گزارش
نگاهی به سخنرانیهای بزرگداشت شادروان ثاقبفر
- گزارش
- نمایش از شنبه, 12 اسفند 1391 10:43
- بازدید: 6396
علیرضا افشاری
دبیر دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
بعد از ظهر سهشنبه هشتم اسفندماه با تلاش «انجمن علمی دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران» و یاری «دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» سرانجام بزرگداشتی برای استاد فقید، مرتضی ثاقبفر، در تالار باستانی پاریزی دانشکده ادبیات گرفته شد.
در این همایش، سه سخنرانی خوب توسط دکتر رضایی باغبیدی استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانیِ دانشگاه تهران، دکتر حمید احمدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و احسان هوشمند جامعهشناس و پژوهشگر حوزهی اقوام ارائه شد. البته قرار بود دکتر ملاصالحی، استاد باستانشناسی همان دانشکده نیز جزو سخنرانان باشد که به خاطر سخت شدن بیماری یکی از خویشاوندانِ نزدیکشان به شهرستان رفتند و تنها پیامی از سوی یکی از دانشجویانشان (احسان شواربی) در همایش خوانده شد و به این ترتیب، جای استادان رشتهی باستانشناسی در همایش یادشده خالی بود.
دکتر باغبیدی سخنرانی دقیق و نویی دربارهی «نویافتههای کتیبهی بیستون» داشت و برای معنای دو واژه در آن کتیبه پیشنهادی منطقی و مستدل ارائه کرد. وی با توضیح تاریخچهای از آن کتیبه و سپس فهرست کردن ترجمههایی که از آن بخش از کتیبه شده بود به نویافتههایی مرتبط به آن در مصر و سپس زبان کهن هندی اشاره کرد و ضمن ارائهی نقد خویش از کوششِ ایرانپژوهان پیشین، پیشنهاد خودش را ارائه کرد؛ یک کار دقیق و ریزبینانهی علمی که از استادی آگاه انتظار میرود.
اما در مقابل، استاد حمید احمدی، که با توجه به آثار و تلاشهایشان بسیار دغدغهی هویت ملی دارند، نوعِ دیگری از شیوهی استادانهی ارائهی مطلب را نشان داد. او که موضوع سخنرانیاش «اساطیر و هویت ملی» بود با اشاره به اهمیتی که بخش اسطورهای در شناخت ما از گذشتهی تاریخیمان ــ تا پیش از جریانهای فرهنگیِ اواخر دورهی قاجار و جنبشِ مشروطه ــ ایفا میکرد به جایگزینی دورههای «ماد» و «هخامنشی» بهجای «پیشدادی» و «کیانی» در تاریخنگاریِ پس از آن پرداخت و اینکه اکنون بخش اسطورهای نقشی در این بازسازی هویتی ایفا نمیکند و در نظام آموزشی ما نسبت به هزاران سال کارکرد این بخش بیتوجهی میشود. وی، با آوردنِ مثالهای متعدد از کهنترین شاعران ایرانزمین تا شاعرانِ به نسبت معاصر، تاریخچهای از حضور اسطورهها در ادبیات ایران و کارکرد هویتسازانهی آن در کلِ گسترهی ایرانزمین را شرح داد و حتا به نمونههای از توجه فقیهان بزرگ شاخههای اسلامی و همچنین تاریخنویسانِ عربتباری که دراوای سدههای اسلامی با شگفتی کوشیدند تاریخ ایران را صورتبندی کنند اشاره کرد. دکتر احمدی، در انتها، پیشنهاد بهره بردن از اسطورههای ایرانی را در حوزههای مختلف، از جمله صنعت بازی، داد. سخنرانی وی نمونهای از توجه یک استاد به حوزههای مرتبط با تخصصاش، اما به ظاهر دور از آن، برای صورتبندی دغدغهای اجتماعی بود.
اگر بخواهم اشارهای هم به سخنرانی آقای هوشمند داشته باشم باید بگویم که وی، در مقام یکی از کوشاترین پژوهشگران حوزهی اقوام ایرانی که بارها ویژهنامههایی در این حوزهی از وی در مطبوعات گوناگون به چاپ رسیده است، با تکیه بر تجربهی شخصیاش سخنرانیِ آگاهیبخشی با موضوعِ «پیشگفتاری بر شناخت اقوام ایرانی» داشت و هشدارهایی را به کسانی که ناآگاهانه میکوشند وجوه مختلف هویت ملی را نادیده بگیرند داد و از پیامدهای تلخِ کوششهای قومگرایانه و در کنارِ آن کمرنگ شدن مباحث ملی و سازندهی هویت ملی در نظام آموزشی سخن راند، که امید است به این هشدارها توجه لازم بشود.
اما، سخنی که در نظر داشتم این بود که بر خلافِ نظر برخی دوستان که ابراز میکنند اکنون دوره فقط دورهی تخصص است میخواهم بر اهمیت علوم میانرشتهای و اصولاً توجه و کار در حوزههای گوناگون اما مرتبط تأکید کنم. ضمن احترام به خوانشی کمی کلاسیکشده که میگوید فقط در حوزهای که تخصص داری سخن بگو، گمان من این است که اکنون برخی کسان که دغدغهای فراتر از دانشِ محض دارند میکوشند نگاهی فراگیر به علوم داشته باشند. در دو نمونهای که مدّ نظرم است و هر دو ارائه به باور من عالی بودند دکتر باغبیدی کاری متمرکز در حوزهای که در آن استاد است انجام دادند و دکتر احمدی، که در رشتهی خودشان از بهترینها هستند، با نگاهی فراگیر از دو حوزهای که در نظر ارباب این صفحه نامرتبط به تخصصشان است (ادبیات و اسطوره) یاری گرفتند. به باور من، هر دو این نوع کارها لازم هستند؛ هم نگاهی ریزبینانه از درونِ یک دانش که باعث میشود آن دانش گامی به جلو بردارد و هم نگاهی از بالا و فراگیر که بتواند آن تکههای تخصصی را به هم بچسباند و دانش را کارکردی نماید.
بهزودی، پوشهی صوتیِ این سخنرانیها را بر روی تارنما خواهیم گذاشت.
***
در اینجا لازم میدانم باز از همکاری صمیمانهی هماندیشانِ جوانمان در «انجمن علمی دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران» سپاسگزاری کنم که امکانِ برپایی چنین مراسمی را برای شادیِ روانِ استادی میهنپرست فراهم آوردند. همچنین از دوست خوبم مسعود لقمان نیز به خاطر بر عهده گرفتن اجرای این همایش سپاسگزارم. امیدوارم «دیدهبان» این توان را داشته باشد که در سالهای آینده همایش «ایران ورجاوند» را ــ که پیش از همایش اخیر، سه همایش را با این نام برای بزرگداشت یاد شادروان استاد پرویز ورجاوند و پاسداشت خلبانان برجستهی دفاع مقدس برگزار کرده ــ به یاد استادان ورجاوند و ثاقبفر، تبدیل به همایشی معتبر در زمینهی ایرانپژوهی نماید.