پنج شنبه, 24ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز بودجه و بودجه‌بندی

بودجه و بودجه‌بندی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 76، تیر و امرداد 1392، صفحه 28

دکتر هوشنگ طالع

بـودجه‌بندی (بر وزن سازمان‌بندی) آمیزه‌ای است از دانش و شگرد (علم و فن)؛ اما آنچه در مجلس شورای اسلامی بر سر بودجهٔ سال 1392 کل کشور آمد، عبارت بود از بودجه‌بندی (بر وزن ماست‌بندی).
هنگامی که دو اصطلاح بودجه‌بندی بر وزن سازمان‌بندی و بودجه‌بندی بر وزن ماست‌بندی را نوشتم، بی‌اختیار به یاد شاعر نام‌آور میهنمان شادروان فریدون توللی افتادم که در نوجوانی با تشنگی بسیار نوشته‌های طنز وی را در روزنامهٔ شاهد می‌خواندم. در گرماگرم مبارزات دلیرانهٔ ملت ایران به پیشوایی شادروان دکتر محمد مصدق برای ملی کردن صنایع نفت، دولت بریتانیا ایران به گسیل چتربازان و اشغال پالایشگاه آبادان تهدید کرده بود. فریدون توللی طنز بسیار زیبایی نوشته بود با عنوان «چتر بر وزن مَتر».

به راستای اصلی سخن برگردیم. چنانکه گفته شد، بودجه‌بندی تلفیقی است از دانش و شگرد یا علم و فن. سازمان‌های مسئول بودجه‌بندی (در سطح مرکز یا استان‌ها / در سطح وزارتخانه یا اداره‌های کل) بسته به حوزهٔ کاری و مسئولیت، نیازمند برخورداری از تخصص‌های گوناگون در زمینهٔ رشته‌های گوناگون اقتصاد (اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، برنامه‌ریزی اقتصادی، اقتصادسنجی و...)، علوم اجتماعی، آمار، ریاضیات و دیگر رشته‌های وابسته می‌باشد. در هر سازمان مسئول بودجه‌بندی، برای رسیدن به کارشناسی ارشد (نه به مفهوم نادرست فوق‌لیسانس دانشگاهی) که بتواند یکی از مدیریت‌های بودجه را سرپرستی کند، دست‌کم به 15 سال سابقهٔ کار با مدرک دانشگاهی واقعی نیاز است. مدرک دانشگاهی واقعی یعنی اینکه مدرک اصیل باشد و صاحب مدرک با گذراندن مصاحبه‌های گوناگون در زمینه‌های علمی مربوط (نه مسایل غیرمربوط)، گزینش شده باشد. چنانکه در هر دستگاه علمی و فنی در سرتاسر جهان به کار گرفته می‌شود.

یک‌چنین سازمان (در سطوح گوناگون) با بهره‌مندی از کارشناسان، کارشناسان ارشد (نه به مفهوم داشتن لیسانس و فوق‌لیسانس) با کار پیگیر در عرض یکسال قادر خواهد بود که بودجهٔ دستگاه وابسته را تنظیم کند که پس از ارائه، هزار نقد و نقص و حدیث بر آن وارد است.

اما برای بودجه‌بندی (بر وزن ماست‌بندی) به هیچکدام از این ابزار، افراد، دانش و تجربه و از همه مهمتر «زمان» نیازمند نیست. همانطور که انگشت را در شیر فرو می‌کنید و گرمای ملایم آن را احساس می‌کنید، مطمئن می‌شوید که می‌توانید مایه را به شیر افزوده و ظرف را در یک پتو پیچیده و پس از گذشت چند ساعت، آن را سر سفره گذارده تا «خورده» شود و «سبیل‌ها چرب».

البته در گفت‌وگو با دوستان همیشه می‌گفتم که گمان نمی‌کنم، آش تا این حد شور باشد؛ باید میان بودجه‌بندی (بر وزن سازمان‌بندی) و بودجه‌بندی (بر وزن ماست‌بندی)، طریق دیگری هم باشد؛ تا این که برپایهٔ تصادف در تلویزیون نظرم به گفت‌وگویی میان ریاست محترم کمیسیون تلفیق بودجه و اگر اشتباه نکنم معاون ریاست جمهوری در امر بودجه (یا به هر حال مقام مسئول بودجه‌بندی کشور) جلب شد. با کمال شگفتی دیدم که ریاست محترم کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلام معمم هستند. البته ایشان به طور حتم دارای تحصیلات بسیار ژرف و گستردهای در زمینهٔ علوم حوزوی می‌باشند؛ اما چگونه به ریاست کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی رسیده‌اند؟ یعنی در تمام کمیسیون کسی نبود که دارای تخصص در زمینه علوم مربوط به بودجه یا تجربهٔ کار در یک سازمان بودجه‌بندی بوده باشد؟ اعضا رای دادند، ایشان چرا پذیرفتند؟!

«در کش و قوس» این افکار بودم که مسئول دولتی برای اثبات نظرات خود، چند برگ به ایشان ارائه کرد. ریاست محترم کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی، آنها را روی میز گذارند و فرمودند: «همهٔ اینها در مغز من است.»

با شنیدن این جمله دیگر جای بحث برای طرف مقابل و جای تفکر و تشکیک (به اصطلاح مجلسیان) برای من باقی نماند و معلوم شد که بودجه‌بندی (بر وزن ماست‌بندی) بهتر از بودجه‌بندی (بر وزن سازمان‌بندی است). زیرا آن را می‌توان پس از چند ساعت خورد،  در حالی که خوردن آن دیگری کمابیش 12 ماه به درازا می‌کشد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید