خبر
کتاب «اسطورۀ معجزۀ یونانی» رونمایی شد
- خبر
- نمایش از جمعه, 25 آذر 1390 20:40
- شاهین آریامنش
- بازدید: 7214
شاهین آریامنش
کتاب اسطورۀ معجزۀ یونانی نوشتۀ دکتر شروین وکیلی عصر دوازدهم آذرماه 1390با حضور نویسندۀ کتاب، مهرداد ملک زاده، باستان شناس و منتقد کتاب و کورش روستایی، باستان شناس نقد، بررسی و رونمایی شد.
شروین وکیلی
در ابتدای این نشست که به کوشش انجمن علمی باستان شناسی ایران برگزار شد؛ دکتر حامد وحدتی نسب باستان شناس و دبیر انجمن علمی باستان شناسی ایران به معرفی شروین وکیلی نویسندۀ کتاب و همچنین مهرداد ملک زاده باستان شناس و منتقد کتاب پرداخت و سپس شروین وکیلی دربارۀ کتاب گفت: پرسش مرکزیای که باعث شد این کتاب نوشته شود دغدغۀ هویت و اینکه در جهان چه کسی و چه چیزی هستیم است. ما که در این جغرافیای خاص زندگی می کنیم چیزهایی از خود می دانیم و این ایده ها برای ما روشن است اما یک بخشی همراه ما است بدون اینکه نقادانه بررسی شود که من آنها را اسطوره می نامم.
وکیلی به کتابهایی که نوشته است اشاره کرد و آنها را محصول کاربست یک چارچوب نظری در تاریخ ایران زمین دانست و گفت: جنبۀ مهم این کتابها اسطوره زدایی است یعنی نگریستن به آن چیزهایی که به آنها نمی نگریم.
شروین وکیلی، حامد وحدتی نسب، مهرداد ملک زاده، کورش روستایی
وی در ادامه به اسطورۀ معجزۀ یونانی پرداخت که به اسطورۀ رایج در ایران زمین تبدیل شده است و بسیاری از ایرانیان این اسطوره را بدون اینکه عناصر آن را بدانند قبول دارند. اسطورۀ معجزۀ یونانی یک رشته داستان، قصه و ماجرا دارد که به ما میگوید تمدن، فرهنگ، هنر، فلسفه، دموکراسی در یونان شد و آن هم نه تنها در یونان بلکه در آتن و در دورۀ طلایی پریکلس شروع شد.
شروین وکیلی، مهرداد ملک زاده، حامد وحدتی نسب
وی دربارۀ روایتهایی که یونان را مرکز جهان میداند گفت: اگر به خود متون آن دوره مراجعه کنیم هیچ کدام به این مسئله که یونان مرکز جهان و خالق بسیاری از مفاهیم بوده، نمی پردازد بلکه ایران را به عنوان مرجع رفاه، دین و بسیاری چیزهای دیگر می داند.
وکیلی در ادامه گفت: بخش عمده ای از متون و منابع اصلا به خود متون یونانی ارجاع نمی دهند بلکه به همدیگر ارجاع می دهند. اینگونه نوشتارها به طور مشخص نقطۀ شروع ارجاعشان به متونی است که از نیمۀ سدۀ نوزدهم شروع به نوشتن شدهاند و اینها معجزۀ یونانی را صورت بندی می کنند.
مهرداد ملکزاده، حامد وحدتی نسب
وی تصریح کرد: مورخ ایرانی پیش از اینکه به خواندن متون تاریخ نگاران و باستان شناسان معاصر غربی همچون بریان، گیرشمن بپردازد باید تاریخ هرودوت، آیسخلوس، گزنفون و متون ایرانی آن زمان را بخواند و تحلیل کند.
نویسندۀ "اسطورۀ معجزۀ یونانی" ادامه داد: من به روش شناسی علمی بسیار پایبندم اما با وجود این پایبندی بر این باورم که می توان خطاهای بزرگی را تشخیص داد که شگفت انگیز است که چرا باقی مانده اند که یکی از این خطاها این است که تا سال 1930 بخش عمدهای از متون میپذیرفتند که تعداد سپاهیان ایران که به یونان حمله کردند بیشتر از یک میلیون نفر بوده است.
وکیلی افزود: اگر می خواهیم هویت خودمان را، خودمان تعریف کرده و از آن بتوانیم دفاع کنیم و تعریفمان یک تعریف هیجانی و خودستایانه و همچنین فرودستانه نباشد باید با پذیرش پیش فرضهای دیگران و نادیده گرفتن شواهد همراه نباشد. ما انبوهی از شواهد همچون تصاویر کوزههای یونانی داریم که همواره نادیده گرفته می شود.
وی دربارۀ آزادی یا الوتریا در یونان گفت: باید دقت کرد که مفهوم آزادی یا الوتروس در یونان چه معنایی داشته است. آزادی در برابر دولوس یا برده بوده است و این واژه ها هیچ ارتباطی با واژۀ آزاتان و بندک در ایران باستان ندارد. زمانی که دربارۀ دموکراسی و آزادی در یونان سخن می گوییم باید به تبارشناسی و ریشه آن توجه کنیم.
وکیلی دربارۀ پیکارهای ایران و یونان گفت: تحلیل متون نشان می دهد که جنگ تنها میان افراد ساکن در استانهای ایونی با شهرهای نیمۀ جنوبی بالکان بوده است و آتن و اسپارت و دیگر شهرهای که می جنگیدند در حاشیۀ تمدن آن روزگار بوده اند.
در ادامه مهرداد ملک زاده باستان شناس با خواندن این شعر که "جانا سخن از زبان ما می گویی" گفت: من در مجموع با کلیات سخن وکیلی موافقم اما با راهبرد پژوهشی و روش شناسی ایشان مخالفم. به نظر من وکیلی نسبت به پدیده های پژوهشی نگاه تلسکوپی دارد و به آنها نگاه میکروسکپی ندارد.
وی افزود: چیزی به نام یونان وجود دارد که یک مفهوم بسیار آسمانی پیدا کرده است و غربی ها یک غول فرهنگی بزرگی از آن ساخته اند و بر دوش آن سوار شده اند و این چه بسا متضمن این معانی که غربی ها از آن متصورند نباشد.
وی با بیان این پرسش که آیا همۀ چیزهایی که اروپاییها دربارۀ یونان می گویند دروغ و نادرست است؟ گفت: اصلا این گونه نیست. ما در زبان فارسی مثل بسیار شگفت انگیزی داریم که می گوید بیهوده سخن به این درازی نبود. ما متون بسیار شگفت انگیزی از خلاقیتهای اندیشگی یونانیان داریم که به روزگار ما رسیده است اما چرا مثل ایرانی آن به روزگار ما نرسیده است.
نویسندۀ مقالۀ "سرزمین پریان در خاک مادستان" گفت: تا زمانی که ما متنهایی از ایران باستان نداشته باشیم که نمونه های مشابه آن اوجهای اندیشگی یونان زمین باشد ما از داوری کیفیت اندیشیگی جهان ایرانی و یونانی ناتوانیم. چطور شده است که از آن قلمرو کوچک یونان متنهای شگفت انگیزی به روزگار ما رسیده است اما از آن قلمرو شگفت انگیز جهان هخامنشی یا مشرق زمین ایرانی شده چیزی همسنگ با یونان برای ما به جای نمانده است.
سخنگوی جامعۀ باستان شناسی ایران گفت: نگاه شرقی و نگاه غربی نسبت به جهان و هر آنچه که در آن هست متفاوت است. یونان باستان و وارثان اروپایی آنها همواره به زمین می چسبند و زمانی که بر آن هستند به آسمان بروند به نوعی می خواهند زمین را در آسمان تکرار کنند اما جهان شرقی و شرقیان محکم و استوار به آسمان چسبیده اند.
ملک زاده تصریح کرد: تنها جهان یونانی است که برای اول بار دانش را از آن چسبی که مشرق زمین به خدایان و الهیات زده بود جدا می کند و تبدیل به دانش می کند. تکلیف اندیشه در یونان زمین با الهیات دو راه مستقل را از هم پیش می گیرد اما در مشرق زمین این اتفاق روی نمی دهد. بنابراین ما با دو نگاه نسبت به جهان مواجهیم.
در پایان پرسشهای از سوی باشندگان مطرح شد که شروین وکیلی و مهرداد ملک زاده به آنها پاسخ دادند.