دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها خبر پیشینۀ شیخ‌های عرب از لابه‌لای سخنان لرد کرزن نمایندهٔ امپراتور انگلیس

پیشینۀ شیخ‌های عرب از لابه‌لای سخنان لرد کرزن نمایندهٔ امپراتور انگلیس

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 72، صفحه 12-13

 

ای روسای کرانه‌های عربی و ای بزرگان گردآمده در این محفل در جمع شیخ‌های خلیج‌فارس که همه‌تان پیوندهای ناشی از پیمان با حکومت بریتانیا دارید:
من امروز به عنوان نماینده‌ی قدرت بریتانیا در امپراتوری کبیر هند به اینجا آمده‌ام، قدرتی که شما و آبا و اجدادتان همگی با آن آشنا بوده‌اید و همگی برای مدتی متجاوز از یکصد سال با مجریانش سروکار داشته‌اید. منظورم از سفر به این صفحات این است که به شما نشان بدهم که گرچه همه‌تان در نقاطی دورتر از کرانه‌های هند زندگی می‌کنید، حکومت بریتانیا هرگز فراموشتان نکرده است. ما همان سیاستی را که منشا صلح و صفا در این مناطق شده و از حقوق و مزایای شما در قسمت اعظم قرن گذشته ضمانت و پاسداری کرده است، همان شیوه‌ای را که هدفش حمایت و سرپرستی از شما بوده است، کماکان دنبال می‌کنیم.

نیز غرضم از شرکت در این مجمع تاریخی این است که همه‌تان به چشم ببینید که اولین نایب‌السلطنه‌ی هند که قدم به کرانه‌های خلیج گذاشت، نخواست از آن کرانه‌ها دور شود؛ مگر اینکه قبلا از حکام و امرای این نواحی دیدار کند، از آشنایی شخصی با آنها برخوردار شود و به همه‌شان اطمینان مجدد بدهد که کلیه‌ی پیمان‌ها و قول و قرارهای گذشته کماکان محترم و لازم‌الاجرا هستند.

ایهالشیوخ! پدرانتان، و پیش از آنها اجدادتان، لابد به شما گفته‌اند که تاریخ پیشین این منطقه چه بوده و چگونه بوده است. همه‌تان می‌دانید تا یکصد سال پیش جنگ و جدال دایمی در این خلیج حکمفرما بود. تقریبا هر فردی از افراد این منطقه برای خود غارتگری بود که دریاها را می‌چاپید. دریازنی، غارت محموله‌ی کشتی‌ها، اسیر گرفتن مسافران دریایی و سپس فروختن آنها در بازارهای برده‌فروشی، پیشه‌ی پر رونق این کرانه‌ها شمرده می‌شد. هیچ کشتی نمی‌توانست از بندرگاه خود لنگر برگیرد، بی‌آنکه دایما در این وحشت و هراس باشد که مورد حمله دریازنان قرار گیرد. مناطق صید مروارید صحنه‌هایی شده بود برای جنگ‌ها و برخوردهای مسلح سالیانه. هیچگونه تضمینی برای کسب و کار، دادوستد، و زندگی کردن در آغوش صلح و صفا، وجود نداشت.

در یک چنین وضعی بود که حکومت انگلستان سرانجام مداخله کرد و به دریازنان و آشوبگران هشدار داد که در پهنه‌ی آب‌هایی که سواحلش محل اقامت و کسب و کار بازرگانان انگلیسی است و امواجش کرانه‌های هندوستان را می‌شوید، این وضع نامطلوب قابل دوام نیست و باید خاتمه پذیرد. با این تصمیم، دسته‌هایی از ناوگان بریتانیا در سواحل این خلیج و در نقاطی که پایگاه عملیات آشوبگران دریایی بود پدیدار شدند و نیروهای مسلح انگلیسی بندرها و شهرهایی را که بیشترشان از عرشه‌ی همین کشتی که نگاه کنیم به خوبی دیده می‌شوند، اشغال کردند. کشمکشی که برای خاتمه دادن به این وضع آغاز شد در بدو امر، تا موقعی که جنگ و جدال ادامه داشت، خیلی سخت و دشوار بود؛ ولی مخالفان نتوانستند برای مدتی زیاد پایداری کنند. در سال 1820 [1199 خ] اولین پیمان عمومی میان دولت بریتانیا و شیوخ ساحلی به امضا رسید و به دنبال آن پیمان‌هایی مشابه بسته شد که در حال حاضر جمعا به هشت فقره بالغ می‌شود...

مسن‌ترین شیوخ این منطقه، که امروز در جمع شما حضور دارند، فقط تصویری بسیار مبهم از داستانها و حوادث گذشته در ذهنشان باقی است. در حالی که جوانترها هرگز منظره‌ی آشوب و خونریزی در این نقاط را که تا همین قرن پیش صحنه‌ی کشتارها و جنگ‌های ابدی بود، به چشم ندیده‌اند.

ایهالشیوخ! از خلال روابطی که بدینسان به وجود آمد، وظیفه‌ی پاسداری و ایجاد صلح و آرامش در این منطقه، با رضایت خود شما به عهده‌ی بریتانیای کبیر واگذار شد و پیوندهای سیاسی میان حکومت هندوستان و فرد فرد شماها جوانه زد و رشد کرد. در نتیجه‌ی این پیوندها بود که انگلستان سالار این خلیج و نگهبان رسمی شما شناخته شد؛ به طوری که اکنون هیچکدام از شما، با هیچ دولتی غیر از ما رابطه ندارید. هر کدام از شما که اصطلاحا «شیوخ متصالح» این کرانه‌ها نامیده می‌شوید چنانکه خودتان نیز می‌دانید، تعهد سپرده‌اید که وارد هیچگونه قرارداد یا مکاتبه با دولتهای دیگر جهان نشوید، کارگزاران هیچ دولت خارجی را به خاک خود راه ندهید و هیچ قطعه‌ای از خاک کشور خود را به دیگران واگذار نکنید. این تعهدات بر گردن فردفرد شماهاست و همه‌تان موظف به رعایت آنها هستید، کما اینکه همه‌تان نیز تاکنون به تعهداتتان عمل کرده‌اید. قراردادهایی که به آنها اشاره کردم یکطرفه نیستند. بلکه، در همان حال که تعهداتی برای شما ایجاد کرده‌اند، تکالیفی نیز بر گردن ما گذاشته‌اند. از جمله اینکه تا موقعی که شما به تعهدات و قول‌های خود عمل می‌کنید هرگز نباید این ترس و واهمه را داشته باشید که بریتانیای کبیر بگذارد کسی از خارج مخل و مزاحم آزادی‌های شما شود.

روزی که پا به این منطقه‌ها گذاشتیم چیزی نیافتیم جز جنگ، آشوب، قتل، غارت و ناامنی؛ و امروز چنانکه می‌بینید امنیت، نظم و آرامش جانشین آن اوضاع شده. از آنجا که تجارت ما از یک طرف، و امنیت شما از طرف دیگر، مورد تهدید قرار گرفته بود، پس به ناچار کسی می‌بایست از آنها حراست کند. در هر کدام از بنادری که در طول این کرانه‌ها واقعند، اتباع پادشاه انگلستان کماکان مقیمند و به تجارت و دادوستد مشغول. امپراتوری کبیر هند که دفع از مرزهای آن وظیفه‌ی اصلی ما را تشکیل می‌دهد، تقریبا در دروازه‌های این خلیج قرار گرفته. ما شما را از دست همسایگانی که خیال نابود کردنتان را داشتند نجات دادیم1...

و اکنون که آسایش و آرامش بر این صفحات سایه افکنده، ابدا خیال نداریم حاصل یک قرن کوشش و تقلای پرخرجی را که پایانی چنین پیروز و پرجلال داشته است دور بیندازیم. هیچکس نباید این انتظار عبث را از ما داشته باشد که بیغرض‌ترین صفحه‌ی تاریخ را که با این همه زحمت و فداکاری نوشته شده است، به دست خود بشوییم و از بین ببریم. صلح و آرامش این آبها کماکان باید حفظ شود. از استقلال شما همچنانکه در گذشته دفاع شده است در آتیه نیز دفاع خواهد شد و نفوذ بریتانیای کبیر (به عنوان ضامن اجرای این قول) کماکان باید در این مناطق برتر و بلارقیب بماند...

ایهاالشیوخ! اینها روابطی هستند که میان امپراتوری بریتانیا و فردفرد شماها وجود دارد. سرور تاجدار ما، حکمران عظیم‌الشان این امپراتوری، در نقطه‌ای چنان دور از سرزمینهای شما زندگی می‌کند که کسی از شما تاکنون صورت او را به چشم ندیده است و در آتیه هم هرگز نخواهد دید؛ اما اوامر و فرمانهای او در سرتاسر این اقالیم وسیع که مستملکاتش هستند، توسط عمال و کارگزاران حکومتش اجرا می‌شوند و من امروز به عنوان نماینده‌ی او در قلمرو هندوستان که تامین رفاه شما را به عهده دارم و از این حیث مسئول امپراتور هستم، در این جمع حضور یافته‌ام تا درودهای خود را به شما ابلاغ، اطمینان‌های گذشته را تجدید، و برای همه‌تان آتیه‌ای پر از رفاه و سعادت و خرمی آرزو کنم.


(برگرفته از: خاطرات سیاسی سرآرتورهاردینگ ترجمه دکتر جواد شیخ الاسلامی، تهران  مرکز نشر دانشگاهی، صفحات 169 تا 175)

1- منظور از «همسایگانی» که خیال نابود کردن این شیوخ را داشته‌اند، به ظاهر ایرانیها بودند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید