صنایع دستی
نگاهی به هنر قفلسازی
- صنايع دستي
- نمایش از یکشنبه, 23 مهر 1391 09:22
- بازدید: 5726
برگرفته از تارنگار ایران نامه
شیرین کسرایی
هنر و صنعت از دیر باز درکنار یکدیگر بوده و هنرمند ایرانی با تغییر شکل دادن به مواد سخت و بیجانی چون سنگ، چوب و فلز به آن ها روح و هویتی تازه بخشید، چنان که از این پیوند، آثار بدیع و زیبایی خلق گردید. یکی ازهنرهای این هنرهای زیبا، هنر قفل سازی است که درآن با نقش زدن بر فلز، طرحهای زیبا و دلنشین از نقوش تزئینی پدید می آید و این نقوش با اسطوره در هم می آمیزد، تا با این عمل شناسایی اسطورهها و درک و دریافت فرهنگ و تمدن غنی و با شکوه ایران باستان میسر گردد. هرچند که با ظهورعصر ماشین و تکنولوژی، زیبایی و ظرافت این هنر زیبا کم رنگ تر شده ولی هنوز هم در گوشه و کنار کسانی هستند که بر حسب علاقه و ذوق به هنر ظریف قفل سازی روی میآورند و مانع از زوال این هنرمی شوند. انسان قرن 21، نمی تواند به طور کلی نقش اساطیر و نمادهای اعصار گذشته را نادیده انگارد. اسطوره ها و نماد هایی که تنها درحد کلام و ظاهر نمی گنجند و در پرتو تصویر و صدا و حرکات خویش مستترند. در این رابطه بهتر است برای شناخت بهتر از ملل و اجتماعات گذشته با فرهنگ وتمدن آن ها آشنا شویم هر چند که این آشنایی درعین زیبایی و تنوع، دشواریهای خاص خود را هم دارد.[1]
قفل با طرح بز
قفل با طرح گوزن
قفل با طرح خروس
قفل با طرح شانه به سر
در میان تمامی هنرها، هنر فلز کاری از سابقه بسیار قدیمی و طولانی برخوردار است هنری که قرنها پیش از میلاد مسیح رشد و توسعه یافت و در دوران اسلامی به شکوفایی رسید. این توسعه در سدههای اول تا پنجم هجری قمری با ساخت اشیاء و ظروف مختلف در قالب طرحها و رنگهای تزیینی برجسته تر شد و نمونههای ارزشمندی را در اختیار علاقمندان و محققان هنرهای اسلامی قرار داد. در این میان هنر قفلسازی نیز یکی از زیر مجموعههای هنر فلز کاری است که در انواع ساده و تزیینی به ظهور رسید.
تاریخچه قفل سازی
در رابطه با تاریخچه قفل سازی شواهد به دست آمده، مؤید آن است که این هنر حداقل از قرن ششم میلادی به بعد در کشورمان رواج داشته است. درآن زمان هنر قفل سازی نیز همانند سایر صنایع وابسته به فلز کاری از اهمیت ویژه ای بر خوردار بود لیکن در ادوار اسلامی در قالب شاخه ای مجزا از هنر به تکامل و ترقی دست یافت. در این دوران قفل علاوه برخصوصیت امنیتی که داشت ، کاربری سمبولیک نیز یافت چنان که دربستن دخیل به نخل ها وعلمهای عزاداری جهت قضای حاجت نیز استفاده می شد. درآن زمان قفل درنذربندی های مذهبی اهمیتی همانند ایمن داشتن خانه ها و صندوقچهها از گزند حوادث پیدا نمود و مراکز عمده تولید آن در ایران شامل تبریز، اردبیل، سراب، زنجان، قزوین، تهران، سمنان، کاشان، اردستان، نجف آباد ، اصفهان، چال شتر ، یزد، مهریز، ابرکو، بوانات، شیراز، فسا، جهرم، همدان، کرمانشاه، کرند، بروجرد، بجنورد، مشهد، نیشابور، کرمان میگردید. در حال حاضر این هنر فقط در چالشتر (7 کیلومتری شهرکرد و کرند) از رونق نسبی برخوردار است[2]
انواع قفل
قفلهایی که در گذشته تولید می شد به سه دسته 1- قفل رمزی 2- قفل کلیدی 3-قفل طلسمی[3] تقسیم میگردید. قفلهایی که بدون کلید باز و بسته می شوند به قفلهای رمزی مشهورند. این قفلها مرکب از چند حلقه عریض متحرک است که درهر حلقه حرف یا حروفی نوشته شده و درهنگام بازکردن قفل درکنارهم قرارمی گیرند.
قفل کلیدی نیز به قفل هایی می گویند که با کمک کلید باز و بسته می شود این قفل ها در انواع مختلفی چون قفل فنر خاردار، قفل فنر خمیده و قفل فنر پیچ دار قابل مشاهده اند.[4]
قفلی طلسمی هم از نمونه هایی است که انتقال آن نوعی ایمنی و اتکا به صاحب قفل و دور شدن آن از چشم بدخواهان می بخشید ومهمترین نوع آن موسوم به نظر قربانی بود. این قفل ها شبیه به گردنبند و یا آویز و به همان صورت گردنبندهای طلسمی ساخته میشد. درآن زمان مادران این قفلها را به قنداق و یا کلاه نوزاد و یا بر گردن و لباس کودک خویش میآویختند تا در حقیقت او را از چشم بد مصون دارند. با این کار خود و کودکشان را برشیاطین، اجنه، حسودان و بخیلان می بستند (قفل می کردند) تا از شر بلایای آنها ایمن باشند.
البته ازاین قفلها برای بستن زبان یاوه گویان و بدخواهان، بستن مردان در فاصله بین عقد وعروسی و یا حفظ جنین در شکم زنان آبستن نیز استفاده میکردهاند. برای این کار قفلهای مذکور را نزد دعانویسان و طلسمگران میبردند تا اوراد لازم برآن نوشته شود. شکل این قفل ها به این صورت بود که داخل آن یک فنر ساده کار میشد و سوراخی نیز در بدنه قفل تعبیه می گردید.[5]
با این کار امکان ضربه زدن و فشارآوردن با نوک سنجاق به فنر وجود داشت تا ازاین طریق کمانه از بدنه قفل خارج گردد. این شیوه برای آن بود که هر زمان صاحب قفل تمایل به باز کردن کمانه از بدنه قفل داشت با ذکر نیت قبلی (بستن زبان فلان شخص) کمانه را از داخل سوراخ بدنه خارج کرده و مجددا عمل قفل کردن را تکرار نماید.[6]
نمونه هایی از قفل های تزیینی و نمادین
قفلهایی به شکل پیکره آهو که در پرده های مصیبت، همیشه نماد مظلومیت و بی گناهی بوده است و به همین دلیل نیز در نمایش صحنههای جنگ امام حسین و واقعه عاشورا همواره مظلومیت و بیگناهی این حیوان دیده می شود.[7]
این تصویر همچنین بیانگر نمادهای دیگری چون اندام زیبا، خوراک لذیذ، ظرافت و وقار است و در سنتهای عربی و عبری نماد بیگناهی، زیبایی، کم رویی[8] به شمارمی آید.
نقش دیگری که در هنر قفل سازی دیده می شود نماد ظاهری اسب می باشد که در باورهای هنری نماد اسب همچون نماد خورشید، مرگ، شجاعت، قدرت و سرعت تجلی می یابد . نقش این حیوان در هنر قرون وسطی به شکل نماد جنگ، فتح، قحطی و مرگ[9]دیده می شود.
از نمادهای دیگر که به این حیوان نسبت داده می شود، نجابت خانوادگی، آزادی، انرژی خورشیدی، حرکت، خیرخواهی، دانش، هوش، لجاجت، فهمیدگی و سرسختی است.[10] که هنرمندان این خصوصیات را با استفاده از نقش و تندیس اسب در آثار خود به ظهور می رساندند.
نماد دیگر به کار گرفته شده در هنر فلز کاری که شاید پیشینهای دورتر و قدیمیتر از نقوش دیگر داشته باشد نمادی از گاو است.
گاو در باورهای قومی و اساطیری نماد نجابت خانوادگی، بزرگواری، دلیری، شجاعت، و علو طبع و مبین ارزشهای مادی است که در اسطورههای کشورهای مختلف نقش نیروی زاد و ولد و حیوان قربانی را نیز یافته است.[11]
از خصوصیات دیگر این حیوان در نمادگرایی میتوان به قدرت،آفرینش، حاصلخیزی، حیات، تحمل و رنج، قدرت زندگی، کشاورزی، گرما و روشنایی[12] اشاره کرد
.جدایی از موارد فوق نمونه ی دیگری که می توان به آن اشاره کرد، نماد بز کوهی است که تصویر او معرف حیوان مورد توجه در فرهنگ ایران است. اقوام باستانی بز کوهی را مظهر یکی ازعوامل طبیعی سودبخش می دانستند. به عنوان مثال در لرستان این حیوان خورشید یا وابسته به خورشید بود و گاهی نیزد نقش فرشته بالدار را تداعی می کرد. [13]
علاوه بر این به دلیل اعتقاد مردم باستان بر رابطه کره ماه با نزول باران و ارتباط خورشید با خشکی و گرما شاخهای خمیده بزکوهی با هلال ماه ارتباطی تنگاتنگ داشت و شاخهای پرپیچ و خم او در نزول باران مؤثربود.
بز کوهی در شوش و ایلام نیز مظهر فراوانی و ربالنوع روئیدنی ها[14]و در اعتقادات مردم سومر نمایانگر خصیصه حیوانی خدای بزرگ به شمار می آمد[15]
چلیپا نیز از دیگر نمادهایی است که در هنر مردم سرزمینهای مختلف جایگاه به سزایی داشته است.
نقش چلیپا یا گردونه خورشید در میان اقوام گوناگون وجود دارد و نمونههای آن در تمدن ایران و هند باستان نیز دیده می شود.
این نقش گویا همان مُهری بوده که بر پیشانی ها، دست و سینه مهردینان داغ میشده تا نشانی از اعتقادات آنها باشد. علاوه بر این نقش چلیپا نشان دهنده چهار گوشه زمین و نماد (هو آشتی) یا آشتی بزرگ یا همان (صلح اکبر) است که برادری و یگانگی را میان همه جهانیان برقرار میکند.
تصویر چلیپای شکسته نیز، نماد نیک بختی درآیین هندوست. نقوشی از این نماد و صلیب شکسته در آیین هندو با صورت خورشید و نیز رب النوع گانشه از میان بردارنده موانع و راهگشا بوده است که تندیس آن را در تقاطع جادهها قرار میدادند [16]
قفل سازی در چالشتر
قفلسازی در چالشتر قدمتی سیصد ساله دارد و اولین استاد این هنر در آنجا «حاج عبدالوهاب ریاحی» نام داشت. قفلهای عرضه شده توسط این استاد به قفل های حاجعبداللهی معروف بود[17] که ظرافت و زیبایی خاصی در آن دیده میشد. نفیسترین اثر استاد «حاج عبدالوهاب ریاحی» قفل بزرگی است که چهار کیلو و نیم وزن دارد و در سفر او به خانه خدا به این مکان مقدس اهدا شد.
بعد از حاج عبدالوهاب، استادان دیگری همچون استاد حسین صنیع، استاد جلال نوربخش و فرزندش جواد همچنین استاد سید ضیاء الدین بهشتی، علینقی نقوی، علیخان خواجه علی، محمد تقی رنجبر، و استاد احمد نیکزاد ادامه دهنده راه استاد و سازنده قفل های معروف حاج عبداللهی بودند.
هر کدام از این قفل ها با احتساب کلید معمولا از بیست و سه قطعه بر خوردار بود که ساخت هر یک از آن ها 2تا 3 روز طول می کشید. برخی قطعات یاد شده در این قفل ها عبارتند از تنه یا شاسی، دسته و دو پایه که دسته روی آن سوار می شود، یک میخ که در یک طرف پایه و دسته لولایی قرار می گیرد، طبلک داخل قفل، زبانه، واشر پشت زبانه، فنر، ماسوره.
وزن قفل های حاج عبداللهی از 2 گرم تا یک کیلو و سیصد گرم متغییر است که در حال حاضر با توجه به شرایط فعلی ساخت این گونه قفلها مقرون به صرفه نیست لذا هنرمندان قفلساز در کنار کار قفلسازی به صنایع دیگری نظیر ساخت انبر، چاقوهای قالی بافی، قیچی و... روی می آوردند.
از مشکلات عمده قفل سازی می توان به کمبود مواد اولیه و گرانی ابزار کار وعدم حمایت و نبود بازار فروش اشاره کرد. در این رابطه سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری می تواند با ایجاد نمایشگاههای فصلی و دائمی در داخل و خارج کشور و تبلیغات مناسب دراین زمینه روح دوبارهای را در کالبد هنر قفل سازی چالشتر بدمد.[18]
------
1.اسماعیل پور، ابوالقاسم/ اسطوره و مفاهیم نمادین /انتشارات صدا و سیما/ چاپ اول سال1377 / ص18 تا ص20
2.یاوری، حسین/ فلز کاری/ انتشارات سوره مهر/چاپ اول سال1380 /ص133 و 134
3. همان/ص134
4. همان/ص134
5. تناولی، پرویز/ طلسم گرافیک سنتی ایران/انتشارات بن گاه/چاپ اول 1385/ص83
6.همان/ص83
7. کوه نور،اسفندیار/دایرةالمعارف هنرهای سنتی ایران/انتشارات نورحکمت/چاپ آستان قدس رضوی، نوبت اول/ جلد دوم/ سال 1384 /ص128
8. کوه نور،اسفندیار/ دایرةالمعارف هنرهای سنتی ایران/انتشارات نورحکمت/چاپ آستان قدس رضوی، نوبت اول/ جلد دوم/سال 1384 /ص114
9.هال، جیمز/فرهنگ نگاره ای، نماد ها در هنر شرق و غرب/ترجمه، رقیه بهزادی/ انتشارات فرهنگ معاصر/ چاپ اول 1384/ص24
10.کوه نور،اسفندیار/دایرةالمعارف هنرهای سنتی ایران/ انتشارات نورحکمت/چاپ آستان قدس رضوی،نوبت اول/ جلداول/سال1384/ص128 تا131
11.هال، جیمز/ فرهنگ نگاره ای، نماد ها در هنر شرق و غرب/ ترجمه، رقیه بهزادی / انتشارات فرهنگ معاصر/چاپ اول1380/ص85 و86
12.کوه نور،اسفندیار/دایرةالمعارف هنرهای سنتی ایران/انتشارات نورحکمت/چاپ آستان قدس رضوی،نوبت اول/جلد دوم/ سال1384 /ص181و182
13.نشریه ستاد بزرگ ارتشتاران،بخش تحقیقات تاریخ ایران شناسی ،شماره3،سال پنجم/چاپخانه ارتش شاهنشاهی/آذر و دی1349(شماره مسلسل 29)/ص183
14همان/ص183
15.همان/ص183
16.رضی ،هاشم/آیین مهر(تاریخ آیین راز آمیز میترایی در شرق و غرب از آغازتا امروز) /انتشارات بهجت/چاپ دوم 1385/ص270و272
17.فصلنامه فرهنگی و هنری،اجتماعی فرهنگ بام ایران/چهار محال و بختیاری /شماره2، تابستان1378/نشر اندیشه/ص36
18.همان/ص36