دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها انجمن‌ها نشست تخصصی تشکل‌های حوزه میراث فرهنگی کشور در قزوین (آذر 1392)

نشست تخصصی تشکل‌های حوزه میراث فرهنگی کشور در قزوین (آذر 1392)

حسین زندی

 

خیلی از جاها ورود ما برای مرمت باعث تخریب شده است
نمایندگان ایران در یونسکو آنچنان که باید عمل نکردند و از حقوق فرهنگی و میراث فرهنگی ما دفاع نشد

نشست نقش انجمن‌ها در جلب مشارکت بخش‌های مختلف اجتماعی در حفاظت از بناها و بافت‌های تاریخی 14 و 15 آذرماه 1392 به مدت دو روز با شرکت اعضاء و نمایندگان 22 تشکل غیر دولتی از استان‌های قزوین، تهران، سمنان، همدان، فارس، اصفهان، مازندران، گیلان، خوزستان و یزد به مدت دو روز در شهر قزوین برگزار شد.

این برنامه همزمان با بارش اولین برف زمستانی از مجموعه سعد السلطنه و بازدید از بافت تاریخی و تعدادی از بناهای تاریخی قزوین ازجمله بازار تاریخی - محدوده راسته  وزیر، سردر عالی قاپو، خیابان سپه، مسجد جامع، خانه تاریخی امینی ها، گرمابه صفا و گرمابه حاج میرحسن آغاز شد. این بناها تنها تعدادی از آثار با ارزش تاریخی این شهر است که مورد بازدید قرار گرفت و شرکت کنندگان با تجربیات انواع مشارکت صورت گرفته در حفاظت از بناها و بافت تاریخی در شهر قزوین آشنا شدند.

اولین کارگاه کلاسی توسط سه تن از اعضای انجمن دوستداران یادمان های ماندگار، انجمن میزبان ارائه شد. فهیمه جعفری به سطوح مختلف مشارکت در مرمت بناهای تاریخی قزوین اشاره کرد و گفت: آنچه از نمونه های مشارکت که در این شهر اتفاق افتاده می توان دریافت، اگرچه قزوین در شهرسازی مشارکتی پیشرفت داشته است، اما در میراث و مرمت را درازی را باید طی کند.جعفری هدف از این کارگاه ها را رسیدن به یک پیش بیانیه و گزارش در مورد مشارکت در مرمت عنوان کرد که  در نهایت به یک سند چشم انداز منتهی شود. در ادامه بهتاش آزادروش تجربه های مشارکت در کشور را مشارکت مردمی دانست و گفت نمی توان  پذیرفت این مشارکت ها از نوع سازمانی بوده، سپس با بررسی انواع مرمت به ضوابط و قوانین موجود در این زمینه پرداخت. این کارشناس مرمت نمونه هایی مانند  پروژه های محله جویبار اصفهان،بازار تبریز پیشینه ذهنی مثبت مردم نسبت به طرح ها وحضور مردم  در همه ارکان مرمت رابررسی کرد و با نگاهی به رویکرد میراث فرهنگی در مرمت، شهرسازی مشارکتی و ارزش گرا را مقایسه کرد.

در پایان الهام حاجی ملکی مشارکت های مردمی در مرمت و باززنده سازی بناها در قالب مشارکت های غیرمستقیم، مشارکت منفی -دولتی و مشارکت مستقیم، مثبت و خصوصی تشریح کرد.
پایان بخش برنامه های روز اول سخنرانی مهندس مجابی مشاور عالی سازمان میراث فرهنگی بود که به تاریخچه مرمت در کشور پرداخت. مجابی گفت: مرمت در کشور ما سابقه دولتی دارد. روزی که مسئولان دولتی به نتیجه رسیدند که مجموعه آثاری در وجود دارد و باید برای ایران حفظ شود آغاز راه بود.البته این فکری نبود که از بدنه جامعه بجوشد جامعه ما سنتی بود واگربنایی حفظ شد به تناسب نیازهای سنتی بود.دراین جا تا اواخر دوره قاجار مدنظر است اما بعد از این دوران وارد  فضایی می شویم که نشانه هایی از عصر تجدد داشت ودولتهای ایران ارتباطی با خارج پیدا می کنند و دولت احساس می کند باید وارد جامعه متجدد شود.

همانطور که گفتم این تلاش ها مربوط به اواخر قاجار است تا اینکه آموزش نوین مطرح می شود.نمونه های آن در قزوین مدرسه ای مربوط به دوره مظفرالدین شاه است و تا این زمان بازار تجارت سنتی خود را داشت تا اینکه  فضاهای اقتصادی  جدید طراحی شد وخیابان شکل گرفت و مراکز تجاری از بازار به خیابان ها منتقل شد. مجابی ادامه داد: امروز هرجا را بخواهند توسعه دهند یک خیابان می کشند.البته بعضی شهرهای ایران مانند اصفهان که چهارباغ را داشت و قزوین که خیابان دولتی را داشت که یکی از دروازه های شهر سلطنتی قزوین بوداکثر محققان خیابان دولتی قزوین را اولین خیابان ایران می دانند این عنصر یعنی خیابان مربوط به دوره صفوی است.قزوین شهری با  باغ در منطقه جعفر آباد با کاخ های متعدد در درون باغ ها بااینکه در زمان شاه طهماسب ساخته می شود اما شهری مدرن به شمار می رود وزندگی دراطراف خیابان جریان می یابد نقش مرکزی در این شهر دارد.
این عضو ایکوموس ادامه داد:پس زمان صفوی، زندیه و قاجارفضای خیابان ازمحل رفت و آمد پیاده، تبدیل شد به محل آمد و شد سواره و ماشین.در این زمان ضمن پیدایش خیابان های جدید بناهای تاریخی بلاتکلیف شد و یا پشت خیابان ها گم شدو برخی درکنار خیابان جای گرفت و خیابان از آن برای خود وهویت خود استفاده کرد ونمایان شد. در همین زمان بود که مرمت ظهور کردودرشهرهایی مثل تهران و قزوین جای خود را باز کرد
این پیشکسوت مرمت دربخشی از سخنانش گفت:در قزوین سعدالسلطنه را به معنای امروزی یک برنامه ریزمرمتی شهری می توان نامید، کسی که کاروانسرا ها، بازار، و دروازه ای شهر راساخت و امامزاده حسین و مسجد ها را مرمت کرد. در تاریخ مرمتی ایران این مسئله شناخته شده نیست که بدانیم کجارا خراب کردیم کجا را مرمت کردیم.اما در دوره پهلوی اول سینما ها،بانک ها عناصر مدنی جدیدی بودند که در کنار خیابان ها  جای گرفتند و برخی تک بنا هارا آرایش و تزئین کردندودرکناربناهای جدید قرار دادند.در این دوره با این نوع مداخله ها خیلی جاها خراب شد. اگر مجموعه این کارها را در کنار هم قرار دهیم تاریخ مرمتی ایران شناخته می شود وبرای ما یک محتوای ملی که مربوط به جامعه ایرانی با فن ایرانی و سرمایه ایرانی است را نشان می دهد. البته در دوره رضا شاه مبانی مرمت ایرانی وجود ندارد چون تفکری که نظریه ای درباره مرمت بناها بدهد را نداریم.یعنی نظریه پرداز مرمت نداریم. پس ازدوره سرمایه داری است که منشورهای جهانی مرمت پیدا میشود وما نیز تحت تاثیر این افکار ومنشورها هستیم.و از این دوره است که مشارکت ایرانی با مشارکت شهری و مرمتی قطع می شود و نمونه خارجی و پیشرفته تر آن پیدا می شود.
مجابی در بخش دیگری از سخنانش به این نکته اشاره کرد که ورود مستشرقین ضربه مهمی به جامعه مشارکت ایرانی وارد می کند او گفت: این ضربه باعث انقطاع و گسست تاریخی شد که بعدها هم ادامه پیدا کردو کسی سعی نمی کند این گسست را ترمیم کند.آیا امروز مردم ماسوله  در مرمت مشارکت دارد؟ و ماسوله تبدیل می شود به بازار فروش محصولات چینی مردمش نمی توانند مشارکت کنند از سوی دیگر اگر قوانینی وضع شود و شهروند را مجبور به مشارکت کند آن مشارکت تحمیلی خواهد بود.
مهمترین بخش سخنرانی مهندس مجابی اینجا بود که به مفهوم مشارکت اشاره کرد.و گفت: مشارکت یک ماهیت اجتماعی دارد نه ماهیت کالبدی، اگر من پول می دهم و بازار تبریز را مرمت می کنم مشارکت کننده نیستم، اگر مشارکت کنم و وضعیت فرش تبریز بهتر شود به اقتصاد کشورم کمک کرده ام به مرمت کمک کرده ام و مشارکت کمک کرده ام.در بیشتر جاها مانند ماسوله امروز واکنش های منفی با مرمت کنندگان صورت می گیرد.باید توجه داشت در مقابل زیرساخت ها و ساختار های ناقص فعالان خسته می شوند و به بن بست می رسند.
حال سوال این است که چه باید کرد؟ باید گفت از علم آمایشی استفاده کرد و مردم مشارکت کننده با مبانی اجتماعی با تمام علو م که یک اجماع انسانی نیاز دارد آشنا شوند چرا که مشارکت یک مقوله اجتماعی است.مداخله امروز کالبدی است. مهندسین با ابزارهای مهندسی طراحی می کنندو از بالا آنرا در معرض دید یک عده معدودی از جامعه قرار می دهند. اما آنطرف قضیه سازمان و یا فضای اجتماعی وجود ندارد و برنامه ها از پائین به بالا اتفاق نمی افتد.ما اگر بخواهیم مشارکت صورت بگیرد باید همه این برنامه ها تغییر کندو برای این منظور باید از علوم اجنماعی کمک گرفت.
مجابی در پایان سخنانش از تجربه شخصی خود در شهر نراق سخن گفت و آن را نمونه تقریبا موفقی از مدیرت ومشارکت مردمی برشمرد که مشارکت بر اساس داده های جامعه شناسی و از پائین به بالا صورت گرفته است و همکاری نهادهایی مانند شورای شهر و شهرداری و دیگر نهادهای دولتی را نیز موثر خواند.و به این نکته نیز اشاره کرد که ارزیابی مشارکت باید اجرا شود ومتاسفانه ارزیابی در مشارکت و مرمت صورت نمی گیرد باید پلان مدیریتی مرمت آثار تارخی داشت تا به به صورت واقعی به مردم پیشنهاد شود و نه بر روی کاغذ و باید بهدارایی های اجتماعی که مطلقا استفاده نمی کنیم  تکیه کنیم.


روز دوم با برگزاری کارگاهی توسط  احسان دیزانی مدرس دانشگاه ومهندس محمد مهدی رضاپور مدیر کل سابق میراث فرهنگی استان زنجان و قزوین آغازشد. در این کارگاه دیزانی به موضوع مشارکت در حفاظت ومرمت بناها و بافت های تاریخی پرداخت وگزارشی از مداخله در بناهای تاریخی ارائه کرد دیزانی سخنان خود را با چند سوال آغاز کرد: برای چه، اقدامی روی بناها و بافت های تاریخی دنبال می شود؟ آیا اقدام حفاظت و مرمت امری بدیهی است که ما دنبال مشارکت می گردیم؟ آیا تعریف روشنی برای حفاظت و مرمت وجود دارد؟ چه اولویت هایی در این میان مطرح کرده اند؟ سپس به این سوال ها با تحلیل واژه ها، تجربه های مختلف در مرمت، مصوبات و قوانین بین المللی همچنین سنت حفاظت و مرمت ایرانی پاسخ گفت.همچنین با اشاره به سیرمصوبات و منشورهای بین المللی در این زمینه بیانیه های  ونیز، منشور آتن، بیانیه رم، منشور نارا،بیانیه سنت آنتونیو، کیوتو و اکوموس، را با یکدیگر مقایسه کردو به مقایسه نمونه های ایرانی نیز اشاره کرد.این کارشناس مرمت در پایان گفت : درکنار بافت های تاریخی و بناها باید " اثر" تاریخی را نیز در نظر داشت،ضرورت توسعه پایدار برای محدوده های فرهنگی برجسته سازی خاطرات جمعی انسان هااست که باید مورد توجه قرارگیرد.

 سپس محمد مهدی رضاپور با ارائه گزارشی از تجربه های خود در حوزه مدیریت اش ادامه داد:تاریخ مرمت به سابقه احداث و ساخت بناهای تاریخی است. میراث فرهنگی اگرچه متعلق به همه مردم است و مشارکت مردم کمتر از حکومت است و مشارکت در امر مرمت جنبه حکومتی داردتا مردمی و بیشتر ثبت و مرمت تک بناها مد نظر است با این حال امروز ضرورت مشارکت های مردمی مشهودتر است.رضاپور آزادسازی حریم سلطانیه را یک نمونه مشارکت منفی دانست این مشارکت را درکنار مشکل بودجه، اصلی ترین عاملی دانست که سلطانیه پس از 50سال نتوانسته تکمیل شود. رضاپور در ادامه گفت: در خیلی از جاها ورود ما برای مرمت باعث تخریب شده است،خیلی از مسائل با بازسازی حل نمی شود و گاهی به تنهایی موفق نمی شویم و باید از رسانه ها کمک گرفت و رسانه ای شدن تخریب ها به ما کمک می کند.
 خانم آقاجان اسد گزارشی از سد سیمره و تخریب های صورت گرفته درمحوطه باستانی سیمره و نقش مردم محلی در این تخریب هاارائه کرد.

همزمانی این نشست با ثبت چوگان ایرانی به نام جمهوری آذربایجان موجب تاثر و تاسف انجمن های غیر دولتی گردید و بخشی از برنامه خود را به این موضوع اختصاص دادند.بابک مغازه ای با اشاره به این اتفاق و تلاش های سازمان های غیر دولتی  گفت ما امروز باید جشن می گرفتیم اما به دلایلی که همه ما میدانیم قضیه برعکس شد. 
رئیس هیات چوگان استان قزوین و نماینده  فدراسیون چوگان گفت : ما حال خوبی نداریم ما امروز عزادار هستیم،نباید اجازه می دادیم چنین اتفاقی بیافتد.

جای آن است که خون موج زنددر دل لعل/زین تغابن که خزف می شکند بازارش

 قنبری ادامه داد:به خاطر بودن در حوزه جغرافیایی ایران، بازی چوگان به جمهوری آذربایجان ارتباط داشت و امروز آنان چوگان را به نام خود ثبت کردند در همین شهر قزوین حتا پیش از اصفهان میدانی به نام چوگان در روبری مسجد جامع وجود داشت،سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس تصویری ارائه می کند که بیشتر مردم در این میدان شاهد بازی چوگان هستند. اوسخنان خود را با این شعر به پایان برد: ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی/ اسباب جمع داری و کاری نمی کنی/چوگان حکم در کف و گویی نمی زنی /باز ظفر به دست وشکاری نمی کنی.

سپس مهدی بختیاری رئیس انجمن پرورش اسب  با انتقاد از عملکرد نمایندگان ایران در یونسکو گفت: نمایندگان ایران آنچنان که باید عمل نکردند و از حقوق فرهنگی و میراث فرهنگی ما دفاع نشد ما امیدواریم باب دیگری باز شود و شاهد چنین اتفاق های نباشیم. بختیاری گفت: حتا واژه ها و اصطلاحات بین المللی که در مورد چوگان استفاده می شود ایرانی است و هنوز در میان قوم بختیاری رایج است. ایرانی ها به طور ژنتیکی با اسب و سوارکاری بهتر از سوارکاران دنیا رابطه دارند. اسب در اساطیر، تاریخ، افسانه ها و فرهنگ ما حضور دارد. ما می توانیم از اسب و بازی های مربوط به اسب در صنعت گردشگری استفاده کنیم.رئیس انجمن پرورش اسب ادامه داد:ذخایر ژنتیکی اسب های ایرانی بی نظیر است،نژاد خونگرم کرد و دره شوری تنها در ایران است. اما با توجه به جاذبه های گردشگری در زمینه اسب و پتانسیل های موجود متاسفانه کاری صورت نگرفته است و کسانی که علاقمند ند در پیچ وخم اداری خسته می شوند. اسبچه کاسپین (خزر) و اسب ترکمن در شمال، اسب کرد درغرب ّدره شوری در مرکز وشیراز، اسب اصیل ایرانی در خوزستان، اسب سیستانی در شرق ایران و نژادها و گونه های دیگر سرمایه بزرگی برای ما محسوب می شود اما دیگران استفاده می کنند.بختیاری ادامه داد: اگر اشتغال پایدار می خواهیم اگر سلامت جوانان را می خواهیم باید تلاش کنیم از این ظرفیت استفاده کنیم. در نهادهای دولتی مانند ورزش و جوانان و جهاد کشاورزی کارشناسی در این زمینه نداریم و همین باعث شده جمهوری آذربایجان، ترکیه و امارات گوی سبقت را از ما برباید.
درپایان این نشست دو روزه بتول صحراکاران دبیر انجمن دوستداران یادمان های ماندگاربه سه تن از مالکان خانه های تاریخی شهر قزوین که در زمینه مرمت تلاش کرده اند لوح یادبودی اهدا کرد وفهیمه جعفری گزارش نهایی نشست را قرائت کرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید