زبان پژوهی
فرهنگستان زبان پارسی وپاسداری ازهویت ملی
- زبان پژوهي
- نمایش از جمعه, 02 تیر 1391 18:08
- بازدید: 6018
قانون- چندی است که نگرنده دگرگونی خجسته ای دربرخی رسانههای نوشتاری هستیم. این که روزنامه ای برون از جنجالهای سیاسی گذرا تکهای هرچند کوچک ازمحتوای خود را به شناساندن واژه گزینیهای فرهنگستان زبان پارسی ویژه گرداند تا بدینسان دین خود رانسبت به هویت ملی خویش ادا کرده باشد رویداد فرخندهای است که شایسته است بدان به دیدهای خوش نگریست.
air-jordan-4-retro-cement-x-new-era-chicago-bulls-sneaker-hook-up-hat | Gran Canaria - nike shox fuse low beam - IwmsaShops - Maspalomas Marathon 2021 , Carreras populares
به نوشته حسین ثابتی عبدلیان در مردمسالاری، بیتردید زبان رامیتوان برجستهترین شناسه هویتی یک ملت دانست. هنگامیکه دردیاری بیگانه ازشما درباره کیستی وهویت شما میپرسند ایرانی بودن خویش را درکنارزبانی به دیرینگی هزاران سال وجه تمایزخویش میدانید. اگرچه تاریخ نگاران اروپایی در مبحث زبان باجعل واژه علمیزبانهای هند واروپایی به عمد کوشیدهاند تا پهنایی به گستردگی ایران باستان را درتولیدوتکمیل زبان نادیده انگارند اما وجود انبوه فراوانی ازواژههای پارسی کهن درزبانهای اروپایی بویژه درزبان انگلیسی، نشان ازنفوذ فرهنگ وزبان پارسی درمیان دیگرملل به هنگام شکوه امپراتوری ایرانیان دارد. بی گمان میتوان گفت که ایرانیان تنها ملتیاند که امروزه و در سده بیست و یکم میتوانند آثارادبی متعلق به هزار سال پیش دانشوران و ادیبان خویش را بخوانند و به فهم ودریافت آن توانا باشند. اثر (بیو ولف) یکی ازآفریدههای ادبی، حماسی انگلو ساکسونها در اروپاست که تقریبا همزمان با دوران سرایش شاهنامه پدید آمده است، اما امروزه اگریک نفر بخواهد عین این اثررابخواندوآن رافهم کند نیازبه گذراندن دورهای ویژه درزبان شناسی کهن لاتین خواهد داشت واین درحالی است که امروزه به سبب رنجی که نیاکان ما درراه پاسداشت زبان پارسی برجان خریده اند، یک نوجوان ایرانی نیزمیتواند بسادگی اثرحماسی شاهنامه را که نزدیک به هزاران سال ازآفرینش آن میگذرد برخواند وآن رادریابد واین رابراستی باید از افتخارات این ملت دانست. باری، بی تردید امانتی را که امروزه ما به عنوان مهمترین شناسه هویتی مان ازنیاکان مان دریافت داشته ایم سزاوارتوجه وپاسداشت ویژه ای است. دراین میان فرهنگستان زبان پارسی را میتوان دربه دوش کشیدن باراین امانت دارای نقشی حساس وسرنوشت سازدانست. درهمین راستا نیز بایسته است که این فرهنگستان ازسازو کارها وراه کارهای اثرگذارتری نیزبهره مند باشد. یکی ازراه کارها وسازو کارهایی که میتواند اثرگذاری نقش فرهنگستان زبان پارسی را ارتقاء دهد، ایجاد بازوان اجرایی برای این نهاد درراستای نقش نگاهبان گونه وحساس آن در عرصه هویت ملی است. بیگمان واژه گزینیها را میتوان نخستین گام دراجرای وظیفه دشوار فرهنگستان دانست، اما عدم بهره مندی ازبازوان اجرایی که میتواند درشکل تذکربه اصحاب رسانه وحتی هشدار و اجرای قانون نمود یابد، امر واژه گزینی را به کرداری نا موثر تبدیل نموده است، تا بدان جا که حتی دررسانه پرمخاطبی همانند صدا وسیما نیزگاه گواه برروی برتافتن عوامل آن ازواژه گزینیهای فرهنگستان میباشیم. امروزه دربسیاری ازکشورهایی که به اهمیت ونقش زبان بدرستی پی بردهاند و هویت ملی شان را بدین سان ارج مینهند، نسبت به هرگونه بی مهری وسهل انگاری اصحاب رسانه درباب زبان، به وسیله وضع قوانین سخت گیرانه، راه کارهای بازدارنده ای راپدید آوردهاند واین همه سخت گیریها ازآن روست که نخبگان وخبرگان این ملتها به نقش حساس و برجسته زبان ملی به درستی آگاهند. با نگاهی نقادانه به راندمان کاری چندین دهه ای فرهنگستان زبان پارسی متأسفانه به نقطه ضعفهایی چند درکارکرد این نهاد برمیخوریم. شاید بتوان برجسته ترین این ضعفها را بازماندن ودیرکرد واژه گزینیها دربرابر سیل واژه گانی دانست که هرلحظه پیکره زبان پارسی رامورد تاخت وتازوفرسایش قرارمیدهند. هنگامیکه یک واژه نوین درخلاء ونبود واژه ای میهنی وارد زبان میگردد ودرزبان عامه مردم روایی مییابد دیگرهرگونه واژه گزینی ازسوی فرهنگستان زبان، نوش دارویی خواهد بود پس ازمرگ سهراب! چنین ضعفی بویژه درزمینه ورود فناوریهای نوین دراین سه دهه بیشترنگریسته میشود. با نگاهی به واژههایی مانند آسانسور، یخچال وماهواره درمییابیم که به سبب واژه گزینی به هنگام ازسوی فرهنگستان وپیش ازورود و روایی نامهای لاتین این فناوریها مردم بدون مقاومت وسختی بیان ازاین واژه گان به سادگی درگفتارروزانه خود بهره میبرند. اما هنگامیکه به علت مقاومت زبان عامه مردم دربرابرواژه ای مانند پیامک به جای اس ام اس مینگریم به ضعف یاد شده یعنی تأخیردرواژه گزینی ازسوی فرهنگستان بهترپی خواهیم برد. درفرجام سخن ذکراین نکته بایسته است که نقش برترملت بویژه اصحاب قلم درپاسداری از زبان ملی را نمیتوان نادیده انگاشت. تقویت غرورملی مردم وپرهیزدادن ایشان نسبت به ازخود بیگانگی که به نابودی تدریجی یک ملت منجرمیگردد، همچنین بالا بردن سطح آگاهی تودههای مردم نسبت به نقش حساس زبان درایجاد هویت ملی میتواند بسیاراثرگذارترازهرعامل دیگری دراین میان نمود یابد. هرگزنباید ازیاد برد که هزینه ای که جامعه ازبابت ناآگاهی میپردازد بسیاربیش ترازهزینه آگاهی دادن به آن جامعه است.