زبان پژوهی
چکیده مقالات هفتمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی - 1
- زبان پژوهي
- نمایش از شنبه, 15 مهر 1391 11:01
- بازدید: 11054
برگرفته از: تارنمای شورای گسترش زبان و ادب فارسی
انجمن ترویج زبان و ادب فارسی در اطلاعیه چکیدۀ مقالههای هفتمین همایش بین المللی خود را منتشر کرد که در زیر قسمت اول آن آمده است.
قسمت اول
چکیدۀ مقالههای
هفتمین همایش بین المللی
انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
15-17 شهریورماه 1391
دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
دبیر علمی همایش
دکتر نعمت الله ایرانزاده
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
خداوند حکیم و خبیر را سپاسگزاریم که هفتین همایش بینالمللی ترویج زبان و ادب فارسی با اقبال چشمگیر پژوهشگران و استادان فرهیخته مواجه شد و پس از اعلان فراخوان، حدود 1960 عنوان مقاله به دبیرخانه رسید. استقبال شگفتانگیز پژوهشگران موجب خوشحالی شورای علمی همایش شد.
در داوری مقالات، استادان ارجمند زیادی از سراسر کشور به ما مدد رساندند. دانشپژوهان و دانشجویانی که نامشان در ذیل این صفحه آمده، صمیمانه یاریگر ما بودند و گاه تا پاسی از شبها به ویژه در ماه مبارک رمضان و در آستانۀ برگزاری همایش، امور داوری و اعلام نتایج و آمادهسازی چکیدهها را پیگیری کردند، از همۀ این بزرگواران صادقانه سپاسگزاریم:
خانمها: نصرتبانو سهرابی، الناز شکوری، ساناز باروتی، محدثهسادات موسوی ایرائی، سیده سمیه یوسفیپور، آگیتا محمدزاده، رقیه کاردل ایلواری، زهره کافی، مونا رستا، و الهام شکوری.
آقایان: نعیم محمدی، هیوا حسنپور، محمد امامی، علیرضا رفعتنژاد، سینا قرائی، محمدباقر چاردولی، داریوش همتی، محمدمهدی زمانی، خیام جوکار، و منصور مقدم.
مجموعۀ حاضر چکیدۀ مقالههای پذیرفته شده (برای ارائه و چاپ) چکیدههای تأیید شده است. به سبب حجم مقالات و انبوه کارها، فرصتی برای ویرایش علمی چکیدهها نداشتیم. برخی از نویسندگان، ویراست مقالات خود را به دبیرخانه فرستادهاند.
امید است سایر پژوهشگران ویراست نهایی مقالات پذیرفته شدۀ خود را به دبیرخانۀ همایش بفرستند تا آماده سازی و انتشار مجموعۀ مقالات سریعاً انجام گیرد.
در برگزاری همایش، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انجمن ترویج و ادب فارسی، دبیرخانه شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی (به ویژه دبیر محترم شورا، دکتر عباسعلی وفایی)، پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (به ویژه دکتر یحیی طالبیان)، معاونت پژوهشی و ریاست محترم دانشگاه علامه طباطبایی، رئیس محترم دانشکدۀ زبان و ادبیات فارسی و مدیر محترم گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی (همکار گرامی آقای دکتر محمدحسن حسنزاده نیری) و استادان گروه، همکاری شایسته و ارزندهای داشتهاند؛ از همۀ آنان سپاسگزارم.
دانشجویان و پژوهشگران جوان با نگارش مقالههای علمی به خصوص در مطالعات بینارشتهای، نقد ادبی، ادبیات تطبیقی و ادب داستانی از این همایش استقبال خوبی کردهاند. این جنبش ادبی را باید به فال نیک گرفت. امید است در آیندۀ نزدیک شاهد شکوفایی بیشتر آنان باشیم.
فاتحۀ فکرت وختم سخن نام خدای است برو ختم کن
دبیر علمی همایش
نعمت الله ایرانزاده
رویکردی تطبیقی بر تصویرگری در لالایی های فارسی و عربی
دکتر مرضیه آباد
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
محمد نگارش
الهام خادمی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی- دانشگاه آزاد اسلامی- واحد کاشمر
لالایی ها، نخستین نمونه ی ادبیات شفاهی زنانه هستند که زیر مجموعه ی ادبیات عامیانه و ادبیات کودک محسوب می شوند. این مقاله در صدد آن است تا هنر تصویرگری مادران را در لالایی های فارسی و عربی مورد پژوهش قرار دهد. بررسی ها، حاکی از آن است که عنصر غالب بر لالایی های هر دو زبان تشبیه حسی است و به ندرت، دیگر انواع عناصر بلاغی در آنها دیده می شود، چرا که در این ترانه ها مادران خود را مکلف به تصنع نمی کنند و هدف موزون بودن لالایی ها است. در غالب لالایی های فارسی مادران فرزندان خویش را به گل تشبیه می کنند. در لالایی های عربی، نمی توان مشبه به غالبی را یافت که فرزند بدان تشبیه شده باشد. گاه فرزند به گل، گاهی به کبوتر، گاهی به انگور و ... تشبیه شده است. در بررسی تصویرگری در لالایی های فارسی و عربی، شش عنصر مهم رنگ، طعم، رایحه، حجم، حرکت و صدا مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژه ها: مادر، لالایی های فارسی، لالایی های عربی، تصویرگری.
تحلیل حکایت اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
فاطمه آزاد کردمحله
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان
و ادبّیات فارسی دانشگاه گیلان
داستان «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» که در دفتر سوم مثنوی به آن پرداخته شده است، از حکایتهایی است که پس از داستان «جمع آمدن ساحران پیش فرعون...» آمده است و مولانا به شیوۀ حکایت در حکایت سعی کرده است با استفاده از زبان سمبلیک ریشه اختلافات را بررسی کند و بعضاً راه حلهایی ارائه دهد. او به وسیلۀ این تمثیل در پی بیان این نکته است که گاه تفاوت در نگاه و برداشت، ریشۀ تمام اختلافات است، و اگر انسان به جای توجّه صرف به شکل و صورت هر امری به معنا و باطن آن نیز بیندیشد عملاً اختلافی به وجود نخواهد آمد. او در ادامه این حکایت تمثیلی، داستان توفان نوح را آورده است.در این مقاله کوشیده شده است، ابتدا تمثیلهای به کار رفته در این حکایت رمزگشایی شود و حکایتهای فرعـی که در ظاهر چند جزء جدا ولی در اصل یک رشتـۀ به هم پیـوسته را تشـکیل میدهند و هر بیت برای توضیح و تبیین بیت بعد آمده است، مورد بررسی قرار گیرد. مولانا معتقد است که این اختلاف در مدرکات به علّت چند لایه بودن حقیقت همیشه وجود دارد و همه ادیان وحدت گوهری دارند و به دنبال یک حقیقت واحد هستند که با حمایت رهبری آگاه که بر تمام زوایای یک امر احاطه دارد میتوان انسان را از سقوط در ورطۀ اختلاف و حیرت نجات بخشید و در امور دنیایی راهی فراسوی انسان قرار داد که در نهایت به کمال و معنویات منتهی شود.
کلید واژه ها : پیل، توفان نوح، اختلاف دیدگاه، صورت و باطن، رهبر.
روانشناسی رنگ در کتاب «در آستانه» احمد شاملو
فاطمه آزاد کرد محله
دانشجوی کارشناسی ارشد
زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه گیلان
عنصر رنگ از عناصر ویژهای است که از طریق شناخت ویژگیها، خاصیتها و تأثیرات آن میتوان رمزها را آشکار ساخت، و به راز درونـی آنها پـی برد. روانشناسان با دقت در کاربـرد رنگها به بازشناسی لایههای پنهان شخصیّت افراد میپردازند. دقت در عنصر رنگ و شیوه کاربرد آن در کتاب «درآستانه» شاملو، میتواند پنجره تازهای را برای شناخت بیشتر این اثر نمایان سازد. در این مقاله ضمن توصیف کارکرد رنگ واژگان در اشعار «در آستانه» شاملو و به کمک مبانی روانشناسی رنگ ماکس لوشر میتوان رابطه میان روان و شعر شاعر را رمزگشایی کرد و شخصیّت شعری او را به دیگران شناساند.در اشعار این کتاب شش رنگ را میتوان مشاهده نمود که شاعر علاوه بر کاربرد آنها، صفاتی را که تداعی کنندة این رنگها هستند نیز آورده است و سعی شده در این مقاله به پرسشهای زیر پاسخ داده شود.
1- آیـا میتوان از روانشناسی رنگها به شخصیّت شاعر پی برد؟ 2- چه تعدادی از رنگها در کتاب «در آستانه» شاملو بهکار رفته است؟ 3- آیا شاعر در این کتاب از رنگهای تیره استفادة بیشتری کرده است یا روشن؟ 4- آیا رنگ میتواند روی شخصیّت افراد تأثیر بگذارد؟ 5- آیا رنگ به القای مفاهیم مورد نظر شاعر کمک میکند؟ 6- بسامد کدام رنگ در این کتاب بیشتر است؟
کلید واژه ها: روانشناسی رنگ، رنگ تیره، رنگ روشن، احوال روحی شاملو، «در آستانه» شاملو.
پرندگان نمادین در شعر نیما
رقیّه آزاد کردمحلّه
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
نیما شاعری نمادگراست و بسیاری از نمادهای مورد استفادهی خود را از طبیعت و اشیای موجود در اطرافش گرفتهاست. او شاعری است که برای بیان افکارش حتّی خود را نیز در قالب نماد قرار میدهد تا صدایش راحتتر به گوش دیگران برسد. نیما با توجّه به شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، نماد را برای بیان افکارش برمیگزیند و این توانایی را مییابد که آنها را نه به طور مستقیم و توصیف واقعیّت بلکه با شیوهی تشبیه آشکار آن افکار به تصویرهای عینی و ملموس در اختیار مخاطب قرار دهد. وی شاعری برخاسته از روستاست و به خاطر زندگی و پرورش در محیط طبیعی و آشنایی نزدیک با پرندگان، برای ساخت مضامین شاعرانه از آنها برای رساندن پیام در قالب نماد بهره میبرد. در این مقاله به بررسی نماد در شعر نیما پرداخته شده و نویسنده کوشیده است پرندگانی را که در اشعار نوی نیمایی به عنوان نمادی از خود نیما، مطرح شدهاند مورد بررسی و تحقیق قرار دهد و خوانندگان را با این نوع از شعر نیمایی آشنا گرداند.
کلید واژه ها: نیما، نماد، پرندگان، ققنوس، مرغ.
سبک شناسی موسیقی شعر فروغ
رقیه آزاد کردمحلّه
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
فروغ شاعر موسیقی و احساس و عاطفه است. او از موسیقی در شعرش بهرهی فراوان برده است و گاهی تصرفاتی در شکل قالب اشعار و وزن نیز نموده است.در این مقاله، موسیقی شعر فروغ فرخزاد، با نگاهی سبک شناسانه مورد نقد و بررسـی قرار گرفته است. با توجّه به اینکه طبیعی بودن، جزء مؤلّفههای اساسی در همهی عناصـر شعری اوست موسیقی نیز در بافتی کاملاً طبیعی و حسّی ارائه شده که در این مقاله برجستگـی و تمایز وزن شخصی فروغ (موسیقی بیرونی) شعرش و نیز به نقش قافیه و ردیف به عنوان ارکان موسیقی کناری و برجستگی خاص موسیقی درونی، علی الخصوص تکرار در همه اشکال، پرداخته شده است.
کلید واژه ها: سبک شناسی، شعر، فروغ، موسیقی شعر، تکرار
بررسی کارکرد عنصر گفتگو در ساختار روایت در داستان های کوتاه سیمن انشور
پریسا آزاد*
محمدرضا صرفی**
آنچه اثری داستانی را از یک متن منثور غیرداستانی مجزا می کند،بهره گیری هنرمندانه نویسنده از عناصر داستانی است، به گونه ای که حوادث و وقایع داستانی در ساختاری روایی بازتاب داده شوند و علاقه مخاطب را به پیگیری و خواندن داستان افزایش دهند. بهره گیری از امکانات و ظرفیت های روایت در پیشبرد و پرورش طرح داستان یکی از ابزارها و شگردهایی است که هر نویسنده می تواند با استفاده مطلوب از آن به نوشته خود جنبه هنری و خلاقانه بیشتری بدهد.از دیگر سوگفتگو (dialog)یکی از عناصر بنیادین داستان است که نقشی بسیار مهم در تاثیرگذاری داستان بر مخاطب دارد و کارکردی موثردر ایجاد ارتباط میان اشخاص داستانی، افشای درون شخصیتها، و گسترش طرح و عمل داستانی دارد. یکی از کارکرد های گفتگو،کمک به روایت داستان است، بدین شرح که نویسنده می تواند با بهره گیری مناسب از انواع گفتگو به روایت هنرمندانه داستان و پیشبرد طرح داستانی و بیان وقایع و حوادث داستانی بپردازد. سیمین دانشور (1300-1390 ه. ش)بانوی داستان نویسی معاصرایران، هر چند به رمان های ارزنده خود شهرت یافته است، داری 4 مجموعه داستان کوتاه نیز هست که برخی از زیباترین داستان های کوتاه فارسی در این مجموعه ها فراهم آمده است. وی یکی از نویسندگان برجسته معاصر است که با اشراف بر عناصر داستان نویسی از «گفتگو» استفاده شایانی در روایت داستان هایش کرده است.در این مقاله کوشش می شود تا کارکرد عنصر گفتگو در روایت داستانهای کوتاه این نویسنده مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
کلید واژه ها: داستان نویسی معاصر، روایت شناسی،گفتگو، سیمین دانشور.
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی(محض)شهید باهنر کرمان*
** دکترای زبان وادبیات فارسی(استاد تمام)شهید باهنر کرمان
گویش کرجی
رضا آقازاده
کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی
زمینه و هدف : این مقاله نخستین کار علمی - پژوهشی درباره گویش کرجی است. گویش کرجی به گویشی که سالیان متمادی در کرج و دیه های اطراف آن روایی دارد گفته می شود. ازجمله دِه کلاک، بیلقان، سیاه کُلان، دُروان، برغان، آتیشگاه، سَرت آباد (سرحدآباد). اختلاف در گویش این نواحی بیشتر اختلاف آوایی است. ویژگیهای دستوری و گفتارها و واژه های آن این گویش را با وجود نزدیکی آن به گویشهای باختری یعنی مازندران و گویش موسوم به تاتی (نواحی قزوین ) از این گویشها متمایز می سازد. لذا بر آن شدیم تا به بررسی این گویش بپردازیم. منابع و روشها :این پژوهش بر اساس تهیه پرسشنامه و گفتگو با مردمان میان سال - در بخش گویش – و نگریستن به نامها و آثار تاریخی بر جای مانده و همچنین مراجعه به کتابهای جغرافیای تاریخی - در بخش پیشینه - انجام شده است. یافته ها : گردآوری انبوه واژه های کهن که کم کم به دست فراموشی سپرده میشود، یکسانی بیشتر افعال پر کاربرد در ناحیه البرز با اندک اختلاف آوایی، ارائه جدول مقایسه ای این افعال در پایان.
کلید واژه ها : کرج، گویش.
بالای دلاوران ، رخسار دلبران
زهرا آقابابایی خوزانی
قدرت تصویر آفرینی فردوسی تا بدانجاست که داستان های آن گاه پرده در برابر چشم خواننده ظاهر می شوند . قهرمانان سهی بالا ، خورشید چهره با کمان ابروان خمیده و دیدگان دژم گویی هنوز در کشاکش پیکار با نیستی ، طعم خوش هستی را در کام می ریزنند. دختران شاهنامه با زلف گره بر گره ، نرگسان دژم بینی قلمی و انگشتان کشیده ، به خواننده بهشتی سرتاسر آراسته را می نمایند م. هر دلبری جلوه ای و هر پهلوی چهره ای دارد ، گاه ممتاز و متمایز از دیگری ، هر چه هست زنده است و رنگارنگ . از آنجا که در کتاب تصویرآفرینی شاهنامه ، در باب صور خیالی که در توصیف هر یک از اندام های قهرمانان شاهنامه به تفکیک سخن رفته است ، درین مقاله برای پرهیز از هر گونه تکرار ، به ناگفته هایی درین باب ونیز بررسی واژه هایی نظیر کرس و کرسی ، خط معقلی ، خوهل بینی و جز آن و درنهایت به حلیل آبخورهای زیبایی پیکرین در شاهنامه و سنجش این اثر با آثار هم روزگار آن در باب جمال شناسی خواهیم پرداخت .
کلیدواژه ها: شاهنامه، زیبایی شناسی ، پیکرانسانی، اوستا ، ادب پهلوی .
کارکرد بلاغی افعال در داستان افشین وبودلف بر اساس علم معانی
سمیه آقابابایی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
تاریخ بیهقی یکی از جاودانه های تاریخ و زبان ادبیات فارسی است که وقایع تاریخی معین و دقیقی را در بر میگیرد. داستان افشین وبودلف از جملهی این وقایع تاریخی است، که نویسنده برای گزارش آن از شگردهای داستانی هنرمندانه، بهره جسته است . از جمله ی این شگردها می توان به بسامد بالای فعل اشاره کرد. در این مقاله به دلالت و معانی ثانویه افعال در متن پرداخته میشود. از این رو ابتدا تعداد انواع افعال را از حیث زمان ، ساخت، معلوم و مجهول، وجه فعل، لحظهای و تداومی، نفی و اثبات، خبری و پرسشی،عام وخاص و ...مشخص کرده و سپس بر اساس علم معانی دلالتمندی هر یک را در داستان با ذکر مثال بیان کردهایم. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که داستان مذکور ساختاری روایی دارد و افعال موجود در متن سبب محسوستر شدن جنبه روایتی، حقیقت مانندی داستان و تاریخی بودن آن شده است.
کلید واژه ها: کارکرد فعل، روایت، علم معانی، داستان افشین وبودلف، تاریخ بیهقی
زیبایی شناسی بلاغی رمان جای خالی سلوچ
دکتر حسین آقاحسینی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
زینب رضاپور
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
در تحلیل بلاغی یک رمان، مسائلی نظیر میزان استفاده از ابزار بلاغت( تشبیه ، کنایه و استعاره و...)، چگونگی کاربرد این ابزار در جهت پیشبرد اهداف نویسنده و انتقال هر چه بهتر پیام ها و حس و حال داستان، همچنین بررسی مباحث مربوط به علم معانی نظیر ایجاز ، اطناب ، مقاصد ثانوی جملات پرسشی و خبری ، میزان توفیق نویسنده در این زمینه و نیز تأثیر محیط زندگی، مسائل سیاسی، اجتماعی و افکار و اعتقادات نویسنده در استفادة وی از صور خیال، از اهمیّت بسیار برخوردار است. برای مثال، فراوانی استعاره مکنیه در جای خالی سلوچ و در نظر گرفتن صفات انسانی برای اشیا، برآمده از این اعتقاد نویسنده است که انسان با طبیعت آمیخته و طبیعت و اجزای آن منظومه ای به هم پیوسته و غیر قابل تفکیک است و این تفکیک را تنها می توان به صورت مجازی در هستی در نظر گرفت؛همچنین محیط خشک و کویریِ روستا موجب شده که تشبیهات دولت آبادی، نوعاً بر گرفته از اجزای این محیط و محسوس باشد. در واقع صور خیال او، تابع شرایط فضا و محیطی است که داستان در آن شکل می گیرد و رنگ اقلیمی و محلی تصاویر، در رمان او بسیار مشهود است. دولت آبادی صور خیال را به طور کاملاً طبیعی به عنوان ابزاری برای القاء حالتها، نمایش لحظه ها و جوانب گوناگون طبیعت و زندگی به کار می برد. نویسنده، به خوبی از هماهنگی تصویر با موضوع و نقشهای مختلف هر یک از انواع استعاره، کنایه و تشبیه، آگاهی داشته است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل جنبه های زیباشناختی در رمان «جای خالی سلوچ» پرداخته می شود.
کلید واژه ها: جای خالی سلوچ، محمود دولت آبادی، صور بلاغی.
جایگاه پرسش در غزل سبک عراقی و اهمیت آن از منظر سبک شناسی
دکتر حسین آقاحسینی*
الهام سیدان**
یکی از مهمترین موضوعاتی که در بررسی های بلاغی و زبانی آثار ادبی تا کنون کمتر بدان پرداخته شده، ارتباط شاخههای مختلف بلاغت از جمله علم معانی با مقولههای سبک شناسی است. دو شاخه بلاغت و سبک شناسی از جنبههای گوناگون وابسته و مرتبط به یکدیگر است و در این میان ارتباط تنگاتنگی بین علم معانی و سبک شناسی مشاهده میشود. علم معانی علم ارتباط است و جملات در برقراری این ارتباط نقش اساسی و سازندهای دارد. جمله در یک تقسیم بندی کلی به دو قسم خبر و انشا تقسیم میشود. در متون ادبی جملههای پرسشی از بسامد بالایی برخوردار است و در عین حال در شعر شاعران دورههای مختلف گاه با ظرافتها و نکات ادبی ویژهای همراه است. شاعران در ادوار مختلف از جملات پرسشی در راستای طرح پیامها و نقشهای معنایی متعددی بهره بردهاند. بررسی جملات پرسشی و پیام نهفته در آن نشان میدهد که کارکرد جملات در پیامرسانی در ادوار مختلف سبکی همیشه یکسان نیست. تبیین نحوه کاربرد جملات پرسشی و نیز مقاصد مورد نظر شاعران در ادوار مختلف نه تنها به فهم بهتر اشعار یاری میرساند، بلکه در بررسی های سبکشناسی نیز کارگشا خواهد بود. با توجه به اهمیت و بسامد بالای این نوع جملات و نقش های معنایی متعدد آن در غزل سبک عراقی سعی بر آن است که در این پژوهش به بررسی پرسش و جایگاه جملات پرسشی در این دوره پرداخته شود. در سبک عراقی جملات پرسشی و اغراض ثانوی آن نه تنها نسبت به دورة قبل افزونی میگیرد، بلکه ظرافتهای خاصی نیز با توجه به تغییر سبک ادبی در آن مشاهده میشود. در غزل عاشقانه پرسش گاه با نکات بلاغی و صنایع ادبی در هم میآمیزد، به گونهای که اغراض متفاوتی مانند تشبیه تفضیل، حصر، حسن طلب و تجرید از مفهوم پرسش مورد نظر برداشت میشود. در غزل عرفانی این دوره نیز مضامینی مانند کتمان سر و حیرت در قالب پرسش مطرح میشود که خاص شعر عرفانی است. بنابراین در این پژوهش ویژگیهای مختلف جملات پرسشی در غزلهای عارفانه و عاشقانه سبک عراقی بررسی خواهد شد.
کلید واژه ها: پرسش، جملات پرسشی، سبک عراقی، غزل عارفانه، غزل عاشقانه.
ویژگیهای ساختاری ادبیّات داستانی کودکان در زبان فارسی
فردوس آقاگلزاده
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
اکرم رضویزاده
دانشآموخته دانشگاه تربیت مدرس و مدرس زبان
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل 57 نمونه کتاب داستانی در گروههای سنی "الف، ب، ج" (17 نمونه گروه سنی الف، 20 نمونه گروه سنی ب و 20 نمونه گروه سنی ج) میپردازد. بهمنظور تحلیل جملههای نمونه کتابهای داستانی در سه گروه مذبور، 50 جملۀ اول هر کتاب داستانی در هر گروه سنی انتخاب و در مجموع 3000 جمله در گروههای سنی "الف، ب، ج" مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند؛ ولی چون جملههای موجود در کتابهای گروه سنی "الف" کم هستند و در برخی کتابها حتی به 20 الی 30 جمله هم نمیرسند، در مجموع از 17 نمونه کتاب در گروه سنی "الف"، 1000 جمله انتخاب و مورد تحلیل قرار میگیرد. از میان نمونه کتابهای بررسی شده، جملههای ساده بیشترین بسامد و جملههای ناتمام کمترین بسامد را در هر 3 گروه سنی دارند. ترتیب سازگانی نامنظم در گروه سنی "الف" (9/31 درصد) بیشتر از دو گروه سنی "ب و ج" است که با بالا رفتن سن مخاطب از تعداد جملههایی که دارای ترتیب سازگانی نامنظم هستند، کاسته میشود، این مقدار در گروه سنی "ب" برابر 3/3 درصد و در گروه سنی "ج" 6/4 درصد است. درصد جملههای امری در گروه سنی "الف" (9/9) است که بیشتر از دو گروه سنی "ب" (8/2) و "ج" (5/4) میباشد. جملههای پرسشی و ناتمام در هر 3 گروه سنی "الف، ب، ج" تقریباً درصدهای نزدیکی دارند. جملههای پرسشی در گروه سنی "الف" (4/0)، گروه سنی "ب" (7/4) و در گروه سنی "ج" (4/7) و جملههای ناتمام در گروه سنی "الف" 6/4، گروه سنی "ب" 7/2 و در گروه سنی "ج" 6/3 درصد میباشند و نتایج بدست آمده دیگر که همراه نمودار در متن مقاله عنوان شده است.
کلید واژهها: ادبیّات کودکان، ویژگیهای ساختاری و نحوی ادبیّات کودکان، داستانهای کودکان.
جایگاه عقل در
داستان موش وگربه کلیله ودمنه
اسماعیل آقایی
کارشناس ارشد ادبیات پارسی
(دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز)
جواد صدیقی لیقوان
مهدی آسمی
کارشناس ارشد ادبیات پارسی
(دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز)
کلیله و دمنه کتابی است که داستان های آن از لحاظ فکر و اندیشه در حد اعلایی بوده زیرا که سیاست و تدبیر جز و لاینفک این داستان ها به شمار می رود . یکی از داستان های ارزشمند کلیله و دمنه داستان موش و گربه می باشد. تا جایی که در جای جای این داستان عقل از جایگاه منحصر بفردی برخوردارست. در این مقاله بر آنیم که جایگاه عقل را در داستان موش و گربهی کتاب کلیله و دمنه را از تمام زاویه و جوانب بررسی کرده و این موضوع را به چالش بکشیم؛ تا با استفاده از این موضوع کنکاش کنیم که موش چگونه از قدرت تعقّل خود استفاده کرده و خود را از بلاها می رهاند؛ تا اعمال موش را عبرت و الگویی برای عاقلانه زیستن خود نماییم.
کلید واژه ها: موش، گربه، کلیله و دمنه، عقل، دشمنی، دوستی.
نوآوری های هنری در داستان های مدرن فارسی
زینب( آرام )آموزگار
کارشناس ارشد ادبیات
امیر جعفر پور
کارشناس معدن
داستانها و رمانها یکی از ا نواع ادبی به شمار میآیند که به نوعی بیانگر زمان خود هستند. در برخی از داستانها نویسنده اوضاع اجتماعی جامعه را به تصویر میکشد و قلمش را در خدمت بررسی مسائل روز جامعه قرار میدهد. داستان نویسان مدرن به پیروی از جمال زاده به سمت داستان نویسی مدرن کشیده شدند و تجربه و نوآوریهای نوینی را در زمینه داستان نویسی به کار بردند. بسیاری از این نوآوریها به تقلید از ادبیات غرب وارد ادبیات فارسی شده است؛ استفاده نویسندگان از این نوآوریها نشانگر ارتقا ظرفیت وجودی داستان نویسی است و از آینده درخشانتر داستان نویسی در ایران خبر میدهد. سادگی، پویایی( به این معنا که شخصیت افراد در طی داستان تحول و تکوین می یابد بر خلاف داستان های گذشته) ، غنای لفظ و معنا از برجسته ترین ویژگی داستان و رمانهای نو هستند. از دیگر ویژگیها، استفاده از شیوه جریان سیال ذهن، فلش بک، نظم گریزی، پایان نامشخص، لحن مناسب، شخصیت پردازی قوی، تلفیق فرهنگ بومی و غربی، روانشناسی افراد و ... است. مهمترین هدف این پژوهش آشنایی علاقمندان داستان نویسی به تکنیکها و نوآوریهای هنری داستان نویسی است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و روش گردآوری از طریق مطالعه و فیش برداری است.
کلید واژه ها : داستان مدرن، نوآوریهای مدرن، جمال زاده ، جریان سیال ذهن ، فلش بک.
بررسی زمینه سازی در گفتمان روایتی کودکان فارسی زبان
دکتر عباسعلی آهنگر
دانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان
ستاره مجاهدی رضاییان
کارشناس ارشد زبانشناسی همگانی دانشگاه سیستان و بلوچستان
زبان ها از ابزارهای زبانی مختلفی برای بازنمایی و سازمان دهی جریان اطلاعات گفتمان استفاده می کنند. یکی از این ابزارها، زمینه سازی اطلاعات است که از طریق آن روایت کننده اطلاعات اصلی و فرعی را در روایت مشخص می کند. اطلاعات اصلی که پایه و اساس روایت را تشکیل و از نظر زمانی ترتیب مهم ترین وقایع را نشان می دهند پیش زمینه هستند، اما اطلاعات فرعی، وقایع حاشیه ای روایت را نشان می هند که از نظر ترتیب زمانی دارای اهمیت قابل ملاحظه ای نیستند و پس زمینه می باشند. این نوع سازمان دهی باعث انسجام بیشتر میان پاره گفتارهای گفتمان و همچنین انتقال موثرتر اطلاعات می شود. پژوهش حاضر درصدد است چگونگی تحقق زمینه سازی را بر اساس پیش زمینه سازی و پس زمینه سازی در گفتمان روایتی کودکان فارسی زبان با بررسی دو ابزار زبانی نمود (کامل / ناقص ) و صیغه (معلوم / مجهول) و همچنین تاثیر سن بر بکارگیری این ابزارها مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. داده های زبانی این پژوهش را روایت های گفتاری تولید شده توسط کودکان 7، 9 و 11 ساله تشکیل می دهند. به این منظور، 30 دانش آموز کلاس اول، سوم و پنجم دبستان (در هر گروه سنی 10 دانش آموز) با استفاده از دو داستان تصویری (هیکمن ، 2004) مورد آزمون قرار گرفتند. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد بکارگیری نمود کامل برای بیان وقایع پیش زمینه که به اتمام رسیده با افزایش سن، کاهش می یابد و بکارگیری نمود ناقص برای وقایع پس زمینه در حال انجام با افزایش سن، افزایش می یابد. همچنین، استفاده از صیغه معلوم و صیغه مجهول برای پیش زمینه و پس زمینه در روایت های کودکان مشاهده می شود. بعلاوه، بررسی روایت های تولید شده سه گروه سنی بیانگر این حقیقت است که بکارگیری صیغه معلوم در روایت ها نسبت به بکارگیری صیغه مجهول غالب تر است و بکارگیری آن با افزایش سن کاهش می یابد.
کلید واژه ها: گفتمان، پیش زمینه سازی، پس زمینه سازی، انسجام، کودکان
تأثیرکاربرد "تعارف" در پردازش شخصیت های داستانی
دکتر فرشته آهنگری
استادیار بنیاد دانشنامه نگاری ایران
مهمترین شگرد نویسندگی در پردازش شخصیتهای داستان، عبارات و جملاتی است که از قول قهرمانان به قصد بیان غیرمستقیم دیدگاه نویسنده آورده میشود. جملات تعارف آمیز که نوعی هنجار گفتاری و رفتاری در شؤون مختلف زندگی ایرانیان است در گفتگوهای داستانی کاربرد مؤثری در ایضاح شخصیت قهرمانان دارد. این عبارات و جملات با توجه به معانی ثانوی یا معانی فرا واژگانی خود، بیانگر دیدگاه، نیّات، خاستگاه پرورشی و درکل نمایاننده چگونگی شخصیت قهرمانان داستان هستند. فارغ از آن که کاربرد و بسامد واژگان و عبارات و ساختار دستوری آنان به سبک خاص هر نویسنده باز میگردد استفاده عامدانه، بهنجار، و یا فراتر از حد معمول عبارات تعارف آمیز در گفتگوهای قهرمانان داستان میتواند به توصیف شخصیت قهرمانان یاری رساند و دیدگاه خواننده را نسبت به آنان تغییر دهد؛ به طور مثال به پیشداوری، همفکری، ویا رد و قبول خواننده در باب شخصیت قهرمانان منجر گردد. کاربرد عبارات تعارف آمیز، خط فارق و چراغ راهنمای نحوه مکالمات اجتماعی در ایران است که طبقه اجتماعی، علائق شخصی و هدف طرف گفتگو را نشان میدهد. این ویژگیها به طور مستقیم در پردازش شخصیتهای داستان و گفتگوهای میان آنان نمایان و مؤثرند.
کلیدواژه ها: تعارف، شخصیت های قهرمانان، توصیف.
عناصر داستان در سه داستان کودک و نوجوان دورهی دفاع مقدس
دکتر محمد آهی
معصومه ابراهیمیهژیر
با شروع جنگ بین ایران و عراق، نویسندگان برای ترسیم جبهههای جنگ و مقاومت مردم، دست به خلق آثاری با موضوع پایداری و مقاومت زدند. یکی از عرصههای مورد توجه، داستان کودک و نوجوان است. لازمهی شکلگیری یک چرخهی داستانی، مجموعه عواملی به نام عناصر داستانی است. پژوهشگران در این پژوهش به بررسی و بیان عناصر داستانی سه داستان کودک و نوجوان به نامهای " عروج"، " فرشتهها میآیند" و " خوابهایم پر از کبوتر و بادبادک است" پرداختند. این داستانها در دورهی دفاع مقدس با موضوع جنگ و شهادت نوشته شدند. " عروج" دارای عمل داستانی منسجم با فضای داستانی شهر تهران و منطقهی جنگی جنوب در سالهای آغازین جنگ است. شیوهی خاص نویسنده، مانوس کردن مرحله به مرحلهی فضا برای مخاطب است. صحنهپردازی در بخشهای آخر داستان ضعیف است. " فرشتهها میآیند" با یک نکتهی مبهم آغاز میشود. لحظهپردازی ضعیف است. فضاسازی مناسب صورت نگرفته و پردازش داستان مطابق با طرح و موضوع اصلی داستان پیش نمیرود. زمان داستان مربوط به سالهای آغازین جنگ است. ویراستاری داستان " خوابهایم پر از کبوتر و بادبادک است" ضعیف است. شخصیتهای داستان بهطور مستقیم به مخاطب شناسانده میشوند. سبک خاص نویسنده، بیان اصطلاحات جنوبی و لهجهی خاص جنوبی است. گفتگوها ضعیف هستند و صحنه داستان شهر خرمشهر در روزهای اول شروع جنگ است.
کلید واژ ه ها: عناصر داستان؛ داستان؛ کودک؛ نوجوان؛ جنگ.
خوانشی سینماتیک بر یوزپلنگانی که با من دویده اند
مینا آینده
هنر با دست مایه قرار دادن روح آدمی همیشه او را به آرامش رسانده است. از زمانی که انسان پی به هنر برد؛ موسیقی، نقاشی، تئاتر، سینما و دیگر شاخه های هنری راهی برای بیرون ریختن احساسات و غلیان عواطف انسانی بوده است. ادبیات نیز پیشتر از هنر با خلق شعر و داستان همین نقش را بر عهده داشته است. حتی سرودن شعر و نوشتن داستان خود نوعی هنر محسوب می شود. از زمان روی کار آمدن سینما، این شاخه از هنر پیوندی محکم با ادبیات به ویژه داستان نویسی پیدا کرد. ادبیات نیز بسیاری از ویژگی های سینمایی را با خود ترکیب کرد. بسیاری از بیان های ادبی با توجه به قابلیت آن ها تبدیل به بیان های سینمایی شد. این تبدیل هم در شکل و هم در مضمون رخ داده است. بسیاری از داستان ها، سیاق سینمایی و تکنیک های قابل کاربرد در سینما را در خود دارند و همین امر دلیل بر تصویری تر شدن این داستان ها شده است. داستان هایی تصویری با زبانی سینمایی. یکی از نویسندگانی که این نوع کاربرد در داستان هایش بیش از پیش واضح است، بیژن نجدی است. نجدی در مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویده اند با به کار بردن تصاویر معکوس، بیان تصویری، فلاش بک های پی در پی، قاب بندی های سینمایی، چرخش و حرکت دوربین مانند راوی و مواردی از این دست، این پیوند(پیوند سینما و ادبیات) را به نحوی زیبا به تصویر کشیده است. در این مقاله داستان ها از منظر عناصر سینمایی در فرم ادبی آن بررسی شده اند.
کلید واژه ها: سینما، ادبیات، اقتباس، داستان.
بررسی جلوه های تشبیه در دیباچه های مثنوی
ابراهیم ابراهیمتبار
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
مولوی از معدود شاعرانی است از که موهبت نبوغ هنری برخوردار است. گستردگی حوزه تخیل و نوآوری های او در شعر، نشان از مهارت و قدرت او در شعر و شاعری است، یکی از مهارت های مولوی در تصاویر بیانی، استفاده از گونه تشبیه است، دقت مولوی و ذهن خلّاق او در ایجاد زمینه های مختلف تشبیه، به جهت تقریب معانی روحانی به افهام سالکان طریقت، علاوه بر تجربه های مستقیم حواس که در شعر به چشم می خورد؛ از جهات تصاویر و گونه های خیال دیدنی است. توانایی های او در ایجاد تصاویر و ثبت دقایق و ظرایف، و حتی حالات مختلف اشیا اعم از؛ رنگ ها و بوها و مزه ها و ... در شعرش زیاد است، تا جایی که بعضی از تشبیهات او دو بعدی و یا چند بعدی اند؛ و اگر تکراری در مواد تشبیهات او دیده می شود این امر نه تنها از ارزش آن نکاسته بلکه با هنرمندی خاص و امتزاج چند تصویر آن تشبیه را از تکرّر و ابتذال دور نموده از واژگان مکرر، به طرق مختلف به عنوان کلید «واژگان تشبیه» بهره برده است؛ این پژوهش بر آن است، تا با شیوة تحلیلی و توصیفی، ارزش و اهمیّت تشبیهات را در دیباچه های مثنوی بررسی نماید.
کلید واژه ها: مولوی، مثنوی، تشبیه، تصاویر بیانی.
اخلاص در آیینۀ تفسیر قرآنی و تأویل عرفانی
آرزو ابراهیمی دینانی
دکتر محمدکاظم یوسفپور
از جمله مقولات اساسی و کلیدی در شریعت و عرفان، اخلاص است که تفاسیر دینی و عرفانی، جایگاه ارزشمند این موضوع را در میان طالبان حقیقت نشان داده است. قرآن کریم با نگاهی دوجانبه به اخلاص و طبقهبندی مخلِصان و مخلَصان (که نظریۀ عرفانی سالک مجذوب و مجذوب سالک را تداعی میکند)، زیربنای استوار تفسیر و تأویل آن را برای اندیشمندان دینی و عرفانی فراهم میکند. در این نوشتار میکوشیم با بررسی نظرگاه قرآن، حدیث و آثار صوفیه – بهویژه تا قرن هفتم هجری- در موضوع اخلاص، به تحلیل این مقوله به عنوان مهمترین معیار قبول اعمال، اقوال و احوال آدمی در نزد حق بپردازیم. تفاوت نگاه تفسیری و عام شرعی با نگرش تأویلی و خاص عرفانی، منجر به چندمعنایی شدن اخلاص میگردد. رویکرد عارفان به مفهوم اخلاص را میتوان در دو حوزۀ نظری و عملی مورد تأمل قرار داد. اجتناب از ریا و شرک برای رسیدن به خلوص، پیوند محکمی است که شریعت را با طریقت در مراتب مختلف مرتبط میسازد، اما اذعان به درجات و مراتب برای اخلاص از ابتداییترین مراتب و روی آوردن به کارکردهای عملی اخلاص، علاوه بر تبیین مفاهیم نظری آن، با گرایش به چلّهنشینی و همچنین تأسیس فرقۀ ملامتیه در تاریخ تطور عرفان، نگرش دینی را از گرایش عرفانی متمایز میسازد.
کلیدواژه ها: اخلاص، قرآن، عرفان، ملامتیان.
تجلی اساطیر در دیوان ملک الشعرای بهار
دکترابراهیم ابراهیم تبار
عبدالله رستم پور*
ملک الشعرای بهار، شاعر، روزنامه نگار، عضو فرهنگستان ادب و چند دوره نماینده ی مجلس، یکی از چهره های مهم عصر مشروطه است که از طریق پایبندی به سنت های گذشتۀ شعر و سردادن شعارهای مورد نیاز جامعه، همگام با اوضاع زمانه اش پیش می رفت و ندای خود را در مسائل روز و حوادثی که هموطنان وی را دچار اضطراب و هیجان می ساخت، سر داد. بهار را شاعر ایران و ستایشگر آزادی لقب داده اند. شاعری که توفیق یافته است تا آلام و آمال ملت ایران را در برهه ای حساس از تاریخ آیینگی کند و در قالب اسطوره حقایق عصر را باز گو کند سؤالی که مطرح می شود این است که اسطوره در دیوان بهار به چه صورتی بازتاب داشته است؟ نگاه شاعر نسبت به اسطوره چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سؤالات به طور مختصر باید گفت که در اشعار بهار اسطوره ها به شکل های مختلف تجلی یافته اند؛ او گاه از اسطوره ها با زبان ادبی بهره می برد، و گاه اسطوره ها را برای افکار سیاسی یا انتقادات اجتماعی به کار می گیرد. در دیوان او انواع اساطیر ایرانی و سامی و یونانی و... وجود دارد. میزان بهره گیری بهار از اسطوره ها در هر دوره از زندگی اش و به فراخور شرایط اجتماعی یا سیاسی و اوضاع زمانه به گونه ای متفاوت است: الف- ابتدای دوران شاعری بهار؛ که به عنوان ملک الشعرای آستان قدس رضوی،مفتخر گردید بیشتر به مدح و منقبت پیامبر و امامان شیعه پرداخته است و اسطوره های ملّی در آن چندان جلوه ای ندارد .
کلیدواژه ها: اساطیر،ملک الشعرای بهار،تجلی،افکار.
اسالیب نسبت در عربی و فارسی
دکترسیدمحمدرضاابنالرسول
فائزه صفائیه
اسم منسوب در عربی و صفت نسبی در فارسی از نمونههای مشابه دستور زبان عربی و فارسی است. پژوهش حاضر با تکیه بر دستور زبان عربی و فارسی و با استفاده از روشی وصفی- تحلیلی به مقابله و مقایسه این دو مقوله صرفی در عربی و فارسی میپردازد. برای نمونه کاربرد یای نسبت در عربی و فارسی با اندک تفاوت از یک سو نشان مشابهت این دو زبان است و از سوی دیگر به وجه اختلاف نسبت در زبان عربی و فارسی اشاره دارد؛ و البته بیان وجوه افتراق و اشتراک این دو زبان در این موضوع، نقد و بازنگری در برخی از نگرشهای دستوری و برگردانها از اهداف و دستاوردهای این مقاله است.
کلید واژهها: دستور تطبیقی، اسم منسوب، صفت نسبی، نحو عربی، دستور زبان فارسی.
وضعیت کنونی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های بنگلادش و پیشنهاد برای تقویت و گسترش آن
دکتر محمدابوالکلام سرکار
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه داکا، بنگلادش
زبان فارسی یکی از مهمترین زبان های دنیا است که از پشتوانه فرهنگی و تمدنی عمیق و قدیم برخوردارست، و زبان دوم جهان اسلام به حساب می آید. حدود هزار سال است که زبان فارسی به عنوان زبان علمی، ادبی و دینی مسلمانان شبه قاره هند از یک نفوذ معنوی برخوردار است. تمام میراث فرهنگی مسلمانان این سرزمین به زبان فارسی حفظ شده و به نسل های امروز منتقل گردیده است. ادباء، شاعران و صوفیان آثار ارزنده خود را به همین زبان به یادگار گذاشته ا ند . پژوهشگران و صاحب نظران می دانند که بیش از ششصد سال زبان فارسی در سرزمین بنگال به عنوان زبان رسمی و دولتی رایج بود. وقتی که اختیار الدین محمد بن بختیار خلجی، سپه سالار قطب الدین ایبک (در سال 1204م.) در این منطقه حکومت مسلمانان را تشکیل داد،از آن زمان در سرزمین بنگال زبان فارسی رواج یافت. اما از سال 1837م. انگلیسی ها با صدور اطلاعیه ای کاربرد زبان فارسی در ادارات دولتی را ممنوع کردند و در صدد بر آمدند تا ریشه های این درخت کهنسال را از میان بر کنند. اما علی رغم همه تلاش ها و با آنکه بیش از یکصد و هفتاد سال از آن ممنوعیت می گذرد، امروزه در مشهورترین دانشگاه های بنگلادش زبان فارسی تدریس می شود. دانشگاه داکا بزرگترین و قدیمی ترین دانشگاه بنگلادش است که در سال 1921م.تأسیس شد و اکنون نزدیک سی و پنج هزار دانشجو و هزار و ششصد استاد دارد. گروه زبان و ادبیات فارسی از زمان تاسیس این دانشگاه وجود داشت. لیکن فراز و نشیب های زیادی را طی کرد و پس از استقلال پاکستان از هند و تشکیل پاکستان شرقی (بنگلادش فعلی) زبان فارسی کم کم رو به افول گذاشت. اما پس استقلال بنگلادش از پاکستان به دلیل حساسیت مردم و دولت بنگلادش نسبت به پاکستان مجددا زبان فارسی رونق گرفت. و به علاقمندان این زبان در کشور بنگلادش افزوده شد. بالخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شتاب بیشتری پیدا کرد و با حمایت و کمک ایران تقویت شد و به همت و تلاش استادان اعزامی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مانند دکتر کاظم کهدویی، دکتر ولی الله ظفری، دکتر احمد تمیم داری، دکتر سیروس شمیسا، دکتر محمود بشیری، دکتر سید حسین فاطمی، دکتر گیتی فروز و دکتر شاهرخ محمد بیگی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه داکا رونق و تقویت یافت. در این مقاله وضعیت کنونی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های بنگلادش بررسی شده است و مسائل و مشکلات زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه ها مطرح شده و نیز برای تقویت و گسترش آن پیشنهاد هایی ارائه شده است.
کلید واژه ها: بنگلادش،داکا،دانشگاه،زبان فارسی،شبه قاره.
بررسی تطبیقی مضامین سیاسی-اجتماعی در اشعار فرخی یزدی و ابو القاسم شابی
حسین ابویسانی
استادیار گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه خوارزمی تهران(تربیت معلم)
عثمان اسماعیلی
دانشجوی کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب دانشگاه خوارزمی تهران(تربیت معلم)
انصار سلیمی نژاد
دانشجوی کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب دانشگاه خوارزمی تهران(تربیت معلم)
دیدگاه های شاعران به ویژه در مورد جهت گیری های سیاسی-اجتماعی در عصرها و جوامع مختلف اهمیت خاصی می یابد. در میان شاعران پارسی و عرب زبان معاصر، فرخی یزدی و ابوالقاسم شابی توجه خاصی به مضامین سیاسی-اجتماعی دارند واین گونه مضامین با زیباترین و عمیق ترین معانی در شعرشان جلوه می کندو بازگو کننده شرایط سیاسی جامعه جامعه شان را به تصویر می کشند. این پژوهش در راستای ادبیات تطبیقی به بررسی افکار سیاسی-اجتماعی این دو شاعر پرداخته است واشعارشان را از جهت آگاهی و بیداری مردم در برابر ظلم و استعمار و بهره گیری آنها از سنبل و نماد ، مورد بررسی قرار می دهد.
کلید واژه ها: فرخی یزدی، ابوالقاسم شابی، مضامین سیاسی-اجتماعی.
تحلیل عنصر گفتگو در داستان شیر و نخجیران مثنوی
حسین احدی
( کارشناسارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی)
داستان شیر و نخجیران یک از داستان های مشهور مثنوی است که به دلیل اشتمال بر گفتگوهای مختلف و طولانی بین شخصیت های داستانی آن زمینه ی مناسبی است تا بتوانیم عنصر گفتگو را که یکی از ضروری ترین عناصر داستانی است در آن مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. در واقع گفتگوی بین شخصیت ها عاملی است که از یک طرف باعث گسترش طرح داستانی میشود و از طرف دیگر با پردازش شخصیت های داستانی، آن ها را به خواننده معرفی می کند و با تحلیل گفتگوها میتوان هم جنبه های پنهان شخصیت های داستان را کشف کرد و هم با هنر داستانسرایی نویسنده یا شاعر آشنا شد و این که چگونه و با چه هدفی از این عنصر داستانی استفاده کرده است.
کلید واژه ها:گفتگو؛ شیر، نخجیران و خرگوش؛ شخصیت؛ داستان؛ مولانا.
نقد کتاب « ابیات عربی در متون ادب فارسی »
اسراءالسادات احمدی
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
میان ادبیات فارسی و عربی پیوندی ناگستنی برقرار است . شاعران و نویسندگان فارسیگو از دیرباز امثال و اشعار عربی را به وفور در آثار خود به کار برده اند . بدین مناسبت کتابهای زیادی نوشته شده است که در آن به جمع آوری این ابیات و امثال پرداخته شده است . از میان یکی از کتابهایی که کامل تر از بقیۀ کتب به نظر می رسد است کتاب « ابیات عربی در متون ادب فارسی » نوشتة دکتر حسین فقیهی است. این کتاب علاوه بر امتیازات فراوان از جمله گردآوری تمام ابیات عربی به کار رفته در متون پارسی تا قرن ششم و مآخذ و منابع آنها و همچنین الفبایی بودن آن، کار را بر دانش پژوهان هموار کرده است؛ اما همانند دیگر کتب از این دست، اشکالات و لغزش هایی از نظر ترجمه ابیات، حرکت گذاری، ترجمه لغات و اصطلاحات و اشکالات ویرایشی و نگارشی و تایپی زیادی در آن راه یافته است. در این مختصر برآنیم تا در حد توان خود این اشکالات را بررسی کنیم و تا آنجا که ممکن است صورت صحیح آن را ارائه دهیم ، باشد که مورد استفادة دانش پژوهان قرار گیرد.
کلید واژه ها : نثر فارسی ، نظم عربی ، نظم فارسی ، نقد .
یاد وطن در شعر شاعران ایرانی مهاجر به هند در عهد صفوی
اخلاق احمد آھن
استادیار، بخش مطالعات زبان وادبیات فارسی و آسیای میانه،
دانشگاه جواهر لعل نهرو، دهلی نو، هند،۷۶۰۰۱۱
در عهد صفوی بسیاری از شاعران ایران به ھند مهاجرت کردند و بخصوص این روش مهاجرت پس از سفر همایون به دربار پادشاہ طهماسب صفوی افزون گشت ۔ اغلب آنان که به هند آمدند این سرزمین را وطن دوم خود دانستند اما دل آنان هیچگاه از یاد وطن اصلی خالی نبوده و به ھمین دلیل در اشعار برخی ذکر وطن و اشعار بعضی دلتنگی شدیدبرای میهن خود و توصیف و تعریف از آن نیز مشاهده می شود ۔ در نزد مورخین و تذکرہ نگاران مھاجرت شاعران ایران به هند درعهد صفوی علل گوناگون داشتہ است و از میان این علل می توان از یکطرف رفتار وروش شاهان صفوی با شاعران وازطرف دیگرآوازہ ءبخشش و انعامات شاهانه تیموریان هند و استقبال و تجلیل شاعران ایران به دربارھای شاھان و امیران ھند نام برد۔ تمایل مهاجرت شاعران ایران به ھند در زمان اکبر شاہ بزرگ بیشتر بنظر می رسد زیرا که در عهد او نه تنها حکومت پایدار و در عین حال توام با امنیت و خوشحالی تاسیس شدہ بود بلکه خود اکبر وجانشینانش وامیران ایشان دارای ذوق سرشار و قدردان سخن وشعر بودہ اند۔ اکبر شاہ علاوہ بر این علاقه شدیدی به جذب عالمان و فرهیختگان ایرانی داشت و ایرانیانی که ھنگام اقامت ھمایون در ایران به او محبت کردہ بودند، مورد التفات قرار می داد۔ درین جهت، کسانی چون فیضی و ابوالفضل نیز سهم مهمی داشته اند۔ اینگونه شاعران ایران علاوہ بر الطاف و عنایات وسیع نیزمحیط آزادمنشانه و رقابتی برای اظهار خیال و پرورش شعر و سخنوری در هند بدست آوردندو ازینرو در کلام خود روش نوینی بوجود آوردند۔ آنان در اشعار خود ضمن یاد محبت آمیز وطن درباره وضیعت سیاسی و فرهنگی ایران نیز تذکر داده اند۔ بطور مثال:
درکارگاہ چرخ اگر نیک و گر بدم این دولتم بس است که از خاک مشهدم (غزالی مشهدی)
طالب این نشئه فیضی که ز هندوستان یافت شرم بادش که دگر یاد ز ایران آرد (طالب آملی)
کلیم از ھند اگر دستان رفتن می زند ای دل ندانی خارج آھنگش که آھنگ حجازست این (ابوطالب کلیم ھمدانی)
زهجران دیده ام حالی که کافر از اجل بیند خدا کوتاه سازد عمر ایام جدایی را ( حزین لاھیجی)
صرف نظر از علل و اسباب مهاجرت ، شاعران و نویسندگان مهاجر ایران در صحنه ادبی و فرھنگی ھند نقش مهمی ایفا نموده اند۔ بویژه این تأثیر در زمینه زبان و ادبیات فارسی خیلی مهم و آشکار بودہ است و نتیجه این مناسبات مشترک و بهم آمیزی روش و سبک تازه ادبی و فرهنگی را موجب شدہ است و حتیٰ زبانهای هند را تحت تأثیر خود آوردہ است. اگرچه در آثار تاریخی و تذکره های معاصر و بعدی مثلاً تذکره الواقعات، منتخب التواریخ، آئین اکبری، طبقات اکبری، مآثر الامرا، مآثر رحیمی، مراه العالم، مراة الخیال، منتخب اللباب،عمل صالح، میخانه، ریاض الشعرا، عرفات العاشقین، یدبیضا، خزانه عامره وغیره ذکر تعداد بزرگ شاعران مهاجر آمده است اما ازمیان ایشان باید بویژه نام شاعران مهاجر برجسته چون غزالی مشهدی، عرفی شیرازی، نظیری نیشاپوری، ثنائی مشهدی ، میلی هروی ،حیاتی گیلانی، عبدالباقی نهاوندی، ابوالفتح گیلانی ، محتشم کاشی، طالب آملی، ابوطالب کلیم،صائب، حزین وغیره را برد۔ .نکات جالب که گه گاهی در ضمن ذکر ایران در اشعار این شاعران آمده ، خود موازنه بین ادب و زبان و فرھنگ ھند و ایران است که دارای ارزش جنبه تاریخی وانتقادی می باشد۔
پبرتری عقلانی داستان اسفندیار بر دیگر داستانهای روئینتنان جهان
دکتر جمیله اخیانی
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان)
اصغر بیرانوند
(کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه زنجان)
ژرفکاوی در شاهنامه آشکار میسازد که داستانهای این حماسه بزرگ، دارای لایههای تودرتو و بهنهایت ژرف و رازآلود است. یکی از این لایههای رازآلود، ماجرای روئینتنی اسفندیار و آسیبپذیری چشمهای وی است. گرچه دربارة این داستان، کم سخن نراندهاند و آن را از زوایای مختلف کاویدهاند؛ اما هنوز رگههایی در این داستان میتوان یافت که از دید پژوهندگان پنهان مانده است. این مقاله به بررسی تطبیقی داستانهای روئینتنان جهان و برتری عقلانی داستان اسفندیار بر دیگر داستانها از نظر منطق رواییِ داستان میپردازد، با تکیه بر این نکته که فردوسی به نوعی بر سیادت «چشم» به عنوان مظهر بینش و دیدگاه بر سایر اعضای بدن توجه داشته است.
کلید واژه ها: اسفندیار، روئینتنان، دیدگاه، چشم.
نگاهی به جایگاه زنان شوهر آهو خانم با تأکید بر نظریه ی به منزله ی دیگری
فاطمه ادراکی
میخائیل باختین از بزرگترین نظریه پردازان و اندیشمندان در عرصه ی نقد ادبی است. از مهمترین شاخص های قابل توجه وی، چند صدایی است که به چندین زیر مجموعه تقسیم می گردد: سبک بخشی، نقیضه، جدل و کارناوال.« شوهر آهو خانم » علی محمدافغانی، نیز از برجسته ترین آثار در عرصه رمان محلی اجتماعی این مرز و بوم است، که از دیدگاه منطق گفتگویی و به ویژه رویکرد جدلی باختین مورد توجه قرار گرفته است. در مفاهیم باختین، بهره های سیاسی پسااستعماری و فمنیستی بارز است. بدین ترتیب میان مفاهیم باختین و نگاه فمنیستی شوهر آهو خانم گفتگو برقرار شده است. در واقع نقطه ی اشتراک فمنیسم و باختین در مسئله ی حضور دیگری است طبق اندیشه حاکم بر اغلب جوامع، زنان پیرو و دومی و دیگری خوانده شده اند. اما باختین معتقد است که صدای زن می تواند به عنوان صدایی در موازات با صدای مرد قرار بگیرد. فمنیسم هم به صدای دیگر قائل است از دیدگاه آنان صدای زن حتی می تواند فراتر از صدای مرد باشد. حوادث این رمان ، به عنوان یک رمان محلی – اجتماعی در کرمانشاه اتفاق افتاده که از سال 1313 آغاز شده و تا حدود 1320 یعنی ورود متفقین به ایران ادامه می یابد.این پژوهش بر آن است که پس از معرفی رمان شوهر آهو خانم و نیز تعریف و تشریح آراء و نظریات باختین به کار بست مؤلفه جدل به عنوان یک مشخصه بارز در رمان بپردازد.
کلید واژه ها : شوهر آهو خانم، رمان، چند صدایی، جدل، دیگری.
نقد روانشناختی قصیده ای از خاقانی
مینا ادیب
مدرس دانشگاه پیام نور شیراز
کهن الگوها مفاهیمی هستند مشترک و جهانی که از دیرباز نسل به نسل منتقل شده اند و در ژرفای ضمیر ناخودآگاه انسان جای گرفته اند. مهم ترین این کهن الگوها از نظر روانپزشک بنام سوئیسی کارل گوستاو یونگ، شامل سایه، خود، پرسونا، آنیما و آنیموس می باشد. این کهن الگوها برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در نمادهای گوناگون جلوه گر شده اند و در آثار هنرمندان و بویژه شاعران به گونه های مختلف پدیدار شده اند. به طوری که می دانیم جایگاه آنیما در ناخودآگاه است بنابراین آیا می توان تاثیر این کهن الگوی مهم را بر آثار ادبی از جمله اشعار باارزش و ماندگار شاعران و بر ذهن و زبان خالق این آثار مشاهده کرد ؟ از آنجا که خاقانی از بزرگ شاعرانی است که می توان تاثیر این صور مثالی از جمله بزرگ بانوی تلقین کننده ی اشعار ،سایه ، پرسونا و... را در آثارش جستجو کرد ؛ هدف این مقاله بررسی تاثیر کهن الگوها از جمله سایه، پرسونا و آنیما در یکی از قصاید خاقانی و نقد روانشناختی این قصیده است.
کلید واژه ها: کهن الگو، آنیما، سایه وپرسونا ، قصاید خاقانی، یونگ.
بررسی تحولات زبان وشعرمعاصر فارسی افغانستان
عبدالمجیدارجمندی
زبان فارسی یکی اززبان های تاریخی جهان است که دربرگیرنده موضوعاتی بااندیشه های مادی ومعنوی بشریت می باشد. خاصه وجود اندیشه توحیدی وظلم ستیزی در این زبان ، باعت دشمنی های زیادی علیه توسعه ورشد وتعالی این زبان درنثر ونظم گردیده است.کشور افغانستان ازسرزمین های فارسی زبان می باشد که چندین دهه به جهت موقعیت ویژه اش مورد تهاجم استعمارگران شرق وغرب قرار گرفت وحاکمان این کشور،در اراده وتصمیم ضعیف ، ویا دست نشانده استعمارگران بوده اند که این موضوعات موجب تغییر وتحولات سیاسی واجتماعی دراین کشورگردید. این تغییرات درروند زبان و نظم معاصر فارسی افغانستان تاثیر قابل توجه داشته است. در این مقاله، این تحولات که قریب یک قرن ونیم به طول انجامید را به سه دوره ، اول: از 1125 تا 1308هـ. ش؛ دوره دوم: از 1308 تا 1357 هـ. ش . دوره سوم: از 1357 هـ. ش تا عصر کمونیسم وهمراه باآن، تحولات زبان ونظم فارسی افغانستان مورد بررسی قرار می گیرد.
کلیدواژه ها: زبان فارسی،شعرمعاصرافغانستان،ادب پایداری افغانستان.
درآمدی بر روایت های شاعرانه معاصر
علی اصغر ارجی
شعر ژانری ترکیبی است و بیش از هر شکل بیانی قادر است، مولفه های دیگر هنرها را در درون خود جای دهد. روایت نیز به عنوان واحد اساسی زبان می تواند نفوذاش را به هر مفهوم و نظام معنایی گسترش دهد و طبیعتاً روایت شاعرانه امروز ظرفیت تازه ای از زبان، شعر و شیوه های دیگری از داستان پردازی را پیش روی ما قرار می دهد. در این مقاله سعی می کنیم به بررسی عواملی که زمینه شکل گیری این نوع شعر را فراهم می آورند و نشانه های که آن را از اشعار روایی کهن متمایز می سازند، بپردازیم و سرانجام انواع روایت های شاعرانه را به تفصیل برشمریم.
کلید واژه ها: روایت، پیرنگ، شاعرانگی، نثر، ساختار و سینما.
کارکرد عنصر موسیقی و جایگاه رامشگران در شاهنامهی فردوسی
دکتر شمس الحاجیه
اردلانی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد بوشهر
موسیقی ابزار پیشرفت زبان وآزادی اندیشه است، ارج نهادن و حرمتگذاردن به آن حرمت به زبان فارسی است، لذا نگرش بزرگان ادب پارسی، به این مهم، ارزشمندو شایستهی کنکاش می باشد. اشارات صریح فردوسی به آلات موسیقی، حاکی ازمیزان دانش وی از این علم است. شاهنامه منبع عظیم حکمت وهنر، برای شناسایی تاریخچه ی موسیقی ایرانی اهمیّت بسزایی دارد؛این اثرضمن معرفی سازهای موسیقی وکاربردآنها؛مبین عادتها وسنت های گذشتگان، درزمینهی سازهایی است که در مناسبتها و اوقات گوناگون، نظیرمراسم استقبال از شاهان وپهلوانان، مجالس بزم و سوگ، شروع کارو بازی، آغازو میانهی کارزار، نواخته میشده است، هرچند هرمناسبتی، ابزار وآلات ویژه ی خود را داشته، اما ابزار و آلات مشترکی هم وجود داشته؛ موسیقی رزمی در ابتدای حرکت سپاهیان به سمت دشمن، کاربرد داشته است؛ اما در میانه ی کارزار نیز برای تقویت روحیه ی ستیزه جویی وخشم جنگ جویان، نواخته می شده. موسیقی در دوره های اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه، نمود بارزی دارد، امّا اعتبار سندیت شاهنامه در شناساندن موسیقی دورهی ساسانی به ویژه دوران خسروپرویز انکار ناپذیر است؛ اهمیّت و جایگاه اجتماعی خنیاگران دورهی ساسانی از اشارات بسیار فردوسی به رامشگران آشکار میگردد.
کلید واژه ها: ساز، شاهنامه، موسیقی، رامشگر.
تحلیل بنیادهای نظری دربارة فلسفة مثالی و نمودهای آن در تمثیل گرایی مولانا
دکتر فرزاد قائمی
هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
سیما ارمی اول
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
نظریة عالم مُثُلی پیش از افلاطون در اندیشه های زرتشت و اعتقاد او به جهان فره وشی وجود داشته است. چنین تفسیری از وجود دوگانة جهان (جهان "مثالی و عالم "سایه")، در اندیشة فلاسفه و عرفای اسلامی نیز نفوذ کرده، از آن به"اعیان ثابته"، "عالم مثل معلقه" و "لاهوت"تعبیر شده است. همة این نظریه ها بر پایة صدور معقول در محسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسه مراتبی استوار است. چنین دیدگاههایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود میآورند که درونمایهای دوگانه ("ممثل به" ملموس و "ممثل" مجرد) به اثر میبخشد. تمثیل گرایی فلسفی بر پایة اعتقاد به دوگانگی جهان ناسوت و لاهوت، صدور معقول در محسوس و نزول از وحدت به کثرت استوار است. این فلسفه که بر ماهیت دو بعدی تمثیل - روساخت روایی و ژرف ساخت فکری- مبتنی است، ساختاری دو وجهی به حکایت تمثیلی می بخشد که یکی نقش ممثل به داستانی و دیگری نقش ممثل فلسفی را برعهده دارد. در آثار مولانا- به خصوص مثنوی - نیز پیوند میان تمثیلگرایی فلسفی و ادبیات تمثیلی را در ساختار داستانی مثنوی مولانا میتوان دید.در این جستار،ضمن مروری بر ریشه های تمثیل گرایی فلسفی،تجلی این فکر در جهان بینی و آثار مولانا مورد نگرش قرار خواهد گرفت و جلوه های این پیوند میان نظام فکری و بیان ادبی در ساختار داستانی مثنوی معنوی مولانا مورد بررسی قرارمی گیرد، در نهایت، اشکال ساختاری ظهور این گرایش در قصص مثنوی در سه عنوان تعلیق گریزی، مثل گذاری و تفسیر تمثیلی تحلیل خواهد شد.
کلید واژه ها: مولانا، تمثیل، تشبیه، نماد، مثنوی، فیه مافیه، جهان مثالی.
بررسی شاخصههای نحوی و عوامل پیوندی در تحلیل بلاغی اشعار سهراب سپهری
سیما ارمی اول
بیشترین پژوهشها در زمینه بررسیهای نحوی در سبکهای ادبی، بر پایه توصیف شاخصههای نحوی در قیاس با شاخصههای نحوی آثار دیگر بزرگان صاحب سبک در آن دوره است. اینگونه پژوهشها بیشتر براساس نحوسنَتی صورت گرفته است. این مقاله، نخست با اشاره به اهمیَت نحو نقشگرا، افزون بر نقد سنتی به توصیف بالاترین بسامد شاخصههای نحو سنتی- نقشگرا در اشعار سهراب سپهری پرداخته، سپس به تبیین و تفسیر این عناصر میپردازد و نشان میدهدکه این عناصر و شاخصههای نحوی کلام ادبی تا چه حد به شخصیسازی زبان و فراهنجار کردن زبان شعر سهراب میانجامد و به بررسی این موضوع میپردازد که این عناصر تا چه اندازه در اقبال مخاطب به شعر وی نقشآفرین بوده است.
کلید واژهها: سبک ادبی، نحو سنتی، نحو نقشگرا، سهراب سپهر.
بررسی بازتاب شاهنامۀ فردوسی در آثار اخوان ثالث بر اساس نظریۀ ترامتنیت
دکتر داود اسپرهم
استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
امید سلطانی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
ژرار ژنت نظریه ترامتنیت را با توجه به آشنایی با نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا در نیمه دوم قرن بیستم میلادی مطرح کرد. نظریه ترامتنیت به پنج بخش تقسیم می شود: 1- بینامتنیت. 2- فرامتنیت. 3- سرمتنیت. 4-پیرامتنیت. 5 - بیش متنیت. یکی از شاخص های شناخت فرهنگ یک ملت، شناخت اسطوره متن های آن و تحولات و تأثیرات آنهاست. یکی از بهترین اسطوره متن های فرهنگ ایرانی شاهنامۀ فردوسی است؛ شاهکاری که در طول هزار سال گذشته بر صدها شاعر و نویسنده در ایران و جهان به طور مستقیم و غیر مستقیم تأثیر گذاشته است. مهدی اخوان ثالث از جمله این گروه عظیم متأثران شاهنامه است که در بسیاری از اشعار خود با الهام از مضامین عمیق و سبک بدیع شاهنامه دست به خلق اشعاری به پیروی از فردوسی زده است. نگارندگان در این مقاله بر آنند که بر اساس نظریه ترامتنیت، به صورت مدون و منسجم این تأثیرات را در اشعار اخوان ثالث مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
کلیدواژه ها: شاهنامۀ فردوسی، اخوان ثالث، ترامتنیت، بینامتنیت.
آداب و رسوم خانقاهی (استقبال ، بدرقه و درآمدن به خانقاه)
دکتر داود اسپرهم
مرضیه رستگار خانقاه، محلّی برای زندگی، و مکانی برای انجام اعمال عبادی و اجرای مناسک صوفیان بود. این بُقعهها آداب ویژهای داشتند، که آنها را از سایر امکنۀ عبادی متمایز میساخت. رسوم استقبال و بدرقه و آداب ورود یا درآمدن به خانقاه نیز، در شمار یکی از همین آداب به حساب میآمدند. سفرکردن و همیشه مسافربودن، از آموزههای اصلی تعالیم صوفیان بود و خانقاهها، مکانهایی که پذیرای این صوفیان مسافر میشدند. بهطورکلّی زندگی صوفیانه، به نوع خاصی از زندگی اطلاق میشد که با اعمال و رفتار مخصوص به این گروه، گِره خورده بود. پس بدیهی است، برای آمدورفتِ مسافران به خانقاهها نیز، آداب خاصی لحاظ شده باشد. در این مقال سعی بر این بوده، تا با ارائۀ شواهدی از متون، در بخش اول، به آدابی اشاره گردد که خادمان مقیم خانقاه، در قبال مسافران انجام میدادند و در بخش دوم نیز آدابی بیان شود که خودِ مسافر، در هنگام ورود به آن مکانها، انجام میداد.
کلیدواژه ها: آداب و رسوم، استقبال، بدرقه، خانقاه.
در راستای توسعه و ترویج آن
زهرا استاد زاده
ارسلان قربانی
برنامه ریزی زبانی به کلیه تلاش های فری و جمعی برای تحت تأثیر زبانی سخنگویان یک زبان در داخل وخارج از کشور گفته می شود. شاید این کلی ترین و در عین حال جامع ترین تعریف برنامه ریزی زبان باشد که در برگیرنده انواع آن نیز می باشد . به طول کلی برنامه ریزی زبان به سه نوع برنامه ریزی پیکره شان و زبان آموزی تقسیم می شود . هدف برنامه ریزی پیکره تأثیر گذاری بر رفتار زبانی افراد جوامع در سطح پیکره یا ماده زبان در خارج و داخل کشور است . برنامه ریزی شان در راستای ارتقاء شان یک زبان از طریق گسترش نقشی و توزیعی زبان است ٰ در این حوزه مسائلی چون زبان به عنوان هویت ملی ، زبان به عنوان یک سرمایه فرهنگی و زبان به عنوان ابزار انتقال و آموزش علوم و .... مطرح می شود . هدف برنامه ریزی پیکره به نوعی ابزاری است برای برنامه ریزی شان زبانی و این سه نوع برنامه ریزی نقش تنگاتنگی با یکدیگر دارند . نخستین اقدام مهم در برنامه ریزی زبانی برای کرسی های زبان وادبیات فارسی در خارج از کشور، آگاهی از وضعیت موجود کرسی ها ،استادان بومی ، زبان آموزان و سرفصل های درسی ، نگرش زبان آموزان و سیاست های دولتی هر کشوردر خصوص زبان فارسی و امر گسترش آن است . دبیرخانه گسترش زبان فارسی و ایران شناسی با سابه درخشان در امر گسترش زبان فارسی یعنی اعزام 200 استاد و مدرس زبان فارسی به بیش از 70 کشور دنیا بی تردید یکی از منابع مهم برای گردآوری اطلاعات مذکور می باشد . دبیران هر دو سال یکبار به امر به روز رسانی اطلاعات مذکور می پردازد . در این مقاله وضعیت کرسی ها طی دو سال اخیر پرداخته شده است . در این مقاله با جمع آوی اطلاعات از نگرش های زبانی و سطح آگاهی مخاطبان کرسی های زبان فارسی در خارج از کشور و نظر سنجی از زبان آموزان و وصعیت کلی زبان فارسی در هر کرسی در واقع اولین اقدام بای برنامه ریزی زبانی جهت امر گسترش زبان فارسی در خارج از کشور صورت گرفته است .
موضوع سیاست های زبانی از جمله مباحث مهم برنامه ریزی زبانی است و سپس اجرایی آن که خود بخش بسیار مهم تری محسوب می شود .
کلید واژه ها : برنامه ریزی زبانی ، سیاست گذاری زبانی ، نگرش به زبان فارسی ،گسترش زبان فارسی ، وضعیت کرسی های زبان فارسی در خارج از کشور.
فرصت ها و تهدیدهای زبان فارسی
با تاکید بر مسایل پیرامون گویش ها و لهجه های مختلف زبان فارسی
زهرا استادزاده
فرج اله طالبی
زبان، احساس تعلق به سرزمین، دین، اداب و رسوم مشترک و از عناصر هویتی یک ملت است. گرچه سهم هریک از این عناصر را در شکل دادن هویت ملی نمی توان دقیقاً مشخص کرد، لیکن برخی از عناصر را می توان هسته اصلی و وجودی هویت ملی قلمداد کرد. زبان فارسی در شکل دادن و تداوم هویت ملی ایرانیان چنین نقشی را دارد. در این مقاله بعد از اشاره مختصری به زبان فارسی و موقعیت آن در کنار دیگر زبانهای رایج دنیا و اشاره ای به گویش های مختلف زبان فارسی به مسایل و مشکلات مربوط به گویش ها و لهجه های مختلف زبان فارسی و سو استفاده های احتمالی بیگانگان از این موضوع پرداخته شده است و سپس به ارائه راهکار از جمله تإسیس« پژوهشکده زبانهای ایرانی و گویش ها و لهجه های زبان فارسی» اشاره شده است.اهداف این پژوهشکده، برنامه ها و سرفصل های درسی، گرایش ها، تعریف مجموعه ای از سیاست های علمی در این زمینه و...از جمله مباحث مقاله مذکور می باشد.
کلید واژه ها:هویت ملی، گویش های ایرانی، لهجه های فارسی، زبانهای فارسی، سیاست علمی، برنامه ریزی زبانی ، اتحاد ملی.
بررسی رند در دیوان حافظ و کلّیّات شمس تبریزی
خدابخش اسداللهی*
هدی خرّمآبادی**
یکی از برجستهترین و در عین حال نمادیترین مفاهیمی که در شعر فارسی راه پیدا کرده است، واژة «رند» و «رندی» است. این واژه با شناسنامة مفصّلی که در طول تاریخ بشری داشته است در سیر تاریخی خود گاهی منفور و گاهی محبوب بوده است، گاهی در اوج و گاهی در حضیض. یکی از شاعرانی که این لفظ را از پستترین مقامات دنیوی به بالاترین ذروهی کمال و تعالی میرساند، خواجه حافظ شیرازی است. «رند» در شعر حافظ در مفهوم انسانی والا که دست از همهی قیود بشری شسته است درمفهوم اسطورهای و مثبت خود به کار رفته است. در این جستار بر آن شدیم تا رند خواجه حافظ را با رند مولانا در کلّیّات شمس تبریزی بررسی و مقایسه کرده و شباهتها و تفاوتهای آنها را تحلیل و تجزیه کنیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به کارگیری لفظ رند در دیوان هر دو شاعر (حافظ و مولانا) با توجّه به دغدغة فکری و خطمشی اندیشهی آنان، با وجود شباهتهای بسیار، تفاوتهایی عمده دارد.
کلید واژه ها: حافظ، شمس تبریزی، رند، قلندر، مولانا، نماد.
فراهنجاری نحوی در گلستان سعدی
دکتر خدابخش اسداللهی
استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
زینب علی محمدی کرکرق
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه محقّق اردبیلی
موضوع مقاله، فراهنجاری نحوی در گلستان است. برای این منظور پس از طرح مباحث مقدماتی درباری آشنایی زدایی و برجسته سازی در مکتب فرمالیسم، بر مشخّصه های همچون حذف فعل، جدایی معطوف از معطوف الیه، جابجایی ارکان جمله، جدایی اجزای فعل مرکب، پرش ضمیر و ... به-عنوان مؤلّفه های نظم آفرین، گفته ایم که سعدی در گلستان سعی می کند ضمن ایجاد مکث هنری، خواننده را به توجه به زیبایی های خاص شعر خود تشویق کرده، در او القایِ مفهومِ تنوّع و کثرت معنی نماید و بدین ترتیب، صورت های ذهنی خود را به خوبی و با خلّاقیت های ویژه به مخاطب انتقال دهد.
کلید واژه ها: فراهنجاریِ نحوی، گلستان سعدی، برجسته سازی، خلّاقیّت.
بازتاب «زندگی و مرگ» در آیینهی اشعار سهراب سپهری
خدابخش اسداللهی
استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
آذر خانی
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
زندگی و مرگ از دیدگاه سهراب سپهری، مسئلۀ مهمِ تحقیقِ حاضر به شمار میرود. میتوان گفت که دیدگاهِ سپهری از نظرگاهِ بیشتر شاعرانِ همعصرِ وی در این زمینه متفاوت است .ویسنده قصد دارد در دو بخش بازتابِ زندگی و مرگ را در شعر سهراب سپهری بررسی کند. به همین منظور، در بخش اول ضمن بررسیِ زندگی از منظر سپهری، میگوید که وی، ابتدا همنوا با شاعرانِ معاصر خود، نغمۀ نومیدی و یأس سر میدهد. امّا پس از آشنایی با عرفان شرق دور، بیشتر به سیر باطنی و تجربههای درونی، از جمله خلوت، خاموشی، تنهایی، تأمّل و ... روی میآورد. در بخشِ بعدی، ضمن طرح مسئلۀ مرگ از نگاه سهراب، بیان میکند که وی برخلافِ شاعرانِ همعصرش که مرگ را پایان همهچیز میدانند، نهتنها از آن ناخشنود نیست، بلکه آن را برای کمالِ عالم هستی لازم و ضروری تلقّی میکند.هدفِ مقاله این است که خواننده با دقّتِ نظر در نمونههای شعریِ سهراب سپهری، بتواند دیدگاهِ سپهری را نسبت به زندگی و مرگ دریابد و بتواند تفاوتهای عمیق و اساسیِ این دیدگاه را با دیگر دیدگاههای معاصر تشخیص دهد.
کلید واژه ها:زندگی، مرگ، شعر و اندیشة سهراب سپهری.
بررسی ویژگی هایِ بلاغیِ صداقت، صمیمیت و ساده نویسی در گلستان
دکتر خدابخش
اسداللهی استادیار دانشگاه محقّق اردبیلی
زینب علی محمدی کرکرق
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه محقّق اردبیلی
موضوع مقاله ی حاضر ساده نویسی در گلستان است. این امر، به-نحو بارزی گلستان را از لحاظ درک و فهم عمیق و همراهی خواننده با نویسنده ی آن متمایز ساخته است. مراد از ساده-نویسی آن است که یک نوشته ، با وجودِ سادگی لفظی، از بسیاری از مظاهر ذوق و هنر و زیبایی بهره مند باشد.سعدی به خوبی و به طور اعجاب انگیزی توانسته است با بسیاری از ویژگی های نویسندگی، گلستان را به سبک ساده به خوانندگانش ارائه دهد. وی ضمن استعمال الفاظ، ترکیبات و عبارات مأنوس، از بیان مطلب به صورت پیچیده، مبهم و دور از فهم می پرهیزد. بدین معنی که وی تجارب و اطلاعاتِ وسیع و گوناگون خود را در قالب حکایت های کوتاه و کلمات قصار، با صداقت، صمیمیّت، ایمان و واقع نگری، به گونه ای به خوانندگانِ خود ارائه نماید که بسیار مؤثّر و به درجه ی فهم آنان نزدیک باشد.
کلید واژه ها: سادگی، صداقت، صمیمیّت، باور، واقع نگری، گلستان.
مناظره، منشأ تنوّع و تحرّک در گلستان سعدی
دکتر خدابخش اسداللهی
استادیار دانشگاه محقّق اردبیلی
زینب علی محمدی کرکرق
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه محقّق اردبیلی
موضوع مقاله، بررسی فن مناظره در گلستان است. این فن به دلایلی همچون داشتنِ فنون مختلف، تأثیر زیادی در اغلب حکایت-های گلستان گذاشته است. در این تحقیق، پس از ذکر مقدماتی درباره ی تعریف، پیشینه، محتوا، انواع و اهداف مناظره، فنون مختلف آن، طیِ پنج مؤلّفه به عنوان عوامل ایجاد تنوّع و تحرّک در مناظره طرح و بررسی می گردد. در مؤلّفه ی اول با عنوان ِ «وصف لحن گوینده»، به بررسیِ حالات گوناگون عاطفیِ گوینده می-پردازیم. در ویژگیِ دوم با مشخّصه ی «زنده و پویا نگه داشتن فضاى مناظره»، به استفاده از نقل قول ها و استشهادها توجه کرده ایم. در مؤلّفه ی سوم نیز با عنوان «استفاده از سبک و زبان متنوّع متناسب»، نحوه ی استعمال صفات، واژگان و اصطلاحات مختلف را بیان کرده ایم. در ویژگی چهارم تحت مشخّصه ی «وصف واکنش هاى شرکت کنندگان» به ذکر تفاوت عکس العمل های اشخاص بر اساس موقعیّت های اجتماعی آن ها پرداخته ایم. در مؤلّفه ی پایانی هم با عنوان «نشان دادن موضع و حالت گوینده» به انواع حالات گوینده، همچون تأیید، اعتراض، امر و نهی و ... دست زده ایم و همه ی این فنون را موجب ایجاد تنوع و تحرک در حکایات گلستان دانسته ایم.
کلید واژه ها: مناظره، تنوع و تحرک، گلستان.
جلوههای سمبولیسم در اشعار شهریار
دکتر خدابخش اسداللهی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
عادل نورآذر
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
در این مقاله پس از تعریف و بیان ویژگیهای سمبولیسم و تأثیر آن در ادبیّات فارسی و همچنین دلبستگی شهریار به جریان رمانتیسم و عناصر نمادین رمانتیک، که چون حلقههای پیوند، تار و پود اشعار این شاعر را به هم جوش داده و جلا بخشیده است، پرداخته میشود. همچنین ذکر میگردد که شهریار با فرو رفتن در جزئیات نمادهای جذّاب دیداری در بسیاری از اشعار خود، پویایی تصویری زیادی ایجاد میکند که با احوال رمانتیک شعر در تناسب کامل است و بر چنین بستری است که تصویرهای زندهی سمبولیسم رایج و ابداعی شهریار جان گرفته است. در این مقاله به تعریفهای سمبولیسم و اهداف آن، خاستگاه نماد و طبقهبندی آنها اشاره خواهد شد و در نهایت، نمادهای مرسوم و همچنین، نمادهای ابداعی شهریار در اشعارش، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کلید واژه ها: سمبولیسم یا نمادگرایی، سمبولیسم در ادبیات فارسی، خاستگاه نماد، سمبولیسم و شهریار.
بازتاب رمانتیسم در اشعار شهریار
خدابخش اسداللهی
استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
عادل نورآذر
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
در این مقاله ابتدا، پیدایش اصول و مؤلّفههای مکتب رمانتیسم در اروپا و نیز تأثیر آن در آثار رمانتیک ایرانی مورد بحث قرار گرفته است. پس از آن، دلبستگی شهریار به این مکتب و بازتاب آن در سرودههایِ وی که با رقّت احساس و عواطف انسانی عمیق همراه است، در ذیل عنوانهای احساسگرایی، اندوه و افسردگی، تخیّل، فضاسازی و صحنهآرایی، عامیانهنویسی، گرایش به طبیعت، توصیف زندگی روستایی، بازگشت به دوران کودکی و کشف شهودی و عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه آنکه شعر شهریار، عرصهی مناسبی برای ظهور و بروز ویژگیهای اصلی و فرعیِ مکتب رمانتیسم است که اغلب بهشیوهای احساسی، غنایی و منحصر به فرد بیان شده است.
کلید واژهها: رمانتیسم ایرانی، شهریار، احساسگرایی، اندوه، تخیّل، فضاسازی، عامیانهنویسی، بازگشت، کشف شهودی.
سهراب سپهری و سوررئالیسم (بررسی تصاویر سوررئالیستی در هشت کتاب سهراب سپهری)
دکتر خدابخش اسداللهی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
مینا اسمعیلی پور لوکلایه
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
با نگاهی به اشعار سپهری، می توان دریافت که اساس شعرش بر تصویر بنا شده است، تصویری که خواننده را به تأمل و اندیشه وا می دارد. همچنین بر اساس شباهت ها و مشترکاتی که بین مکتب سوررئالیسم غرب با شعر او وجود دارد، نگارنده بر آن شد تا به بررسی ویژگی های تصویری اشعار موجود در هشت کتاب سهراب سپهری از نگاه مکتب سوررئالیسم بپردازد.مقاله ی حاضر در نگاه اول به بررسی ویژگی ها و توانمندی های نهضت سوررئالیسم از قبیل: تکیه بر کشف و شهود به جای خرد، خواب و رؤیا، نگارش خودکار، لحظه ی روانی، غبار روبی ادراک، هزل، دیوانگی و عشق... و سپس به تطبیق و معادل سازی برخی از این ویژگی ها با اشعار سپهری می پردازد . سرانجام با شواهدی که در اشعار سپهری وجود دارد، به این نتیجه می رسد که سبک شعری سپهری بسیاری از اصول و مبانی شعر سوررئالیستی را داراست.هدف از این پژوهش، تعیین کردنِ میزان ارتباط سپهری و تصاویر شعری اش با مکتب سوررئالیسم و همچنین ذکر و تحلیل شواهدی که بیانگر این پیوند می باشد.
کلید واژه ها: سهراب سپهری، تصویر، سوررئالیسم، ناخودآگاه.
جادو پزشکی در شاهنامه و ایران باستان
فاطمه اسفندیاری مهنی
پزشکی و روش های گوناگون درمانی آن قدر با جادو در پیوند بوده است که امروزه نیز کتابی راجع به ادعیه دینی و علوم غریبه نیست که از موارد جادو پزشکی تهی باشد.پزشکان کهن و درمانگران همان کاهنان و جادوگران بوده اند و در تمدن های گوناگون جهان این امری رایج بوده است.شناخت خواص گیاهان ،به ویژه خواص جادویی و درمانی آن ها با گیاه شناسی در پیوند است.دانش خواص سنگ های گرانقیمت (احجار کریمه) و کاربرد آن ها در جادوگری جایگاه ویژه ای دارد.در این مقاله سعی شده است به بررسی موارد جادودرمانی از جمله جادوی هومیوپاتیک در درمان یا پیشگیری از بیماری ها در شاهنامه فردوسی پرداخته و موارد آن نشان داده شود.
کلید واژه ها: شاهنامه، فردوسی، جادو ، پزشکی.
طبقهبندی و تحلیل ساختار رؤیا و نقش آن در متون صوفیه
کتایون اسفندیاری
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
اهل تصوف رؤیا را پنجرهای به عالم غیب میدانند و در آثار خود، رؤیا را به عنوان جلوهای از مدرَکات غیبی مورد توجه و بحث قرار دادهاند. از آنجاکه شهود و ادراکهای غیبی از موضوعات بنیادین تصوف است، بررسی رؤیا در این متون اهمیت مییابد؛ از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از زیباییهای نوشتههای صوفیان، مرهون نگارش و گزارشهای آنان از عوالم رؤیا و بهطور کلی تجربیات عارفانة آنهاست. به نظر میرسد تبیین دیدگاه صوفیه دربارة موضوع رؤیا و بررسی رؤیاهای شخصی صوفیان در فهم بهتر و عمیقتر آثار صوفیه مؤثر باشد. نمونه های رویاهای ذکر شده در آثار ادب عرفانی در هر اثر با توجه به نوع اثر ـ گفتمان غالب متن ـ کارکردی خاص یافتهاند. برای نشان دادن این کارکردها، تفاوتها و شباهتهایشان و نیز دست یافتن به ساختاری مشابه برای نگارش رؤیا در متون صوفیه، نمونههای انتخابشده در متون عرفانی ازنظر ساختاری بررسی، تحلیل و طبقهبندی شده است.
کلیدواژهها: عرفان،تصوف، رؤیا، خواب دیدن، گفتمان، ردهبندی متون.
نگاهی دوباره به کرامت و انواع آن
بهاءالدین اسکندری
استادیار دانشگاه قم
حمید عباسی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
پدیدههای شگرف و خارق عادت، همیشه برای انسانهای خو گرفته با عادات و دلمرده از روزمرگیها، جذاب و خواستنی و گفتنی بودهاند. این پدیدهها آنگاه که بینهای و نشانهای بر وجود جهان یا جهانهایی ماوراء این عالم محدود و فناپذیر و کسالتآور بودهاند و دلهای نگران از آیندهای نامعلوم را به ارتباط کسانی با خداوند و عالم ماوراء و استمرار آدمی تا ابدیت و حیاتی پایدار اطمینان میبخشیدهاند، خواستنیتر و گفتنیتر شدهاند. حکایت حواریون حضرت عیسی (ع) و داستان حضرت ابراهیم و نیز یاد کردن خداوند از معجزات به عنوان بینه، خود برهانی است بر میل و نیاز آدمیان به این مهرهای تأییدبخش و اطمینان آور. ادبیات صوفیانه و عارفانه ما در پاسخ به همین نیاز و به عنوان تأییدی بر ولایت اولیا و سالکان، مشحون است از ذکر شگفتها و شگفتکاریها و سرشار از کرامات و خوارق عادات. تنوع گسترده این کرامات به تدریج نیاز به ارائه تقسیمبندی منطقی و علمی از آنها را به وجود آورده است.در میان کوششهایی در این جهت، دو تقسیم بندی مطرح است: یکی از آن سبکی که عمدتاً ناظر به پدیدههای عینی و ملموس است و تقسیمبندی دیگر از مناوی که ریشه در تفکرات ابن عربی دارد و بیشتر ناظر به کراماتی است که کمتر جنبهی عینی دارند و غالباً مرتبطاند با پدیدههایی که راهی میگشایند به عوالم مختلف غیب. در این مقال،ضمن بررسی انواع خوارق عادات،دیدگاه عرفا نسبت به کرامت،انواع خواب و واقعه و مکاشفه، با عنایت به دو تقسیمبندی مذکور و با توجه به آثاری از قبیل نفحات الأنس جامی و تذکره الاولیاء عطار، نگاهی دوباره خواهیم انداخت به انواع کرامت و فراوانی آنها در میان عارفان و سالکان طبقههای مختلف.
کلید واژه ها : خارقعادت، کرامت،عرفا، تقسیمبندی کرامت، نفحاتالانس، تذکره الاولیاء.
صفت فاعلی در شاهنامه ی فردوسی
مسعوداسکندری
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
کمال الدین یموتی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
صفت فاعلی از جمله مقوله های دستور زبان فارسی است. نتیجه ای که از بررسی کتاب های دستور زبان حاصل می گردد این است که در این کتاب ها تنها به تعریف این مقوله پرداخته شده است و به جنبه های کارکردی آن چندان که باید توجهی نشده است.حال آنکه یکی از مباحث مهم زبانشناسی نوین بررسی کارکردهای زبانی است.بر این اساس می توان نتیجه گرفت که نگرش دستورنویسان به این مقوله، عمدتاً، ایستا بوده است.از این روی بررسی کارکردهای آن به عنوان یکی از مباحث دستور زبان فارسی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله کارکردهای صفت فاعلی در شاهنامه ی فردوسی، به عنوان متنی که در آن زبان به شکلی عالی به کار گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفته است.حوزه کار این تحقیق به دو بخش «کارکرد تصویری» و «کارکرد معنایی» تقسیم می شود. در بخش اول بر خلاف کتاب هایی که در آن ها برای تصویرسازی شعری صرفاً قائل به عناصر بلاغی بوده اند، تصویر زبانی مورد توجه قرار گرفته است. بخش کارکرد معنایی این تحقیق رویکردی زبانشناختی و معنی شناختی دارد، و خصوصاً از مبحث «نشانداری التزامی» بهره گرفته شده است. پس از بررسی کارکردهای صفت فاعلی در شاهنامه ی فردوسی می توان به این نتیجه رسید که: اولاً حوزه تحقیق و شناخت آن تنها به مباحث دستور زبان محدود نمی ماند، در ثانی نشان داده می شود که تصویرسازی شعری در شاهنامه فردوسی به وسیله خود زبان نیز صورت گرفته است، ثالثاً مشخص می گردد که فردوسی از صفت فاعلی به عنوان «مؤلفه معنایی»، برای اهدافی چون نشان دادن اختلاف معنایی، تخصیص موصوف برای اهداف خاص و نشان دادن جهان بینی خویش، بهره گرفته است.
کلید واژه ها: صفت فاعلی، شاهنامه فردوسی، تصویر زبانی، معنی شناسی، مؤلفه معنایی، نشانداری التزمی.
نقد اجتماعی رمان هزار خورشید تابان
دکترعلیرضا اسلام*
دکتر زینب نوروزی**
سید علیرضا جعفری***
جنگ در افغانستان تحولات عظیمی در ابعاد اجتماعی و فرهنگی این کشور پدید آورد و این مسئله در آثار ادبی خود را نشان داد. در این مقاله پیوند ادبیات و جنگ در جامعه ی افغانستان بر اساس رمان هزار خورشید تابان از خالد حسینی نشان داده شده است و سعی شده که از منظرنقد جامعه شناختی شیوه ی انعکاس تحولات اجتماعی در جامعه ی مذکور ارائه شود.این مقاله با بررسی مختصر جریانات سیاسی بالاخص جنگ و طالبان نشان می دهد که هزار خورشید تابان تا چه حد متاثر از این امور است.از طرف دیگر، در این رمان به سیر تحول موقعیت زنان در جامعه ی افغانستان در طول سه دهه نیز می پردازد.این پژوهش با تکیه بر مولفه های نقد اجتماعی و به روش تحلیلی_توصیفی، رمان هزار خورشید تابان را بررسی می کند.
کلید واژه ها: رمان، جامعه شناسی،جنگ، هزار خورشید تابان، افغانستان،زن.
___________________________
*استادیار جامعه شناسی دانشگاه بیرجند
**استادیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
***دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
رمزشکافی نمادها در سرودههای حمید مصدّق
سیّدمرتضی اسماعیلپور سیفی
کارشناس مهندسی کامپیوتر
دبیر دبیرستان های شهرستان لاهیجان
نماد و نمادپردازی یکی از ویژگی های مهم شعر معاصر است که در گسترش دامنة تأویلی شعر، نقش به سزایی دارد. در آثار شاعران معاصر، اشعاری پربها وجود دارد که دارای معانی نمادین هستند؛ به این معنی که در پس معنای ظاهری آنان، معنا یا معناهایی پنهان وجود دارد که دستیابی به آنها مستلزم تلاش و کوشش فراوان است. در واقع دشواریهایی که خوانندگان این گونه اشعار از دیرباز تاکنون از جهت تفسیر و تأویل نمادها جهت دریافت معنی و مفهوم مورد نظر شاعر داشته اند خود گواه دشواری نمادپردازی و پیچیدگی حاکم بر آثار نمادگراست. حمیدمصدّق (1377 ـ 1318 ه . ش)، یکی از شاعران مطرح معاصر است که در اشعار خود ضمن بهرهوری از تمهیدات هنری، از واژههای نمادین در طیف وسیعی از اشعارش بهره جسته است؛ که بررسی آنها میتواند روشنگر وجوه امتیاز او از دیگر شعرای معاصر باشد. مقالة حاضر برآن است که برخی نمادها را در مجموعه اشعار مصدّق (درفش کاویان، آبی خاکستری سیاه، در رهگذرباد، از جداییها، سالهای صبوری و شیرسرخ ) مورد بررسی و مداقه قرار داده و ارزش و زیبایی این ترفند هنری را در شعر وی بنمایاند و برای دستیابی به این هدف نگارنده می کوشد تا به بیان شواهدی در این باب بپردازد.
کلید واژه ها : حمیدمصدّق، نماد، ادبیّات معاصر، مجموعه اشعار مصدّق.
تأمّلی در اشعار دیداری علیرضا پنجه ای
دکتر یوسف اسماعیل زاده
*استادیار گروه ادبیات فارسی،دانشگاه پیام نور
عذرا نصیبی باطنی
شعردیداریconcreet verse گونه ای ادبی از ادبیات معاصر است که شاعر با استفاده از هنر گرافیک و به هم ریختن اسلوب شعری، دست به آفرینش سبکی نوین می زند.در شعر دیداری، شاعران،زبان رابه گونه ای دیگربه کارمی برندو از جنبه های بصری و دیداری درشعر استفاده می کنند و به این ترتیب، شعر دیداری، شعری است نوشتاری- دیداری ؛ یعنی در آن،از طریق بازی با کلمات، حروف و واژگان شعر را به گونه ای می نویسند که ظاهر شعر به صورت طرحی دیداری در می آیدو به این ظاهر گرافیکی شعر، معمولاً بیش از مفهوم پرداخته می شود. بنابراین برای تأثیر گذاری بر مخاطب، نمی توان آن را با صدای بلند خواند بلکه برای درک مفهوم آن و لذت بردن، فقط باید به آن نگریست و با دیدن ساختار شعر، به معنای آن پی برد. ( انوشه، 1376: 896) در ادامه ی تفنن طلبی های شعر امروز و به تبعیت از شعر کانکریت، برخی شاعران با نقاشی کردن شکل معنایی برخی از واژه ها به جای حروف نگاری آن ها، گونه ای جدید از شعر معاصر را پدید آورده اند؛ علیرضا پنجه ای،از سرایندگان این نوع اشعار، آن را «شعرتوگراف» نامیده است؛ البته این شیوه به دلیل برخی تفنن های افراطی، گاه شدیداً لوث می شود. علی رضا پنجه ای از شاعرانی است که به طور گسترده به شعر دیداری پرداخته و در آثارش نمونه های فراوانی از این گونه ی شعری یافت میشود. شعر توگراف جنبه ای از شعر است که تمایل و گرایش بین تصویر و کلام را برای خواننده مجسم می سازد. شعر توگراف استفاده از همه ظرفیت ها ی شعری است. با تأکید بر این نکته که که پرداختن به شعر توگراف نافی دیگرگرایش های شعر نیست؛بلکه پیشنهاد وضعیت وظرفیتی نو از شعر امروز ماست. هدف از این مقاله، بررسی شعر دیداری و شعر توگراف در ایران با رویکرد به اشعار علیرضا پنجه ای است . این نوع شعر ، گونه ای هنجار گریزی و سنت شکنی در شعر نو محسوب می شود وشاعران این نو شعر سعی می کنند با هنر نقاشی و خوشنویسی شکلی را که با مضمون شعرشان مناسبت دارند خلق کنند و بین این دو ارتباط برقرار کنند.
کلید واژه ها: ادبیات معاصر ایران،شعر دیداری، کانکریت، ،توگراف ،علی رضا پنجه ای.
در معرفی و شناخت تذکره السالکین ادهم عزلتی خلخالی
یوسف اسماعیل زاده
استادیارگروه ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران
مهرنوش اسرافیل زاده
مولانا ادهم عزلتی خلخالی، از نویسندگان، شاعران عارفان پرکار سدۀ یازدهم هجری است . از احوال و زندگی شخصی او در منابع هم عصر و یا پس از وی ، اطلاع مفیدی به دست نمی آید. پدرش از درباریان متنفّذ بوده و ادهم خلخالی نیز در آغاز بر روش پدر ، منصب درباری داشت. مدتی منصب مدرسی دار الارشاد را برعهده داشت . گویا همچون دیگر عرفا، به درویش خیر اندیشی دچار شده و از بند حرص و آز رسته است .قصص الخاقانی شاملوی هروی، قدیمی ترین مأخذی است که مطالبی در باب علتی نوشته است .و مطابق آن وفات عزلتی در سال 1052 در اردبیل اتفاق افتاده است .از عزلتی بیش از 24 کتاب و رساله مختصر و مفصّل بر جای مانده است .تذکره السالکین کتابی است برای تعلیم صوفیه که مؤلف آن را بر اسلوب پرسش و پاسخ تدوین کرده است . مؤلف در اصل آن را برای کسانی نگاشته که دانش کافی در باب اسلام و تصوف ندارند . روش مؤلف استناد به ایات، احادیث، روایات و سخنان مشایخ و ذکر حکایات است . با توجه به قرائن موجود، احتمالاً عزلتی این کتاب را بعد از سال 1030 نوشته باشد .این مقاله در دو بخش نوشته شده است: بهرۀ اول به معرفی ادهم خلخالی، بررسی حوادث زندگی، موقعیت علمی و آثار وی می پردازد .در بهرۀ دوم به معرفی نسخه خطی تذکره السالکین پرداخته شده است . در این بخش از سبب تألیف کتاب،موضوع و مباحث مطرح شده در آن، تقسیم بندی کتاب،شیوه نگارش آن و دیگر مسائل مرتبط، به اجمال سخن به میان امده است .
کلید واژه ها: نسخه خطی، ادهم عزلتی خلخالی، نثر فارسی، تذکره السالکین.
مطالعه تطبیقی موتیوخط در دیوان نظیری و غزلهای صائب
دکتر عصمت اسماعیلی
عضو هیات علمی دانشگاه سمنان
یکی از عناصر خیالآفرین و معنیساز در شعر شاعران طرزنو یا سبک هندی، موتیوها هستند. واژگان کلیدی معنیآفرینی که در مرکز شبکههای زبانی قرار میگیرند و با ارتباط مفهومی و زبانی با واژگان یک مجموعه، ضمن استفاده از صنعت مراعات نظیر با شبکه تداعیهای زبانی، مفاهیم دقیق و باریکی میآفرینند که در پیشبرد گفتمان معنایی شاعر با مخاطب، بخصوص در غزل بسیار موثر است. در دیوان نظیری نیشابوری برخی واژگان و ترکیبهای وصفی و اضافی، از دایره معناهای عادی و قاموسی خود خارج شده و با قرار گرفتن در مرکز شبکههای زبانی به شاعر مدد رساندهاند تا ضمن پدید آوردن تصاویر خیال بدیع و نو مفاهیم ذهنی خود را نیز به خواننده منتقل کند . مثلا واژگانی مثل سپهر با 51 مورد استفاده یا خط با 74 مورد و خاک با 166 و کعبه با 125 بار کاربرد در معنیسازیهای شاعرانه به نظیری مدد رساندهاند. در این مقاله ضمن اشاره به برخی موتیوهای غزلهای نظیری کاربرد بنمایه و موتیو خط در غزلهای نظیری و صائب با هم مقایسه شدهاند.
کلید واژهها : موتیو، نظیری، صائب، تصویرآفرینی، خط.
تأثیرِ شاهنامۀ حکیم فردوسی در شبه قارّۀ هند
دکتر شیخ اشتیاق احمد
در بیان شعر حماسی فارسی تاکنون کسی به پایه ابوالقاسم فردوسی نرسیده است. فردوسی با سرودن شاهنامه نه فقط شاهکاری در ادبیات فارسی خلق کرد بلکه یک نظم حماسی بی همتا و بی نظیر سرود که تأثیر بسیاری بر زبان و ادبیات جهان گذاشت. در این تأثیرات سرزمین هندوستان هم بی بهره نماند. پیوند میان ایران و سرزمین پهناور هند - که امروز به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش تقسیم شده است- به روزگار پیش از تاریخ می رسد. شاعران، نویسند گان، فیلسوفان و متفکران این دو کشور سازنده دو تمدن و فرهنگ عمیق و ریشه دار و همچنین خالق شاهکارهای ادبی بوده اند. کتاب ملی ایران یعنی شاهنامه که بهترین شاهکار ادبیات حماسی در سراسر جهان شناخته می شود، تأثیر عمیقی بر ادبیات فارسی هند گذاشته است و به همین سبب شاهنامه نویسی در هند رواج بسیار پیدا کرد. با رواج زبان و ادبیات فارسی در هند شاهنامه فردوسی شهرت و مقبولیت فوق العاده ای بدست آورد، و شعرای متعددی نظیر مسعود سعد سلمان، ابوالفرج رونی، تاج الدین ریزه و دیگران در سرزمین هند از شاهنامه فردوسی الهام گرفتند. امیر خسرو دهلوی اثری به نام آینه اسکندری یا نامه اسکندری یا اسکندر نامه خسروی دارد که آن را در چهار هزار بیت در وزن شاهنامه فردوسی سروده است. بدرالدین چاچی در شرح کارنامه محمد بن تغلق، پادشاه دهلی، مثنوی ای به نام شاهنامه در سی هزار بیت سرود. خواجه عبدالملک عصامی، فتح السلاطین را به سبک شاهنامه به نظم کشید. فیضی دکنی ملک الشعرای جلال الدین محمد اکبر، پاشاه گورکانی، همایون نامه نخستین تاریخ منظوم فارسی را در دوره تیموریان هند را در وزن شاهنامه فردوسی نوشت. همچنین پادشاهان قطب شاهی برای حفظ و نگهداری تاریخ و فرهنگ مملکت خویش به تبعیت از شاهنامه فردوسی برای تدوین شاهنامه دستور دادند. شاعری به نام غلام حسین، فتحنامه تیپو سلطان را که شرح جنگاوری های تیپو سلطان، حکمران میسور بر ضد انگلیسی ها از است در سال 1198 ق به نظم کشید. حمید الله کشمیری، معروف به فردوسی کشمیر نیز منظومه حماسی تاریخی اکبر نامه را که در شرح جنگ های افغانان، سیک ها و انگلیسی ها است به تبع شاهنامه فردوسی به پایان رسانید. پادشاهان هند خواندن شاهنامه را هنگام جنگ و کارزار، برای بر انگیختن احساسات رزم و دلاوری جنگجویان بسیار لازم و ضروری می دانستند. به همین علت شاهنامه نویسی در ادوار مختلف مورد توجه قرار داشت.
در این مقاله تلاش شده است که به تأثیرات مختلف شاهنامه فردوسی در ادبیات فارسی هند پرداخته شود و جوانب مختلف آن مورد بحث قرار گیرد.
کلید واژه ها : شاهنامه نویسی، ایران، هند، ادبیات فارسی هند.
درونمایه ومضامین غزلیات کلیم کاشانی
محبوبه اظهری
پژوهشگر پژوهشگاه هنرهای اسلامی اصفهان کارشناس ارشد ادبیات فارسی
بررسی درونمایه ومضامین به کار رفته در اشعار یک شاعر نشانگر افق فکری وجهان ینی آن شاعر است. دراین مطالعه نگارنده برآن است تا با مشخص ساختن بسیاری از موضوعاتی که کلیم کاشانی شاعر قرن یازدهم ه.ق در اشعار خود به کار برده است ساختار شخصیتی و ابعاد مختلف وجودی او را معرفی سازد. کلیم کاشانی(همدانی) از شعرای معروف به سبک هندی است. غزلیات کلیم بخش قابل ملاحظه ای از اشعار او را شامل می شود. اشعاری که به راستی بیان کننده ی آمال، آرزوها و دیدگاه های اخلاقی واجتماعی اوست. بیشتر ابیات غزلیات کلیم بیانگر احساس او نسبت به ظلم و جور روزگار، گله مندی از بی قدر دانسته شدن علم و آگاهی اش، تنفر او از افراد ریاکار و زاهدنما، نداشتن ایمان حقیقی وهمت والاست. این شاعر آزاده بیش از هر مضمون و اندیشه ای، به بیان دردهای درونی خود پرداخته است. دردهای عمیقی که توان ایستادگی در مقابل ظلم روزگار را از او سلب کرده است. از موضوعات دیگری که او به وفور در اشعارش به آن ها پرداخته؛ بیان موضوعات اخلاقی است. کلیم شاعر والاهمت وبزرگ اندیشه ای است که در برابر هیچ بنده ای سرتسلیم فرود نمی آورد. او درعین شکایت کردن از اوضاع واحوال نابسامان خود، دست نیازش را به سوی هیچ کس دراز نمی کند و دیگران را نیز به غنا و بی نیازی نسبت به انسان ها فرا می خواند. دعوت او به بخشندگی و ترک حرص وطمع، از بزرگ ترین دغدغه های فکری اوست. فقر، والاترین صفت نزد اوست و از داشتن آن به خود مفتخر است. خموشی وکم سخنی از دیگر تعالیمی است که کلیم به خوانندگان خود می دهد. عشق وبیان حالات درونی مربوط به هجران وگله از دوری یار از موضوعات غزلیات عاشقانه ی اوست.
کلید واژه ها: کلیم کاشانی، غزلیات، درونمایه، شکوه وگله مندی، مضامین اخلاقی.
تأثیرِ اسطوره در ساختار و محتوای مصیبتنامهی عطّار
دکتر اسماعیل تاج بخش
(دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی)
محمّدجواد اعتمادی گلریز
(دانشآموختهی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی)
مصیبت نامه یکی از زیباترین و هنرمندانهترین آثارِ عطّار است که در ساختار و محتوای خود وابستگیِ زیادی به اسطوره دارد. پیوندِ میانِ اسطوره و عرفان در متنِ مصیبتنامه به وضوح قابل مشاهده است. هدفِ مقالهی حاضر تأمّل در این موضوع است که چگونه اسطوره در شکل گرفتنِ منظومهی مصیبتنامه تاثیر داشته و چگونه ساختار و محتوای آن به یاریِ اسطوره شکل گرفته و سامان یافته است. به همین منظور پس از ارائهی تعاریفی از اسطوره، و نکاتی پیرامون ارزش و اهمّیتِ مصیبتنامهی عطّار، در قسمتِ اصلیِ مقاله دو پدیدهی باد و پرندگان به عنوانِ نمونه از دیدگاهِ اسطوره شناسی بررسی شده و حضورِ آن دو در متنِ منظومه نیز تحلیل شده است. در پایانِ مقاله نیز جدولِ مفاهیم، شخصیتها و عناصرِ اسطورهای در متنِ مصیبتنامه آمده است. با تأمّل در مطالبِ ارائه شده، این موضوع روشن میشود که چه پیوندِ عمیقی میانِ عرفان و اسطوره وجود داشته و چگونه این پیوستگی، یاریگرِ آفرینشِ کتابِ بار ارزشی همچون مصیبتنامه شده است.باید به این نکته اشاره کرد که در میانِ شاعرانِ قدیمِ ما، عطّار از اسطوره شناسترین و اسطورهآگاهترین شاعران بوده است. در آثارِ گوناگونِ او به ویژه در دو منظومهی زیبای منطقالطیر و مصیبتنامه، مفاهیم و موضوعات و شخصیتها و موجوداتِ اسطورهای حضوری کارساز و نقش آفرین دارند. عطّار در این دو اثرِ خود، آگاهانه و هنرمندانه اسطوره و عرفان را پیوند زده و از همنشینیِاین دو، مجموعهای زیبا آفریده که هم خیالانگیز است و هم معرفت آفرین. به عبارتِ دیگر عطّار زبانِ سمبلیک و نمادینِ اسطوره را به کار گرفته است تا رمزپردازیِ عرفانیِ خود را سامان بخشد و این چنین، اسطوره در متنی عرفانی حضوری زیبا یافته است. تخیّلِ پویا و هنرِ شاعریِ شگرفِ عطّار سبب شده است که بتواند عناصرِ آفرینش را همچون موجوداتی زنده، که در عشق و جستجوی آفریدگارِخود سرگردانند، ببیند و بپردازد. در این مسیر او از اسطوره مدد جُسته و به یاریِ آن توانسته منظومهای زیبا و سرشار از تصاویرِ بدیع و مفاهیمِ عارفانهی عمیق بیافریند
کلیدواژهها: اسطوره، عطّار، مصیبتنامه، عرفان، نماد، ساختار، محتوا.
تاریخچه روابط سه ھزار ساله ایران و حوزه شبه قاره
محمد اقبال ثاقب
دکتر رئیس بخش فارسی، دانشگاه جی سی لاھور
ایران و حوزۂ شبه قاره ، از روزگاران بس کهن باهم روابط فرھنگی و مذهبی و نژادی و سیاسی و ھنری و صنعتی داشتہ اند۔ دو ملت آریایی ھند و ایران، هر دو خویشاوند و همخون و از یک گوھرند و حتی پیش از آنکه نیاکان این دو قوم آریایی به خاک ایران و ھندوستان پای بگذارند، درکنار یکدیگر می زیستند و زبان و مذھب و نژاد واحد داشتند و پس از آن که از آسیای مرکزی، محل اولین خود کوچیدند و بہ سوی سرزمین های ایران و ھند روی آوردند و ھر یک در کشوری جداگانه وطن گزیدند۔
کلید واژه ها: ایران، شبه قاره، تاریخ، روابط، مذهبی، نژادی، فرهنگی، سیاسی، هنری، صنعتی.
بررسی مراکز آموزشی و تحقیقی
محمد اقبال شاهد
دانشگاه پنجاب لاهور – پاکستان
شهر بهاولپور مرکز و پایتخت والیان شکوه مند ایالت عباسیان بوده است ا. این شهر در جنوب پنجاب بزرگترین و حاصل خیزترین شهر پاکستان و درکنار رودخانه ستلج واقع است و در زمان محمد بها ول خان ، دومین حکم فرمای خانواده "داوود پوتای سند "که به نام مورث اعلی خود ، عباس "خانواده عباسیه نامیده می شود بهاولپور در سال 1747/ 1160 ق تاسیس شد . حکمرانان عباسی فارسی دان و دوستداران فرهنگ و علوم اسلامی بودند . برای تدریس علوم اسلامی و زبان های اسلامی مراکز مختلف در سارسر ایالت بهاولپور بنا نمودند و از زمان قدیم "اْچ شریف " در نواحی بهاولپور مرکز بزرگ علم و ادب فارسی بوده است و اولین تذکره شعرای فارسی " لباب الالباب "محمد عوفی 117م / 572 قق – 1232م/635 ق ) در دوره ناصرالدین قابچه ( حک : 624 ق ) در همین شهر نوشته شد . امروز هم تعداد یادی از نسخه های دستنویس در کتاب خانه گپلانپه اْچ شریف محفوظ است و فهرست آن ها نیز به کوشش پروفیسور دکتر غلام سرور به چاپ رسیده است .همین طور خیر پورتامپوالی و صادق آباد از مراکز مهمی حوزه بهاولپور می باشند و دارای هزاران نسخه های دستنویس و کتاب های چاپی فارسی هستند . جامعه عباسی بهاولپور و دانشگاه اسلامیه بهاولپور ، مراکز بزرگ این منطقه بانشد که مشغول تحقیق و تدریس زبان فارسی ، حتی تا درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی می باشند . در این تحقیق از مراکز نامبرده و روال و رواج زبان فارسی نیز تدریس و آموزش این زبان مورد بررسی قرارد داه شده است .
بررسی نسخه شناسی و سبک شناسی رساله مرآه التائبین میرسیدعلی همدانی
آذر اکبرزاده ابراهیمی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
دکتر زهرا اختیاری
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی
میرسیدعلی همدانی (713-786 ه.ق) عارف توانای قرن هشتم؛ پرورش یافتة مکتب نجم الدین کبری است. وی که تأثیر فراوانی در گسترش اسلام و تصوف ایرانی در هند داشت، باالهام گرفتن ازتعالیم عارفان و عالمان دینی قبل ازخود، بیش از صد اثر عرفانی به زبان فارسی و عربی تألیف نمود.مرآت التائبین یکی از رسالات عرفانی همدانی است که به موضوع «توبه» اختصاص دارد. هرچند این اثر خلاصه و ترجمه ای از باب توبة احیاء العلوم غزالی است؛ اما برخی ویژگی های سبکی و نظریات عرفانی مولّف در این اثر قابل توجه است.نگارنده پس از مقدمه ای کوتاه در دو بخش ابتدا به معرفی نسخ مختلف این رساله از جمله نسخ کتابخانه های ملک، مجلس، ملّی، آستان قدس و یک نسخه از کتابخانه گنج بخش پاکستان پرداخته و در ادامه به بیان ویژگی های سبکی و بلاغی این اثر همّت گماشته است.
کلیدواژه ها: میرسیدعلی همدانی، مرآت التائبین، نسخه خطی، عرفان قرن هشتم.
بررسی واژه سازی اقبال لاهوری در«اسرار خودی» و «رموز بی خودی»
محمد علی اکبرزاده
دبیرآموزش و پرورش منطقه ی دودانگه ی ساری
شایسته شفیعی
مدرس دانشگاه پیام نور و موسسه غیرانتفاعی ادیب ساری
در همه ی زبان ها چیزی که زبان ادبی را از زبان عادی متمایز می کند برجسته سازی است. هنجاگریزی یکی از روش های برجسته سازی زبان است که خود به انواع مختلف تقسیم می شود؛یکی از انواع هنجارگریزی ، هنجارگریزی واژگانی است که موجب آفرینش واژگان جدید می شود. این مقاله نشان داده است که یکی از شگردهای اقبال لاهوری در برجسته سازی زبانی ، هنجارگریزی واژگانی است به گونه ای که این امر باعث تشخص سبکی او شده است . در بررسی تک تک ابیات این دو اثر مجموعاً133 واژه ی برساخته ی اقبال یافت شده است . این واژه ها ضمن افزایش گنجینه ی لغات زبان فارسی موجب ایجاز در سخن، خلق کنایه های جدید و تصویرسازی های زیبا شـده اند. در آفرینش همه ی واژه ها در این دو اثر اصول حاکم بر واژه سازی رعایت و به اصل رسانگی توجه شده است .اقبال برای ساختن کلمه های جدید از روش ترکیب بیشترین بهره را برده است به گونه ای که بسامد این نوع از واؤه ها به مراتب بیشتر از واژه های مشتق است.
کلیدواژه ها: اسرار خودی، رموز بی خودی ،هنجارگریزی،هنجارگریزی واژگانی.
مقایسه ی داستان سیاوش از شاهنامه با داستان شیر و گاو از کلیله و دمنه
محمد علی اکبرزاده
دبیرآموزش و پروش دودانگه ی ساری
شایسته شفیعی
مدرس دانشگاه پیام نور ساری
در این مقاله سعی شده است تا دو داستان از دو اثر مهم ادب فارسی بررسی و با یکدیگر مقایسه شوند؛ داستان «سیاوش» از کتاب ارزشمند شاهنامه ی فردوسی با داستان «شیر و گاو» از کتاب وزین کلیله و دمنه ی نصرالله منشی - که البته در اصل متعلق به زبان و ادب کشور هندوستان است. میزان و نحوه ی تاثیر و تأثر این دو داستان بر یکدیگر و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها از نکاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. شباهت های بی نظیر این دو داستان در ده عنوان مختلف بررسی و در هر مورد شاهدمثال هایی از دو کتاب شاهنامه و کلیله و دمنـه بیان شده است. محور اصـلی این جستار مقایسه ی کنش ها ،گفتار و رفتار شخصیت های موازی دو اثر است ؛ مقایسه ی افراسیاب ، سیاوش و گرسیوز با شیر، گاو و دمنه. در برخی از موارد شباهت ها غافل گیر کننده و حیرت آور است؛ نظیر دو به هم زنی های گرسیوز و دمنه یا ترفیع مقام سیاوش و گاو. البته اختلاف هایی هم بین دو داستان وجود دارد که در قیاس با شباهت ها بسیار ناچیز است. شاید اشتراکات فرهنگی ایران و هندوستان و آگاهی فردوسی از داستان شیر و گاو یا حتی تسلط نصرالله منشی بر شاهنامه ی فردوسی از دلایل این شباهت باشند.
کلیدواژه ها: شاهنامه،سیاوش،کلیله و دمنه،ادبیات تطبیقی.
ادراک بصری و نقش رسانه های دیداری در آموزش و یادگیری زبان فارسی
دکتر فریدون اکبری شِلدره
مدیرگروه زبان و ادب فارسی دفتربرنامه ریزی و تالیف کتاب های درسی
در این نوشته ، نخست زبان و مهارت های اصلی زبانی معرفی و در پی آن ، مهارت های زبان در دو شاخه ی دریافتی و پرداختی طبقه بندی و بررسی شده اند .پس ازآشنایی با ابزارهای خدادادی زبان آموزی و سپه سالاران عقل و علم (حواس پنجگانه )، به کارکرد هریک در فرایند یادگیری و آموزش زبان پرداخته شد . سپس چگونگی پرورش و تقویت یادگیری و فربه سازی ذهن و زبان فراگیران از راه دریچه های چشم و گوش ، نقش و حضور فیلم ، تصویر و نگاره به عنوان رسانه های دیداری به گستردگی ، مورد بحث و پژوهش قرار گرفت .در بخش پایانی این جستار ، موضوع ادراک بصری و سواد دیداری در یادگیری علوم وجایگاه آن در آموزش های مدرسی امروز و تحلیل نشانه شناختی رسانه و فیلم های آموزشی به عنوان یک زبان، بررسی شده است .این نوشته ،نشان می دهد که بهره گیری از درگاه چشم در نخستین گام زبان آموزی و نیز دیگر حواس،تاثیر بسیار بر گسترش دنیای ذهن و مانایی آموزه ها و تعمیق یادگیری دارد .
کلیدواژه ها:آموزش ، زبان آموزی ،ادارک بصری ، تربیت دیدن انتقادی ،رسانه های دیداری، سواد بصری ، نشانه شناسی.
گاهنبار ششم(همسپهمدیم)
مهناز اکبری
دانشجوی کارشناسی ارشدزبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان وبلوچستان
این پژوهش درباره یکی از مراحل خلقت در اسطوره آفرینش آریایی است یعنی ششمین گاه خلقت که به گاهنبار همسپهمدیم موسوم است،که شاید مهم ترین و محوری ترین بخش این اسطوره باشد،چرا که ریشه های آنرا میتوان در بسیاری از آیینهای بومی ،ملی مانند سووشون وحاجی فیروز،چهارشنبه سوری مشاهده نمودوازآنجاییکه در آثار حماسی ملی مانیز مورد اشاره قرار گرفته است ،درخور توجه میباشد.آنچه در این گفتاربدان توجه شده است وجه تسمیه این گاهنبار با توجه به برخی متون قبل و بعد از اسلام و آئینهای مربوط به این گاهنبار از جمله جشن فرودگان و سوگ سیاوش ومقایسه ای کوتاه شده است بین اسطوره خلقت آریایی و ادیان ابراهیمی .
کلید واژه ها:گاهنبار،همسپهمدیم، کبیسه، فرودگان، کتب آسمانی ، سوگ سیاوش.
بازخوانی رمان‹‹تهران مخوف››
(تاملی در پیرنگ و شخصیت های داستانی تهران مخوف)
دکتر میر جلیل اکرمی*
محمد پاشایی **
در اواخر دورۀ قاجار رمان در ایران ظهور کرد و نویسندگانی چون خسروی، صنعتی زاده و حسن بدیع در این زمینه طبع آزمایی کردند و رمان های تاریخی به وجود آوردند. این شیوۀ ادبی در اثر تغییر و تحولات عمده ای که در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران به وجود آمد، جنبۀ اجتماعی به خود گرفت. مشفق کاظمی در عصر رضا شاهی نخستین رمان اجتماعی فارسی را با محور قرار دادن حقوق و آزادی های زنان به رشتۀ تحریر در آورد. رمان های اجتماعی که بعد از این رمان در دهۀ اول و دوم قرن حاضرنوشته شد، هر چند از نظر موضوع و مرتبه هنری قابل قیاس با ‹‹تهران مخوف›› نیستند ولی براساس ساختار اجتماعی رمان مذکور طرح و پی ریزی شده اند. این پژوهش از بین عناصر داستانی در پی واکاوی پیرنگ و شخصیت پردازی ‹‹تهران مخوف ››، پیشرو رمان های اجتماعی، و نقد و تحلیل آن است.
کلید واژه ها : رمان اجتماعی ، تهران مخوف ، انتقاد ، شخصیت پردازی ،پیرنگ.
بررسی آموزش مهارت قصه گویی در دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر ایلام
دکتر محمودالیاسی
استادیار گروه زبانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
امیرکریمی پور
دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
یکی از مهمترین نقشهای زبان نقش ارتباطی آن میباشد. از دیدگاه جامعهشناختی زبان، سخنگویان از طریق تعاملات زبانی منظور و مقصود خود را به مخاطبان منتقل میکنند. مهارت قصهگویی بخشی از مهارت ارتباطی زبان به شمار میآید و از اینرو با سنجش این مهارت میتوان جنبههایی از مهارت زبانی اهل زبان را آزمود. متأسفانه در آموزش زبان فارسی در مدارس کشور ما آموزش این مهارت زبانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر مهارت قصهگویی تعدادی از دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهر ایلام (کلاسهای دوم و چهارم) مقایسه میشود. در این پژوهش، مهارت قصهگویی از عناصر مختلفی چون حفظ پیوستگی قصه، حفظ چهارچوب اصلی قصه، بیان حالات درونی شخصیتهای قصه، به کارگیری زمان دستوری مناسب، استفاده از کلمات ربط مناسب، بهکارگیری واژه های مرتبط، و غیره را در بر می گیرد. ابزاری که برای تولید قصه بهکار گرفته شده، کتاب مرسر مهیر(1960) موسوم به "داستان قورباغه" است که شامل 24 تصویر بدون شرح میباشد.نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که تاثیر سال تحصیلی آزمودنیها بر نمرات مهارت قصهگویی و بهکارگیری بسیاری از عناصر فوق خنثی و گاه حتی منفی است. این امر را میتوان هشداری برای برنامه ریزان آموزشی ومؤلفان کتابهای درسی دانست. بر این اساس، ضرورت تدوین مواد درسی مناسب که تاکید بیشتری بر نقش ارتباطی زبان داشته باشد، احساس میشود.
کلید واژه ها: مهارت زبانی، زبان ارتباطی، مهارت قصه گویی، عناصر داستان.
تحلیل گفتمان اجتماعی و انتقادی رمان غرور و تعصب«با نگاهی به دیدگاه نورمن فرکلاف»
حسن امامی استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه بیرجند
مریم رضایی دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی
تحلیل گفتمان یکی از مباحث مهم در حوزهی نقد زبانشناسی و ادبی است و از این منظر می توان بسیاری از کدهایی را که نویسنده در داستان خویش ارائه می کند، رمز گشایی کرد. برخی از بحث های مطرح شده در متن موضوعاتی هستند که به فرامتن تعلق دارند و بکار گیری و نقد این مباحث فرامتنی که موضوع گفتمان اجتماعی است ، می تواند تاثیر زیادی در درک داستان داشته باشد . موضوع جالبی که مورد توجه منتقدان در چند دههی گذشته قرار گرفته است، توجه به اندیشهی جین استین رماننویس مشهور انگلیسی میباشد، که در رمانهایش به تصویر درآمده است. او بسیاری از مسایل عصر خود را به شکلهای مختلف در رمانهایش مطرح می کند و درک این مسایل با توجه به مباحث سیاسی اجتماعی عصر او قابل فهم می گردد. استین بیشتر به موضوعاتی می پردازد که روابط زن و مرد را نشان میدهد. دراین جامعه مرد از تمامی حقوق برخوردار بوده و نگاه وی به زن تحقیرآمیز و نگاه به جایگاه پایین تر اجتماعی است. نگارنده در این مقاله تلاش نموده است با استفاده از دیدگاههای اجتماعی و انتقادی نورمن فرکلاف تحلیل گفتمان اجتماعی و انتقادی از رمان غرور و تعصب اثر معروف جین استین ارائه کند. در نهایت بر طبق یافته های پژوهش میبینیم زنان برخلاف تصور مردم زمانه، کوته فکر و کوته بین نبوده و مردان نیز همیشه «دانای کل» نیستند.
کلید واژه ها: جین استین،فمنیسم، غرور و تعصب، تحلیل گفتمان انتقادی، فرکلاف.
مفهوم صلح و دوستی در شعر فریدون مشیری و محمود درویش
محمد امامی*
فریدون مشیری و محمود درویش از شاعران متعهد شعر معاصر فارسی و عربی هستند. عشق و دوستی،سختیها و مصائب انسانها،جنگستیزی و دوری از خشونت و حقخواهی و ظلمستیزی،ادب پایداری و مقاومت از بارزترین مضامین شعری این دو است.اما شاید بتوان گفت ستایش صلح و نکوهش دشمنی و نفی خشونت و ریا و همنوایی با انسان دربند یکی دیگر از عناصر غالب اشعار این دو باشد در این مقاله بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، که شرط ورود به تطبیقگری را تأثیر و تأثر تاریخی نمیداند، به تحلیل و بررسی و مقایسهی بنمایههای صلح و دوستی در اشعار این دو شاعر پرداختهایم. مقاله شامل دو بخش نظری و عملی است در بخش نظری معرفی کوتاهی ازمفهوم ادبیات تطبیقی و مکتبهای آن و مراحل شعری مشیری و درویش سخن به میان آمده است. و در بخش عملی، مفاهیم، موضوعات و درونمایههای صلح و دوستی در اشعار درویش و مشیری به صورت تطبیقی بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد صلح و دوستی، نفی خشونت، ظلم و جنگستیزی و محبت به همنوعان از جایگاه بالایی در شعر این دو شاعر برخوردار است و و شاعران مذکور برای این موضوعها در شعر خود اهمیت خاصی قائل شدهاند.
کلید واژهها: فریدون مشیری، محمود درویش، صلح و دوستی،شعر فارسی و عربی، ادبیات تطبیقی(مکتب آمریکایی).
فواید تاریخی قصاید ستایشی خاقانی
دکتر نصراله امامی
آرش امرایی **
از گذشته ای دور به واسطه ی بار منفی مدح و اغراق در ستایش دیگران، همواره به سروده های ستایشی یا مدایح با دیدی بدبینانه نگریسته شده است . حال آن که این نوع شعر صرف نظر از برخی شعرهای سراپا اغراق و ستایش های غیر معقول ، کارکردهای بسیار ارزشمند وقابل توجه دارد .شاید اگر شعر ستایشی نبود بسیاری از دیوانهای شعرا اکنون در دسترس ما نبودند .علاوه بر این خدمت ارزشمند ، شعرستایشی ، دارای کارکردهای ارزشمندی است که بررسی آنها موجب اصلاح نگاه محققان وادبیات شناسان و دیگران نسبت به مدایح، می شود . گفتنی است که فواید تاریخی ، یکی از بهره هایی است که از شعر ستایشی حاصل می شود.شعرا در هنگام سرودن مدایح خواسته یا ناخواسته نکات تاریخی فراوانی را در شعر خود داخل می کردند که بسیاری از آنها را در هیچ کتاب تاریخی نمی توان یافت . در این مقاله به استخراج بخشی از این کارکردها در قصاید ستایشی خاقانی خواهیم پرداخت ودر آن اشارات تاریخی موجود در قصاید ستایشی خاقانی را نشان می دهیم تا دریافته شود که برخی از آنها در روشن کردن زوایای تاریک تاریخ مفید فایده هستند .
کلید واژه ها : خاقانی ، قصاید ستایشی ، کارکردهای تاریخی .
بررسی تطبیقی "بوف کور" صادق هدایت و "پیکر فرهاد" عباس معروفی
بهناز امانی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد کرج
صادق هدایت، دگرگون کننده ی ادبیات داستانی ایران زمین، اولین نویسنده ای بود که داستان نویسی را به شکل امروزی آن رواج داد و با داستان " بوف کور" خود، دیدگاه غالب نویسندگان/داستان ها را نسبت به زنان متحول کرد. برای نخستین بار، هدایت بود که به شخصیت پردازی های دقیق پرداخت و داستان های خویش را دارای ابعاد وسیع و لایه های روان شناختی کرد. هم او بود که "جریان سیال ذهن " را – که شیوه ای است برای نفوذ در ذهن شخصیت های داستان و روایت داستان بر همان مبنای جریان سیال تفکر- برای پیش برد گستره ی داستان های خویش، به ویژه در داستان " بوف کور"، به کار گرفت. از این رو شاید بتوان او را مدرن ترین نویسنده ی دوران خویش نام نهاد، زیرا که تحت تاثیر ادبیات اروپا، پایه گذار ادبیات نوین، و سنت شکن ادبیات کهن بود. " بوف کور " او دارای لایه های معانی مختلف، از زبان مرد راوی، " روی قلمدان کشی بدبخت " بیان می شود که در عشق بانویی اثیری "می سوزد و می گدازد" . سال ها بعد، یعنی " شبی در اوایل پاییز 72 " بازنویسی این داستان را، این بار از زبان " زن اثیری " داستان " بوف کور" ، به قلم عباس معروفی، نویسنده ی ایرانیِ مقیم آلمان، در کتابی با عنوان " پیکر فرهاد" می خوانیم. هرچند که او، در نو آوری و پیش گامی در عرصه ی ادبی، هم پای صادق هدایت نیست، اما به انصاف باید گفت قلمی شیوا، به سبک و سیاق هدایت دارد.
کلید واژه ها : بوف کور، زن اثیری، پیکر فرهاد، جریان سیال ذهن.
چگونگی دگردیسی اسطوره سیاوش در شاهنامه
حجت اله امیدعلی
دانشجوی دکتری دانشگاه اراک
شهرام القاصی چکنی
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
هرچند ممکن است بنیادهای اسطوره ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر تفسیرناپذیر باشند ولی با تأمل و توجه، می توان بافت های این گونه داستان ها را تأویل کرد و به منشأ و آبشخورهای آنها، نزدیک شد. اسطوره سیاوش یکی از محوری ترین و اصلی ترین بخش ها در زنجیره اساطیر ایران محسوب می شود که یکی از پشتوانه های ساختاری شاهنامه به شمار می آید. او دارنده والاترین شخصیت انسانی در اساطیر ایرانی؛ به ویژه شاهنامه است. سیاوش در اسطوره، از ایزدان نباتی بوده است که به تدریج در طول زمان از جنبه های خدایی آن کاسته شده است و در متون حماسی شخصیتی زمینی به خود گرفته است. در این مقاله ما سعی داریم بن مایه این اسطوره و نحوه دگردیسی آن را در شاهنامه نشان دهیم.
کلید واژه ها: سیاوش، ایزد نباتی، شاهنامه، اسطوره تطبیقی.
ناصرخسرو دیگر
بر اساس نظریه روانکاوی ژاک لاکان
ابوالقاسم امیر احمدی
احمد یزدی
امروزه بررسی خصوصیات و شیوه های رفتاری انسان به عنوان موجودی پیچیده که همواره در تلاش است تا با درک و شناخت کامل تری از خود و جامعه ای که درآن زندگی می کند بهتر بتواند استعدادهای نهفته اش را شناسایی کند ، از اهم مباحث مورد توجه روانشناسان دنیاست که سبب ارائه نظریات بسیاری گردیده است . در این میان ، نظریه روانکاوانه ژاک لاکان فرانسوی از اهمیت بسیار بالایی در شناخت شخصیت برخوردار است . در این مقاله سعی شده است تا بر پایه نظریه "ساختمان نفسانی انسان" از این روانشناس مشهور که در آن به جای تاکید بر فرآیندهای بدنی از نقش خارق العاده زبان در پرورش روانی سخن می رود ، شخصیت ناصر خسرو ، بررسی و با استناد به اشعار او تصویری دیگر از چهره این شاعر حکیم ، ارائه گردد .
کلید واژه ها : لاکان ، ناصرخسرو ، روانکاوی ، شخصیت.
از هیرمند تا تیبر
نگاهی دوباره به آب و رمزگشایی اسطوره ای آن در شاهنامه و انه اید ویرژیل
عاطفه امیری فر
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
آب، عنصری اسرار آمیز است که خاستگاه قدسی و حیات بخش آن همواره مورد توجه بوده و دارای جایگاه خاصی در اساطیر است. گذشته از اهمیت آن در منابع دینی، در تمام متون حماسی و اساطیری می توان ردپای آن را در هیأت رودها، دریاها و نیز ایزدان گوناگون و با کارکرد های گونانگون در اساطیر ملل و مسیر داستان پردازی و حماسه سازی دنبال کرد. آب، رمزی است که از جنبه اسطوره ای در شاهنامه فردوسی و انه اید ویرژیل(نه به افزونی شاهنامه)، حضوری ویژه و قابل تأمل دارد و اگرچه تنها یک یا دو کارکرد کلی آن را در برمی گیرد اما با توجه به ارتباط تنگاتنگ و ظریفی که با مفاهیمی مانند نیایش خدایان، ضمیر ناهشیار، بیم و امید، تولد و مرگ و...دارد؛ می توان نگاه تازه و عمیق تری نسبت به حضور آن در دو منبع مذکور به ویژه داستان رستم و اسفندیار داشت. در آثار مورد نظر ما، آب در قالب رود و دریا ظاهر شده و به ظاهر کامل کننده عناصر طبیعی سازنده داستان هستند، اما در بررسی رمز شناسانه و اسطوره شناختی آن می توان به ارتباط عمیق و منسجمی پی برد که با ژانر داستان، پایان کار آن، شخصیت و احساسات قهرمانان، فضای رویدادها و... پیوند دارد و ما را به درک دقیق و درست ساختار حماسی، اسطوره ای و روانشناسی دو اثر مورد نظر رهنمون می سازد. در نوشته های بسیاری پیش از این، به کارکردهای اساسی آب در اساطیر اشاره شده و در باب آن به تفضیل، تحقیقاتی وجود دارد که همه آنها مد نظر ما در این نوشته بوده اند و البته در این نوشته سخن از جنبه های دیگر رمز آب است. در این مجال کوتاه نقش اسطوره ای آب در داستان های رستم و اسفندیار و حماسه انه اید بررسی و تحلیل کرده و نیز شواهدی ارائه می دهیم.
کلید واژه ها:رمزآب در اساطیر، آب در رستم و اسفندیار ، آب در انه اید ، نمود اسطوره ای آب(در ارتباط با نیایش، ترس و تردید، ضمیر ناهشیار).
نقد و بررسی جایگاه رئالیسم و ناتورالیسم در سنگ صبور صادق چوبک
سپیده امینی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
محمود زحمتی
رئالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی یعنی در فاصله سالهای 1850 – 1880 در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهمترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح میکند و ریشهی همهی رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جست و جو میکند. به دنبال آن مکتب ناتورالیسم شکل گرفت که چهارچوبهی تنگ تر و محدودتری دارد که امیل زولا و طرفدارانش بنا نهادند و مدعی شدند که هنر و ادبیات باید جنبه علمی داشته باشد و کوشیدند که روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهند. صادق چوبک، یکی از پیشگامان ادب فارسی معاصر ایران، برای توصیف واقعیت های زندگی وسواس زیادی داشت. وی را به سبب همین دقت نظر در جزئی نگری ها و درون بینی ها، با اختلاف نظر، رئالیست وگاهی ناتورالیست خوانده اند. آنچه در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته، جایگاه و غلبهی رئالیسم و ناتورالیسم در سنگ صبور چوبک است و انطباق و ویژگیهای این دو مکتب در سنگ صبور مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
کلید واژه ها : رئالیسم، ناتورالیسم، صادق چوبک، سنگ صبور.
بررسی تطبیقی دیدگاه های شعری شفیعی کدکنی و أدونیس درباره شعر معاصر فارسی و عربی
دکتر ابراهیم اناری بزچلوئی
سکینه رنجبران
گسترش روز افزون درد ها و مصیبت های اجتماعی در سراسر سرزمین های اسلامی موجب شده که اغلب شاعران معاصر از دایرة «من» فردی خارج شوند و سرنوشت جمعی یا سرنوشت نوع انسان را بر سرنوشت شخصی خویش مقدم بدارند؛ از این رو در جهان معاصر، کمتر شاعری یافت می شود که نسبت به رسالت شعر و شاعر بی تفاوت باشد؛ این طرز تفکر در دیدگاه شاعران نسبت به مفهوم شعر هم تأثیر داشته است و اغلب شاعران معاصر، دیدگاه های شعری خویش را در خلال اشعارشان بیان نموده اند. حجم عظیمی از این نظریه های شعری (مانیفیست های شعری)، به جایگاه شعر و رسالت شاعر اختصاص دارد. شفیعی کدکنی و أدونیس دو تن از شاعران منتقد معاصر هستند که در زمینة شعر و رسالت شاعر دیدگاه های گوناگونی ارائه کرده اند. ما در این جستار برخی دیدگاه های شعری شفیعی کدکنی و أدونیس و همانندی ها و تفاوت های این دیدگاه ها را بررسی خواهیم نمود.
کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی، دیدگاه های شعری، رسالت شعر و شاعر، شفیعی کدکنی، أدونیس.
سهم وارسته در جریان ادبی میان ادیبان هندی و ایرانی
انجم طاهره
عضو هیأت علمی و معاون بخش فارسی ،دانشگاه بانوان اَل.سی.لاهور،پاکستان
مهمترین حوزة نقد ادبی در طول تا ریخ ادبیات فارسی در هند به وجود آمد.حضور دراز مدت فرهنگ ایران در هند- از عهد غزنویان تا اندکی پیش از سلطة انگلیسیان بر هند - سر انجام در پایان عمر ثمری خوش داد . نهضت ادبی میان ادیبان هندی و ایرانی در بارة نحوة زبان فارسی و سخن سنجی پیشینة طولانی دارد.ظاهراً این منازعه از حضرت امیر خسروآغاز شده تا عرفی شیرازی ( 999 ه ق ) و فیضی ( د:1004 ه ق ) و منیر لاهوری(1019 – 1054 ه ق )، و حاجی محمد جان قدسی( د: 1056 ه ق ) وملا شیدا ( د:1080 ه ق ) می رسد. معروفترین مناقشةادبی بین شیخ علی حزین (د: 1180 ه ق ) - شاعر برجسته و نویسندة بلند فکرت- و سراج ا لدین علی خان آرزو (د: 1169 ه ق )- ناقدِ بزرگ و ادیبِ اریب- موجب شد پیدایش چند کتاب که عبارتند از:تنبیه الغافلین از آرزو، ابطال الباطل از فتح علی خان گردیزی،قولِ فیصل از امام بخش صهبایی،محاکمات الشعرا از میر محسن اکبر آبادی،نقدِ محمد عظیم ثبات و کتابهای بعدی درین زمینه مثل شاعری در هجوم منتقدان از شفیعی کدکنی وغیره.سیالکوتی مل وارسته (اسمِ کاملش-لاله اندر بهان معروف به سیالکوتی مل وارسته- فقط از یک ماخذ «چار باغ پنجاب»از «گنیش داس ودیره» معلوم می شود) سهمی بزرگ در این جریانِ ادبی دارد. او استادِ سخن شناس و نقادِ نکته دان شبه قاره به شمار می رود. آثارِ نقدی وارسته احقاق حق( در پاسخ به خرده گیری های آرزو در دفاع از شیخ علی حزین ،تالیف پیش از 1152 ه ق ) وجوابِ شافی (در پاسخ به ایراد های آرزو بر شعر عبد الحکیم حاکم تالیف: 1163 ه ق ) و مهارت منتقدانه وی در تالیفاتِ دیگر(مصطلحاتِ شعرا،مطلع السعدین، {منشآت وارسته}،بیاض وارسته) به آشنایی زدایی نقدِ ادبی در سبکِ هندی راه داده است. در پاسخ ایرادها وارسته با کشفِ مفاهیمِ ترکیبها و اصطلاح های بلاغی ،دستوری،فلسفی وموسیقی و وزن و قافیه شعر گنجینه ای پر بار برای نقدِ ادبیاتِ فارسی فراهم کرده است.
کلید واژه ها: جریاناتِ ادبی در شبه قاره ، حزین لاهیجی،سراج الدین علی خان آرزو، وارسته ، احقاقِ حق ،جوابِ شافی
کتاب حضرت آدم(ع)
رحیم هادی انداب جدید
عیوض هوشیار
دانشجویان دوره ی دکترای تخصّصی رشته ی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
شیخ آذری طوسی در کتاب ارزشمند خود به نام جواهرالاسرار که جزو متون چند دانشی است و در سال 840 ه.ق نوشته شده است، در باب اوّل اثر خود به بیان اسرار حروف مقطعه پرداخته است و در این باب همه ی نظریّات را گردآوری نموده است و علاوه بر آراء مفسّران، به بیان عقاید ارباب عقول و متکلّمان و متصوّفه و پاره ای از فرقه ها همچون معتزله و ارباب علم جفر و نیز آراء علمای ظاهر پرداخته است و در نهایت نظر خود را در این مورد بیان کرده است یکی از جالب ترین نظریّه ها در این زمینه این است که از حروف مقطّعه به عنوان کتاب حضرت آدم (ع) یاد شده است علاوه بر این مطالب، این نوشته ها به لحاظ آن که در بردارنده ی آراء صوفیان و متکلّمان نیز هست در حیطه ی ادبیّات عرفانی و کلامی حایز اهمیّت می باشد و مطالبی که در آن به کار رفته نشان از وسعت دانش شیخ آذری طوسی دارد و وی اطّلاعاتی دست اوّل در این زمینه ارائه می کند که پاره ای از آن ها در نوع خود منحصر به فرد و بی سابقه است ما در این مقاله که قسمتی از پایان نامه ی نگارندگان است به تصحیح باب اوّل این اثر بر اساس 8 نسخه پرداختیم و متن مصحّح آذری را در مقابل دیدگان دانش دوستان محترم گذاشتیم سعی بر آن بوده است تا متنی انتقادی و مصحّح به دست بدهیم. و ما توفیقی الّا بالله.
کلیدواژه ها: تصحیح ، جواهرالاسرار ، حروف مقطّعه ، تفسیر ، متصوّفه.
تاملی بر شیوه های پرورش تفکر انتقادی در قالب ادبیات کودکان
مریم انصاری
مدرس دانشگاه پیام نور اصفهان و دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت
شقایق نیک نشان
مدرس دانشگاه پیام نور اصفهان و دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم وتربیت
فعالیت های فکری دقیق مستلزم مهارتهای شناختی پیچیده و گرایشاتی است که منجر به تفکر انتقادی می شود. هدف مقاله حاضر دستیابی به شیوه های آموزش تفکر انتقادی به کودکان است. در این مسیرآنچه می تواند ما را یاری سازد تا به این مهم نایل شویم بهره گیری از ادبیات کودکان است. لذا در این پژوهش ابتدا رویکردهای مربوط به تفکر انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد و پس از آن به تحلیل آن در ادبیات کودک پرداخته می شود. این پژوهش با شیوه ی تحلیلی- استنتاجی صورت می گیرد و سعی برآن است تا با بررسی نظریات متعدد متخصصان فلسفه به چرایی و امکان آموزش تفکر انتقادی برای کودکان از طریق ادبیات کودکان پرداخته شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رشد تفکر انتقادی در کودکان از طریق گفتگوها و حلقه های کندوکاو با تمرکز بر داستان های کودکانه صورت می گیرد. شرکت کودکان در اجتماع های ادبی و کندوکاو پیرامون مفاهیم معمول زندگی در قالب قصه گویی و بحث پیرامون شخصیت های داستانی، می تواند مهارت های استدلال، تخیل و قضاوت درست، تفکر انتقادی و اعتماد به نفس و توانایی حل مساله را به طور قابل توجهی در کودکان ارتقا بخشد. در نهایت پیشنهاد می گردد که فلسفه برای کودکان درمباحث و متون مربوط به ادبیات کودکان به صورت تخصصی واردگردد.
کلید واژه ها: تفکر انتقادی، حلقه های کندوکاو، تخیل، ادبیات کودکان.
بررسی شگردهای طنز پردازی در شعر کودک و نوجوان دههی هشتاد
نعمت الله ایرانزاده
انسیه موسویان
خنده و شادی در زندگی کودکان و نوجوانان نقش بسزایی دارد. شادمانی و شوخ طبعی با سرشت و ذات زندگی کودکان عجین شده است. رشد چشمگیر ادبیات کودکان و نوجوانان و به ویژه شعر در سالهای اخیر این انتظار را ایجاد می کند که شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان از کارکردها و قابلیت-های این گونه ی ادبی در آثارشان بهره ببرند. موضوع این پژوهش نیز به بررسی و تحلیل نمونه ی اشعار طنزآمیز کودک و نوجوان در دهه ی هشتاد، اختصاص یافته است و هدف آن شناخت شگردهای مورد استفاده ی شاعران مطرح برجسته ی کودک و نوجوان در سروده هایشان و نیز چگونگی استفاده از این شگردهاست. در این مقاله ابتدا مفاهیمی چون کودک، نوجوان، ادبیات کودک و نوجوان، شعر کودک و نوجوان، گونه های مختلف آن و گروه های سنی تعریف شده و سپس تعریف و ویژگی-های طنز و فکاهه و تفاوت های آنها بیان گردیده است؛ آن گاه با اشاره به ضرورت وجود طنز در ادبیات کودک و نوجوان و تفاوت های طنز در ادبیات کودک با ادبیات بزرگسال، نمونه-های طنزآمیز از سه جنبه بررسی شده است: ساختار شعر طنز کودک و نوجوان، معنا و مضمون و شیوه ها و شگردهای ایجاد طنز در شعر کودک و نوجوان.
کلید واژه ها: ادبیات کودک و نوجوان، شعر معاصر، طنز، فکاهه،شگردهای طنز آفرینی.
نقدی بر شرح جامع مثنوی معنوی
محمدحسین ایران منش
ژرفای اندیشۀ مولانا از یک سو و ابهام ذاتی عرفان از سوی دیگر، مثنوی معنوی را محتاج شرح و توضیح ساخته است.از این رو طی قرون متمادی اندیشمندان متعددی به شرح مثنوی پرداخته اند. در این بین «شرح جامع مثنوی معنوی» به واسطۀ برخورداری از ویژگی هایی چون: شرح یک به یک ابیات و ایجاز در عین جامعیت نسبی، مورد توجه بزرگان ادب فارسی و مجامع دانشگاهی قرار گرفته است.با احترام به ساحت استاد کریم زمانی، مؤلف اثر، و اذعان به ارزش های فراوان شرح گران سنگ ایشان، این مقاله به بعضی از سهوها و لغزش های اندک شماری که – به نظر نگارنده – در مجلد ششم این اثر واقع شده است اشاره می کند.
کلید واژه ها : مثنوی معنوی ، شرح مثنوی ، کریم زمانی ، نقد و بررسی .
تکنیک های شخصیت پردازی در رمان دالان بهشت
حکیمه ایزدی
دانشجوی کارشناسی ارشد
ابراهیم رنجبر
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی
شخصیت پردازی یک از مؤلفه های اصلی داستان است. به طوری که تمامی عوامل داستان بر مدار آن می چرخد. در این نوشته قصد داریم تا به شیوه های شخصیت پردازی در رمان دالان بهشت که جزء رمان های پرخواننده ی اخیر محسوب می شود بپردازیم به نحوی که بتوان یکی از علل اقبال عموم به آن را در طرز شخصیت پردازی ملاحظه کرد. نویسنده در این رمان از شیوه های مستقیم و غیر مستقیم برای نشان دادن نوع شخصیت ها بویژه شخصیت های زن رمان استفاده کرده که هم ذات پنداری عمیقی با مخاطب ایجاد می کند. همچنین استفاده از شیوه ی روایتی داستان در داستان که به نظر تودوروف داستان درونه ای در داستان درونه گیر است و تضادهای درون شخصیتی، از روش های مهمی است که در شناساندن اشخاص این داستان بخصوص قهرمان آن نقش موثری دارد.و به واقع گرایی داستان کمک می کند.
کلید واژه ها: رمان، شخصیت پردازی، دالان بهشت.
تنوّع مضمون در غزل و ارتباط آن با انسجام متن
طاهره ایشانی
استادیار زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
تغییر و تحوّل در شعر فارسی از قرن ششم به بعد، نه تنها در شکل غزل، بلکه مضمون را نیز دستخوش تغییرات و تحوّلات قرار داد. در واقع، از قرن ششم به بعد که غزل به کمال خود از نظر شکل و قالب رسیده بود، اوّلین گام های تغییر و تحوّل در مضمون غزل نیز ایجاد شد و به تدریج، مضامین تازه ای وارد غزل گردید و آن را از یکنواختی و تک مضمونی بودن دور ساخت. بر همین اساس، برخی از پژوهشگران بر این باورند که تنوّع مضمون در غزل سبب شده تا متن از انسجام کافی برخوردار نباشد و یا حتی به دور از انسجام باشد – نکته ای که در باب غزل حافظ آشکارا بیان شده است - همچنین گفته شده که در غزل سایر شعرا از جمله سعدی چنین تنوّع مضمونی وجود ندارد. در این مقاله برآنیم ضمن بررسی تحلیلی سیر تحوّل و تنوّعِ مضمون در غزل چند شاعر برجسته (قرن ششم تا هشتم) از جمله سنایی، انوری، جمال الدّین محمّدبن عبدالرزّاق اصفهانی، خاقانی، عطار، سعدی، مولوی و حافظ، وجود و یا عدمِ تنوّع مضمون در غزل سایر شعرا را نشان دهیم و سپس با استفاده از تحلیل گفتمان و نظریّهی انسجام و پیوستگیِ هلیدی و حسن (1985) غزلی از حافظ را تحلیل نموده، بر اساس آن اثبات نماییم تنوّع مضمون در غزل حافظ – به عنوان نمونه ی کاملی از غزل متنوّع المضمون - سبب نامنسجم شدن آن نگردیده است.
کلید واژه ها: غزل، مضمون، حافظ، تحلیل گفتمان، انسجام، پیوستگی، هلیدی و حسن.
سبک شناسی در ادب فارسی
آلینا ایواشچنکو
اوکراین شهر کییف
خلاصه مقاله سبک شناسی ادب فارسی شامل مقدمه از کلیات مباحث بوده و همچنین با تشریح سه علم معانی ، بیان ، بدیع بعنوان ملزومات سبک شناسی زبان فارسی بتشریح و تحلیل این علوم می پردازد و مقررات و شرایط به هر کدام از این علوم سه گانه می بایست برخوردار باشد را مورد بررسی خواهد داد تا بعنوان مشخصات زبان فارسی بویِژه معنای فصاحت و بلاغت را در آن درک نمود .
کلید واژه ها : سبک ، ساختار، سخنور،بیان ، سخن آرایی ، کلام ، استعاره، جمله.
پازتاب کهنالگوی آزمون قهرمان در شاهنامة فردوسی
دکتر مصطفی باباخانی
مدرّس ادبیّات فارسی دانشگاه پیام نور بوشهر
یکی از بنمایههای تکرارشوندة اسطورهای که در شاهنامة فردوسی بازتاب ویژهای یافته، آزمونهای قهرمان است. موضوع آزمودن افراد، بهخصوص جوانانی که آهنگ همسرگزینی و ورود به جامعهای جدید را دارند از موضوعاتی است که جزء اعتقادات جوامع ابتدایی و باستانی به شمار میرفته است. قهرمان و یا پهلوان برای اثبات لیاقت و توانایی خود و ورود به جرگة دلاوران، ناگزیر به گذراندن آزمونهای سخت و دشوار و حتی فرورفتن در کام مرگ بوده است. همچنین پیامبران و اولیاء الهی نیز برای اینکه آمادة دریافت وحی و خطاب خداوند و عهدهدار وظیفة رسالت و نبوت گردند میبایست یک سری امتحانات و آزمونها را با موفقیت از سر بگذرانند. این مضمون از آن نظر که خود الگویی کهن و نمونهای ازلی است که در ناخودآگاه جمعی ملل مختلف وجود دارد و بهعنوان موتیف و یا بنمایه در اسطورههای ملل مختلف تکرار شده و در ادبیّات رسمی و عامیانه هم بازتاب یافته است، با کهنالگوی (archetype) یونگ - روانشناس مشهور سوئیسی - نیز قابل تطبیق و مقایسه است. آزمونهای قهرمان را در شاهنامه میتوان بهصورت گذر پهلوان از خان یا خانهای دشوار گوناگون که در برخی موارد از آن به «هفتخان» تعبیر میشود و یا گذر از آب و آتش و... مشاهده کرد.
کلید واژه ها: شاهنامة فردوسی، اسطوره، کهنالگو، آزمونهای قهرمان، هفتخان، آب، آتش.
بررسی تطبیقی آرای لانگینوس در نمط عالی با دیدگاه نظامی عروضی در چهار مقاله نظامی عروضی
علی بازوند
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه شهید چمران
این مقاله به وجوه شباهت های بین کتاب چهارمقاله ی نظامی عروضی و رساله ی لانگینوس می پردازد. لانگینوس یکی از بزرگترین منتقدان است که تالی ارسطو دانسته می شود. او در نظریه ی ادبی و انتقادی خود با طرح مقوله ی نمط عالی به طرح ویژگی های یک اثر ادبی برجسته می پردازد و در واقع خصیصه شاهکار ادبی را باز می نماید. لانگینوس بر این باور است که اثر ادبی با داشتن ویژگی هایی می تواند به عنوان نمونه و نمط عالی مطرح شود و این نمط عالی هم منحصر به یک ژانر ادبی نمی شود. نظامی عروضی سمرقندی صاحب چهار مقاله هم در مقالت های دبیری و شاعری کتاب، معتقدست که شرایطی خاص می تواند به اثری ادبی تعالی بخشد. نوشتار حاضر تبیین آراء لانگینوس و انطباق آن با دیدگاه نظامی عروضی است؛ در این میان البته باید توجه داشت که دیدگاه های هنری و انتقادی شاعران و ادیبان ایرانی تابع اصول و مبانی بلاغی خاصی است، که ممکن است با مبانی فکری و بلاغی ادیبان غربی تفاوت هایی نیز داشته باشد. اما این پژوهش صرفا در پی دریافت شباهت هایی است که در این دو اثر دیده می شود. شاید تحلیل این مشابهت ها بتواند گویای سرچشمه های مشترک در دو اثر و بیان کننده نشانه هایی از حضور وتاثیر آراء ارسطو در هر دو کتاب باشد.
کلیدواژه ها: آراء، لانگینوس، تطبیق، چهارمقاله، نظامی عروضی.
کارکرد اجتماعی «ضمایر شخصی» در اشعار سیاوش کسرایی
علی اکبر باقری خلیلی
مریم بختیاری
انقلاب مشروطه سرفصل مطالبات سیاسی- اجتماعی را گشود و تجدّدطلبی در حوزه های مختلف، از جمله ادبیّات راه یافت و شاعران بسیاری به طبع آزمایی در زمینه های نوگرایی به ویژه در شکل و فرم پرداختند تا این که نیما، گوی سبقت از همگان ربود و نه تنها در فرم، بلکه در محتوا نیز سرآمد شد و شعر نو اجتماعی را با نام خود پیوند زد. بعد از نیما، پیروان او نظیر شاملو، اخوان، شفیعی کدکنی، کسرایی و... حتی شفاف تر و شیواتر از نیما به بازتاب مسایل سیاسی- اجتماعی در اشعارشان دست یازیدند. سیاوش کسرایی به شدّت پایبند بازگویی دردها و دغدغه های اجتماعی است و زبان گرایی و توجه به جنبه های هنری، هرگز او را از تمرکز بر محتوای اشعارش بازنداشته و ذوق برانگیختن لذّت ادبی او را از شوق بیدارگری مردم، دور نکرده است. از این رو، او در اشعارش اندیشه های اجتماعی را جانشین احساسات فردی می نماید و به دفاع از آزادی، دادگری و مبارزه با استبداد و فقر می پردازد و نقش انسان را در طرح سرنوشت خویش ترسیم می نماید. کسرایی برای نیل به مقاصد سیاسی- اجتماعی می کوشد تا با کاربرد واژگان مناسب و خلق تصاویر مؤثر، روح انقلابی و حماسی را در کالبد اشعارش بدمد و با استفاده از ترفندها و شگردهای زبانی و ادبی، مردم را به خیزش ، ایستادگی و پایداری در راه دست یابی به آرمان های شان وادارد. از این رو، با طرح مشکلات طبقات محروم و تأکید بر ضرورت تبلور آزادی و دادگری در قالب زبان هنری، آحاد مردم را به وحدت و همبستگی ترغیب می نماید. از جمله شگردهایی که کسرایی برای حصول بدین مقصود به کار می بندد، کاربرد ضمایر شخصی «من»، «تو» و «ما» به اشکال متفاوت و برجسته سازی آن ها به دو روش قاعده افزایی و قاعده کاهی است. شیوه ی خاص کسرایی در کاربرد ضمایر، موسیقی کلام، چینش واژگان، شکل دیداری و فضاسازی اشعار برای نشان دادن چگونگی پیوستن «من» و «تو» به «ما» به منظور ترغیب و تشویق افراد به توده و حرکت انقلابی از محورهای اصلی کارکردهای ضمایرشخصی در اشعارش می باشند. با توجه به گرایش های سیاسی – اجتماعی کسرایی، به خصوص سروده های او در حوزه ی شعر نو مقاومت-که از برجسته ترین چهره های این نوع شعر به شمار می آید- می توان گفت کاربرد ضمایر شخصی«من» و «تو» در اشعارش که غالباً آن را به »ما» تبدل می نماید، دارای طرحی خودآگاه است و او بر اساس معنای مرکزی ضمایر «من و تو» که دربردارنده ی تضاد درونی و تقابل شخصی اند، می کوشد تا با تغییر و تبدیل آن ها به «ما» ، تقابل را به تعامل و تضاد را به تفاهم بدل نماید و بدین طریق وحدت را محقق سازد.
کلید واژهها:سیاوش کسرایی، ضمایر شخصی، کارکردهای اجتماعی و فضاسازی.
نگاهی به زندگی شفایی اصفهانی و ویژگیهای سبکی او در حوزه ی زبانی و ادبی با تکیه بر قصاید
مهدی باقری
کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور قزوین
شرف الدین حسن شفائی ،معروف به حکیم شفائی ، شاعر برجسته و طبیب دانشمند صفوی است که بسیار محل توجه و مورد احترام بزرگان معاصر و نسلهای پس از خود بوده است. سبک هندی در دوره ی شفایی به دو شاخه ی تمثیلی و اعتدال گرا و دیگر شیوه ی افراطی و انتزاعی که محور آن خیال گرایی می باشد، تقسیم شده است جالب آنکه در هر دو شیوه استادان و شاعران جریان سازی قرار داشتند، نظیر حکیم شفایی از گروه اول و زلالی خوانساری و جلال الدین اسیر از گروه دوم که هیچکدام حتی برای یکبار هم پا به هند نگذاشتند و اغلب خود از منتقدان حوزه ی ادبی هند و ایرانیان پناهنده به هند بودند. البته دیوان اشعارشان در هند دست به دست می گشت و به نوعی همپای آثار انقلابیون این جریان ادبی، نظیر ظهوری، عرفی و طالب آملی شد و نهضتی را پدید آورد که هیچگاه زوال نیافت وگران- گوهرانی چون بیدل و غالب و اقبال را به خزانه ی ادب فارسی افزود. به بیانی دیگر در این دوره، ادیبان و شاعران برجسته ی ایرانی و هندی بسیار قرار دارند که جامعه ی ادبی امروز ما یا آنها را اصلاً نمی شناسد و یا بسیار کم و سطحی به آنها وقوف دارد. نمونه اش شاعر دانشمند و تأثیر گذار دوره ی صفوی حکیم شفایی است که حتی توجه و تحسین آذر بیگدلی و رضا قلی خان هدایت، از ادبای بازگشتی را برانگیخته است.شعر وی با وجود برخورداری از ویژگیهای سبک هندی تا حد قبولی از افراط کاریهای شعرای آن دوره در خیال و زبان عاری است و پاره ای اطلاعات مهم اجتماعی و زبانی از آن مستفاد می شود.به همین دلیل قصاید که در تحقیقات ادبی جایگاه شایان خود را نیافته از نظر ویژگیهای سبکی و ادبی در این جستارمورد توجه قرار گرفته است.
کلید واژه ها: شفائی، زندگی ، ویژگیهای سبکی ،مختصات زبانی ، مختصات ادبی ، سبک هندی ،ادبیات عرب.
تحلیل سبکی قصاید عبدالباقی طبیب اصفهانی
مهدی باقری کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه پیام نور قزوین
شاعران و نویسندگان برجسته صاحب سبک خاصی هستند که در تاریخ ادبیات به نام آنها ثبت است.از پیشگامان نهضت بازگشت ادبی و از اعضای انجمن ادبی مشتاق اصفهانی طبیب اصفهانی است که برای نجات ادبیات از تزلزلی که در اواخر سبک هندی دچار آن شده بود ، تشکیل یافت و هدف آن احیای دوران باشکوه ادبیات در دوره ی سامانیان و غزنویان و دوره ی سعدی وحافظ بود،تلاشهای بسیاری انجام داد. در این مقاله سبک و شیوه ی شاعری این شاعر شوریده ی اصفهانی با تکیه بر قصاید او در سه حوزه ی زبانی ، ادبی و فکری مورد بررسی قرار گرفته است. طبیب از کسانی است که در پژوهش های ادبی به او و آثارش توجه نشده است . گر چه اکثر ادبا و محققان او را به خاطر غزلیاتش می شناسند اما قصاید او نیز جزو بهترین آثار شعری دوره ی اول بازگشت ادبی می باشد که ویژگیهای مختلف سبکی در خود جا داده است.
کلید واژه ها: طبیب اصفهانی، قصیده ، مختصات زبانی، ویژگیهای ادبی ، سطح فکری، غم و اندوه.
عوامل اجتماعی دخیل در ایجاد ترجمه ناپذیری و ترجمه-ناشدنی دینی و ادبی
بشیر باقی
کارشناس ارشد مطالعات ترجمه، مدرس دانشگاه
دکتر محسن مبارکی
استادیار دانشگاه بیرجند
نیره جنگی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند
بحث پیرامون ترجمه ناپذیری و ترجمه ناشدنی، در میان ارباب نظر بسیار است. زمانی باور این بود که شعر عرفانی ایران ترجمه-ناپذیر است. شاید این نظر در زمانی خاص و برای قشری خاص در فرهنگی خاص پذیرفتنی باشد اما بسیاری از منتقدان معتقدند "شاهکارهای ادبی متعلق به تمام ملتها و زبانهاست" (رادفر)؛ پس همه ی ملتها می توانند به قدر فهم و لیاقت خود از گنجینه-های بشری بهره برند. ترجمه چنین آثاری صرفاً در بستر ِ آماده شده نتیجه بخش خواهد بود، و صرفاً افرادی که آگاهی های لازم را کسب کرده اند می توانند از ترجمه ی شاهکارهای جهان بهره برند. از طرفی می دانیم که "پیشرفت هر کشور در امور مادی و معنوی ثمره ی برخورد درست و منطقی با فرهنگهای دیگر و بهره وری از آنهاست"(همان، ص 153). در این میان افرادی هستند که ایمان به فرهنگ غنی را سدی در مقابل غربزدگی از طریق ترجمه های ادبی می دانند (دانشور)؛ بنابراین با شناخت و اعتقاد به فرهنگ ملی می توان ترجمه را هدفمند و هوشمندانه کرد و تأثیرات منفی آن مثل نشر خرافه پرستی و ... را خنثا کرد و از آن برای غنا و نیز نشر فرهنگ ملی بهره برد. جهل، خودپسندی، ترس از بیگانه، غرور، تعصب، مدگرایی و … عواملی هستند که آثاری را در "ذهن" افراد ترجمه نشدنی جلوه می دهد و حال آنکه روحیه ی کسب ِ علم و دانش آزادی خواه بوده، سبب می گردد افراد، کمتر اثری را ترجمه نشدنی بدانند. همچنین ناشناس بودن افراد و مشکلات جامعه، عدم آشنایی خوانندگان با آثار اندیشه پرور، اقتصاد نابسامان، و زمان نیز از دیگر عواملی هستند که آثار زیادی را ترجمه نشده باقی می گذارد. در این مقاله سعی شده تأثیر عوامل اجتماعی مختلف در انجام یا عدم انجام ترجمه دینی و ادبی و نتایج آن بر فرهنگ به طور اجمالی بررسی گردد.
کلید واژه ها: جامعه،ترجمه ناپذیری،ترجمه ناشدنی، فرهنگ، ترجمه ی ادبی، ترجمه ی دینی.
فراسوی ترجمه: ادبیات ملی و ادبیات تطبیقی
بشیر باقی
کارشناس ارشد مطالعات ترجمه، مدرس دانشگاه بیرجند
نیره جنگی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند
ترجمه پیوند نزدیک و ناگسستنی با ادبیات ملی و ادبیات تطبیقی، در مفهوم عام، دارد و با توجه به ماهیت آن و کنشها و واکنشهایی که ایجاد می کند با آنها رابطه ی تأثیر و تأثری متقابل برقرار کرده است؛ طوری که می توان این رابطه، و کنشها و واکنشها را جزئی از ماهیت ترجمه (ادبی)، ادبیات ملی و ادبیات تطبیقی محسوب کرد. نظریات متأخر در رشته ی ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه نیز بدین موضوع پرداخته اند؛ آنها معتقدند "ترجمه" ادبیات ملی را غنی می-کند، در تحقیقات ادبیات تطبیقی عنصری لاینفک است، و همچنین در پیشرفت و گسترش ادبیات جهانی تأثیری بسزا ایفاء می کند. بدین ترتیب ترجمه به موضوعی تبدیل شده است که در مطالعات ادبی توجهات بیشتری را به خود جلب کرده است.
کلید واژه ها: ترجمه، ادبیات تطبیقی، ادبیات ملی.
ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه: افقهای جدید پژوهشی
بشیر باقی
کارشناس ارشد مطالعات ترجمه، مدرس دانشگاه بیرجند
نیره جنگی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند
ادبیات تطبیقی را میتوان شاخهای تجربی از مطالعات ادبی در نظر گرفت که بر تطبیق یا مقایسه یک ادبیات با ادبیات(های) دیگر یا حتا انواع بیان بشری تمرکز دارد. امروزه، به دلیل اختلافات و تنازعات موجود بین رویکرد تاریخی و نظری در این رشته، ادبیات تطبیقی درگیر فرایند نوسازی نظری و عملی میباشد که باعث ایجاد تحقیق و جستجو برای یافتن افقهای جدید میشود و این خود مستقیماً بر رابطهی ادبیات تطبیقی با مطالعات ترجمه تأثیر میگذارد.
کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی، مطالعات ترجمه، پذیرش، متن ادبی.
پارودی سوگند نامه ی خاقانی نمونه ای از پارودی نویسی قرن ششم
دکتر بهروز بامدادی
مدرس مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم (ص)
پارودی یکی از قالب های ظریف ادبی است که هدف نویسنده ، تمسخر یا مضحکه ای به قصد انتقاد یا هزل وهجو است .هدف ، طرح یک سؤال و ایجاد یک اندیشه وتغییر در وضع فکری رایج است .اگر چه ایرانیان ظاهرا آن را در قرن اخیر از اروپاییان یاد گرفته اند و مطا بق قواعد وتعاریف آنان- وحتی با نام اروپایی آن آثاری آفریده اند؛ مثل پارودی های دوره ی مشروطه که برخی از آن ها بسیار مشهور شده اند.مانند پارودی مشهوری که صادق هدایت برای دماوندیه ی ملک الشّعرا ء بهارسروده است . به نظر می آید که ایرانیان در قرون گذشته با چنین قالب ادبی آشنا بودند وبرای طنز و تمسخر یا انتقاد وتأدیب افراد از چنین روشی بهره می بردند .اگرچه نامی برای آن نگذاشته بودند یا از نام هایی مثل طنز یا نقیضه استفاده می کردند . در این مقاله قصد نویسنده این است که نشان دهد چگونه خاقانیِ شاعر برای یک قالب مؤثّر و جدّی مثل سوگند نامه، نظیره ای خنده دار و آمیخته به شوخی سروده است و در آن به جای سوگند خوردن یا قسم دادن به مقدّسات ومقدّسان و صلحا به بازیچه های کودکانه یا بز و میش و خرس یا به افرادی که از قراین ابیات می شود فهمید که افراد معمولی یا مهمل و لوده بوده اند؛ سوگند خورده یا سوگند داده است .اهمیّت ادبیِ این سوگند نامه زمانی بر ما روشن می شود که شاعربه خاطرسعایت سخن چینان ، در موقعیت اتّهام به خیانت قرار گرفته است و با سوگند نامه ای قصد اثبات بی گناهی خود و برائت از اتّهام را داشته است . بعد از مدح وزیر و ادای سوگند نامه، شاعر ناگهان بابی شگفت از طنز و شوخی باز کرده وپارودی ای جالب برای سوگند نامه - که یک قالب جدّی است – آفریده است که موضوع این مقاله معرّفی همین پارودی است .
کلید واژه ها: پارودی، سوگندنامه، پارودی، قرن6، پارودی، خاقانی .
جایگاه نظریه ادبی درآراء و اشعار شفیعی کدکنی
محمد بامدادی
قبل از پیدایش نظریه ادبی, ادبیات همانند دنیایی ناشناخته و مبهم به حساب می آمد که هرکسی قادر به ورود و درک این دنیا نبود. با پیدایش نظریه و رشد و گسترش آن, چهارچوبی منظم به دست آمد تا این دنیای ناشناخته بررسی و کنکاش شود. برای نخستین بار در سال های 1915- 1914 در روسیه, فرمالیست ها, نظریه ادبی خود را مطرح کردند. آنها در صدد بودند تا با رهیافتی تجربی , ادبیات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و بدینوسیله توانستند تحولی شگرف در ادبیات و نقد ادبی به وجود آورند. استاد شفیعی کدکنی از زمره شاعران موفق نیمایی است که سخت تحت تأثیر آراء فرمالیست ها قرار گرفته و در کتاب موسیقی شعر خود ابن را به وضوح نشان داده است. بررسی اشعار و آراء او از این دید, می تواند ناگفته های زیادی را در مورد زبان شعری اش بیان کند. در این پژوهش سعی شده تا مقدمه ای در باب نظریه ادبی و پیشینه آن در ادبیات فارسی بیان گردد؛ سپس آراء و اشعار شفیعی کدکنی _ تمام 12 دفتر شعری- از این حیث مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
واژگان کلیدی: نظریه ادبی، شفیعی کدکنی، فرمالیست ها، شعر معاصر.
ترجمه ی رباعیات عمر خیام و قاضی نذرالاسلام
خانم شمیم بانو
دانشیار زبان فارسی
مؤسسه ی زبانهای نوین
دانشگاه داکا، بنگلادش.
قاضی نذرالاسلام شاعر ملی بنگلادش است. وی در شعر خویش سودی زیاد از واژگان فارسی جسته است و تحت تأثیر حافظ، عمر خیام و شاعران دیگر فارسی بوده است و چندین رباعی عمرخیام و چندین غزل حافظ را به زبان بنگالی برگردانیده است. متعددی شاعران بنگالی رباعیات عمرخیام را به زبان بنگالی ترجمه کرده اند، و بیشتر منقدان ادبیات بنگالی متفق اندکه ترجمه نذرالاسلام از حیث زبانی، محتوا و فنی بهترین ترجمه رباعیات عمرخیام در زبان بنگالی می باشد. سعی ما در این مقاله پژوهش و سنجیدن ترجمه رباعیات عمرخیام از نذرالاسلام در سیمای خود رباعیات عمرخیام و مقایسه آن با تراجم رباعیات عمرخیام از مترجمان دیگر بنگالی زبان است.
کلید واژه ها: نذرالاسلام، رباعیات عمرخیام، ترجمه های بنگالی، مکارم فنی و زبانی ترجمه.
تحلیل نشانهشناختی حکایت «دختر کعب، شعر او و عاشق شدن وی»
محسن بتلاب اکبرآبادی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
نشانهشناسی با طرح مفاهیمی چون: نظام، رمزگان، هویت ارتباطی و افتراقی نشانهها و... روشی دیگرگون را در خوانش متون بنیان نهاده است. این علم که ریشه در آرای زبانشناسی سوسور دارد با تأکید بر عناصر درونی نظام، سازکار شکل گیری معنا را در پی فرایند دلالتی نشانه ها به تصویر میکشد و به نحوی به طبقهبندی و سازماندهی جریانِ به ظاهر آشفته و بینظمِ متن میپردازد. الهینامۀ عطار از جمله متونی است که سهم بسزایی در شکلگیری روایت عرفانی دارد. بررسی نشانه شناختیِ روایت در حکایتهای این متن میتواند تا حدودی زمینه را برای نحوۀ ساماندهیِ روایت در متون عرفانی مهیا کند. تحلیلِ نشانهشناختی حکایت دختر کعب، شعر او و عاشق شدن وی - که به لحاظ ساختار و معنا ارتباط مستقیمی با ساختار روایت جامعِ الهی نامه دارد- نشان میدهد که پیشرفت پیرنگ روایت در این حکایت از طریق تباین و تنش در عناصر دو رمزگانِ قدرت و عشق صورت میگیرد، یعنی هر عنصر با قرار گرفتن در ذیل این دو رمزگان هم به لحاظ روایی و هم از نظر زبانی، شکل و معنایی متناسب با آن رمزگان میگیرد و پردازش عناصر رواییِ حکایت در ضمن این تقابلها انجام میپذیرد. با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به این نکته که خود این حکایت در ضمن روایت جامع و عرفانی الهینامه بیان شده است میتوان گفت که تمامی نشانههای موجود در این حکایت از لحاظ معرفتشناختی، در یک فرایند جانشینی و تطبیقی، ذیلِ ساختار و نظام گستردهتری به نام عرفان به معنا میرسند و این قواعد و قراردادهای عرفان است که نحوۀ شکل گیری و صورتبندی روایت را تعریف میکند.
واژگان کلیدی: الهینامه، نشانهشناسی، نشانه، رمزگان، عرفان، روایت.
برخورد فرهنگ ها و شکست سمبل ها
معصومه بخشی زاده*
دکتر خیرالله محمودی**
نماد ، مفهوم پویایی است که تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی، دچار تحول گردیده و معمولاً در شکلی نوین ظاهر می شود.عمده ترین تحولات نماد را می توان تحت عنوان " شکست سمبل ها " مورد بررسی قرار داد. در این فرآیند ، به واسطه ی تغییر شرایط فرهنگی جامعه، نمادهای فرهنگ مغلوب، جای خود را به نمادهای فرهنگ غالب می دهند ؛ به عنوان مثال، تحت تأثیر ورود افکار یزیدی به عرفان اسلامی، برخی از نمادها دچار تحول مذکور گردید؛ به این صورت که رنگ سیاه که پیش از این ، نماد ظلمت بود، به عنوان نماد نور مطرح گردید .همچنین در اثر ورود عناصر عربی به زبان و ادبیات فارسی، نمادهای عربی جانشین نمادهای ایرانی گردید؛ بنابراین ، شاهد به کار بردن سمبل های عدل عربی – اسلامی در ادب پارسی هستیم. این فرآیند که در بخش های گسترده ای از ادب پارسی و تحت تأثیر فرهنگ های بیشماری صورت پذیرفت، عامل به کارگیری برخی مصادیق در دو معنای متفاوت گردیده است که خود، عامل گسیختگی در کاربرد سمبل ها گردیده است؛ مثلاً عقل همچنان که در ادب پارسی، نماد نور است، در برخی متون نماد ظلمت نیز هست. ظاهراً این رویه، تحت تأثیر جدال فلاسفه و متکلمان ، بر عقاید مسلمانان اثر گذاشت و عقل که در پیشینه ی فکری ایرانیان، سمبل نور نخستین بود، به عنوان نماد ظلمت معرفی گردید. در این پژوهش، ضمن بررسی موارد برخورد فرهنگ ها و اندیشه ها، به تأثیر این فرآیند بر سمبل های به کار رفته در زبان فارسی پرداخته می شود.
واژگان کلیدی: نماد،برخورد فرهنگ ها، تحول نمادها، شکست سمبل ها.
* دانش آموخته ی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی.
**دانشیار بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی.
بررسی برخی از آراء بهاء ولد درحوزةعلم النفس
دکتر محمود براتی*
سهیلا کدیوری**
بهاءولد به عنوان عارف وصوفی بزرگ اواخر قرن ششم واوایل قرن هفتم ،بیشتراز حیث آنکه یکی از کبار مشایخ صوفیه و پدر مولانای کبیر است ،مورد توجّه وتحسین بوده است؛وی با تنها کتاب بی نظیرش- معارف –که نمونه اعلای ساده نویسی و مهارت نگارنده در آماده ساختن الفاظ برای ادای معانی لطیف وزیباست ؛ونیز بیان نکات دشوار وظریف در لباسی جذّاب ودلپذیردرحیطةادبیّات مورد توجّه ومثال بوده است.پرداختن به آراءونظریّات وی درباب روح ونفس آدمی در کتب علم النفس قدیمی دیده نشده است؛حتیّ امروز هم، به آراءتربیتی بهاءولد درمورد روح و روان انسان کمتر بها داده شده است این مقال سعی کرده است ؛ باتوجّه به نظریّات وعقاید مستخرج از معارف ،دراین خصوص ،وی را به عنوان یکی از نظریّه پردازهای حوزة علم النفس اواخر قرن ششم واوایل قرن هفتم معرفی نمایید.
کلیدواژه ها : بهاءولد،روح ،علم النفس،نظ.
* استادیار وعضو هئیت علمی گروه زبان وادبیّات فارسی دانشگاه اصفهان
** کارشناس ارشد زبان وادبیّات فارسی از دانشگاه اصفهان
نقش شرایط احساسی-عاطفی درایجاد تعامل
بین نظام گفته ای-روایی با نظام گفتمانی
(با تکیه بر داستان نبرد رستم و سهراب)
اعظم برامکی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی(تربیت معلم تهران)
در تفاوت دو نظام گفته ای – روایی و گفتمانی، باید گفت که ویژگی بارز هر نظام گفته ای - روایی، معناهای تثبیت شده ای است که در پی آگاهی از نقصان یا خلل معنایی به وجود می آیند و مجموعه ای از کنش ها در جهت رفع نقصان اولیه شکل می گیرند. در حالی که در نظام گفتمانی، با معناهای سیال و از پیش تعیین نشده ای روبرو هستیم که بر اساس شرایط احساسی- ادراکی و عاطفی دخیل در جریان تولید معنا، شکل می گیرند. اما چنین مرزبندی میان این دو گونهء زبانی، همیشه به طور قطع و یقین ثابت نمی ماند؛ زیرا در نظام های گفته ای- روایی، گاهی نوع حضور عوامل گفته، سبب شکل گیری نوعی حضور عاطفی می شود که می تواند هر لحظه گفتمان را دستخوش تغییر قرار دهد. این گونهء حضور حساسیتی را رقم می زند که سبب می شود شوشگر احساسی- ادراکی جایگزین کنشگر برنامهء روایی شود. زیرا دنیای عاطفی سبب توقف دنیای کنشی یا نظام منطقی و شناختی و خروج از فرایند پویا و حرکت مداری است که با برنامه ای معین در پی وصال به هدفی مشخص است.حضور جسمانه در مرکز گفته سبب می شود تا تمام اتفاقاتی که در میدان حضور او رقم می خورد بر او تاثیر گذارد و سبب ایجاد احساس، عاطفه، هیجان و در نهایت تنش در او گردد؛ عاطفه، هیجان و تنش شوشگر، قطب های تثبیت شده معنا را در هم می ریزد و ساختار گفته ای- روایی داستان را به مرز گفتمان نزدیک می کند. در داستان نبرد رستم و سهراب " قدرت و شهرت" فراارزشی است که بنیانهای نظام ارزشی گفتمان بر اساس آن استوار است. اما حضور جسمانه و به تبع آن احساس و عاطفه و نوع ویژهء رابطه بین شوشگرها، روند شکل گیری این فرا ارزش را با تنش و گسست مواجه می کند. در نتیجه برنامهء روایی عامل فاعلی برای دست یابی به مفعول ارزشی یا معنا دچار تغییر می شود.در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا فرآیند شکل گیری فراارزش قدرت، تعامل و تقابل شبکهء در هم تنیدهء ارزشهای گفتمان و حرکت نظام گفته ای -روایی داستان به سمت نظام گفتمانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و از این رهگذر به این نتیجه دست می یابد که نوع حضور شوشگرها، شرایط احساسی-عاطفی که در آن قرار دارند و هویتی که در جستجوی رسیدن به آن هستند در نزدیک گرداندن نظام گفته ای – روایی داستان به نظامی گفتمانی نقش موثری دارد.
کلید وتژه ها: گفتمان، نشانه، معناشناسی، فراارزش قدرت، جسمانه، گونه های عاطفی ، رستم و سهراب.
جلوه های نمادین و کهن الگویی مار و اژدها در شاهنامه
دکتر غفار برجساز
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شاهد
منصوره شاه محمد میراب
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شاهد
نمادها طی گذشت زمان و با شکل گیری ملیت ها و آیین های جدید ممکن است تغییر یابند و معنای تازه ای به خود گیرند. نماد مار نیز این گونه است. مار در دوره ای به عنوان نمادی مثبت، گرامی و مورد احترام بوده است ولی با ظهور دین زردشت جنبه منفی یافته و به موجودی خبیث و اهریمنی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نماد مار و جلوه های مختلف آن از جمله ارتباط آن با اهریمن در شاهنامه است. بدین منظور به شناخت ایننماد و بررسی ارتباط آن با اهریمن در اساطیر کهن پرداخته شده است. بر همین اساس و با استناد به برخی از اساطیر ایران باستان در روایات زردشتی و پهلوی و همچنین تورات و انجیل جنبه اهریمنی مار بررسی و سپس به انطباق آن در شاهنامه پرداخته شده است. تجلی این ارتباط اساطیری در برخی از ابیات شاهنامه این مطلب را روشن می سازد که داستان های شاهنامه بر اساس این روایات کهن سروده شده است. ضمن اینکه حاصل پژوهش نشانگر این است که حکیم توس درصدد آن بوده است تا این نماد طبیعی را با دیگر نمادهای فرهنگی ایرانیان و عناصر کهن الگویی آنان ، همچون نبرد با اهریمن و گرامیداشت آتش به عنوان رمزی از حیات جاودان و عنصری هستی بخش پیوندی معنادار ببخشد.
واژه های کلیدی : نماد ، مار ، اژدها ، اهریمن ، شاهنامه.
نو آوری های رویایی در شعر حجم
شهرام بزرگی
نعمت الله پناهی
با ظهور شعر نوی نیمایی و تثبیت آن در صحنه ی ادبیات رسمی کشور، خواه ناخواه شعر از دیدگاه های متعدد مورد بررسی قرار گرفت. تعریف شعر و اساس آن تا حال بر نظر ارسطو استوار بود تا این که بعد از مشروطه شعر از منظر منتقدان مورد بررسی قرار گرفت و حتی شاعران نیز حق خود دیدند تا خود در مورد اثر خود نظر بدهند و این بر ابهام شعر افزود. در این میان با توجه به انشعاب شعر نوی نیمایی، بعضی از شاعران سعی کردند تا معیارهایی جدید به دست دهند که یدالله رویایی یکی از آنها ست. وی پس از سال ها شاعری به همراهی چند تن از شاعران پیشرو آن زمان، وجود جریان شعری "شعرحجم" را با چاپ بیانیه ای به گوش نوجویان رساندند؛ خود رویایی در این میان، همواره به عنوان شاعری آوانگارد مطرح بوده و این را در آثارش به خوبی نشان داده است. رویایی در آثار خود آشنایی زدایی را در وسعت زیادی انجام داده و بسیاری از هنجارها را شکسته و در عوض هنجارهای جدید ایجاد کرده است در این مقاله، سعی شده است تا حد امکان نوآوری های رویایی بررسی شود.
واژگان کلیدی: شعر، کلمه، حجم، آشنایی زدایی و وزن.
بررسی منابع آموزش زبان فارسی به خارجیان وآسیب شناسی آن با تاکید بر آسیای میانه
دکتر حسن بساک
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نورمشهد
آسیب شناسی ، ساماندهی و احیای کرسی ها و امکانات و متون و مواد آموزشی زبان و ادبیات فارسی ، از ضرورت های فارسی آموزی است. کتاب های فارسی آموزی موجود حتی آن دسته از متونی که برای فارسی آموزی انگلیسی زبان ها نوشته شده است؛ گاه پاسخ گوی مشکلات دانشجویان همه ملیت ها به عنوان مثال در مناطق آسیای مرکزیو قزاقستان نیست. نداشتن مجموعه ی کامل و متناسب با کتب آموزشی فارسی، کتاب کار و امکانات چند رسانه ای، فرصت های زبان آموزی را در آن دیار سلب خواهد کرد. تجدید نظر اساسی در کتابهای فارسی آموزی به ایرانیان مقیم خارج و خارجیان فارسی دوست ، آنهم به صورت یک کارگروهی و سازمان یافته با مشارکت وسیع نهادهای دست اندر کار،ضرورت اجتناب ناپذیر است. از میان ضعفها و مشکلات فارسی آموزی ، ضعف در بخش آموزش فارسی گفتاری است به طوری که فارغ التحصیلان زبان فارسی وبعضی از استادان زبان و ادبیات فارسی از کشورهای آسیای میانه - بجز تاجیکستان که این مشکل کمتر است- هندوستان ، بنگلادش و... به خوبی نمیتوانند به فارسی صحبت کنند و یا بنویسند و گاه رساله و پژوهش های ادبی را به زبان انگلیسی می نویسند. بنابراین ریشه بسیاری از این مشکلات در زبان آموزی، به منابع درسی، متون و مواد آموزشی و برخی نیز به شیوه های آموزش زبان فارسی بر می گردد .به اعتقاد نگارنده ، رفع موانع و پرکردن خلا های موجود تنها با تقویت کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای خارج با تاکید برکلاسهای دانش افزایی برای فارسی آموختگان به همراه استفاده از امکانات و شیوه های نوین آموزش از راه دور و امکانات نرم افزاری و چند رسانه ای و نیز حمایت از پژوهشها ی فارسی آموزی به خارجیان از طریق پژوهش های کاربردی و سازمان یافتهدر دانشگاههای داخل نظیر رساله های کارشناسی ارشد و دکتری، تحقق می یابد.
کلید واژه ها :آسیب شنا سی، فارسی آموزی،نقدوبررسی،منابع آموزشی، تکنو لوژی آموزشی ، امکانات چندرسانه ای.
نقد داستان سیاوش بر اساس نظریات نورتروپ فرای در نقد تاریخی
*دکتر محمود بشی
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی
**ندا حاج نوروزی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
تشخیص نوع ادبی هر اثر، گامی اساسی در نقد آن به شمار می رود، زیرا در برخورد با آثار ادبی به شیوه ای نقادانه نیازمندیم که آن ها را، به شیوه ای علمی، در گروه هایی محدود تر دسته بندی کنیم. نظریاتی که نورتروپ فرای درکتاب "تحلیل نقد" در چهار مقالۀ تاریخی،اخلاقی،آرکی تایپی و بلاغی خود دراین زمینه ارائه می دهد، می تواند در نقد متون ادبی گوناگون مؤثر واقع شود. دراین مقاله تلاش کرده ایم به بررسی داستان سیاوش از شاهنامۀ فردوسی بر اساس برخی دیدگاه های فرای بپردازیم. به این منظور نخستین مقاله از چهار مقالۀ او را که به نقد تاریخی اختصاص دارد، در نظر گرفته ایم و ضمن معرفیِ مختصرِ نقد تاریخی از منظرفرای، شیوۀ کاربرد آن را در تحلیل یک متن ادبی نشان داده ایم.
کلیدواژه ها: نوع ادبی، اسطوره،رمانس،تراژیک،کمیک،روایت مدار،مضمون مدار
شهبانوی عشق
(بررسی شخصیت شیرین بنابر نظریات روایتشناسی در منظومه خسرو و شیرین نظامی)
نوشین بهرامیپور، دانشآموختهی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
علی محمدی، دانشیار دانشگاه بوعلی سینا
یکی از ارمغانهای روش ساختگرایی برای ادبیات، روایتشناسی است. روایتشناسی به منتقد یاری میرساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستانهای گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند.تحلیل شخصیتها در داستان، نشان میدهد که چه روابط متقابلی بین عملکرد شخصیتها و سیر روایی وجود دارد. در داستان خسرو و شیرین از نظامی گنجوی جایگاه شخصیت شیرین قابل توجه است. نظریههای روایتشناسی این امکان را فراهم میآورد که تأثیرات متقابل اعمال شیرین و پیرنگ داستان بررسی شود. در سطح کلامِ روایت از منظر تحلیل گفتمان میتوان موقعیت نظامی را به عنوان راوی مشخص کرد و دیدگاه او را نسبت به شخصیت شیرین مورد تحلیل قرار داد تا در سطحی فراگیرتر از نگرش او نسبت به زن آرمانی ایرانی آگاهی یافت.
کلیدواژه ها: روایتِ خسرو و شیرین ، شخصیت داستانی، نظامی، کلام.
تحلیل محتوایی شکوائیه در قصاید خاقانی
دکتر محمد بهنام فر*
سیده سمیه موسوی فرد**
تحلیل محتوای اشعار شاعران و آشنایی با مبانی فکری و اندیشه های آنها از مباحث مهم در پژوهش های ادبی است.قرن ششم یکی از دوران های پرتلاطم تاریخ ایران است.از موضوعات بسیار مهم در شعر این قرن که آن را از شعر دوره های پیشین متمایز می سازد شکوه و شکایت است.خاقانی،از شاعران برجسته ی این دوره،شکوائیه هایی در زمینه های مختلف شخصی،فلسفی،اجتماعی و سیاسی سروده است.نگارندگان در این مقاله کوشیده اند تا به شیوه تحلیل محتوا شکوائیه ها و مضامین مرتبط با آن را مورد بحث و تحلیل قرار دهند.نتایج تحقیق حاکی از آن است که نمود محسوس روح پریشان شاعر در قصاید ویدر بیان سوز و گدازهای شخصی شکل پیدا می کند.نمونه ی بارز این شکوائیه ها ناله از پیری،ضعف و ناتوانی،خواری و بی کسی،نداری،سوگ عزیزان،بی قدری اهل فضل و هنر و موضوعاتی نظیر اینهاست.خاقانی همچنین در شکوائیه های فلسفی خود به شکایت از فلک،بخت و دنیا و در شکوائیه های اجتماعی اش به شکایت از دشمنان و حاسدان و بی توجهی مردم روزگار به اهل خرد و اندیشه می پردازد.مهم ترین مضامینی که همراه شکوائیه ها در قصاید خاقانی آمده،می توان به مفاخره،مدح پیامبر(ص) و ممدوح شاعر، بیان امیدها و آرزوها و گاه ناامیدی از زندگی،اشاره کرد.
کلید واژه ها: خاقانی، قصاید خاقانی، شکوائیه، انواع ادبی
*استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
** دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
صاحب دل در مثنوی
دکتر محمد بهنام فراستادیار دانشگاه بیرجند
صدیقه رستمی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
از آن جاکه مولوی خود ، عارف صاحب دلی است که هدفش از سرودن مثنوی رهایی و وارستگی انسان های سرگشته از قید تعلقات می باشد ، در این پژوهش به بررسی مقام و جایگاه صاحب دل ( اهل دل) در مثنوی که از نظر او همان انسان کامل و اهل معنا و باطن اند که به مقام معرفت الهی دست یافته اند ، ضمن بیان دیدگاه های سایر عارفان پرداخته شده است .این پژوهش به روش توصیفی وشیوه تحلیل محتوا انجام شده است و نتایج تحقیق حاکی از آن است که مولانا صاحب دلان را انسان هایی می داند که نگرش عقل آنان تا نفخ صور و برپایی رستاخیز و فراتر از عالم ماده و زمان و مکان است. او همچنین تنها جویندگان علم راه حق را ، صاحب دلان می داند که از رازها و اسرار آگاهی دارند و قادر به درک و احساس نطق آب و خاک و گل هستند. مولوی تنها شرط تبدیل سنگ وجودی را به گوهر معنا رسیدن به عارفان صاحب دل و همنشینی با آنان می شناسد و روح آدمی را گوهری می داند که فقط اهل معرفت و صاحب دلان قادر به شناخت آن می باشند.
کلید واژه ها: مولوی ، مثنوی معنوی ، صاحب دل ، اهل دل.
نقش"ترجمه ومترجمان" به عنوان عاملهای موثر در پیشبرد ادبیات تطبیقی در حوزه ی نمایشنامه
فاطمه بیات فر
دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات تطبیقی دانشگاه علامه طباطبایی
"ترجمه" را می توان از راه های پیشرفت و تقابل فرهنگی و ادبی دانست و نمیتوان نقش ملموس آن را در حیطهی ادبیات تطبیقی نادیده گرفت.نهضت ترجمه در ایران،همزمان با تاسیس مدرسه دارالفنون به وجود آمد واوضاع این دوره باعث شد که علاوه بر ترجمهی آثار علمی و فنی،گروهی به ترجمهی آثار ادبی روی بیاورند. در این دوره بود که هنرمندان ما با "نمایشنامه" به عنوان یک نوع ادبی آشنا شدند، هرچند از قبل،درمیان ایرانیان آثار نمایش گونهای چون(تعزیه، خیمه شب بازی، نمایش تخت حوضی، سیاه بازی و...) وجود داشت. در این دوره از راهآشنایی با نمایشنامههای غربی، به ساختار نظامندِنمایشنامه به عنوان صحنهای برای بیان مسائل سیاسی اجتماعی روزگارشان دست یافتند.در این مقاله، کوشش بر آن است که تا با سیری اجمالی در حوزهی نمایشنامه نویسی در دورهی مشروطه وپهلوی، به بررسی نوع ترجمه ونیز توان مترجم در ترجمهی نمایشنامه های اروپایی بپردازیم. ابتدا دربارهی "نوع ترجمه" از نمایشنامه های غربی سخن می گوییم وسپس به بررسی نقش مترجم؛(سبک مترجم، خطاهای مترجم،شگردهای او جهت ارائهی ترجمه مورد پسند مخاطب و...)در پیشبرد این "نوع"ادبی، در ایران می پردازیم.
کلید واژه ها: نمایشنامه، ترجمه، مترجم، ادبیات تطبیقی.
کارکردها و نمودهای شراب در شعر حافظ
رضا بیات(دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی)
یکی از اصلی ترین مفاهیم شعر حافظ شراب و حوزه ی معنایی مربوط به آن است. شارحانی بر این باورند که حافظ به راستی شراب می نوشیده و در مقابل جمع کثیری از شارحان، شراب او را کنایی و دارای مفاهیم عالی عرفانی دانسته اند. اما نوع بررسی ها از این فراتر نرفته و بسیار کم به این نکته توجه کرده اند که شراب در دیوان حافظ، هم معانی گونه گونی دارد و هم کارکردهای متنوعی. تنها چند تحقیق در این زمینه انجام شده که آنها هم به هیچ وجه حق مطلب را چنان که باید ادا نکرده اند. در این مقاله ابیات مرتبط با شراب در غزلیات حافظ احصا و سپس مضامین این ابیات استخراج شده است. حدود یک چهارم ابیات حافظ شراب آلودند که 162 کارکرد گوناگون را به نمایش در می آورند. در مرحله ی بعد این مضامین پرشمار در 17 گروه اصلی دسته بندی شده و نهایتاً آمارها و نمودارهای فراوانی کارکردهای مختلف شراب در دیوان حافظ به دست داده شده است.
کلیدواژه ها: شراب ، حافظ، مضامین خمری، تحلیل محتوایی، طبقه بندی موضوعی، تحلیل آماری.
وطن، ممدوح ومعشوق شعرای عصر بیداری ایران، افغانستان وتاجیکستان
محمد بیرانوندی
دکترای زبان وادبیات فارسی وتاجیکی
درخشش سروده های آبدار روستا زاده ی سمرقندی(رودکی) بر تارک تاریخ ادبیات فارسی، نقل حکیمانه ی شکوه وعظمت ایران وایرانی از زبان نجیب زاده ی توس ابوالقاسم فردوسی،شعر لطیف وحریروار فرخی سیستانی در دربار امیر چغانی، مناجات های لطیف وآهنگین وآراسته به شعر پیر هرات،سرود فارسی ملوانان چینی به روایت ابن بطوطه،نعره های مستانه ی مولانا ازدیارقونیه ،نازک اندیشی های بیدل دهلوی ودیگرناقلان وحاملان قند پارسی به هند وبنگاله ، فرمانروایی واعجازسخن سعدی وحافظ درملک فارس، همه وهمه حکایت از وسعت حوزه ی نفوذ وگسترش و همچنین عظمت وشکوه پیشینه ی زبان وادب فارسی دارند. متاسفانه برخی از این شاخه های شاداب وسر سبز به علت ظهور آفت استعمار وسایر تحولات جهانی در ساختار وواژگان کاملاً دگرگون شدند وبرخی دیگر نیز به حکم تقدیر راه جدایی در پیش گرفتند بطوریکه حتی دو جریان ادبی باقی مانده ی آن یعنی فارسی دری(فارسی رایج افغانستان) وتاجیکی(فارسی رایج در ماوراء النهر) در برهه ای از زمان ، حیات ادبی جداگانه ای را برای خود رقم زدند. سقوط نادر شاه افشار باعث شد افغانستان در سال1747 میلادی به استقلال برسد وحیات سیاسی خود را با پادشاهی احمد شاه درانی ادامه دهد.تعاملات ادبی افغانستان با ایران از این زمان به بعد، روز به روز به حد اقل ممکن خود می رسید و بعضی مواقع نیز بطور کلی قطع می شد. بسیاری از پژوهشگران براین باورند چون بعد از سده ی شانزدهم میلادی اختلا ف های مذهبی میان ایران وفرارود بالا گرفت ومرزهای جغرافیایی از یکدیگر جدا شد ند، کم کم ارتباطات سیاسی، اقتصادی و.. نیز به سستی گرائید وحیات فرهنگی این سر زمینها استقلا ل پیدا کرد .ادبیات آسیای مرکزی(تاجیک) نیز به همت شعرای آن دیار به عنوان شاخه ای مجزا ازادبیات فارسی راه تازه ای را در پیش گرفت. در نیمه ی دوم قرن نوزدهم واوایل قرن بیست روشنفکران کشورهای ایران ، افغانستان وآسیای مرکزی همگام با سایر کشورهای منطقه به تبعیت از تحولات جهانی در مسیر نو شدن قرار گرفتند. فعالیت های روشنگران ایران در این برهه از زمان منجر به انقلاب مشروطه شد و مردم افغانستان نیز در این زمان نهضت ها ی مشروطیت اول ودوم را تجربه کردند و تلاش های مردم کشورهای آسیای مرکزی نیز موجب پیدایش نهضت معارف پروری ومتعاقبا ًجدید یه ودر نهایت انقلاب خلقی بخارا شد.در کنار هر یک از این تحولات سیاسی- اجتماعی شاعران هر کشور به عنوان عنصری فعال شعر را به شمشیری مبدل کردند ودر خط مقدم این فعالیت ها قرار گرفتند. ادبیات به ویژه شعر این روزگار درایران به شعر بیداری(مشروطه)،درافغانستان به شعر مشروطیت ودرتاجیکستان به شعرجدیدیه معروف شدند. شعرای این سر زمینها علی رغم ضعف ویا در بعضی مواقع قطع ارتباطات در آثار عصر انقلابی خود از موضوعات ومفاهیم مشترکی استفاده کرده اند . وطن از جمله موضوعاتی است که در شعر بیداری ایران، مشروطیت افغانستان وجدیدیه تاجیکستان قابل مقایسه ومطابقت است که در این مقاله سعی شده مفهوم وطن در شعر شعرای سه کشورمورد مقایسه ومطابقت قرار گیرد.
کلید واژه ها:ادبیات بیداری،ادبیات جدیدیه،ادبیات مشروطیت،نهضت معارف پروری، وطن در معنای جدید.
انعکاس تعلیم وتربیت به شیوه ی نوین(مدرسه ودانشگاه) در شعر شعرای مشروطه ایران ،افغانستان وجدیدیه تاجیکستان
محمد بیرانوندی دکترای زبان وادبیات فارسی وتاجیکی
در عصر نوزده میلادی جای خالی ،مکاتب ، مدارس ، دانشگاه ها ومراکز دستیابی به تعلیم وتربیت نوین درایران ،آسیای مرکزی وافغانستان کاملاً معلوم ومشهود است که روشنفکران وترقی خواهان ضمن احساس ودرک این نیازرفع آن را با تمام وجود پیگیری می کردند. وبر همین اساس باید گفت تحولات مشروطه ی ایران،افغانستان وجدیدیه آسیای مرکزی پدیده هایی فرهنگی –سیاسی بودند که بر اثر آشنایی مردم این ممالک با توسعه وترقی کشورهای غربی اتفاق افتادند. کشورهای آسیایی نوخواهی خود را با الگوپذیری از تحولات جهانی به کمک صنعت چاپ،انتشار نشریات وراه اندازی مدارس و مراکز تعلیم وتربیت نوین آغاز نمودند.اعزام محصل به خارج وهمچنین راه اندازی دارالفنون ومراکز جدید آموزشی از اقداماتی بودند که در ایران با موافقت وهمت دولتمردان راه اندازی شدند.عدم استقبال دختران وخانواده های آنان از آموزش به ویژه به شیوه ی نوین وکهنه بودن محتوای مواد درسی از جمله مشکلات ومعضلات نظام آموزشی ایران در عصر مشروطه بودند.شعرا به عنوان عناصر فعال پیش برتده ی انقلاب ،این مسائل را در شعر خود منعکس نموده اند:
وطن افتاده به گرداب وجز به کشتی علم محال باشد جز بر شما نجات وطن
چو دختران وطن علم و دانش آموزند شوند از اثر دانش امهات وطن
بعد از مرگ عبدالرحمان خان حاکم جبار افغانستان فرزنداو به نام حبیب الله خان بر تخت شاهی نشست وبرای اولین باردرسال 1903میلادی سنگ بنای مدارس جدید را در افغانستان بنا نهاد. دیری نپاییدکه همین حاکم، تعلیم وتربیت نوین را در راستای حفظ قدرت خود ندید وبطور جدی به مخالفت با آن برخاست.شعرای افغان وضعیت های مختلف تعلیم وتربیت رادر شعر خود منعکس کرده اند. در آسیای مرکزی نیز وجه تسمیه نهضت های «معارف پروری»و«جدیدیه» هر دو به موضوع تعلیم وتربیت نوین بر می گردد وبه کسانی که مخالف مکتب های قدیم و طرفدار مدارس جدید بودند جدیدیه می گفتند. ملاها وحکومت هر دواز مخالفین اصلی آموزش نوین بودند.شعرا مبلغان اصلی جدیدیه بودند واین نیاز جامعه را با تمام وجود فریاد می زدند:
زهی طریق جدید مقدس راه اصول جدید پی وصول مقاصد چو سعی راه، حدید
ز حسن تربیتش در تمام یک دو ماه ذکا و حدس فزاید به کودکان بلید
مگو جدید و مکن احتراز از درسش که دلستان قدیم است در لباس جدید
ریاست است مراد و حکومت انشایی وگرنه مقاصد چیست ززجر ومنع جدید
در این مقاله سعی شده مشترکات شعر شعرای سه کشور (ایران، افغانستان وتاجیکستان)رادر موضوع تعلیم وتربیت با یکدیگر مقایسه کنیم.
کلید واژه ها : معارف پروری،جدیدیه، مشروطیت، دارالفنون، مکتب، مدرسه.
بررسی اهمیت و نقش زبان و ادب فارسی در گسترش اتحاد و همدلی میان طبقات گوناگون مردم ایران
محمدرضا بیرنگ
در این نوشتار، تلاش شده است تا از چهار پنجره، اهمیت و نقش ادب فارسی در گسترش اتحاد در میان مردم نشان داده شود. یکی از این چهار، زمانی است که ایران در مرحله «گذار» قرار داشت که همانا دو قرن ادامه یافت؛ پس از این مرحله است که زبان و ادب فارسی، نخستین بارقههای امید را در ایجاد یکدلی و اتحاد میان مردم شعلهور میکند که بخش معتنابهی از این وظیفه را «ادبیات حماسی» سرزمین ما بهدوش میکشد. دومین پنجرهای که زبان و ادب فارسی در جهت استقرار اتحاد میان مردم گشود، زمانی بود که تاریخ از آن با عنوان «انقلاب مشرووطه» یاد میکند و ما در این مقاله، موضوع آن را نیز بررسی کردهایم. همچنین، این موضوع که شاعران ایرانی همواره از نظر اقلیمی در شرایطی قرار داشتهاند که امروزه مدعیان دیگری _ و از سرزمین دیگری _ یافتهاند نیز _ بهعنوان یک جهت مستقل _ مورد بررسی این نوشتار قرار گرفته و نشان داده شده که ادعای موصوف، در نهایت به اتحاد مردم منجر شده است؛ بخش پایانی مقاله حاضر، جایگاه زبان و ادب فارسی را در پیروزی انقلاب اسلامی بررسی کرده است.
کلید واژه ها: زبان و ادب فارسی، ادبیات حماسی، وحدت و یکدلی، ادبیات مشروطه، ادبیات معاصر.
اتاق شماره 6 در خانۀ آخر
اعظم بیژنی دلیوند/ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
پیرامون آثار متعدد محمود دولتآبادی بررسیهای فراوانی صورت گرفته و امروزه کمتر کسی است که شاهکار او کلیدر یا جای خالی سلوچ را نخوانده باشد. در این مقاله برآنیم به بررسی اثری متفاوت از او (متفاوت از منظر ژانر ادبی) بپردازیم. موضوع حول محور تغییر و بازآفرینی دولت آبادی از اتاق شماره 6 چخوف تحت عنوان خانۀ آخر است. البته نگارنده بدین مسأله توجه دارد که بین متن داستانی و زبان نمایش نامه –با توجه به ظرفیتها و توصیفاتی که لازمۀ اجرای نمایشنامهای است- تفاوت وجود دارد اما بازتاب متن پس از پرورده شدن در ذهن دولتآبادی اثری در خور تحسین به وجود آورده است. جملات عمدتاً کوتاه خبری –که گویا مشخصۀ اصلی سبک خراسانی است) کاربرد لغاتی که بعضاً تنها در فرهنگ ایرانی معنا دارد و... خواننده را با اثری بعضاً متفاوت از نوشتۀ چخوف روبرو میسازد.
کلید واژه ها: داستان، نمایشنامه.
مشخصه های غزل گفتار گرای معاصر
دکتر خلیل بیگ زاده
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی
ماندانا کمرخانی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
شعر با ایجاد فضای گفتاری توان و تنوع تازه ای می یابد؛ چون استفاده از زبان گفتار یکی از روش های تنوع بخشی به شعر است. کاربرد افراطی زبان گفتار در غزل برخی از شعرای معاصر، موجب پیدایش غزل گفتارگرا شد؛ چنان که غزل گفتارگرا به عنوان شاخه ای از جریان گفتارگرایی با پیکره و محتوایی گفتارین و قالبی سنتی یا نیمایی نمودی دیگر از شعر معاصر است. مضامینی منحصر به فرد با استفاده از کلمات و اسم های معمولی و روزمره در غزل گفتار خلق می شود که احساس خاصی را در مخاطب برجای می نهد؛ حسی که معنی را چنان در خود جذب کرده که تفکیک آن دو از یکدیگر مشکل است. تعریف غزل گفتارگرا و مشخصه های آن از قبیل حقیقت نمایی روابط میان عاشق و معشوق، ارائه احساسات و فضاهای عاشقانه با توجیهات عقلانی، حضور واژگان گویشی، زبان شکسته و روزمره گویی، ورود الفاظ و تعابیری به غزل که با صمیمیت و ظرافت آن تناسب ندارد، کیفیت تحول گفتگو در غزل گفتار، دیگر گونی مضامین غزل و نمود پررنگ قواعد مکتب واسوخت در آن، شرح عواطف و احساسات با لحنی مادرانه و مردد با تکیه بر فرهنگ عمومی و افکار خرافی در پروراندن غزل محور اصلی این پژوهش است. این مؤلفه ها بر اساس توصیف و تحلیل درون ساختی و روساختی زبان گفتار معرفی و تحلیل شده اند که دستاوردهای آن عبارت از معرفی انواع غزل معاصر، تعریف غزل گفتار، تبیین ویژگی ها و مشخصه های آن و نیز عملکرد واژگان در بستر غزل گفتارگرا میباشد.
کلید واژه ها: غزل گفتارگرا، شعر گفتارگرا، گفتارگرایی و شعر معاصر.
پژواک خاموشی مولوی در مثنوی معنوی
دکترخلیل بیگزاده*
عارفان و حکیمان همواره آفت زبان را در آثار عرفانی و اخلاقی گوش زد کرده و سالکان راه معرفت و حقیقت را به سنجیده سخن گفتن،کم گویی و سرانجام خاموشی توصیه کرده اند. مولوی علیرغم تواناییاش در سخن و گفتار برای بیان مفاهیم ذهنی بر گفتار صرف تکیه نمیکند؛ زیرا گسترهی اندیشهی او چنان است که زبان گفتار یارای بیان آن را ندارد. بنابراین او خاموشی را در مثنوی معنوی برگزیده است؛ چنان که خاموشی و دعوت به آن از ویژگی های سبکی شعر او شده است. این پژوهش پژواک خاموشی مولوی را در مثنوی معنوی بررسی و تحلیل کرده و نشان داده است که دلایل روی آوردن و دعوت مولوی به خاموشی در مثنوی معنوی عبارت از حضور شمس تبریزی در زندگی مولوی و تاثیرش در شکل گیری اندیشهی او، زیان زبان، خاموشی مرید در برابر مراد، رازپوشی، خاموشی در برابر نااهلان و نامحرمان، خاموشی در عشق، خاموشی برای استجابت دعا، خاموشی در مقام فنا و کشف و شهود می باشد.
واژگان کلیدی:مولوی، مثنوی معنوی، خاموشی مولوی، تخلصمولوی
کاربرد مولفههای غنایی در توصیف شخصیتهای منظومه خسرو و شیرین
دکتر شمسی پارسا
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد سمنان
مؤلفههای غنایی در شکلگیری شخصیتهای غنایی منظومه خسرو و شیرین نظامی نقش بسزایی دارد. این نوشتار قصد بررسی کاربرد این مؤلفهها را در منظومه مذکور دارد. در این بررسی انواع مؤلفهها گردآوری سپس طبقه بندی شد و سرانجام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد مؤلفههای غنایی به دو دسته ظاهری و معنوی قابل تقسیماند. در این منظومه بالاترین بسامد را مؤلفههای غنایی ظاهری دارا هستند که از این میان مؤلفه رخ و متعلقات آن چون زلف، لب و دهان، قامت و قد بالاترین بسامد را دارند. در بین مؤلفههای معنوی نیز ملاحت و دلبری از بسامد بالایی برخوردار است. برخی از این مؤلفهها فقط در توصیف شخصیت زنانه کاربرد داشتهاند و برخی مؤلفهها چون رخ، چشم و قامت در توصیف هر دو شخصیت غنایی به کار رفتهاند. در مجموع بسامد بالای مؤلفههای ظاهری مخصوصا رخ و متعلقات آن نشان میدهد که نقش این مؤلفهها متناسب با آغاز پیدایش عشق است که از رهگذر دیدار صورت زیبای معشوق در عالم بیداری یا رویا و یا توصیف صورت وی به وسیله یک راوی پدید آمده است.
کلیدواژهها: مولفههای غنایی، توصیف، شخصیت، نظامی گنجوی، خسرو و شیرین.
بررسی جایگاه سازماندهی در نصیحت الملوک سعدی شیرازی
کامران پاشایی فخری
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز)
ایران و ایرانی در طول تاریخ با فرهنگ نظم، رافت، تقسیم کار و تکلیف آمیختگی جداییناپذیر داشتهاند. دلبستگی شدید مردم این کهن سرزمین به اصول انسانی و برمانهای (مواریث) آن، والایی و مانایی را در این آب و خاک تثبیت کردهاند. موج فرهنگ ایرانی در قالب آیینهای اداری و مدیریتی، آداب و رسوم، بیانگر نگرش عمیق فرهیختگان ساکن این سرزمین برای کسب سعادت واقعی بودهاند. در این مقاله، یکی از جلوههای مهم مدیریت (سازماندهی) در اثر گرانقدر سعدی (نصیحتالملوک) مورد بررسی قرار گرفته است تا دیدگاههای ژرف این اندیشهمند ادب فارسی بیش از پیش به بحث گذارده شود تا شاید نتایج حاصل از آن در اصلاح رفتارهای مدیریتی جامعهی بشری مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه ها:سازماندهی، نظم، مدیریت، سعدی، ادبیات فارسی.
الگوهای زایای واژه سازی( ساخت های زبانی ) در مثنوی و ابداعات هنری مولانا از ظرفیت این الگوها
محمد پاک نهاد
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دستور نویسان و زبان شناسان روند شکل گیری واژه ها را به انحاءِ مختلف توضیح می دهند یکی از این الگوهای واژه سازی، استفاده از ستاک حال ( بن مضارع ) است که در ساختمان کلمات مرکب وجود دارد این ستاک حال، گاه بر اثر تکرار زیاد در واژگان مختلف در حکم پسوند به شمار می آید. اگر چه بسیاری از تکواژ های لغوی آزاد نیز می توانند این نقش را ایفا نمایند یعنی بر اثر تکرار ، خصلت آزاد بودن را از دست می دهند و تبدیل به پسوند می شوند که می توان آن ها را شبه پسوند به حساب آورد. الگوی دیگر، ترکیباتی است که اجزاء آنها با حرف عطف « واو » به هم معطوف می شوند اجزای این ترکیبات ممکن است با همدیگر تناسبات و روابطی مثل ترادف و تقابل و یا مناسبات صوتی داشته باشند مولانا از این ظرفیت های بالقوه ی واژه سازی استفاده می نماید و واژگان هنری بی شماری را ابداع می نماید . در پایان باید گفت این بخشی از هنر مولانا در ساخت های زبانی است .حتی موارد مذکور چند الگوی واژه سازی بیش نیست .موارد دیگری نیز در دست تهیه می باشد که بر اساس تقسیم بندی دکتر ایران کلباسی در کتاب ساخت اشتقاقی واژه قابل تقسیم بندی می باشد . از جمله واژگان مرکب می توان به مرکب پیوندی ،جمله گونه ،پیش وابسته ای ،اضافه ای ، حرف ندا دار ،اتباع و .....اشاره نمود. که در مجالی دیگر عرضه خواهد شد.
کلید واژه ها : واژه سازی ، ستاک حال ، تکواژ و سازه ، نیمه کلمه ، شبه پسوند ، ترکیب ، ابداع ، مثنوی
ایهام ساختاری در شعر حافظ
زهرا پاکدامن
کارشناس ارشدادبیات فارسی
مدرس دانشگاه آزاد داریون استان فارس
ایهام یکی از آرایههای بدیعی است که کاربرد هنری آن موجب برجسته سازی کلام میشود. بسامد بالای این آرایه در دیوان حافظ نشاندهندهی علاقهی او به بازی با گونههای متنوع این آرایه است. ایهام ساختاری (نوشتاری) یکی از انواع ایهامهای مورد استفادهی حافظ است. ایهام ساختاری: «آنجاست که واژه یا عبارتی را بتوان به چندگونه درست خواند و از هر خواندن معنایی برداشت، گاه واژهای را میتوان با تغییر تکیه دوگونه خواند تا دو معنی متفاوت از آن برآید.»(راستگو،52:1370) این مقاله در پی آن است تا با بررسی ایهام ساختاری در نود غزل از دیوان حافظ جلوههای این آرایه و چگونگی استفادهی هنرمندانه از آن را مورد نقد و تحلیل زیباییشناسانه قرار دهد.
کلید واژه ها: حافظ،بدیع، ایهام، ایهام ساختاری.
تصحیح چند بیت از آثار عطار نیشابوری
دکتر مهری پاکزاد
دکتر خاورقربانی
یکی ازمهمترین عواملی که سبب آشفتگی نسخه ها و باالتبع ابهام معنایی در متون نظم و نثر ادبی شده است، استعمال واژه های دیرینه و ناآشنای زبانی در آثار شعرا و نویسند گان است بالاخص زمانی که این واژگان در دست ناسخان بدون توجه به نقش معنایی و ارتباط زنجیرهای در سطوح کلیتر تبدیل به واژه های مستعمل و روزمره میگردند، این ابهام برجستهتر است. شاهد این سخن تصحیف واژه «بَراِستاد» در ابیاتی از اسرار نامه و الهی نامه به واژه های«پُراُستاد» و«اُستاد» میباشد که موضوع این مقاله است. بخش نخست این مقاله به کاربرد این واژه درمتون کهن، بررسی وتصحیح این واژه اختصاص دارد و بخش دوم آن بررسی بیتی از مصیبت نامه و پیشنهاد نوعی حرکت در زمینه تصحیح متون باارزش ادب فارسی است که با عنوان بهسازی مطرح شده است.
کلید واژه ها: عطار، تصحیح، تصحیف، پراستاد، براستاد
تصحیح انتقادی شاه اسماعیل نامه
میرزا محمد قاسم گنابادی
خدیجه پرستش
دبیر وکارشناس ارشدزبان وادبیات فارسی دانشگاه گیلان دکترمحمدعلی خزانه دارلو
استادیارزبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
شاهنامۀ ماضی یا شاه اسماعیل نامه که اثرگرانسنگ میرزا محمدقاسم گنابادی(قرن دهم)است،درشرح جنگاوری های شاه اسماعیل صفوی نگاشته شدومؤلف سرایش این مثنوی بسیارمتأثرازشاهنامۀ فردوسی، اسکندرنامۀ نظامی وپیروان اوبوده است.البته در کنارارزش ادبی اش، ارزش تاریخی نیزداردکه اهمیت آن را دو چندان می سازد. مقالۀ حاضرکه باهدف تصحیح انتقادی این اثربامقابلۀ چهارنسخۀ موجود در موزۀ ایران،دانشگاه تهران،کتابخانه های ملک ومجلس شورای اسلامی تألیف شده است،می کوشد تاباروش انتقادی،ضمن معرفی مؤلف وکارنامه ادبی او وپرداختن به مشکلات ابن نسخه ها،ویژگی های ساختاری،سبکی ودستوری آن رانیز برشمارد.
کلیدواژه ها :تصحیح انتقادی،شاه اسماعیل نامه،قاسمی گنابادی،نسخۀ خطی.
عرفان و مذهب شیعه دراشعار شاعران شیعۀ عصر تیموری
حمزه پرنوئی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
در مقالۀ حاضر سعی بر آن است تا وضع شعر مذهبی شاعران شیعه در دورۀ تیموری مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه نیز به دلیل رواج چشمگیر «عرفان و تصوّف» در این دوران و اهمیت و تأثیر آن در افکار مذهبی شاعران ، بحثی مبسوط درباره عرفان و تصوّف این عصر صورت گرفته است. اما منظوراز اشعار مذهبی چیست؟اشعار مذهبی شعرهایی هستند که درباره معصومین(علیهماالسلام) سروده شدهاند. در واقع پیش از این دوره هم اشعار مذهبی فراوانی سروده شده است اما بایدتوجه داشت که این اشعار عمدتاً از سوی شاعران سنّی مذهب سروده شده و نیز بیشتر درباره پیامبر(ص) و خلفای راشدین و حضرت علی(ع) میباشد و میتوان گفت که ازعصر تیموری و به ویژهسدۀ نهم است که شاعران شیعه به طور گسترده و ویژه بهمدح و منقبت اهل بیت پرداخته و در سوگ حادثه عظیم عاشورا، به مرثیهسرایی میپردازند. این رونق و شکفتگی در سرودن اشعار مذهبی توسط شاعران شیعه مذهب باعث ایجاد روندی مؤثر در تاریخ ادبیات مذهبی ایران گردید که تا به امروز هم ادامه دارد.
کلید واژه ها : عصر تیموری، شعر فارسی، عرفان، مذهب، شیعه
بررسی روانکاوانه و نمادشناسانهی سه مرحلهی کیمیاگری در داستان سلامان و ابسال با توجّه به نظریات کارل گوستاو یونگ
سوسن پسانین،کارشناسی ارشد ادبیات فارسی، دانشگاه الزهرا
نیره جنگی، دانشجوی دکتری دانشگاه بیرجند
داستان سلامان و ابسال داستانی رمزی و دارای ریشهی یونانی است که از طریق ترجمه به شرق رسیده و در قالب روایتهای مختلفی نقل شده است. از آنجا که این داستان دارای ریشهای هرمسی است و کیمیاگری یکی از مهمترین اصول مکتب هرمسی به شمار میرود، بررسی مراحل کیمیاگریِ یونگ در این داستان، در تفسیر و رمزگشایی بهتر آن کمک بسزایی میکند. این مقاله به بررسی روانکاوانه و نمادشناسانهی سه مرحلهی کیمیاگری در داستان سلامان و ابسال با توجّه به نظریات کارل گوستاو یونگ پرداخته و در بین روایتهای مختلف این داستان تنها به دو روایت جامی و حنینبناسحاق نظر داشته است. با انطباق مراحل سیاهی، سفیدی و سرخی کیمیاگری بر این داستان، نظر شلومو پینس که در مقالهای، وجود مایههای هرمسی در این داستان را محتمل دانسته بود، تأیید شد. چنانکه برای تمام مراحل کیمیاگری و حتّی جزئیات سیر سیاهی به سوی سرخی در این داستان، مصداقهای فراوانی ذکر شد و تمام ویژگیهای مراحل سیاهی، سفیدی و سرخی با این داستان کاملاً منطبق بود.
کلید واژه ها: سلامان و ابسال، یونگ، کیمیاگری، جامی، حنینبناسحاق.
تأملی بر شعر و شاعری ﺷﻴﺦ صفی اﻟدﻳﻦ اردﺑﻴﻠﻲ (با ﺗﻜﻴﻪ بر کتاب صفوةالصفا)
دکتر ﻣﻬﻴﻦ پناهی داﻧﺸﻴﺎر دانشگاه الزهرا(س)
ثرﻳﺎ کرﻳﻤﻲ ﻳﻮنجالی کارشناس ارشد ادﺑﻴﺎت
صفوةالصفا یا المَواهِبُ السَّنیَّه فِی المناقِبِ الصَّفَوِیَّه قدیمیترین نسب نامهی موجود دربارهی دودمان صفویه و یکی از معتبرترین کتابها دربارهی تصوف و گرانقدرترین منبع دربارهی حالات و کرامات و مناقب و مقامات شیخ صفیالدین اسحق اردبیلی است. در این مقاله با رویکردی توصیفی به بررسی شعر و شاعری شیخ صفی پرداخته میشود.
به تصریح کتاب صفوةالصفا شیخ صفی جز یک مصرع، شعری نسروده است. در دوبیتی های منسوب به شیخ صفی، شاعر خود را صفی و شیخ خود را زاهد نامیده و این شخص تنها شیخ صفی میتواند باشد و دیگر اینکه زبان دوبیتیها به زبان شیخ صفی (آذری) است که انتساب این اشعار را به شیخ صفی تأیید میکند.
کلید واژه: صفوةالصفا، شیخ صفی، شعر و شاعری.
اخلاق با خداوند متعال در صفوةالصفا
دکتر مهین پناهی دانشیار دانشگاه الزهرا
ثریا کریمی یونجالی
این پژوهش با شیوهی تحلیل محتوایی در صدد پاسخ به این پرسش است که شیخ صفی کدام تعالیم اخلاقی را از حقوق خداوند تلقی کرده و در تعالیم اخلاقی خود سالکان راه حق را بر آن تحریض کرده است؟ شیخ صفی خُلق با حق را تبدیل صفات ذمیمه به صفات حمیده و پیراستن درون برای تجلی و عنایت حق تعالی دانسته است. به عقیده شیخ صفی، کسی آنچنان که حق معرفت خداوندست او را نمیشناسد و به اندازهی خود معرفت کسب میکند و نتیجهی این معرفت، عشق و محبت است؛ مواظبت بر ذکر مداوم نیز دل را در محبت حق تعالی مستغرق میکند و صوفی با چشیدن می محبت، از عشق مجازی به عشق حقیقی میرسد و هجوم آتش عشق، تمام خاشاک عقلی و نفسی را میسوزاند.شوق، خوف و رجا و شکر از ثمرات محبت و ملکههای روحی محبان حق تعالی بیان شده است. همچنین وی بر ذکر محبوب(خداوند متعال) -که از دیگر آداب و احوال مهم دوستداران حق تعالی است- پافشاری کرده و در این کتاب با عنایت ویژه به ذکر و اقسام آن:«ذکر اول»،«ذکر دوم»،«ذکر سوم»،«ذکر خاص»،«ذکر ربانی»و«ذکر دل»بر این حق محبوب اصرار کرده است. شواهد موجود در صفوةالصفا حکایت از آن دارد که شیخ صفی عمل به آداب شریعت و انجام عبادات را حقوق خداوند دانسته و راه رخصت و آسان گیری در شریعت را برای سالک راه حق خطرخیز توصیف کرده است. شیخ صفی بر انجام همپای فرایض و نوافل تأکید میکرد..
کلید واژه ها : اخلاق با خداوند متعال، تعالیم اخلاقی، شیخ صفی، صفوةالصفا.
بررسی سیر تکاملی شعر مفتون امینی
خدیجه پورزینی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
مفتون امینی یکی از شاعران مطرح در شعر معاصر از سال 1331 شعر را به طور جدی پی گرفت و آثارش در روزنامهها و مجلات مختلف انتشار یافت. از سال 1333 که از تبریز به تهران رفت با بسیاری از شاعران همدوره خود ارتباط برقرار کرد و در جریان تحولات ادبی قرار گرفت. مفتون همواره به ضرورت تحول در شعر پی برده و مطابق با تحولات روز با جریانهای ادبی جدید همراه شده است. او در مسیر تکاملی هنر خود سه دوره مشخص را پشت سر گذاشته است: مفتون در ابتدا از کهنسرایانی بود که شعر را در قالب کلاسیک و با مضامین عاشقانه و تغزلی شروع کرد. اما بعد از آن و در دومین دفتر خود تحت تاثیر تحولات جامعه و با پی بردن به ضرورت تحول ادبی به شعر نیمایی با مضامین اجتماعی روی آورد. این مجموعه یعنی دفتر کولاک و نیز دفتر بعدی او یعنی انارستان مفتون را به عنوان شاعری متعهد و شاعری برجسته در شعر اجتماعی معاصر مطرح کرد. مفتون در ادامه سیر تکاملی شعرش به شعر سپید روی آورد و امروز نیز کار خو را در این شیوه با نمونههایی که جزو بهترین شعرهای سپید امروز است ادامه میدهد. مقصود نگارنده از نگارش مقاله حاضر آن است که شعر مفتون امینی در هر یک از این مراحل سهگانه و کیفیات هنری هر دوره را مورد بررسی قرار دهد و نیز نحوه تاثیرپذیری او از تحولات جامعه و به طور کلی نحوه تکامل هنری و کیفیات شاعرانه شعر او را بررسی نماید.
کلید واژه ها: مفتون امینی، شعر کلاسیک، رمانتیسم، شعر نیمایی، شعر سپید.
نقد ساختاری رمان «شازده احتجاب»
دکتر شکراله پورالخاص
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی
مهدی عبدی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
داستان نویسی در صد سال اخیر دچار دگرگونیهای بسیاری شده است. نویسندگان زیادی بوده اند که ادبیّات داستانی را پیش برده اند و نامهای بسیاری در این زمینه ماندگار شده است. یکی از این نویسندگان، هوشنگ گلشیری است؛ نویسندهای که نه تنها در پیشبرد داستان نویسی مؤثر بوده، خود مسیری نو را نیز ایجاد کرده است. بعد از صادق هدایت که داستان مدرن را وارد ادبیّات داستانی ایران کرد، گلشیری نیز این مسیر را ادامه داد و آن را به اوج رساند. نویسندهای که با استفاده از عناصر داستانی، داستان نویسی را با مولفه های معاصر و مدرن همراه و شیوه ای نو ایجاد کرد؛ کسی که به اصول فنی داستان نویسی در کنار مفهوم و مضمون اثر معتقد بود، بنابراین پرداختن به آثار وی و بررسی عناصر داستانی آنها، بیش از پیش سبک و ویژگیهای داستان نویسی او را آشکار می کند. در این مقاله سعی بر آن است تا پس از ارائه ی تعریفی مختصر از عناصرداستانی، بررسی یکی از اثار مهم و ماندگار هوشنگ گلشیری یعنی رمان «شازده احتجاب» پرداخته شود. در این بررسی تلاش می شود، سبک ویژهی این نویسنده مورد توجه قرار گرفته، به تأثیر ادبیّات غرب و پیشینه ی ادبیّات ایران در اثر او که به شکلی مدرن و امروزی متجلی شده، اشاره شود.
کلیدواژه ها: هوشنگ گلشیری، شازده احتجاب، رمان، عناصر داستان، جریان سیّال ذهن.
بررسی ساختاری و تطبیقی داستانهای "پادشاه سیاهپوش" در هفت پیکر
و "پادشاه ظالم"درمخزن الاسرارنظامی گنجوی
سیده معصومه پورسید
کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی
هفتپیکر و مخزنالاسرار از آثار برجستهی بزرگترین داستانسرای فارسیگوی ، حکیم نظامی گنجوی است که در بیان مسائل حکمی واخلاقی و نمایاندن جامعهی آرمانی نهفته در اندیشهی شاعراست.دراین پژوهش به مطالعهی داستان های آغازین دواثر، هفتپیکر و مخزن الاسرار توجه شده است.هدف تحلیل وتفسیرداستانهای عرفانی-تمثیلی-تعلیمی نظامی از دیدگاه ساختاری می باشد.در نقد ساختاری و تطبیقی این متن به عناصرداستانی و فرم ِروایی آنها براساس الگوی ولادیمیر پراپ پرداخته میشود. تکیه اصلی بر جنبههایی ازوجوه اشتراک ویاتفاوت میان آن دو ازحیث چینشِ عناصرداستان وساختار آنها است که سبکی خاص و مختص نظامی است.
کلید واژه ها: هفتپیکر ،مخزنالاسرار ، ساختار، تطبیق ،پراپ.
نگاهی انتقادی به کتاب " تأثیر شعر عربی بر تکامل شعر فارسی"
نوشتهی ع.م.دودپوتا
علیرضا پورشبانان- معین کاظمی فر*
یکی از معدود نویسندگان غیر ایرانی و غیر عرب که در حوزهی ادبیات تطبیقی و در مورد تأثیر زبان و ادب عربی بر زبان و ادبیات فارسی، اثر مستقلّی پدید آورده است، ع.م. دودپوتا نویسندهی هندیِ کتاب «تأثیر شعر عربی بر تکامل شعر فارسی» است. در این نوشته تلاش شده است که با نگاهی انتقادی، این کتاب و ترجمهای که دکتر سیروس شمیسا از این اثر ارائه داده است، مورد بررسی علمی قرار گیرد. روش تحقیق، بر مبنای مطالعهی کتابخانهای است که با محوریت اثر، از برخی منابع جانبی برای مستند کردن مفاهیم مورد اشاره، استفاده شده است. تا حدّ امکان تلاش شده به مفاهیم نقد شده در اثر، اشارهی مستقیم صورت بگیرد و نقد نه به گونهای کلی، بلکه به شکلی مصداقی و دقیق صورت پذیرد و با شیوهای استقرایی و جزئینگر، داوری نهایی در مورد مباحث نظری، ساختار و محتوای کتاب بیان شود.
کلید واژه ها: شعر عربی، شعر فارسی، ترجمه. بررسی انتقادی، مطالعهی تطبیقی.
دانشجویان دوره دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی تربیت مدرس