ضرب المثل
کاریکلماتور - مجله خواندنی شماره 83
- ضرب المثل
- نمایش از دوشنبه, 28 مهر 1393 12:12
- بازدید: 4271
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 83، سال سیزدهم، مهر و آبان 1393، رویه 37
* عمری سنگ ادبیات را به سینه میزد، تا بیادبیاش را سرکوب کند!
* عشق حاصل دو قطب مخالف است، توافق را از سرت بیرون کن!
* دوستی آنقدر شیرین است که قهوهی تنهاییم را بدون شکر میخورم!
* زن زیبا وقتی سرش به سنگهای قیمتی خورد، به پول سیاه عاشقی رضایت داد!
* شعری که برای نجات شاعریم گفته بودم، خوب از آب درنیامد، خدا کنه غرق نشده باشد!
* از وقتی خرافات از علوم قلبی شد، دعانویسها دکترای افتخاری گرفتند!
* اگر سبد اقتصاد خانواده را خودت به دست بگیری، سیبها زمین نمیمانند!
* درست است که روی کار را رنگ میکنند، اما پشت کار مهمتر است!
* وقتی گندم را خودت دِرُو کرده باشی، لب نان از لب یار شیرینتر است!
* نمیدانم چرا هر وقت هوا کثیف میشود، به یاد حزب باد میافتم!
* آسمان کلاه گندهای ست که فقط به درد قاضی کردن میخورد!
* با آنکه ترازوها همه دیجیتالی شدهاند، میزاندار دادگستری وقت سرخاراندن ندارد!
* لنگیدن مُسری نیست، اما اگر اقتصاد بلنگد، همه چلاق خواهند شد!
* بارانکه میآید، درختها حمام صلواتی میگیرند!
* وقتی به آرزو رسیدم، که با امید ازدواج کرده بود!
* موقعی از کوره در میروی، که کوزهگر خام قصد پختنت را دارد!
* زنده باد خورشید، که همه را با یک چشم نگاه میکند!
* اگر به دهان گلوله سرب نریزند، منفجر نمیشود!
* اگر گلنگدن فارسی میدانست، اولین کلمهای که میگفت، آتش بس بود!