نامآوران ایرانی
تأملی در سفرنامه حکیم نزاری قُهستانی - زندگینامه، احوال و آرای نزاری
- بزرگان
- نمایش از جمعه, 18 بهمن 1392 15:16
- بازدید: 5407
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25804، پنجشنبه 17 بهمن 1392
بهروز صاحب اختیاری
سعدالدین بن شمس الدین بن میرمحمد نزاری قُهستانی از شاعران فارسی زبان نیمه دون قرن هفتم – نیمه اول قرن هشتم هجری قمری (14-13میلادی) بوده است. شاعری کمتر شناخته شده ولی دارای اهمّیت شعری مهم و مناسب.
سعدالدین نزاری قُهستانی در سال 645 هجری قمری / 1247 میلادی در روستای فوداج از توابع بیرجند در ناحیه قُهستانی چشم به جهان گشود.
بنابراین هم به نزاری قُهستانی شهرت داشته و هم به نزاری بیرجندی مشهور بوده است. نام پدرش شمسالدینبنمحمد بود.
دوران کودکی و نوجوان را تحت تربیت پدر خود گذراند و نگرش پدر در شکلگیری و تأثیرپذیری جهانبینی شاعر نقش مهمی داشته است. نزاری در جوانی به مطالعات کثیر و وسیع پرداخت و تنها به دروس تعلیمی مکتب و مدرسه قانع نشد.
نزاری از جوانی به ادبیات و فلسفه علاقهمند بود. بر همین اساس است که در آثار و اشعار او به ادبیات و نامهای شاعرانی چون: فردوسی طوسی، نظامی گنجوی، خیام نیشابوری، سوزنی سمرقندی، سنایی غزنوی، عطارنیشابوری، و... برمیخوریم.
در بررسی آراء و مشرب نزاری میتوان چنین بیان نمود که بهدلیل آمیختگی آن با اصطلاحات عرفانی و آراء فلسفی و سود جستن او از استعاره و ایجاز در آثارش، سبب اظهارات متفاوت و متعددی از سوی محقّقان و پژوهشگران شده و تا هنگامی که بررسی کامل و جامع کلیه آثار حکیم نزاری قُهستانی صورت نپذیرد، نمیتوان نظر قاطعی عنوان کرد، لیکن میتوان به قرائن تاریخی و محتوای آثار او، بهویژه آثار متأخرش، به شناخت آراء و افکار او نزدیکتر شد.
پژوهشگر متفکر، جناب دکتر نصرالله پور جوادی، در مقدّمه پر محتوای خود بر مثنوی «مناظره روز و شب» اثبات کردهاند که نزاری اگر چه در ابتدا پیرو اسماعیلیه بوده ولی در سنین سالمندی به تشيّع دوازده امامی و طریقت تصوّف روی میآورد.(1)
همچنان که عرفان پژوه متفكّر جناب نجیب مایل هروی در مقّدمه مفّصل خود بر مجموعه آثار صاین الدین علی بنمحمّد تُرکه اصفهانی نگاشتهاند؛ چنین مشابهت احوال در حدود قرنی پس از نزاری (در قرن نهم و دهم هجری قمری) برای فیلسوف متفكّر جناب صاین الدین علی ترُکه اصفهانی نیز مترّتب بوده است.
صاینالدین تُرکه نیز ابتدا گرایش به آیین اسماعیلیه داشته ولی در میان سالی به تصّوف روی میآورد.(2)
موضوع را از زاویهای دیگر مورد بررسی قرار میدهیم و آن رجوع به آثار خود شاعر است. همانگونه که نزاری نیز خود گفته، تا پنجاه سالگی در سلک اسماعیلیه بوده و لی در اواخر عمر خود به ویژه آن هنگامی که برای «علیشاه» شعر میسراید و در این اشعار، دیگر عقیده اسماعیلی بودن خود را پنهان نکرده بلکه بهطور صریح و مستقیماً اعلام میدارد که حال که بیش از پنجاه سال دارد، دیگر خود را به عنوان یک شیعه دوازده امامی معرفی میکند:
منِ مجنونِ والة عاشق
پس رو- رنگِ جعفر صادق
داشتم اول این شعار – ولیک
بد شدم – بر سرش نیامد نیک
گر اعادت کنم پس از سی سال
به سرِ خرقه، نیست دور از حال
خام بودم مگر، مگر چه بود
خامی است این و بس، دگر چه بود(3)
...........................................................
...........................................................
هم – گرانی بُوَدْ – پس از پنجاه
در هم آمیختن سفید و سیاه(4)
با این وجود، «بایبوردی» معتقد است که این اعتراف نزاری، نه از سر اعتقاد که به حکم تقّیه (احتیاط) است و صحّت ادعّای نزاری مبنی بر کنارهگیری از مباحثات فلسفی مذهبی (اعتقاد به آیین اسماعیلی) را نمیپذیرد.(5)
خانم نادیا جمال نیز همصدا با پژوهشگران روسی (ی. برتلس، ایوانف، بارادین، بایبوردی، ...) سعی و تلاش داشته و دارد تا نزاری قُهستانی را بهطور کلی اسماعیلی بداند؛ در صورتی که نزاری در دیوان خود به شخصیتهای تصّوف و عرفان و مشایخ صوفیه (مانند: رابعه عدویه، بایزدی بسطامی، حسین بن منصور حلاّج، ابراهیم ادهم، و...) مطالبی را بیان و اشاره مینماید، و دلیل آن هم مضامین عرفانی و اصطلاحات صوفیانهای است که در اشعار خود به کار برده است.
* * *
حال به موضوع اهميّت شعرهای نزاری در تاریخ ادبیات ایران پرداخته میشود، به ویژه به مقایسه او با شاعرانی همچون سعدی، حافظ، خیام، و... البته باید متذكّر شد که نزاری در زمانهای چشم به جهان گشود که سعدی شاعری پُر آوازه بود.
هرمان اِته (H.Ethe) معتقد است که: «نزاری و سعدی به احتمال زیاد دیداری باهم داشتهاند» و دلیل آن را نگارش «دستورنامه» به تقلید از بوستان سعدی میداند.
امیر کمال الدین حسین گازرگاهی در کتاب «مجالس العشّاق» راجع به دو ملاقات میان سعدی و نزاری سخن میگوید که اولین ملاقات در شیراز و دومین ملاقات در هنگام مسافرت سعدی به بیرجند روی داده است؛ که البته این ملاقاتها مورد تأیید پژوهشگران قرار نگرفته است.
عبدالرحمن جامی معتقد است: «طبع شاعری حافظ نزدیک به طبع شاعری نزاری قُهستانی است»، که تأثیرپذیری حافظ در کلام و بیان از یک سو و محتوا و مفاهیم اشعار از دیگر سو، مؤيّد چنین نظریهای شده است.
یان ریپکا (Rypka) خاورشناس چک معتقد است که: «نزاری وارث بلاواسطه خیام شمرده میشود.»
حکیم نزاری قُهستانی، یکی از بزرگترین متفکران و شاعران ایران زمین بهشماره میرود. او از عهد شباب و در سالهای جوانی به خدمات دیوانی پرداخت، به اصفهان، تبریز، ماوراء قفقاز، و... مسافرت کرد ولی سرانجام به قهستان بازگشت و در آنجا ساکن و گوشه عزلت اختیار نمود.
نزاری دارای سه فرزند پسر به نامهای نصرت، شهنشاه، تاج الدین محمد بود. او زندگی سختی را پشت سرگذراند و اواخر عمر را درویش منشانه و قناعت وار زیست و سرانجام در سال 721 هجری قمری /1320 میلادی در شهر بیرجند در گذشت.
در سالهای اخیر، قبر او را تخریب و بهجای آن (گورستان قدیمی شهر بیرجند)، پارکشهر ساختهاند و در یک گوشه از پارک، بنای یاد بود نزاری نصب شده است.
و این تقدیر نزاری بود که همشهریانش ارزشهای ادبی و فرهنگی او را درک نکرده و برای ایجاد پارک، مزاری از وی باقی نگذاردند. همچنان که مرحوم ایوانف در ایران به تحقیق و پژوهش پرداخت و در این سرزمین فوت کرد و کسی اثری از مزار وی ندارد.
نسخههای خطی از نزاری
تاکنون نسخههای خطی از آثار نزاری در منابع و مکانهای زیر یافت شده است:
1- مجموعه نسخ خطی موزه بریتانیا، شامل چند غزل از نزاری
2- نسخه خطی موجود در کتابخانه بادلیان – آکسفورد، شامل دستور نامه
3- تذکره مونس الاحرار، که چند غزل از نزاری نیز در آن موجود است.
در مورد این تذکره، بیان نکاتی چند ضروری است و آن، این است که تذکره مونس الاحرار در سال 741 هجری قمری (دقیقاً بیست سال پس از مرگ نزاری توسط محمد بن بدرالدین جاجرمی تدوین شده است. در نسخه خطی این تذکره، علاوه بر غزلهای نزاری، نمونههایی از آثار دویست نویسنده و شاعر ایرانی ضبط و ثبت گردیده است.
اصل نسخه خطی تذکره مونس الاحرار (یار آزادگان) متعلق به یک کلکسیونر امریکایی بهنام کورکیان (Kever kiam) است. این تذکره همچنین در سال 1338 خورشیدی در تهران توسط آقای تقی بینش تحت نام «مونس الاحرار فی دقایق الاشعار» به چاپ رسیده است.
4- نسخه خطی دیوان نزاری، مربوط به قرن 11 هجری قرن متعلق به پژوهشگر و ادیب ایرانی مرحوم محمود فرّخ است.
5- نسخه خطی دیوان نزاری، متعلق به بخش سنپطرزبورگ (لنین گراد سابق) مربوط به قرن هشتم هجری، محفوظ در انستیتوی ملل آسیای فرهنگستان علوم روسیه.
6- نسخه خطی مجموعه اشعار نزاری، مربوط به قرن دوازدهم هجری موجود در بخش سن پطرز بورگ (لنین گراد سابق) انستیتوی ملل آسیای فرهنگستان علوم روسیه.
7- نسخه خطی از مجموعه اشعار، مربوط به قرن دوازدهم، موجود در بخش سن پطرز بورگ (لنین گراد سابق) انستیتوی ملل آسیای فرهنگستان علوم روسیه.
8- نسخه خطی کلیات نزاری، مربوط به سال 972 هجری قمری، محفوظ در مخزن نسخ خطی آکادمی علوم تاجیکستان در شهر دوشنبه.
این نسخه خطی موجود در مخزن خطی انستیتوی زبان و ادبیان فرهنگستان علوم تاجیکستان مهمترین اثر خطی است که کلیات آثار نزاری را در بردارد، شامل:
قصاید حکیم نزاری / مثنوی بروزن حدیقه سنایی / دیوان غزلها / ترکیبات و ترجیعات / مقطّعات / مثنوی با بحرهای مختلف نا منظم / مناجات / ادبنامه بروزن شاهنامه / نامه منظوم (بهشعر مثنوی) / نامه منظوم / نامه منظوم / سفرنامه بروزن مثنوی / دستورنامه بروزن اسکندرنامه / کتاب ازهر و مزهر بروزن خسرو و شیرین / رباعیات
* * *
طبق تحقیقات بایبوردی، تعداد پنج نامه منظوم تاکنون از نزاری یافت شده و طبق تحقیقات دکتر پورجوادی تعداد پنج مثنوی از نزاری باقی مانده است؛ شامل: سفرنامه، ادبنامه، روز و شب، ازهرو مزهر و دستورنامه.
آثار چاپ شده نزاری در ایران
در حال حاضر آثار نزاری قُهستانی به شرح زیر در ایران به چاپ رسیدهاند:
1- زندگی و آثار نزاری، به قلم دکتر چنگیز – غلامعلی بایبوردی، انتشارات علمی، پائیز 1370، تهران، به اهتمام دکتر محمود رفیعی.
2- دیوان حکیم نزاری قُهستانی، به تصحیح دکتر مظاهر مصفّا، جلد اول – انتشارات علمی، بهار 1371، تهران، جلد دوم – نشر صدوق، زمستان 1373، تهران، هر دو جلد به اهتمام دکتر محمود رفیعی.
3- مثنوی روز و شب، به تصحیح و با مقدمه دکتر نصرالله پور جوادی، نشرنی – تهران، 1385.
4- سفرنامه، تصحیح و مقابله چنگیز غلام علی بایبوردی، انتشارات هیرمند – تهران، 1391، به اهتمام دکتر محمود رفیعی
5- ادبنامه، به کوشش دکتر محمود رفیعی، انتشارات هیرمند – تهران، 1392.
درباره «سفرنامه»
کلیه آثار نزاری به شعر بوده و اثری به نثر از او بهجای نمانده است. همانگونه که یادآوری شد، نزاری دارای پنج مثنوی بوده که از جهت تاریخ سُرایش آنها به ترتیب زیر قابل شمارش است:
1- سفرنامه (بروزن مثنوی معنوی)
2- ادبنامه (بروزن شاهنامه فردوسی)
3- مناظره روز و شب (بروزن حدیقه سنایی غزنوی)
4- ازهر و مزهر (بروزن خسرونامه عطّار نیشابوری)
5- دستورنامه (بروزن اسکندرنامه نظامی گنجهای)
این مثنوی ها کوتاه یا بلند بوده که دستورنامه کوتاهترین آنها و ازهرومزهر (خوانش بر مشابهت اظهر و مظهر است)، بلندترین آنها به شمار میرود. مثنوی ازهرو مزهر توسط دکتر محمود رفیعی در دست تصحیح و مقابله است.
سفرنامه منظوم در بحررمل (بروزن مثنوی معنوی) است که شامل یکهزار و دویست بیت است. لیکن در نسخه حاضر که از روی نسخه خطی کلیات نزاری محفوظ در کتابخانه عمومی دولتی در سن پطرز بورگ (لنینگراد سابق) که در سال 837 هجری قمری / 1434 میلادی دستنویس و بازنویسی شده دارای هزار و صد و بیست و دو بیت است.
این منظومه در شرح سفر نزاری از قهستان به ماوراء قفقاز بوده که از سال 678هـ/ 1280م تا 679هـ / 1281م به طول کشیده است.
مسیر سفر
گزارش سفر نزاری از قهستان به ناحیه ماوراء قفقاز است که بیش از یکسال و نیم زمان برده است.
شاعر در اول شوّال سال 678 هجری همراه با خواجه تاجالّدین عمید (مأمور حکومتی مغول) به قصد رفتن به اردوی مقّر ایلخان و سپاهیان در ییلاق آلاطاق) از شهرتون (فردوس کنونی) حرکت کرده و به اصفهان میرسند و در نیمه ذوالقعده عازم نطنز میشوند و پس از آن به تبریز میرسند.
در پنجم ماه صفر، تبریز را همراه با وزیر اعظم با تدبیر «آباقاآن» مغول یعنی شمسالدین جوینی صاحب دیوان (مقتول به سال 683 هجری) ترک کرده و با گذشتن از کنار دریاچه «تله» یا «تلا» (ارومیه) راهخوی را در پیش میگیرند. آنها سپس از خوی به سوی آلاطاق (محل تجّمع اردوی آباقاآن پسرهلاکوخان مغول) میروند و در ادامه سفر به ارمنستان میرسند.سپس از ارمنستان هم به سمت گرجستان میروند.
در مسیر سفر از «کیتوکرخ» گذشته و به «گوکچه تنگیز» رفته و از آن محل هم به سوی «اراّن» ادامه مسیر میدهند.
در هشتم جمادی الاخر به «برمک» و سپس «باکو» و «دربند» میرسند.
اما در مسیر بازگشت ابتداء به «سرا» سپس به «اردبیل» و «بیله سوار» (پیل سوار)، بعد از آن به زنگان (زنجان) و سپس از «شیرویازی» و «ابهر» میگذرند و در ربیع الثانی سال 679 هجری به قهستان میرسند.
نزاری در ضمن گزارش سفر خود، داستانها و حکایتهایی بدیع از مشاهدات به صورت توصیههای اخلاقی نقل میکند. البته که این سفرها باعث وسعت نگرش و افق دید نزاری به زندگی، جامعه، انسانها و وضعیت مردمان ساکن در نواحی مختلف (که تحت سیطره مغولان بود) شده، ولی فرهنگ و ادب فارسی و تمّدن ایرانی آن چنان پُربار و ریشهدار بود که متفکران ایرانی به بازسازی جامعه و فرهنگ آن (به صورت مكّرر در مكّرر) اقدام مینمودند.
براین اساس، مسافرتهای نزاری همراه با رها وردی ادبی همراه می شود و آن «سفرنامه» منظوم وی است که رنج سفرهای پُر مخاطره و طولانی و جان فرسا و تن فرسا را از تن و روان و ذهن او می زدود که برای آیندگان نیز گنجینهای از جامعه شناسی و مردمشناسی و ایرانشناسی و آشنایی با تاریخ و جغرافیای ایرانزمین را به ارمغان آورده و میتوان وضعیت آن دوره نواحی مختلف را با اکنون مقایسه کرد.
* * *
سفرنامه (مثنوی منظوم) سروده حکیم نزاری قُهستانی، به تصحیح و مقابله نسخههای خطی دکتر چنگیر – غلامعلی بایبوردی، به اهتمام دکتر محمود رفیعی، انتشارات هیرمند – تهران، چاپ اول – 1391.
پی نوشت
(1) نزاری قُهستانی، مثنوی روز و شب، نشرنی 1385، صفحات28-23
(2) صاین الدین علی بن محمّد تُرکه اصفهانی، مجموعه آثار، زیرچاپ، به تصحیح و با مقدمه محققانه استاد نجیب مایل هروی.
(3) حکیم نزاری قُهستانی، شمسالدین، مثنوی روز و شب، نشرنی، تهران، 1385، به تصحیح و مقدمه محققانه دکتر نصرالله پور جوادی، صفحات 85 و86.
(4) همان، صفحه 89.
(5) برای مطالعه بیشتر رجوع شود به صفحات 172 به بعد (به ویژه صفحه 176) زندگی و آثار نزاری، به قلم دکتر چنگز غلام علی بایبوردی.