خبر
پژوهشی در نقشههای تاریخی و کهن گرجستان و ایران
- خبر
- نمایش از یکشنبه, 20 شهریور 1390 16:55
- بازدید: 4290
برگرفته از فر ایران
سومین همایش دو سالانه انجمن مطالعات جوامع فارسی زبان ASPS در انستیتو مطالعات شرقی تفلیس، در 11 ژوئن 2007 (21 خرداد 1386) برگزار شد. محمدرضا سجاب رییس موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، از شرکتکنندگان در این همایش بود. سحاب در مقالهای در این همایش، 50 نقشه کهن از ایران و گرجستان را مورد بررسی قرار داد.
روابط ایران و گرجستان پیشینهای دراز در تاریخ دارد. از این رو، لحاظ نقشهٌهای تاریخی و کهن ایران و گرجستان، چنان با هم پیوستگی داشته که نگارنده را بر آن داشت تا به تدوین این مقاله و ارائهی نقشههای قدیم و تاریخی این دو سرزمین آریائی بپردازد.
در این مقاله نقشههای جفرافیایی که توسط نقشهنگاران صرفاً برای گرجستان (منطقه قفقاز) و ایران ترسیم شده مورد بحث قرار گرفته و نقشههای قارهها و مناطق جهان که ایران و گرجستان در بخشی از آن آمده است، مورد نظر نمیباشد. به جز برخی موارد مهم در مقاطعی از تاریخ که نقشههای خاص آن موجود نیست و ناگزیر از ارایه نقشههای دیگر میشویم. بطورکلی نقشههای تاریخی وکهن دنیای قدیم را میتوان به چهارگروه زیر تقسیم نمود:
1ـ دوره باستان (از آغاز تا سده هشتم میلادی)
2ـ دوره اسلامی (از سده هشتم تا پانزدهم میلادی) هم زمان با قرون وسطی در اروپا
3ـ دوره رنسانس (از سده شانزدهم تا اواخر سده هجدهم میلادی)
4- دوره نوین و امروزی (از اواخر سده هجدهم تا سده بیستم میلادی).
1ـ دوره باستانٌ: قدیمیترین نقشه جغرافیایی کشف شده، لوح گِلی بابلی که مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد است که درآن شهر بابِل مرکز جهان انگاشته شده و سایر نقاط به نام«نواحی دیگر» خوانده شده است. در این نقشه، بابل و آشور در احاطه خلیج فارس دیده میشوند و در بالای نقشه، ارمنستان مشخص شده است.
نقشههای دیگری نیز از دوره باستان در دست است که بیشتر آنها متعلق به یونانیان می باشد. ایرانیان از زمان مادها و سپس هخامنشیان (550 پ.م.) به ویژه در زمان کورش کبیرکه بر شاهنشاهی بزرگ ایران فرمانروایی داشتند و تقسیمات اداری و نظام حکومتی پیشرفتهای را در این سرزمین پهناور اداره میکردند، قطعاً از نقشههای جغرافیایی و سایر ابزار و وسایل برای حکومت خود بهرهمند بودهاند. اما به جز سنگ نبشتهها و حجاریها، چیزی بدست ما نرسیده است. متاسفانه چنین به نظر میرسد که آتش زدن تخت جمشید (پرسپولیس) به دست اسکندر مقدونی و لشکرکشیهای مکرر اقوام مختلف به ایران و کتاب سوزان برخی از آنها، ما را از داشتن چنین میراث پرارزشی محروم کرده است.
از میان نقشهنگاران بنام این دوره که در نقشههای مختلف دنیای قدیم از ایران و گرجستان نام بردهاند و فهرست آنها درادامه میآید، فقط میتوان از کلودیوس بطلمیوس یونانی(87-150م) نام برد. وی دراثر مشهور خود به نام اطلس بطلیموس نقشههایی از ایران و قفقاز را با اطلاعات نسبتاً کامل آورده است. از اطلس بطلمیوس نسخههای متعددی توسط نقشهنگاران شرقی و غربی تهیه شده است. از آن جمله میتوان به نسخة لاتینی مربوط به قرن پانزدهم میلادی درکتابخانه ملی ناپل و نسخة خطی ترجمه عربی با مُهر بایزید دوم درکتابخانه ایاصوفیه، استانبول اشاره نمود.
دیگر جغرافیدانان و نقشهنگاران مشهور این دوره، نقشههای مستقلی از ایران و گرجستان دارند، اما در آثار و نقشههای خود نامی از آنها آوردهاند، میتوان از هکاتوس و هرودُت (سده پنجم پ.م)، اراتوستن (سده سوم پ.م)، استرابو و پومپونییوس مِلا (سده اول میلادی)، ژولیوس اونوریوس و اوروزیوس(سده پنجم)، ایزیددور(سده ششم)، نقشه راونا (سده هفتم) و سن بئاتوس(سده هشتم) نام برد.
دورهی اسلامی(سدهای هشتم تا شانزدهم میلادی) هم زمان با قرون وسطی در اروپا: نخستین نقشههای این دوره ترجمههای اطلس بطلیموس به عربی و همانند آن میباشد. اما نخستین نقشة جهان که توسط مسلمانان تهیه شده و به «صوره المأمونیه» مشهور است، به وسیله جغرافٌیدانان معروف و براساس اطلاعات متصرفات اسلامی و دیگر سرزمینها به سرپرستی ابوموسی خوارزمی
(780 ـ 847) ریاضیدان بزرگ ایرانی کشیده شده است. از این نقشه نُسَخههای مختلفی تهیه شده که یکی از زیباترین آنها در کتاب «مسالک الابصار» ابن فضل الله (العُمری) (متوفی1349) در کتابخانهی توکاپی سرای (اسلامبول) موجود است.
در این دوره نقشههای بیشماری از ریاضیدانان، جغرافیدانان و نقشهنگاران مسلمان که اکثراً ایرانی بودهاند باقیمانده و مجموعهای از آنها توسط کنرادمیلر گردآوری شده است . مشهورترین آنها کَنّدی (801-873 م)، ابن خرداذبه (820 -913)، الحَرّانی معروف به «البَتانی» (850-929)، مسعودی (897-964)، جیهانی (پیش از922) همگی در نقشههای گوناگون جهان و مناطق مختلف خود از ایران و منطقه قفقاز یاد کردهاند، اما نقشهی ویژهای از این سرزمینها درآثار آنان بدست ما نرسیده است.
ابوزید بلخی(850-934) صاحب مکتب نقشه نگاری اسلامی، در نقشههای خود از مناطق مختلف ایران اطلاعات زیادی را ارایه کرده و در نقشه «ارمنیه، الران وآذربایجان» خود از شهرهای تفلیس، شمکور و بردعه و... نام برده است. نمونههایی از آثار بلخی در کتابخانهها و موزههای جهان موجود است. ابواسحق استخری (پیش از930-957) علاوه بر نقشههای جهان آن روز و مناطق مختلف، در کتب خود به نام «صُورِالاقالیم» و «المَسالِک والممالک» نقشههایی ازمناطق مختلف ایران از جمله آذربایجان و قفقاز آورده و به شهرهای بزرگ گرجستان اشاره داشته است. این نقشهها در نُسَخ مختلف کتب استخری به زبانهای فارسی، عربی به دست ما رسیده و تعدادی از آنها در کتابخانه ها و موزهٌهای جهان محفوظ مانده است.
ابنحوقل (پیش از931-988) درکتاب «صوره الارض» نقشهای از «ارمنیه، اران وآذربایجان» دارد که از تفلیس و دیگر شهرهای گرجستان نام میبرد. از مقدسی، ابن سعید، خواجه نصیرالدین طوسی و حمدالله مستوفی نیز در نسخ کتابهای المسالک و الممالک و مانند آن، شهرهای گرجستان را در نقشههای خود نشان میدهند.
2ـ از دیگر جغرافیدانان و نقشهنگاران مسلمان سدههای بعد نیز آثاری در مورد منطقه مورد مطالعه ما موجود است، اما مهمترین آنها، آثار ادریسی (1100ـ1600) میباشد که کنرادمیلر آنها را گردآوری و به صورت یکپارچه مونتاژ و منتشرکرده و به «نقشه جهان ادریسی» معروف است. در نقشههای ایران و قفقاز، ادریسی اطلاعات کاملی را ارایه و شهرها ومناطق بزرگ و کوچک را مشخص مینماید.
متاسفانه بعلت انحطاط علمی اروپا در قرون وسطی وخصوصاً سیر قهقرایی دانش جغرافیا و فن نقشهنگاری در این دوره آثار ارزشمندی از آنان بر جای نمانده است. لیکن به چند نمونه از نقشههای آن دوره اشاره میشود.
3ـ دوره رنسانس (ازسده شانزدهم تا اواخرسده هجدهم میلادی): این دوره را میٌتوان تجدید شکوفایی دانش کارتوگرافی در اروپا دانست. به خصوص پس از کشف دنیای جدید و قاره آمریکا و گسترش اکتشافات، تهیه نقشههای جغرافیایی از سراسر جهان در برنامه کار اروپاییان که قرون وسطی را پشت سر گذاشته بودند، قرار گرفت. با مطالعه کتب و نقشههای جغرافیدانان مسلمان و همچنین آثار گذشتگان خود از دوران شکوفایی تمدن یونان و روم به ابداعات بزرگی در زمینه ریاضیات و نقشهنگاری دست یافتند. بطور خلاصه میتوان گفت که مسلمانان آن چه در زمینه های علوم اندوخته بودند، به اروپاییان سپردند و در دورههای بعد، به بهای گزاف آنها را بازخریدند.
تعداد نقشههای مورد مطالعه ما در این دوره زیاد است و نمونههای ارزشمندی را از آثار نقشه نگاران مورد بررسی و ارایه قرار خواهیم داد. در این جا تنها به نام چند تن از مشهورترین نقشهنگاران این دوره میپردازیم:
بخش اول مربوط به بازازی اطلس بطلمیوسی توسط نقشهنگاران اروپایی از جمله مارتین والدزمولر (1470-1518)، سباستیان مونستر (1489-1552)، جیاکوموگاستالدی (1500-1565)، ژرارد مرکاتور (1512-1594)، جیوانی آنتونیو ماگینی (1555-1617)، یوکودُس هوندیوس (1563-1612) ودیگران میباشدکه در آن نمونههایی از نقشه جهان و همچنین قطعه سوم و پنجم آسیا از اطلس بطلمیوس ارایه میگردد.
بخش دوم نقشههای ترسیم شده از ایران و گرجستان میباشد که توسط نقشهنگاران مشهور این دوره تهیه شده است. به ویژه از ژرارد ژوده (1501-1591)، ابراهام اورتلیوس (1527-1598)، جان اسپید (1552-1629)، نیکلا سانسون (1600-1667)، پیترفاندر آ (1659-1733)، ژان باپتیست هومان (1663-1724)، هرمان مول (1680-1732)، روبرت موردن (1675-1703)، گیوم دولیزل
(1675-1726)، جان سنکس (شکوفائی1690-1740) و بالاخره نقشهنگار معروف عثمانی کاتب چلپی (1609-1657) درکتاب جهاننما و همچنین از اطلس بزرگ عثمانی ترجمه محمود رئوف و دیگران نقشههایی ارایه میگردد.
4ـ دوره نوین و امروزی (از اواخر سده هجدهم تا سده بیستم میلادی): در این دوره با پیشرفتهای تازه در فن نقشهنگاری، این علم از روشهای سنتی خارج شده و نقشههایی با اطلاعات و جزییات بیشتر و دقیقتر تهیه شد. توسعه برنامههای استعماری اروپاییان موجب شد تا روز به روز بر اهمیت کارتوگرافی و ارزش نقشههای مفصّل به ویژه از کشورها و سرزمینهای ناشناخته افروزده شود. در قرن بیستم نیز با فنآوری نوین و دقت تصاویر هوایی و سپس ماهوارهای، کار به جایی رسید که اکنون میتوان از طریق ماهواره به کمک کامپیوتر تصاویر بسیار ریز و دقیق، حتی از بالای ساختمانی که درآن سکونت دارید را در همان لحظه ملاحظه کنید. در این مقاله، ما کار پژوهش تاریخی خود را تا اواخر قرن نوزدهم ادامه میدهیم و بحث در باره امکانات تکنولوژی مدرن را به آینده و مقاله دیگری موکول می نماییم.
از این دوره نمونههایی متعددی از نقشههای تهیه شده توسط نقشهنگاران مشهور از جمله روبرت دو وگوندی (1688-1766)، ژان باپتیست دانویل (1697-1782)، امانوئل باون (1720-1767)، ریگوبرتبُن (1727-1795) ایساکتریون (شکوفایی1732-1769)، ساموئلدون (شکوفایی 1751-1794)، جیمزویلد (1812-1887)، جان توماس (شکوفای1814-1869)، لوی دوزیو (1815-1894)، جیمز نیل (شکوفای 1826-1845) و بالاخره جان بارتولومیو (1860-1920) و دیگران ارای میگردد.
* دانشمند آلمانی «کنرادمیلر» (1844 ـ 1933) پژوهش گستردهای را در خصوص «نقشههای عربی» ]؟![ به عمل آورده و در مجموعهای تحت عنوان Mappae Arabicae در سالهای 1920-1940 منتشر نموده است. ]در حالی که این نقشهها، بیشتر کار پژوهندگان و دانشمندان ایرانی است و چون به زبان عربی نوشته شدهاند، به «عربی»، نامبردار گردیدهاند.[میلر با گردآوری تصاویر نقشههای جغرافیدانان مسلمان از کتابخانهها و موزههای اروپا و مقایسة آنها با یکدیگر به تعداد 275 قطعه از این نقشهها دست یافته و کراچکوفسکی (1883-1951) دانشمند روسی آن را دنباله کار جغرافیدانان ایرانی و تقسیمات ایالتی دولت ساسانی میشناسد.