زیست بوم
خلیجفارس47 برابر آلودهتر از آبهای آزاد
- زيست بوم
- نمایش از سه شنبه, 24 فروردين 1389 06:43
- بازدید: 3589
چندی قبل هماهنگکننده دائمی کنوانسیون منطقهای کویت مسائلی را در زمینه خلیجفارس اظهار کرد که موجب تعجب وافر علاقهمندان محیطزیست و بهخصوص علاقهمندان خلیج زیبای فارس شد.
این مقام، ظاهرا به خاطر موجه نشان دادن وجود راپمی که 30 سال از عمر آن میگذرد و نیز زحمات چندین ساله خودشان(!) خلیجفارس را برخلاف همه شواهد علمی عاری از آلودگیهای نفتی عنوان کرده و آنچه را براساس تحقیقات در مورد آلودگی این پهناب اعلام شده حاصل «شایعه و عدمآگاهی» تلقی میکند. این گفتهها در مصاحبهای با عنوان «همه آلایندگان خلیجفارس» درتاریخ 30/4/87 در صفحه محیطزیست همشهری به چاپ رسید.
آنچه در پی میآید نقدی است بر این اظهارات.
چندی قبل به اتفاق گزارشگر یک رسانه معروف بینالمللی برای تهیه گزارشی از خلیجفارس به جزیره قشم رفتیم. حاجی محمدی از غواصان قدیمی و حرفهای که چشمی هم به محیطزیست قشم و به خصوص مرجانها دارد دوربین ما را به زیر آب برد. مرجانها پایه حیات را در کف آب تشکیل میدهند و وجود آنها موجب تجمع انواع حیات در کف دریا میشود. مرجانهای مرده، سفید میشوند و سپس روی آنها را جلبکها میپوشانند؛ یعنی حیات تبدیل به مرگ میشود. آن همه تنوع رنگ در مرجانها و رنگینکمان ماهیهای اطراف آن که به طورقطع از بدیعترین مناظر روی زمین هستند تبدیل به تودههای سفیدرنگ بیجان میشوند. بنابر تخمین ما 45 درصد مرجانهای اطراف جزیره قشم مردهاند! در اطراف جزیره خارک این رقم به 90درصد رسیده است.
مرجانهایی که زنده هستند توسط سوداگران از کف آب جمع میشوند به بندرعباس برده میشوند و سر از آکواریومهای خصوصی در سراسر ایران درمیآورند. از یک موجود زنده به عنوان یک شیء زینتی بیروح، مثل یک آجر استفاده میشود. علت مرگ مرجانها آلودگی نفتی است. از زیر آب به روی آب و سواحل جزیره قشم رفتیم. در یک صبح دلانگیز اسفند ماه کمی پایینتر از مدرسه غواصی حاجی محمدی به سواحلی برخوردیم که تا چشم کار میکرد از سنگ و صخرههای سیاهرنگ پوشیده شده بود. شگفتا! این جزیرهها مرجانی هستند. باز هم دوربین فیلمبرداری حاضر بود. لایهای نفت مانند نمد روی تمام صخرهها را گرفته بود؛ مادهای لاستیک مانندکه محکم به صخره چسبیده بود ولی میشد آن را از سنگ جدا کرد و ضخامت آن را سنجید.
منشأ کشتیهایی که از فواصل دور برای بردن نفت (55درصد نفت جهان!) به خلیجفارس میآیند، آب توازن خود را بیمحابا به خلیج میریزند. این آب آلوده به مواد نفتی داخل مخازن عظیم کشتیهاست. این جنایت هم روی فیلم ضبط شده است. حال پرسش این است که راپمی (ROPMY) با همه دفاتر لوکسی که در کویت دارد و با در اختیار داشتن ماهوارهها در این زمینه چه کرده است که اینطور از پاک بودن خلیجفارس و وضع زیستمحیطی آن دفاع میکند؟
مغلطه به جای استدلال
به کار بردن کلمات خارجی مانند «مونیتورینگ» مغلطه است. مونیتورینگ یا پایش یعنی ناظر جریانی بودن بدون آنکه در آن دخل و تصرفی شود. نتیجه 30 سال پایش (پاییدن) این قبیل اعمال در خلیجفارس چه بوده است؟ کشورهای عضو «راپمی» از اطلاعاتی که به آنها داده میشود استفاده نمیکنند، وای به حال کشورهای غیرعضو مانند عراق! مثلا قرار است آب توازن کشتیها در حوضچههای تبخیر رها شود تا نفت آن جدا شود و آب بدون نفت به خلیجفارس بریزد، «راپمی» تا به حال چند کشور را تشویق به ساختن این حوضچهها کرده است؟
قاچاق نفت و رهاسازی آن در دریا
روز بعد به جزیره هنگام میرویم. لاکپشتها در زیر آب خودنمایی میکنند. عدهای از جوانهای «هنگامی» برای خودشان تشکیلات حافظ محیطزیست راه انداختهاند و از کارهایی که مضر به حال محیطزیست است جلوگیری میکنند، مثلا اجازه نمیدهند که غواصها به مرجانها نزدیک شوند. وضع این آبها از قشم و خارک بهتر است. در اینجا مرجانها کمتر مردهاند. بچهها دور ما را میگیرند. یکی از آنها لایههای نفت را در کنار ساحل نشانمان میدهد. میگویم این نفت از کجا آمده؟ حسین میگوید آقا این لنجها نفت را به امارات قاچاق میکنند، وقتی نیروی انتظامی به آنها دستور ایست میدهد نفتها را به داخل آب میریزند؛ صدها بشکه. راپمی و دستگاه عریض و طویل مونیتورینگ آنها در این باره چه کرده است؟
مسئله آن است که قسمت اعظم آلودگی نفتی در ایران، در خلیج فارس روی میدهد، اگرچه اکنون با اکتشاف نفت توسط کشورهای تازهاستقلالیافته این آلودگی به زودی در دریای مازندران از خلیجفارس پیشی میگیرد. ایران حدود 3تا4 میلیون بشکه در روز تولید و صادر میکند.
این نفت از 3 پایانه مهم یعنی جزایر خارک، لاوان و سیری بارگیری میشود. صادرات این مقدار نفت نیازمند رفت و آمد 2 تا4 سوپر تانکر نفت در روز است! علاوه بر آن 5 یا 10 تانکر با اندازههای گوناگون هم باید در خلیجفارس رفت و آمد کنند تا 3تا4 میلیون بشکه نفت ایران به خارج صادر شود. این ترافیک کشتیها هر روز 3 تا 4 لکه کوچک نفتی را تولید میکند.
47 برابر آلودهتر
در طول جنگ ایران و عراق، 250 تانکر مورد حمله قرار گرفتند؛ سکوی نفتی نوروز هم منهدم شد در نتیجه آب خلیجفارس 47 برابر آبهای آزاد آلوده شد! حال با توجه به اینکه خلیجفارس یک آبراهه بسته است که تنها از طریق تنگه هرمز با آبهای آزاد ارتباط دارد، راپمی میداند که چه بر سر این لکههای نفتی و نفتهایی که در طول جنگ به آب ریخته شد، آمد؟
آلودگی در خلیجفارس تا 4 سال باقی میماند و به دور خود میگردد، نفت در آب گرم تغییر فرم و حالت میدهد، ولی نابود نمیشود، یا در دریا تهنشین شده و مرجانها را میکشد و یا سواحل و جزایر را مسموم میکند. طبق آمار «بانک جهانی» (منابع موجودند)، بزرگترین عامل آلودکننده خلیجفارس رفت و آمد تانکرهاست (60 درصد). سکوهای نفتی با 22 درصد مقام بعدی را دارند. نشت طبیعی حدود 10درصد و حدود 10 درصد هم مربوط به پالایشگاهها و سایر تاسیسات ساحلی ایران است.
در این مصاحبه گفته شده «آلودگی در اطراف بحرین، عمان و کویت بیشتر است و در مناطق دیگر آلودگی نفتی نداریم.» در حالی که مطالعات بانک جهانی نشان میدهد که آلودگیهای خلیجفارس توسط جریان آب به سواحل عربستان سعودی و امارات متحده عربی برده میشود و این سواحل آلودهترین هستند.
حال با توجه به اینکه ایران تقریبا از این آلودگیها مصون است میتوان تصور کرد که سواحل آلوده چه وضعیتی دارند؟ با این حال، در آغاز مصاحبه هماهنگکننده دائمی کنوانسیون منطقهای کویت در زمینه حمایت و توسعه محیطزیست دریایی و ساحلی خلیجفارس، در مورد شایعه آلوده بودن خلیجفارس به نفت گفته « این تصور درستی نیست و بیشترین کار را ما در منطقه خلیجفارس در مورد آلودگی نفتی انجام دادهایم» و البته در جای دیگر میگویند که فقط این آلودگیها را ملاحظه میکنند!
ولی خلیجفارس تنها به نفت آلوده نیست. به این خبر مندرج در همشهری درباره هجوم جیوه، آرسنیک و سیانور به خور موسی توجه کنید: «مدیر گروه علوم دریایی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر گفت متاسفانه این منطقه یک منطقه ویژه پتروشیمی به حساب میآید و استفاده از ترکیباتی از جمله جیوه، آمونیاک، ترکیبات آلومینیومدار، فنولهاو... مشکلات زیستمحیطی زیادی را ایجاد کرده است.»
چطور ممکن است که 7 مورد نشت بزرگ نفت جهانی در خلیجفارس بسته و مسدود انجام گیرد و «به غیر از اطراف بحرین، عمان و کویت» در جای دیگر خلیجفارس آلودگی نداشته باشیم؟
جای تاسف است که یک مقام دائمی مسئول با مطالب ضد و نقیض سعی در وارونه جلوه دادن واقعیتهای یک منطقه حساس مانند خلیجفارس داشته باشد. اطلاعات غیرواقع برای تصمیمگیران خطرناک است و برای عامه مردم گمراهکننده و نامعقول. من به مصاحبهشونده پیشنهاد میکنم دفتر لوکس مجهز به تهویه مطبوع خود را در کویت ترک کند و سری به سواحل و جزایر ایرانی خلیجفارس بزند، شاید برای آینده خلیج فارس هم که شده حقیقت را ببیند و بازگوید.