پنج شنبه, 17ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر ارزیابی کاهش و افزایش ساعات کار در ادارات و سازمان‌های دولتی - کار زیاد با کیفیت ‌پایین یا کارکم با کیفیت ‌بالا؟

خبر

ارزیابی کاهش و افزایش ساعات کار در ادارات و سازمان‌های دولتی - کار زیاد با کیفیت ‌پایین یا کارکم با کیفیت ‌بالا؟

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره  25738، شنبه 25 آبان 1392
 

پسر اصرار می‌کرد یک مغازه آهنگری از آن خود داشته باشد، ولی پدر موافق نبود. می‌گفت:«از صبح تا تاریکی شب سرمغازه استادت هستی، ولی باز او از کارت ناراضی است و می‌گوید 2 ساعت کار مفید هم نمی‌کنی، وای به روزی که آقای خودت باشی و نوکر خودت؛ آنوقت دیگر در روز دودقیقه هم کار نخواهی کرد!»‏

اما هنگامی که مرد، مغازه‎ای برای پسرش باز کرد، ‌دید که کار مردم را زود به زود راه می‌اندازد و ساعت 4 عصر نیز در خانه است.‏

دولت‌ها پی برده‌اند که با سپردن امور به دست بخش خصوصی و کوچک‌کردن بدنه دولت و کاستن از کارمندان، هم رضایت عمومی را جلب خواهند کرد و هم بهره‌وری از نیروی انسانی را افزایش خواهند داد، از هزینه‌های گزاف دولتی خواهند کاست و ساعات مفید کار را بیشتر خواهند کرد. ‏

در کشور ما نیز این مورد،تجربه شده و این که کارایی اداراتِ بخش خصوصی و میزان کار مفید آن‌ها نسبت به ادارات دولتی، بهتر و بیشتر است، به اثبات رسیده است. ‏

‏«دورکاری» نیز در همین راستا به وجود آمده است تا با برداشتن سدهای اداری از پیش‌رو، هم ساعات مفید کار افزایش یابد و هم شتابی به کارها داده شود. اینک نیز این پرسش مطرح است که به جای افزایش ساعات کار، دورکاری(به ویژه برای خانم‎های دارای فرزند) می‌تواند به عنوان یکی از ابزار و سبک‌های مدیریتی، مطرح شود و مورد بررسی قرار گیرد؟

البته در این مسیر باید فضای الکترونیکی کافی برای دورکاری فراهم شود تا بازدهی داشته باشد. در صورت اجرایی‌شدن این شیوه در سازمان‌هایی که از امکانات برخوردارند، نه تنها آسیبی به ارائه خدمت نمی‌رساند، بلکه در خدمت‌رسانی به مردم و انجام وظیفه کارکنان نیز موثر خواهد بود.

جواد افراشته ـ کارشناس جامعه‌شناسی در این باره می‌گوید:‌‌ حال که از دورکاری سخن پیش آمد، بدنیست گفته شود، گاه کسانی بیش از یک‌‎ماه، بی‎وقفه در اداره‌ها در رفت‎ و آمدند؛ در حالی که انجام کارشان چندان پیچیده نیست و مشکل بزرگی ندارند که حل‌نشدنی باشد. چنین سرگردانی‌ای در دوره چیرگيِ الکترونیک رخ می‎دهد، که بیشتر کارها می‎تواند از طریق رایانه‌های خانگی انجام شود؛ ولی ما هنوز برای پرداخت مثلا برگ جریمه، مجبور به حضور فیزیکی در صف بانک‌ها هستیم. بی‎گمان الکترونیکی‎کردن بخشی از کارها، ساعات مفید کار را نیز افزایش خواهد داد. ‏

بازگشت به زمان قبل ‏

آذر و تیرماه سال 1389 بود که دولت نهم با کاستن یک‌ساعت از کار کارمندان خود، همه را انگشت به دهان گذاشت؛(چون مردم از کم‌کاری کارمندان دولتی گله‎مند بودند.) حال نیز دولت یازدهم با افزایش کار کارمندانش، مانند دولت نهم، مردم را حیران کرده است؛ زیرا با این بودجه اندک دولتی، هزینه‌اش سرسام‌آور بالا خواهد رفت؛ افزون بر این که برخی از مردم اعتمادی به این طرح ندارند که از این پس کارمندان دولت، ساعات بیشتری را در خدمت مردم(که حقوق آنان را با مالیات خود می‎پردازند) خواهند بود؛ همان‎گونه که در اجرای ساعات کاری پیشین، چشمداشت مردم این بود که ساعات مفید، با استراحت بیشتر کارمندان، افزایش یابد، که این اتقاق نیفتاد. ‏

پیمان الموتی ـ کارشناس مسائل اجتماعی در این‎باره می‌گوید: در دولت نهم برای کاهش آلودگی هوا و ترافیک سنگین شهری، یک‎ساعت از میزان کارکارکنان دولت کاهش یافت و به (33 ساعت در هفته) رسید. اما پس از بهبود نسبی هوا و سپری‎شدن بحران، ساعات کار به حال نخست برنگشت. در حالی که بر پایه ماده 87 قانون خدمات کشوری میزان کار کارمندان باید 44 ساعت در هفته باشد. که البته به گفته خود دولت مطالعه‌ای بر این اساس انجام نشده و تنها برای بازگشت به قانون است.‏

هم‌رأی نیستند

حقیقت این است که دولت‌ها تاکنون‎ ‎درکشور، توان‎ ‎بازدهی‎ ‎بیشترساعات‎ ‎مفید کارمندان‎ ‎را نداشته‎اند.‏

‏ طرح افزایش ساعات کار نیز مخالفانی دارد، از جمله وحید اسفندیاری ـ کارشناس بیمه:«از این پس آنانی که برای کاهش فشارهای سنگین هزینه‌های روزانه زندگی خانواده‌هایشان از دوش خود، ناچار از کار در شیفت دوم شده بودند، کار خود را از دست می‌دهند، چون توان کارکردن در جای دیگر را نخواهند داشت.» ‏

این کارشناس بیمه می‎افزاید: از این پس هم بر بار ترافیکی شهر افزوده خواهد شد و تعطیلی ادارات در ساعت 16 و یا 16 و 30 دقیقه به پایان طرح ترافیک برخواهد خورد که به آلودگی بیشتر هوا نیز خواهد انجامید و هم کارمندان(به ویژه زنان) که پیشتر دست‌کم ساعت 15 در خانه بودند حتی تا ساعت 18 نیز در ترافیک شهر خواهند ماند؛ ساخت بزرگراه‌ها و تونل‎ها و طرح زوج و فرد و اجرای طرح ترافیک نیز نتوانسته است چندان از ترافیک تهران بکاهد و در نتیجه پایتخت به مثابه یک پارکینگ روان است. ‏

اسفندیاری در ادامه گفت وشنود با روزنامه اطلاعات می‏گوید: پیش از این، فرزند دانش‌آموز و والدین در شهر و برای رفتن به خانه و صرف ناهار به هم می‌رسیدند، چون ساعت تعطیل مدرسه دانش‌آموز، همزمان با ساعت تعطیلی والدین کارمندش بود. بسیاری‎ ‎از زنانِ‎ ‎دارای‎ ‎فرزند کوچک‎ ‎نیز برنامه زندگيِ‎ ‎خود را با ساعات کاری پیشین تنظیم کرده‌اند و دارای فرزند شده‌اند‌ و اینک بر سر انتخاب ماندن در کنار کودک خویش و یا کار در بیرون خانه، وامانده‎اند. از سویی نیز تنها با درآمد همسر خود نمی‎توانند زندگی کنند و از سوی دیگر همزمان با کار، توانا به نگهداری از کودک خود نیستند. ‏

این کارشناس بیمه می‌افزاید: وضع برنامه کاری فعلی مشخص نیست، ولی ساعات کاری قبل، از سوی برخی کارمندان، تاویل و تقسیر به رای می‌شد و به جای ساعت 14 و 30 دقیقه، در ساعت 13 به بهانه صرف لقمه‎ای نان و پس از آن برای انجام فریضه نماز، کارها تعطیل بود و مردم به کارمندان دسترسی نداشتند.‏

طرح کارشناسی نشده است ‏

اسفندیاری معتقد است: فشارهای روانی و استرس در پيِ نگرانيِ انسان از زندگی و آینده رخ می‎دهد. در این رابطه، طبیعی است که مادران کارمند نیز مثلا برای ماندن کودک خود در کودکستان، دچار استرس شوند و ناخودآگاه این فشار را روی ارباب‌رجوع تخلیه کنند، اما پیش از آن که چنین چیزی رخ دهد، وظیفه ادارات است که با برنامه‎های شتابزده، بر استرس کارمندان نیفزایند. افزایش ساعات اداری، نه تنها تاثیری در بازدهی کاری ندارد، بلکه تنها زحمت کارمندان را افزایش می‌دهد و با توجه به این که پرداخت حق اضافه‌کاری نیز برایش در نظرگرفته نشده، ولی خانم‌ها برای آن که کودکان‌شان یک تا دو ساعت بیشتر در کودکستان بمانند، باید پول بیشتری یپردازند. به هرحال افزایش ساعات کار، طرحی کارشناسی‎نشده است و کارمندان، امکان تربیت فرزندان خود را از دست خواهند داد، چون دائم باید آنان را در کودکستان نگه دارند.

به اعتقاد اسفندیاری، کارمندانی که پیشتر در ساعت یک بعد‌ازظهر به خود می‎قبولاندند که دیگر کاری برای انجام ندارند، اینک نیز تنها در اداره‌ها حضور فیزیکی خواهند داشت، بی آن که این طرح به حال مردم مفید باشد یا سودی به دولت برساند. نه آن که گرهی از کار مردم گشوده نخواهد شد، بلکه چه بسا همین یک‎ساعت ماندن بیشتر در اداره‌ها، به سنگینی بار هزینه‎های دولت بیفزاید. به هر رو معلوم نیست با اجرای طرح جدید، امکانات تهیه و سرویس ناهار که از ادارات دولتی برچیده شده است، چگونه دوباره دایرخواهدشد؟ با توجه به این که کمبود بودجه دولت آشکار است و برای کارهای اجرایی، با مشکل مواجه است، از این رو طبیعی است که قادر به پذیرش هزینه‌های جدید نخواهد بود.‏

به باور اسفندیاری، کارمندان را باید یک مجموعهِ واحد سه یا چهارنفری دید که بر آسیب‎پذیری یا سلامت هم تاثیر دارند. کودکان و نوزادان کارمندان، به ویژه آنان که مادروپدرشان بیرون از خانه کار می‎کنند، در درازمدت، چه بسا دچار آشفتگی روحی و یا احساسات پیش‌بینی نشده شوند. زیرا بیش از پدرومادر خود، کودکان کودکستانی را می‌بینند و کمتر وجود گرم والدین را احساس می‎کنند. بی گمان اینک با افزایش ساعت کار، کودکان چهره خسته‎تری از والدین خود را خواهند دید و این نه به سود کودکان است و نه جامعه.‏

وی همچنین می‌گوید:‌ معلوم نیست اگر کارمندان زن در ساعت 4 بعدازظهر از محل کار بیرون بیایند -با توجه به پیک ترافیک در این ساعت، دست کم 2ساعت طول خواهد کشید تا از هفت‎خوان ترافیک بگذرند و خود را به سلامت به خانه و فرزند خود برسانند.

امید می‎رود که با تدبیر دولت یازدهم، در انجام کارها و در سامانه ادارات دولتی، بهبودی صورت گیرد ولی با قانون ساعات جدید کار، از این پس برای خانواده‎ها دشوار است که هم کارهایشان را خوب انجام دهند و هم به فرزند‎انشان رسیدگی کنند.‏

اسفندیاری می‎افزاید: با چند نفرکه صحبت می‎کردم، افت ساعات مفید کار به اندازه‌ای ریشه کرده که امر برخود کارمندان نیز مشتبه شده که مرز وظیفه‎‌شان همین است و غیراز این نیست؛ از این رو برای اضافه‎شدن ساعات کار، انتظار دستمزد بیشتر دارند.

این کارمندان البته اضافه حقوق نمی‌خواهند، بلکه مخالف افزایش ساعت کار هستند،. زیرا با برنامه کاری قبلی به هنگام، به خانه نمی‎رسیدند، چه رسد به این که برنامه جدیدکاری به اجرا درآید! بسیاری نیز حقوق‎هایشان کفاف نمی‎دهد و عصرها کارمند مکان دیگری هستند. نتیجه این که افزایش ساعت کاری، زمینه‌‌ساز کاهش بازدهی کار است.‏

طرح یک درددل

‏«شاید با افزایش ساعات کار، کارمندان کمی بیشتر به نیازهای مردم رسیدگی و مشکلاتشان را حل کنند.»‏

این را جواد افراشته می‎گوید. وی می‌افزاید: در ادارات، ارباب‌رجوع نیاز به احترام دارد و مهم است که برایش ارزش قائل شوند. خوب است این مفهوم درک شود که مراجعه‎کننده نیاز به کسی ندارد، بلکه تنها برای انجام کاری، پایش به اداره‎ای باز شده است. بنابراین برخورد طلبکارانه با ارباب رجوع، نه در شأن آن دسته از کارمندان دارای چنین خصوصیت است و نه مراجعه کننده؛ و نهایتش نیز دلخوری و ناراحتی است؛ از سوی دیگر کار کارمندان پایانی ندارد و اگر برخی از آنان بخواهند هر روز با این روحیه سرکار حاضر شوند، جز خردکردن اعصاب خود کاری پیش نمی‎برند.

‏به گفته این کارشناس جامعه‎شناسی، پنداشتن این که مردم درمانده هستند و باگردن کج به ادارات می‎روند، برداشت خوبی نیست که برخی دارند؛ چنین روشی، منجر به افت شخصیت می‎شود و یا به خشونت می‌کشد. بارها پیش آمده است که به سبب برخورد بد برخی، کار به درگیری کشیده شده است.

افراشته ادامه می‎دهد: گاه مردم برای چندمین بار به اداره‌ای مراجعه می‎کنند و زمانی‌که کارشان رو به پایان است و نیاز به امضا دارد، کارمند به مرخصی می‌رود، بی آن‌ که مسئولیت‌اش را به جانشین‌اش سپرده باشد. حال آن که اگر کسی به مرخصی می‎رود، باید یک نیروی جانشین در نظر بگیرد. البته این ‎که مرخصی، حق کارمند است، شکی نیست ولی گاه به سرانجام‎رسیدن کار چندین نفر در گروِ حضور یک نفر است. بدتر از این، گاه چنــدنفر همــزمان به مرخصی می‌روند، بی آن که در این مورد مدیریتی صورت گرفته باشد. با توجه به این که در برخی ادارات کمبود نیرو وجود دارد.‏

تعطیل اندرتعطیل!‏

همیشه در روزهای پس از تعطیلات، تاخیرها در ادارات دولتی افزایش می‌یابد. بنابراین برخلاف باور برخی کسان، تعطیلات به بهره‎وری نمی‌انجامد. تعطیلی بانک‌ها هم که تجارت ایرانیان را در داخل وخارج کشور(به سبب تفاوت‌ روزهای تعطیل ایران با اروپا)به کلی می‌خواباند. ‏ تعطیلات قانونی و تقویمی و سلیقه‎ای همواره اقتصاد کشور را به چالش کشیده است. در کنار این‌‌ها، ساعات کار مفید در ادارات دولتی نیز یک تا دوساعت است، ولی در کشورهای پیشرفته از 5 تا 7 ساعت. از این‎رو برنامهِ جدید ساعات کاری،‌ کوششی برای کارایيِ فزون تر و رسیدن به میزان کار مفید بیش تر است و امید که تنها به افزایش حضور کارمندان در ادارات نیانجامد.‏

مهداد فرخی، دانشجویی است که یک سال برای یک وام 10 میلیون تومانی دوندگی کرده و سرآخر نیز موفق به دریافتش نشده است. از وی درباره نقش افزایش ساعات کاری در بازدهی و ارتقای بهره‌وری افراد می‎پرسم. ولی وی به داستان وام خود می‌پردازد:«برخی افراد به دنبال یک وام کوچکند، ولی بانک‎ها و اداره‌ها آنان را سرگردان می‎کنند. اگر مردم بدانند درخواست‎هایشان چنین پیامدی دارد، هرگز به دنبال وام نمی‎روند.» ‏

وی می‌افزاید: مثلا به دنبال انجام یک کار اداری هستی، همین که زمان به ظهر نزدیک می‎شود، می‎شنوی که فلان کارمند رفته ناهار! به سخن دیگر انجام یک کار اداری، نباید به ظهر بکشد، وگرنه سرگردان می‎شوی، چون کارمند می‎پندارد وظیفه‎اش در ساعت 12 ظهر به پایان می‎رسد و ارباب رجوع هم می‎داند که چشم به راه ماندن بی‌فایده است و باید محیط اداره را ترک کند.

مفهوم کار در جهان

هنوز انگار «کاروشی»‏(مرگ بر اثر کار زیاد)‌‏ در ژاپن رواج دارد که آنان در جهان از همه بیشتر کار می‎کنند. ما شبیه هیچ کشور پرکار و پرکوششی نیستیم؛ کشورهایی که در کار و کوشش اندک در جهان شبیه مایند کویت و عربستان با 600 تا 700 ساعت کار در سال هستند. حتی افغانستان با نزدیک به هزار ساعت کار، از ما پیشی گرفته است؛ و اما ترکیه با هزار و 330 ساعت کار اصلا قابل مقایسه با ما نیست. بی‌سبب نیست که ترکیه به شانزدهمین کشور صنعتی دنیا تبدیل شده است. چون دریافته‌اند که هر کشوری را تنها کار می‌سازد، کار وتنها کار بیشتر. همان‌گونه که غول صنعتی ژاپن در سایه‌سار کار به وجود آمده است، پیشرفت کشور ما نیز در گروی کار است.

ع.درویشی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه