تاریخ معاصر
29 اسفند 1329 روز ملی شدن صنایع نفت ایران در سرتاسر کشور
- تاريخ معاصر
- نمایش از شنبه, 27 اسفند 1390 07:09
- بازدید: 5480
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 70، اسفند 1390، صفحه 8-9، شورای نویسندگان
در این نوشتار بازخوانی پرونده ملی شدن صنعت نفت و جنبههای مهم آن را از هنگام نخستوزیری علی منصور در سال 1329 آغاز میکنیم:
علی منصور نخستوزیر، تمایلی برای پیگیری قرارداد الحاقی نفت نداشت.
تصویب این قرارداد باعث میشد که قرارداد تحمیلی نفت، با اندک بهبود ظاهری، تا سالهای بسیار ادامه یابد.
از این رو، وی از مجلس شورای ملی درخواست کرد که لایحهٔ قرارداد الحاقی، در کمیسیون ویژهای مورد بررسی قرار گیرد.
روز سیام تیر ماه 1329 مجلس شورای ملی با درخواست نخستوزیر موافقت کرد. از اینرو، همان روز اعضای کمیسیون نفت، مرکب از هژده تن از نمایندگان شعب شش گانه مجلس، برگزیده شدند. این کمیسیون از سوی مجلس شورای ملی، مامور شد تا لایحهٔ قرارداد الحاقی را بررسی کرده و پس از بررسیهای لازم، نظرات خود را به آگاهی مجلس شورای ملی برساند. اعضای کمیسیون عبارت بودند از:
دکتر محمد مصدق (رییس)، جواد گنجهای و میرسید علی بهبهانی (نواب رییس)، حسین مکی (مخبر)، خسرو قشقایی و دکتر حسن علوی (منشی)، دکتر نصرتالله کاسمی، ناصر ذوالفقاری، سید ابوالحسن حایری زاده، اللهیار صالح، دکتر سیدعلی شایگان، جمال امامی، علیاصغر سرتیپزاده، عبدالرحمن فرامرزی، دکتر محمد علی هدایتی، هدایت الله پالیزی و ابوالقاسم فقیه زاده.
چنانکه گفته شد، علی منصور علاقهای به دفاع از این لایحه نداشت از اینرو، پنج روز پس از تشکیل کمیسیون نفت، یعنی روز دوشنبه پنجم امرداد ماه، استعفا کرد.
شاه برخلاف سنت پارلمانی و کسب تمایل مجلس، فرمان نخست وزیری را به نام حاج علی رزم آرا رییس ستاد ارتش صادر کرد. رزم آرا نیز فردای آن روز (6 1 امرداد1330)، دولت خود را معرفی کرد.
کمیسیون نفت، در نخستین نشست، از دولت خواست تا پروندهٔ نفت را در اختیار کمیسیون قرار دهد. اما این کار انجام نشد. سرانجام کمیسیون نامهای به نخست وزیر نوشت و اخطار کرد که عرض ده روز، پروندهٔ نفت را همراه با اظهارنظر روشن دربارهٔ لایحه الحاقی به کمیسیون بفرستد. در مهلت داده شده، دولت پروندهٔ نفت را به کمیسیون فرستاد؛ اما دربارهٔ لایحه الحاقی، اظهارنظر نکرد.
در این راستا، نمایندگان جبههٔ ملی، همراه با دو تن از اعضای کمیسیون، دولت را به دلیل دست به دست کردن در اجرای قانون 29 مهر ماه 1326، که به پیشنهاد دکتر رضا زاده شفق به قید دو فوریت در مجلس پانزدهم به تصویب رسیده بود، استیضاح کردند. در بند هـ . این قانون آمده بود :
دولت مکلف است... به خصوص راجع به نفت جنوب، به منظور استیفای حقوق ملی، مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجهٔ آن مطلع سازد.
همزمان، دکتر محمد مصدق در یک مصاحبهٔ مطبوعاتی گفت :1
جبههٔ ملی، قرارداد دارسی و قرارداد 1933 و همچنین، قرارداد الحاقی را به رسمیت نمیتواند بشناسد و این نوع اوراق بیارزش، نخواهند توانست، وسیلهٔ غصب حقوق مردم باشد.
استیضاح دولت، چهار روز به درازا کشید و سپهبد رزم آرا، ناگزیر شد که دفاع از لایحهٔ قرارداد الحاقی را گردن بگیرد. بدین سان، مبارزهٔ نفت، سخت تر شد.
دکتر مصدق و نمایندگان جبههٔ ملی در مجلس شورای ملی بر این باور بودند که بزرگترین زیان لایحهٔ قرارداد الحاقی، قانونی کردن قرارداد 1933 است. زیرا در ماده 10 قرارداد الحاقی آمده بود: با رعایت مقررات این قرارداد، قرارداد اصلی [ 1312 / 1933] در کمال قوت و اعتبار باقی خواهد ماند.
در این میان، مطبوعات ملی نیز، نقش بسیار بزرگی در بیداری افکار عمومی، بازی کردند. مکتب پان ایرانیسم با برگزاری میتینگ باشکوهی که از دانشگاه تهران آغاز گردید و دانش آموزان البرز نیز به آنها پیوسته بودند، در برابرمجلس شورای ملی، خواستار ملی شدن صنعت نفت در سرتاسر کشور شدند. در نشست بیست و دوم کمیسیون نفت ، پاسخ دکتر مصدق به نامهٔ غلامحسین فروهر وزیر دارایی خوانده شد. دکتر مصدق، با رد دیدگاههای وزیر دارایی، نظریهٔ ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور را به میان کشید. در پایان نامه، پیشنهاد جبههٔ ملی مطرح شده بود:2
به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی امضاکنندگان زیـر، پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت در مناطق کشور، بدون استثناء، ملی اعلام شود. یعنی، عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری، در دست ملت ایران قرار گیرد. حایریزاده، اللهیار صالح، دکتر شایگان، دکتر مصدق، حسین مکی گرچه کمیسیون نفت، اصل ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور را نپذیرفت؛ اما سرانجام در یک جلسهٔ خصوصی، به اتفاق آرا قرارداد الحاقی را رد کرد:3
کمیسیون نفت که طبق تصمیم سیام خرداد 1329 مجلس شورای ملی تشکیل شده است، پس از مذاکرات و مطالعات به این نتیجه رسید که قرارداد الحاقی ساعد- گس، کافی برای استیفای حقوق ایران نیست. لذا، مخالفت خود را با آن اظهار میدارد.
با انتشار خبر مخالفت کمیسیون نفت با قرارداد الحاقی، خیزش عمومی اوج گرفت و دولت نیز در برابر، بر فشار و تندی خود بر مردم و احزاب ملی و مطبوعات ملی، افزود.
روز نوزدهم آذرماه 1329، گزارش کمیسیون نفت از سوی حسین مکی (مخبر کمیسیون)، در صحن علنی مجلس شورای ملی، خوانده شد. در این گزارش، کمیسیون نفت، به اتفاق آرا، مخالفت خود را با لایحهٔ قرارداد الحاقی اعلام داشته بود. البته در گزارش به پیشنهاد نمایندگان جبههٔ ملی دربارهی ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور نیز اشاره شده بود.
مردم ایران، با برپایی گردهمآییهای بزرگ، پشتیبانی خود را از طرح ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور، اعلام داشتند. در این میان، آیت الله کاشانی نیز پشتیبانی خود را از این گام اعلام داشت و گروهی از روحانیون هم از این اقدام، اعلام پشتیبانی کردند.
سپهبد رزم آرا که در جلسهای با حضور پاره ای از نمایندگان، گفته بود که ایرانی لیاقت ادارهٔ لولهنگسازی را ندارد، چه برسد به صنعت، برای جلوگیری از تصویب طرح ملی شدن صنایع نفت، تصمیم گرفت که لایحهٔ قرارداد الحاقی را، پس بگیرد. از این رو، روز دوم دی ماه 1329، غلام حسین فروهر وزیر دارایی، به دنبال سخنانی در جلسهٔ علنی مجلس شورای ملی، لایحه را پس گرفت:
مجلس شورای ملی
نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سرتاسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجایی که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی، تقاضای دو ماه تمدید مینماید.
روز 24 اسفند ماه، مجلس شورای ملی، طی یک مادهٔ واحده، پیشنهاد کمیسیون نفت را به اتفاق آرا، مورد تصویب قرار داد:5
ماده واحده: مجلس شورای ملی، تصمیم مورخ 17 اسفند 1329 کمیسیون مخصوص نفت را تایید و با تمدید مدت موافقت مینماید.
تبصره یک: کمیسیون نفت مجاز است، از کارشناسان داخلی و خارجی در صورت لزوم، دعوت نماید و مورد استفاده قرار دهد.
تبصره دو: آقایان نمایندگان حق دارند، تا پانزده روز بعد از تشکیل کمیسیون، حق حضور داشته باشند.
این مصوبه در تاریخ 29 اسفند 1329 به تصویب مجلس سنا نیز رسید.
در 26 اسفند 1329، هفته نامه ساسانی، نوشت :6
روز پنجشنبه گذشته را باید آغاز حیات نوین ملت ایران دانست. دراین روز، زنجیرگرانی که بر اثر غفلت پادشاه قاجار به دست و پای ملت ایران بسته شده بود و رشد و تکامل ملت کهنسالی را متوقف ساخته بود، از هم گسیخته گردید و حکم مرگ امپراطوری انگلیس و سرافرازی ایرانیان، در آن واحد صادر گردید.
این فرمانِ خون ایرانی بود و این تصمیم، چیزی جز خواست ملت ایران نیست.
1 ـ باختر امروز ( روزنامه ) ـ 13 مهر ماه 1329
2 ـ کتاب سیاه ـ مذاکرات کمیسیون نفت ـ حسین مکی ـ ر 356
3 ـ جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران ـ ر 11
4 ـ جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران ـ ر 126
5 ـ مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ـ 24 اسفند 1329
6 ـ ساسانی ( هفته نامه ) ـ شماره 23 ـ 26 اسفند 1329 ـ ر 1