خبر
نوجوانان تنها
- خبر
- نمایش از دوشنبه, 23 مرداد 1391 20:43
- بازدید: 2564
برگرفته از روزنامه اطلاعات
تنهایی، یکی از تجارب عمومی بشر و احساسی است که هر کس، آن را به نوعی تجربه کرده است.
نوجوانان به ندرت از تنهایی صحبت میکنند، اما در بسیاری از آهنگها و سرودهای مورد علاقه شان تنهایی یک موضوع اصلی است.
نوجوان تنها غالباً از معاشرت با مردم میترسد، بیشتر به خیال پردازی پناه میبرد یا منزوی میشود.
تنهایی موجب بسیاری از مشکلات شخصی است. مثلاً اضطراب ناشی از تنهایی ممکن است موجب از دست دادن اشتها شود یا شخص را پیوسته گرسنه نگه دارد. جابه جایی و جدا شدن از محیط آشنا مانند تغییر مکان از منزلی به منزل دیگر، شهری به شهر دیگر، مدرسهای به مدرسه دیگر غالباً باعث احساس تنهایی میشود و باید با برقراری تماسها و دوستیهای جدید آن را برطرف کرد.
نوجوانی که به هر دلیل احساس تنهایی میکند، باید بیاموزد که چگونه با مردم روابط با معنی برقرار سازد. مثلاً با چند دقیقه صحبت درباره موضوعی که مورد علاقه عموم است، فعالیتهای مدرسه، ورزش و... با دیگران تماس برقرار کند و به تدریج این تماسها را طولانیتر و بیشتر کند. نوجوان کمکم میآموزد که به دیگران اعتماد و به راحتی ارتباط برقرار کند.
برخی از روانشناسان معتقدند تنهایی با از خودبیگانگی تفاوت دارد. به نظر آنها فردِ از خود بیگانه در حقیقت خود را طرد میکند و خویشتن را قبول ندارد. او احساس بیارزشی میکند و این احساس او را به سوی تنفر از خویشتن و انزجار از دیگران میکشاند.
«از خود بیگانگی» میتواند به این علت باشد که شخص تصور کند زندگی او، توسط دیگران طرحریزی و کنترل میشود. از این جهت مأیوس میشود و باور میکند که قادر نیست بر عواملی که بر او اثر میگذارند کنترلی داشته باشد.
عدهای «از خودبیگانگی» را عکسالعملی نسبت به پوچی و سردی زندگی مدرن میدانند. برای بسیاری از نوجوانان خشونت، بیعدالتی، مادیگری، فقر، تبعیض نژادی، جنگ، دورویی و... غیرقابل تحمل است. نوجوانان و جوانان نسبت به این مسائل شدیداً حساس هستند و آنها را زشت میشمارند و با خشونت محکوم میکنند.
فردی که بخواهد «از خود بیگانه» نشود، باید بکوشد تا زندگیاش را مهم و ارزشمند کند. یک راه انجام این کار، آمیزش با مردم است. او میتواند در حل و فصل مشکلات فراوانی که جامعه با آنها روبرو است کمک کند. دوری از جمع کمتر به این علت است که فرد دوست ندارد با مردم باشد. این امر دلایل متعددی دارد. برخی از تجارب ناخوشایند اولیه با دیگران، تعلیم و تربیت والدینی که به مردم اعتماد ندارند، آزار دیدن و ترسیدن از دیگران در زمان کودکی، یا اعتقاد به این که بچههای دیگر به مراتب از او تواناترند، از جمله دلایلی هستند که باعث میشوند فرد به منظور حفاظت خود از ملاقات با دیگران اجتناب کند. مطمئناً این گونه افراد این طور وانمود میکنند که از زندگی جدای از مردم خوشحالترند.
میخواهید دوست داشته باشید؟
اگر در دوست گرفتن مشکل دارید، به توصیههای زیر عمل کنید:
- نام فردی را که ملاقات میکنید به خاطر بسپارید و در گفتوگو با او نامش را بر زبان بیاورید.
- ببینید دیگران درباره چه موضوعی صحبت میکنند. بازیهای ورزشی، معلمان، حوادث مدرسه، وقایع خبری. شما هم از این موضوعات برای صحبت چند دقیقهای با حداقل یک نفر در روز و به مدت یک هفته استفاده کنید. هفته بعد با دو نفر؛ هفته سوم با سه نفر. مطمئن باشید که به تدریج با افراد بیشتر و در مدت زمان طولانیتری گفتوگو خواهید کرد.
- وقتی با دیگران صحبت میکنید همه حواستان را در محیط نگه دارید. در این صورت پاسخهای شما به گفتههای آنان به طور طبیعی بر زبان خواهد آمد و ناچار نیستید قبلاً درباره آنچه که باید در جواب بگویید فکر کنید.
- صمیمی باشید، مثبت بیندیشید و سعی کنید بهترین خصوصیات اطرافیان خود را ببینید و با انسانها مهربان باشید و بکوشید تا در پندار، گفتار و کردار خود نسبت به آنها بخشنده و سودمند باشید.
- به دیگران توجه داشته باشید؛ به آنها بیندیشید و علاقهمند باشید.
در نظر داشته باشید که یک روزه نمیتوان هیچ عادتی را تغییر داد. باید به خود فرصت بدهید و سخت تمرین کنید. با کسب مهارتهای دوست یابی و رشد و بلوغ اجتماعی بیشتر خواهید دید که ارتباط شما با دیگران راحتتر و لذت بخشتر خواهد شد.
*منابع:
1. روانشناسی نوجوانان و جوانان، دکتر سید احمد احمدی
2. روانشناسی نوجوانان، دکتر اسماعیل بیابانگرد