خبر
تعلیم و تزکیه در کلام امام مجتبی (ع)
- خبر
- نمایش از چهارشنبه, 03 ارديبهشت 1393 09:22
- بازدید: 1713
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25919، شنبه 21 تیر 1393
آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی
شخصیت ملکوتی امام حسن مجتبی که کریم اهل بیت(علیهم الصلاه و علیهم السلام) در سیره و سنت و سریرت آن بزرگوار نهفته است. بیانات نورانی آن بزرگوار همانند قرآن در دو محور اصیل و اصلی دور میزند: یکی تعلیم و دیگری تزکیه.
چون جامعه انسانی را اندیشه و انگیزه اداره میکند، انسان موجودی است که متفکر و مختار است با برخی از شئونش میاندیشد و با برخی از آن اندیشهها را پیاده میکند. اگر این دو شأن انسانی اصلاح بشود، تمدن راستین اسلام که در تدین او نهفته است، عملی خواهد بود.
اصرار قرآن کریم بر تعلیم و تزکیه بر همین مبناست. انسان نه بیش از این دو شأن شأنی دارد و نه شئون او کمتر از این دو شأن است؛ یعنی میاندیشد و برابر آن اندیشهاش اراده، نیت، اخلاص و عمل دارد. این تعلیم و تزکیه از همین مجراست. تعلیم مقدمه تزکیه است و تزکیه مقدم بر تعلیم.
آنچه در قرآن کریم به صورت تعلیم و تزکیه یاد شده است، در سخنان نورانی امام حسن مجتبی(ع) طبق نقل ثقهالاسلام کلینی(ره) چنین آمده است آن حضرت فرمود: «کونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی».1
یعنی شما ـ امت اسلامی ـ نه تنها به طرف علم و به سراغ علم بروید، نه تنها عالم و دانشمند باشید، بلکه ظرفیت وجودی شما ظرف علم باشد؛ وعای دانش باشید، در هویت شما غیر دانش چیزی جا نگیرد، فسون و فسانه را به جانتان راه ندهید، اسطوره و قصههای غیر کارآمد را در حریم جانتان جا ندهید. وقتی عالم شدید، جانتان ظرف دانش شد، بکوشید با این دانش و با عمل کردن این دانش، مصباح هدایت باشید و چراغ فروزان هدایت و راهنمایی دیگران، تا نه بیراهه بروید، نه راه کسی را ببندید.
بخشی از دین دعوتی به فراگیری علم میکند که: «اُطلبوا العلم»2 یا «طلب العلم فریضه»3 از نظر زمان و زمین تمام عنصرها را محفوف به علم کرده است؛ چه فرمود؟ از نظر زمین تا به چین بروید، عالم بشوید؛ از نظر زمان هم فرمود اگر برای فراگیری علم احقابی از عمر را بگذرانید، بجاست؛ این اصل اول که «طلب العلم فریضه».
سه علم اصلی
اصل دوم آن است که چه علمی را فرا بگیریم؟ حوزهها و دانشگاهها در محور چه علومی دور بزنند؟ سه علم را به عنوان علوم اصلی ذکر فرمود که هر کدام از اینها زیر مجموعه فراوانی دارند. فرمودند: « انما العلم ثلاثه آیهٌ محکمه، أو فریضهٌ عادله، أو سنهٌ قائمه».4 این سه علم زیر مجموعه فراوانی دارد که بنا بر این حوزهها و علما و دانشوران دانشگاهها باید این سه علم را محور اصلی قرار بدهند که مربوط به هویت انسان است.
بعد از اینکه این علوم فرا گرفته شد و نیروی اندیشه تأمین شد و ظرفیت اندیشه به کمال و تمام رسید، انسان موظف است اینها را پیاده کند. مسئله اراده، نیت، تصمیم، عزم کاملاً جدا از مسئله تصور و تصدیق و جزم است. جزم برای عقل نظری عزم برای عقل عملی؛ عقلی که «عُبد به الرحمن و اکتسب به الجنان».5
«عقل عملی» مسئول اراده و نیت و اخلاص و تصمیم و قصد است؛ «عقل نظری» مسئول تصور و تصدیق و قیاس و استقرا و تجربه و مانند آن از مسائل محوری اندیشه است. اگر اندیشه به نصاب رسید، انسان منزه از تقلید این و آن بود، محققانه دانشمند شد و انگیزه هم و عزم هم به نصاب رسید، آنچه را فهمید، عمل کرد، عالم عادل شد، چنین انسانی مشمول بیان نورانی امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) است که طبق نقل کلینی حضرت چنین فرمود: «کونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی»؛ یعنی ظرف دانش و وعای معرفت باشید در بخش اندیشه، و چراغ هدایت باشید در بخش انگیزه. نه تنها راه خود را ببینید، نه تنها راه دیگران را نبندید، بلکه به دیگران راه بدهید، راهنمایی کنید، مصباح هدایت باشید.
اگر از ذوات قدسی اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان مصابیح هدا یاد میشود و اگر درباره شخص سید شهدا حسین بن علی(علیهما آلاف التحیه و الثناء) به عنوان مصباح هدایت یاد شد، این مربوط به آن قله هدایت و مصباح بودن است، وگرنه پیروان آن ذوات قدسی سهمی از چراغ هدایت را خواهند داشت.
وجود مبارک کریم اهل بیت فرمود چراغ هدایت باشید «کونوا أوعیه العلم و مصابیح الهدی». اگر جامعه از این محورها بهره حسن و زیبا ببرد و خود را به کمال برساند، تمدنی پیدا خواهد کرد که در متن تدین او نهفته است و کریم بودن آن ذات مقدس هم بر اثر سخا و جود و بخشش بود که وجود مبارکش بسیاری از نیازمندیهای نیازمندان را برطرف میکرد.
اگر این دو عنصر فراهم شد، یعنی جامعه از تقلید به در آمد، محقق شد نه در قبول، نه در نکول بیراهه نرفته است، این پیرو راستین امام حسن مجتبی(ع) است.
محوریت علم
قرآن کریم نه تنها ما را به علم دعوت کرد، فرمود فقط در محور علم سخن بگویید، در محور علم چیزی بنگارید، در محور علم تدریس، تصنیف، تألیف داشته باشید. انسان یا چیزی را قبول دارد یا چیزی را نکول، یعنی یا چیزی را تصدیق میکند یا چیزی را تکذیب؛ قرآن کریم محور تصدیق را علم قرار داد و مدار تکذیب را نیز علم قرار داد، فرمود: اگر چیزی را قبول کردی و تصدیق میکنی، باید محققانه باشد: «ولا تقفُ ما لیس لک به علمٌ إن السمع والبصر والفُؤاد كُل أُولئک کان عنهُ مسئُولا»6 و اگر چیزی را تکذیب کردی و نفی کردی، باید محققانه باشد، وگرنه گرفتار آیهای میشوی که تکذیب بدون تحقیق را سرزنش میکند: «بل کذبُوا بما لم يُحیطُوا بعلمه».7
این بیان نورانی را مرحوم کلینی در جلد اول کافی از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) نقل کرد که: «إن الله خص عبادهُ بآیتین من کتابه» یکی اینکه چیزی که نمیدانند، نگویند تا تحقیق نکردهاند، نگویند؛ و یکی اینکه چیزی را تا تحقیق نکردهاند، نپذیرند.8
اگر این مضمون در همان جلد اول کافی به خوبی ارزیابی شود، به عصاره فرمایش امام مجتبی(صلوات الله و سلامه علیه) برمیگردد که ما امیدواریم خدای سبحان امت اسلامی را آن توفیق عطا کند که در معارف اندیشهای وعای دانش باشند و در معارف انگیزهای مصباح هدایت.
پینوشتها:
1 . الکافی، ج1، ص301. 2 .همان، ص36.
3 . همان، ص30؛ کنزالفوائد، ج2، ص107.
4 . همان، ص32. 5 . همان، ص11.
6 . سوره اسراء، آیه 36. 7. یونس، 39. 8 . الکافی، ج1، ص43.