از آن شفته انباشده شد. بخشی چهل ارش در ژرفا بخشی دیگر بیست ارش در ژرفا. روی شفته، کاخ بنا شد.

 

کتیبه داریوش بزرگ در نقش رستم:

در شمال غربی تخت جمشید، در فاصله چند کیلومتری کوهی قراردارد که امروز حاجی‌آباد نامیده می‌شود. در سینه و پیشانی این کوه، جابجا، کتیبه‌هایی از دوران قدیم وجود دارد. یکی از این کتیبه‌ها که به نام داریوش برسینه کوه، در جایی که نقش رستم نامیده می‌شود نوشته شده، باین قرار است:

ترجمه بند چهارم از سنگ نوشته داریوش بزرگ در نقش رستم فارس:

داریوش شاه گوید: آهورامزدا چون کار این زمین را آشفته دید، پس از آن آن را به من ارزانی فرمود. مرا شاه کرد من شاه هستم بخواست آهورامزدا، من آنرا در جای خودش نشاندم [آراستم] آن چه من بآنها گفتم چنان که خواست من بود، انجام دادند. اگر اندیشه کنی که چند بوده آن کشورهایی که داریوش شاه داشت، پیکره‌ها را بنگر که تخت مرا می‌برند. آن گاه خواهی دانست، آنگاه به تو آشکار می‌شود که نیزه مرد پارسی دور رفته. آن گاه به تو آشکار می‌شود که مرد پارسی، بسی دور از پارس جنگ کرده است.»

 

از داریوش بزرگ و خشایارشا دو کتیبه‌ای به زبانهای فارسی باستان، ایلامی و آشوری در گنج‌نامه همدان کشف و خوانده شد که حاوی نکات زیر است:

کتیبه داریوش

بند 1 – خدای بزرگی است اهورامزدا ... [مانند سایر کتیبه‌ها این بند خاتمه می‌یابد]

بند 2 – منم داریوش، شاه بزرگ. شاه شاهان. شاه ممالکی که دارای انواع مردمان است. شاه این زمین بزرگ و پهناور، پسر ویشتاسب هخامنش

کتیبه خشایارشا

بند 1- خدای بزرگی است اهورامزدا ... [مانند بند یک کتیبه داریوش]

بند 2- منم خشایارشا، شاه بزرگ. شاه شاهان. شاه ممالکی که دارای انواع مردمان است. شاه این زمین بزرگ و پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.

خشایارشا گوید: تو که در آینده خواهی بود، اگر اندیشه خواهی کرد ‌که در زندگی شاد بشوم و در هنگام مرگ خجسته بشوم، ان دستوری را که آهورا فرموده است گرامی بشمار. آهورامزدا را با فروتنی پرسش کن. مردی که آن دستوری را که آهورامزدا فرموده، گرامی شمارد و اهورامزدا را با فروتنی بپرستد، هم در زندگی شاد می‌شود و هم در هنگام مرگ خجسته می‌شود.

ترجمه بند چهارم از کتیبه مذکور:

خشایارشا گوید: داریوش را پسران دیگری بود اما چنان که خواست آهورامزدا بود، داریوش که پدر من بود، پس از خودش مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدرم در گذشت، به خواست آهورامزدا، به جایگاه پدر شدم، هنگامی که من شاه شدم، بسیار ساختمان عالی بنا کردم. آن چه را که پدرم کرده بود، آن را نگاهداشتم و به آن افزودم. آن چه من بنا کردم و آن چه را که پدرم بنا کرد، همه آن‌ها را بخواست آهورامزدا کردیم.»

 

کتیبه مربوط به اردشیر اول: (اردشیر دراز دست) هخامنشی کشف شده در تخت جمشید.

پس از درگذشت خشایارشا در سال 466 پیش از میلاد، اردشیر پسر خشایارشا،  به پادشاهی رسید. او شورش‌هایی که در مصر برپا شده بود، فرو نشاند و با دولت آتن معاده صلح منعقد کرد. اردشیر دراز دست در سال 424 پیش از میلاد درگذشت از زمان این پادشاه، کتیبه‌ای در تخت جمشید وجود دارد که ترجمه آن، به شرح زیر است.

«‌خدای بزرگی است آهورامزدا که این زمین را آفرید که آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی را برای مردم آفرید که اردشیر را شاه کرد. یگانه شاه از شاهان بسیار و یگانه فرمانروا از فرمانروایان بسیار.

 

کتیبه مربوط بدوران سلطنت اردشیر دوم هخامنشی که در شوش و همدان کشف شده است:

پس از درگذشت داریوش دوم که در سال 404 پیش از میلاد، پسرش اردشیر دوم جانشین او شد از وقایع مهم زمان این پادشاه جنگ او با برادرش کوروش کوچک است.

از اردشیر دوم هخامنشی کتیبه‌هایی در شوش و همدان کشف شده که ترجمه‌ی آن بشرح زیر است:

ترجمه بند اول سنگ نوشته اردشیر دوم پیدا شده در شوش:

من اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، شاه در این سرزمین، پسر داریوش شاه هخامنشی

 

ترجمه بند دوم همان سنگ نوشته:

به خواست اهورامزدا، این کاخی است که من در زندگی خود، چون بهشتی بنا کردم. اهورامزد،. آناهیتا، میترا، مرا و آن چه را به وسیله‌ی من انجام شده، از همه گزندها بپایند.

 

ترجمه کتیبه اردشیر هخامنشی که در حفاری‌های همدان بدست آمده است.

بند دوم و سوم سنگ نوشته همدان چنین می‌گوید:

اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، شاه در این سرزمین گوید:

من پسر داریوش شاه، داریوش پسر اردشیر شاه، اردشیر پسر خشایارشا، خشایارشا پسر داریوش بزرگ، داریوش پسر وشتاسب نام هخامنشی.

به خواست اهورامزدا من شاه در این زمین بزرگ دور و دراز هستم، اهورامزدا شاهی را به من ارزانی فرمود. آهورامزدا مرا و شاهی را که به من ارزانی فرمود خاندان مرا بپایاد.

 

ترجمه بند سوم کتیبه داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی را که در بالای جرزهای جنوبی کاخ تخت جمشید کشف و خوانده شده:

داریوش شاه گوید: به این کشور نیاید، نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ.

در پایان مقال ذکر این نکته لازم است که پس از داریوش بزرگ و خشایارشا تعداد و میزان کتیبه‌ها و لوحه‌ها بتدریج رو به نقصان گذاشته و می‌توان گفت از اواخر دوران شاهنشاهی هخامنشیان دیگر کتیبه و لوحه‌ای باقی نمانده و اگر هم باقی مانده با آن ظرافت در حکاکی و تفصیل در محتوی نیست.

 

فهرست منابع و مأخذ

1-        سنگ نبشته‌ها سخن می‌گویند: تألیف سرهنگ بدیع‌الله کوثر

2-        اقلیم پارس: تألیف آقای سیدمحمد تقی مصطفوی.

3-        ایران باستان جلد اول تألیف مرحوم مشیرالدوله.

4-        باستنشناسی ایران باستان: تألیف پروفسور واندنبرگ ترجمه دکتر بهنام.

دیدگاه‌ها   

0 #1 Guest 1392-05-24 00:19
چه جالب است نوشتار نفزی است تمام سنگ نگاره ها و کتیبه ها را آورده است
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید